به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از خوبان ،شیخ مهدی یعقوبی کارشناس مسائل مذهبی در خصوص سالروز تخریب قبرستان بقیع به خبرنگار ما گفت: برای اولین بار که در سال ۸۸ از طرف حوزه علمیه پا به سرزمین نزول وحی گذاشتم، آرزوهای بسیار بزرگی را در سر می پروراندم من جمله اینکه ، به دنبال آن بودم تا یه دل سیر در جوار ملکوتی امامان مدفون در قبرستان غریب بقیع اشک ریخته و ناله سر دهم و عقده دلی را که هر شیعه اثنی عشری دارد خالی نمایم که به یکباره مدیر کاروان کاخ آرزوی بزرگم را با چند تذکر نقش بر آب نمود . مدیر کاروان می گفت:عزیزان زائر فقط در دو زمان محدود میتوانید به زیارت قبرستان بقیع بروید،یکی بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب و دیگر یک ساعت قبل از غروب آفتاب به مدت یک ساعت و به غیر از این ساعات لطفا نزدیک قبرستان نشوید چون مامورهای امنیتی یا به قول ما کلاه قرمزها با شما به شدت برخورد میکنند.دیگر اینکه با خود مفاتیح یا کتاب دعا نبرید چون از شما خواهند گرفت و از همه مهمتر فقط به قبرها نگاه کنید و کسی صدایش را به گریه بلند نکند و خدایی ناکرده صلواتی یا فاتحه با صدای بلند فرستاده نشود و کسی روضه نخواند که اینها همه ممنوع است و دو نکته دیگر نیز یادآوری کنم و آن اینکه کسی نمیتواند به قبرها نزدیک شود،لطفا از دور زیارت کنید و کسی عکس نگیرد چون گوشیش را میگیرند و دیگر به او تحویل نمی دهند. اما همه این نکات یک طرف و این نکته آخری یک طرف،هیچ وقت یادم نمی رود،وقتی مدیر کاروان این مطلب را تذکر داد زن و مرد حاضر در جلسه خود به خود شروع کردیم به اشک ریختن اما بانوان زائر خیلی بیشتر و جانسوزتر اشک میریختن و واقعا روز عاشورایی بر پا شده بود مدیر در آخرین نکته گفته بود:بانوان زائر این مواردی را که تذکر دادم برای آقایان بود و ارتباطی با شما نداشت چون دولت سعودی و آل وهابیت اصلا به خانها اجازه ورود به قبرستان بی شمع و چراغ بقیع را نمیدهند.لطفا با ما همکاری لازم را انجام بدهید تا کسی به مشکل بر نخورد.همه جمعیت زائر در بهت و تعجب به سر میبرند و یک عده بلند بلند ناله میزند و گریه می نمودند.بسیار بسیار سخت بود و شاید به عقل نمیگنجید. یکباره یکی از بانوان زائر صدای خود را به گریه بلند نمود که چرا بانوان نمیتوانند حتی تا همین حد کم اهل بیت را زیارت نمایند،ما فرسنگ ها راه آمده ایم تا اهل بیت مظلوم خفته در قبرستان بقیع را زیارت کنیم.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, خوبان,
شیخ مهدی یعقوبی در ادامه گفت: اینجا بود که این سوال جرقه ای در ذهن من به عنوان یک طلبه امور دینی و مدافع حریم اهل بیت علیهم السلام ایجاد نمود و در همان اماکن مقدس به دنبال جواب این سوال گشتم تا اینکه به حول و قوه الهی توانستم به جوابهایی در این زمینه برسم که برای شما عزیزان نیز این جواب ها را نقل میکنم:این مسئله ریشه در افکارِ خلیفه دوم دارد. شخصیت روحى خلیفه دوم که در کار فکرى و سیاسى و اجرایى او نیز تاثیر شدیدى داشت، شخصیتى تند مزاج و از نظر فکرى افراطى بود. او درباره زنان نیز (به صورتى بسیار عجیب) سختگیر بود، چنان که زنى با دیدن او فرزندش را سقط کرد.به گزارش عبدالرزاق صنعانى خلیفه دوم در صفوف زنان مىگشت، ناگهان بوى عطرى از آنان به مشامش رسید، در آن حال گفت: اگر مىدانستم این بو از کیست با او…. (چنین و چنان) مىکردم. زنان باید براى شوهرانشان خود را معطر کنند. وى در ادامه مىنویسد: زنى که در آنجا خود را معطر کرده بود از ترس بول کرد. همچنین بر خلاف دستور رسول خدا (ص) مبنى بر اینکه مردان حق ندارند زنانشان را بزنند وى اصرار داشت تا رسول خدا (ص) اجازه دهد مردان بتوانند زنانشان را بزنند، اما حضرت نپذیرفت.وى نیز مخالف حضور زنان در نماز جماعت صبح و عشاء بود و به آنان اجازه چنین کارى را نمی دادند.
کارشناس مسائل مذهبی در ادامه اضافه کرد: وهابیان نیز که به شدت مقید و معتقد به عمل بر طبق دستورات خلیفه دوم مىباشند،با هرگونه فعالیت اجتماعى زنان و حضورشان در محافل عمومى مبارزه مىکنند.از همین رو زنان در عربستان حق رانندگى ندارند. مخالفت وهابیان با حضور زنان در قبرستان نیز ریشه در افکار خلیفه دوم دارد او با (حضور زنان در قبرستان و) گریه بر مردگان مخالف بود و گریه کردن براى مردگان را نادرست مىدانست.به همین خاطر اگر مىدید کسى در فراغ یکى از بستگانش مىگرید با خشونت تمام او را مورد ضرب و شتم قرار میداد، خواه آن فرد مَرد باشد یا زن، مَحرم باشد یا نامَحرم. به عنوان نمونه: خواهر ابوبکر به نام «ام فروه» زمانى که پس از درگذشت ابوبکر براى او گریه مىکرد از سوى خلیفه دوم با شلاقى که معروف به «دِرًه» بود مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
البته اینها تکه هایی از تاریخ روزگار صدر اسلام بود،اما بعد از هزار و سیصد سال دوباره این بی احترامی ها زنده شد و در یوم الهدم این بار به جای انسانهای زنده،یک بارگاه مقدس مورد هجوم واقع شد.
آیا تا به حال نام یوم الهدم را شنیده اید ؟ یوم الهدم یعنی روز ویران کردن …
شیخ مهدی یعقوبی گفت:استاد بزرگوار آیت الله حسینی قزوینی حفظه الله استاد مبارزه با وهابیت در مورد این روز می فرمایند:در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری پس از اشغال مکه توسط وهابیت،وهابیان به سرکردگی عبدالعزیز بن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم – قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنین مادر حضرت اباالفضل العباس علیه السلام و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام و بسیاری قبور دیگرپرداختند. ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق علیهم السلام قرار داشت را از جا در آورده ، بردند.اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود . آنان در سال ۱۲۲۱ هجری نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده،پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصرف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند.
,
,
,
,
وی تصریح کرد: طبق نقل تاریخی آن ها در این حمله چهل صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گرانبها و حدود یکصد قبضه شمشیر با غلاف های مطلا به طلای خالص و تزیین شده به الماس و یاقوت و … به یغما بردند. و این نیز نخستین حمله آنان به مقدسات اسلامی نبود.صلاح الدین مختار نویسنده و مورخ وهابی در کتاب”تاریخ امملکه العربیه السعودیه کما عرفت”بخشی از افتخارات وهابیت در حمله به کربلای معلی را چینن شرح می دهد:
,در سال ۱۲۱۶ امیرسعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حرکت نمود و در ماه ذی القعده به شهر کربلا رسید و آن را محاصره کرد . سپاه مذکور شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند.بیشتر مردم را در کوچه و بازار و خانه ها به قتل رسانیدند و نزدیک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند،سپس در محلی به نام ابیض گرد آمدند.خمس اموال را خود سعود برداشت و بقیه را به هر پیاده یک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد .( چون به نظر آنها جنگ با کفار بود)
,عثمان بن بشر از دیگر مورخان وهابی درباره حمله به کربلا چنین می نویسد:گنبد روی قبر (یعنی قبر امام حسین علیه السلام) را ویران ساختند و صندوق روی قبر را که زمرد و یاقوت و جواهرات دیگر در آن نشانده بودند،برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن های نفیس و جزء آنها یافتند، غارت کردند و نزدیک ظهر از شهر بیرون رفتن در حالی که قریب به ۲۰۰۰ تن از اهالی کربلا را کشته بودند.”
,جالب این جاست که مورخ مزبور نام کتاب خود را “عنوان المجد فی تاریخ نجد” گذاشته و از این وقایع به عنوان نشانههای مجد و شکوه و عظمت وهابیت یاد کرده است!
,
اما این فقط شیعیان و اماکن مقدسه آنها نبودند که وهابیان آثار مجد و شکوه خود را در آن به نمایش گذاشتهاند،مکه مکرمه و طائف نیز از حملات آنان در امان نماند.”جمیل صدقی زهاوی”در خصوص فتح طائف می نویسد:
طفل شیرخواره را بر روی سینه مادرش سر بریدند، جمعی را که مشغول فراگیری قرآن بودند کشتند،چون در خانهها کسی باقی نماند، به دکانها و مساجد رفتند و هر کس بود،حتی گروهی را که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند. کتابها را که در میان آنها تعدادی مصحف شریف و نسخههایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتب فقه و حدیث بود، در کوچه و بازارافکندند و آنها را پای مال کردند.”
,
سرزدن این قبیل امور از پیروان محمد بن عبدالوهاب شگفت نیست! تابعان کسی که همه مسلمانان را کافر و مشرک می دانست و مکه و مدینه را قبل از آنکه به دست وهابیان بیافتد،دارالحرب و دارالکفر! می دانست. در کتاب “الدررالسنیه” می خوانیم: وی – محمد بن عبدالوهاب – از صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و اله نهی میکرد و از شنیدن آن ناراحت میشد. صلوات فرستنده را اذیت میکرد و به سختترین وجه مجازات می نمود.
,شیخ مهدی یعقوبی اضافه کرد و گفت:حتی او دستور داد مرد نابینای متدینی را که مؤذن بود و صوت خوشی داشت، چون به حرف او گوش نداده، بر پیامبر صلوات فرستاده بود، به قتل رسانند. بسیاری از کتب مربوط به صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله را به آتش کشید و به هریک از پیروانش اجازه می داد قرآن را مطابق فهم خود تفسیر کند.”
,
محمد بن عبدالوهاب به نوبهی خود در اعتقادات پیرو”ابن تیمیه حنبلی” است، که در قرن هشتم هجری میزیسته است، از ابن تیمیه عقاید جالبی نقل شده است. از جمله اینکه او خدا را جسم میدانست! برای ذات مقدس خداوند دست و پا و چشم و زبان و دهان قائل بود! ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامهی خود می گوید:
“ابن تیمیه را بر منبر مسجد جامع دمشق دیدم که مردم را موعظه میکرد و میگفت: خداوند به آسمان دنیا میآید،همان گونه که من اکنون فرود میآیم! سپس یک پله از منبر پائین میآمد!”
,
عقاید او آنچنان سخیف و بی مقدار بود که خود اهل سنت وی را به زندان افکندند و در رد او کتب متعددی را به رشته تحریر درآوردند.
,وی در پایان اذعان داشت:این قطرهای کوچک از مرداب اعتقادات و عملکرد وهابیان در طول این سالیان است. در طول این دوران دانشمندان زیادی چه شیعه و چه سنی به نقد عقاید وهابیت دست زدهاند و به شبهات گوناگون آنان پاسخ دادهاند. یکی از شبهات آنان مسألهی بناء بر قبور است. آنها ساختن بنا اعم از مسجد یا غیر آن را بر قبر حرام میدانند. در صورتی که این شبهه خود چند جواب دندان شکن و محکم دارد . نخست آنکه: این شبههی آنان را صریح آیهی ۲۱ سوره کهف دفع مینماید، که در خصوص ماجرای اصحاب کهف از قول مومنانی که میخواستند یاد اصحاب کهف را گرامی دارند می فرماید: لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا (بی تردید بر روی قبور آنان مسجدی بنا می کنیم).دوم آنکه: هنگام ظهور اسلام و در دوران فتوحان اسلامی بناهایی بر قبور انبیاء گذشته وجود داشت.از جمله میتوان به قبر حضرت داوود و حضرت موسی در بیت المقدس اشاره نمود. جالب اینجاست که خلیفه دوم که طبق نظر این آقایان از صحابه است و معصوم، خود برای انعقاد پیمان صلح به بیت المقدس رفت و پس از تسلط بر آن شهر، اقدامی در راستای از بین بردن این قبور به عمل نیاورد…
,اما به راستی قومی که در تاریخ نه چندان طولانی خود، چنان که از زبان مورخین خودشان شنیدیم قرآنها را در خیابانها لگد مال ساختند و در قتل عام پیروان علی علیه السلام و سایر خلفاء فرقی نگذاشتند و مجد خود را در غارت و قتل جستجو می کردند،شایستگی این را دارند که مخاطب یک استدلال قرآنی و یا حتی تاریخی قرار گیرند؟!
,انتهای پیام/رض
]