به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، طاهره صفارزاده از تأثیرگذارترین شخصیت های فرهنگی بشمار می آید و کمتر خواننده ای است که در ارتباط برقرار کردن با کتب وی با مشکل برخورد کند. زیرا آثارش سرشار از ایمان، خلوص و عشق است. بیشتر تألیفات صفارزاده به طور مستقیم یا غیرمستقیم جهان بینی، اعتقادات و برداشت های اجتماعی و سیاسی او را بازگو می کند. طاهره شعر را برای ادای تعهد اجتماعی و حتی گاه سیاسی خود می دانست. برخی از اشعارش منجمله « شعر طنین » با توجه به درون مایه های خود از گونه شعر مقاومت دینی و طنز سیاسی به شمار می آمد و از اینرو حکومت پسند نبود. صفارزاده در نوگرایی و سواس ویژه ای در استفاده از واژگان داشت و در عین حال کلمه ها و ترکیب هایی که بکار می گرفت، هر یک در چینش خاص او هویت و کارکرد ویژه ای می یافتند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,وی همواره در گفتار و شعرش طرفدار خروج از بی تفاوتی بود و باورداشت که شاعر فقط نباید شعر بگوید، بلکه شعرش باید صدای حق باشد. اولین مجموعه شعری او در سال 58 منتشر می شود و شاعر در این مجموعه با زبانی تندتر و صریح تر از پیش مردم را به بیداری دعوت می نماید و دشمنان مردم را نفرین می کند. تمامی آثار صفارزاده از شعر گرفته تا ترجمه همگی مملو از انسجام و برنامه ریزی است و نشان می دهد که خالق آنها در کارهایش روشی همچون شیوه ملایی قدیم را در پیش گرفته است.
,از مضامین شعری صفارزاده در دوره پس از انقلاب می توان به مبارزه وی با گروه رونشنفکر اشاره کرد که این جمله مشهورش نشانه آن است : روشنفکر کیست؟
,در اشعار صفارزاده اصلا " من" چندان وجود ندارد و شعر او بیشتر توصیفی است. هر چه از شعرهای اولین او به سمت شعرهای آخر پیش می رویم، متوجه می شویم که من شاعر بیشتر حذف می گردد. یکی از عواملی که در حذف " من" شاعر در شعرش سهم تعیین کننده ای داشت، بریدن او از جامعه و آن انزوا و اخراج و رابطه اندک با جامعه ادبی بود؛ یعنی همان مسیری که آقای گرمارودی در پیش گرفت.
,طاهره صفارزاده در ایام خانه نشینی و با مشاهده پاره ای خیانت های سیاسی و اجتماعی با توجه به گرایش های مذهبی درونی اش، بیش از پیش متوجه حمایت خداوند گردید و تحولی شدید در وی ایجاد شد. به گونه ای که دراین دوران تمام وقت خود را صرف خواندن تفسیرها و مطالعات قرآنی کرد. از منظر حجت الاسلام محمدرضا صفوی: « مرحوم صفارزاده مخاطب ترجمه خود را به خوبی شناخته بود و آگاهانه برای مخاطب خود قران را ترجمه کرده است. بنابراین مخاطبان با آن به راحتی ارتباط برقرار می کنند. ترجمه صفارزاده، ترجمه بسیار روان و گویایی است و مخاطبان با مفاهیم قرآنی در آن انس و الفت خوبی پیدا می کنند.»
,طاهره صفارزاده در سال 1380 پس از ترجمه قرآن حکیم به افتخار عنوان « خادم القران» نائل آمد. وی در مارس 2006 هم زمان با برپایی جشن روز جهانی زن، از سوی سازمان نویسندگانن آفریقا و آسیا به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه و دانشمند مسلمان برگزیده شد. در بخشی از نامه این سازمان آمده است: « از آنجا که دکتر صفارزاده شاعر و نویسنده برجسته ایرانی مبارزی بزرگ و نمونه والای یک زن دانشمند و افتخار آفرین مسلمان است، این سازمان ایشان را به پاس سابقه طولانی مبارزه و کوشش های علمی گسترده به عنوان شخصیت برگزیده سال جاری انتخاب کرده است.»
,مرحوم صفارزاده درباره فعالیت های خود چنین گفته است» « تلاش هایی ک در دوران جوانی و سالیان گذشته بدون چشمداشت مادی انجام داده ام، سبب شد که حق تعالی توفیق ترجمه قرآن را نصیب من فرماید، افتخار من خدمت رایگان است و هرگز راضی نشده ام از بیت المال چیزی دریافت کنم و تجلیل از اندیشمندان تا زمانی که حتی یک نفر گرسنه سر بر زمین می گذارد خلاف مقام علمی و شأن بشر است.» همچنین صفارزاده بر ضرورت انس بیشتر جامعه با قرآن تأکید کرده و بیان داشته است: « نویسندگانی که دانش قرآنی کافی ندارند، نباید کتاب دین بنویسند.»
,در سال هایی که رژیم سعی در منزوی کردن اهل فکر و صاحب نظران داشت با ممنوع القلم کردن طاهره صفارزاده و اخراج این بانوی صاحبدل از دانشگاه برای آزار و اذیت وی قدم برداشت. اما روحیه جسارت و مبارزه طلبی او باعث شد که حتی مرموزانه ترین شیوه هایی که برای تخریب شخصیت وی بکار می بردند، خنثی شود تا آنجایی که خود او در بخشی از گفته هایش در مورد اذیت و آزار ساواک این چنین گفته است: « ساواک خیلی صریح به من گفت که ما تورا زندان نمی اندازیم که مشه ور شوی و چند تا نویسنده خارجی هو و جنجال راه بیندازند، بلکه زنده به گورت می کنیم.»
,« برای بعضی ها زندان اگر باعث آب و نان نمی شد موجب حمایت مردم می شد ولی آنها به همین دلیل از زندان انداختن من احتراز داشتند. بهترین چیزی که می توانم بگویم این است که زجر و مجازات آدمی مثل مرا به خود قلم به دستان و شبه روشنفکران مزدور واگذار کرده بود، زیرا خیانت اینها با فوت وقتی که می دانستند و چراغی که به دست داشتند ،بیشتر به مقاصدشان کمک می کرد.»
,از ویژگی های بارز شعر خانم صفارزاده حاکمیت روحیه شرقی، فرهنگ مقاومت عارفانه و یک سیر و سفر معنوی است. در عین حال به مسائل سیاسی و روزمره نیز توجه کرده است. این مشخصات ویژه از شعرهایی چون « فتح کامل نیست» و « بعیت با بیداری» به اوج خود یعنی به شعر مکتبی – اسلامی می رسد و جزء معدود افرادی شناخته می شود که با زبان و شیوه خاص، فرهنگ مذهبی را به شعر نو وارد کردند. البته خودش دراین مسیر و مقصد حمایت شخص یا گروهی را دخیل نمی دانسته بلکه هدایت الهی و درونی را داشته که باعث می شده مدام از پاداش معجزه و عنایت برخوردار باشد.
,طاهره صفارزاده معتقد بود کسانی که ادعای صلح و آزادی را مطرح می کنند، در عمل به شکل کشتارگران ظاهر می شوند . فریاد اعتراض طاهره حتی سازمان مملل را هم در بر می گیرد. سازمانی که ادعای برقراری قانون برای صلح و دوستی میان کشوها را شعار خویش قرارد اده، اما در عمل به وسیله قانون شکنان نادیده گرتفه می شود. صفارزاده تنها راه برقراری صلح را بازگشت به دین و معنویات می داند که در دنیا جدید نادیده گرفته شده است؛ می توان گفت راستای اشعار صفارزاده بیشتر ناظر بر ترسیم کاستی ها و کژهای جامعه ایران است که مهم ترین بن مایه های آن شامل : جهل و نادانی عوام، فساد اخلاقی رایج در اجتماع، فقر اقتصادی، فساد اداری، فقر فرهنگی، از بین رفتن ارزش های اخلاقی، بی کفایتی دستگاه حکومتی و از بین رفتن امینت اجتماعی است.
,طاهره صفارزاده در بخشی از گفته هایش مطحر کرده است که : « تا زمانی که جوان بودم و شعرهای احساسی و اجتماعی ساده می گفتم، سخت مورد اقبال رسانه های گروهی بودم و به عنوان یک استعداد کشف شده مهم مورد تشویق قرار می گرفتم. البته بدون تردید نقشه هایی هم در سرداشتند اما به دلیل روحیات من ناامید شدند. ولی از زمانی که آگاهانه از حق طلبی در برابر استثمار و به ویژه از مقابله با استعمار حرف زدم، نفی شخصیت و توطئه سکوت و برنامه های فرمایشی همه جانبه اجرا شد آنگاه که مذهب و سیاست را یکی کردم و یکمی دانستم و از این پایگاه جنگیدم با بی شرمی های بی حد و حساب مواجه شدم.»
,صفارزاده چند سالی در غرب زندگی کرده بود و فرهنگ غربی را به طور کامل مورد بررسی قرار داده بود که شرایط بشر در عصر تکنولوژی به چه شکلی در آمده، از اینرو و دریافت انسان غرب زده ایمان و اعتقاد خود را از دست داده و به مرز پوچی رسیده و زندگی برایش معنا ندارد. پس صفارزاده به مبارزه با روشنفکران ضد سنت و غرب زده می پردازد و در مقابل اندیشه و تفکر آنها، ندای بازگشت به فرهنگ خودی را سر می دهد، طاهره در شعر « سفر زمزم» این دیدگاه خود را به گونه ای زیبا بیان می کند.
,طاهره صفارزاده از جمله شاعرانی است که دوره های متعدد شعری را تجربه کرده است، اما آنچه سبب شد پس از انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گیرد پیوند او با انقلاب و همسویی شعرهایش با روحیه مذهبی مردم بود. اشعار طاهره صفارزاده در کشور و به ویژه خارج از ایران همواره مورد استقبال آزادی خواهان، استقلال طلبان و مبارزان انسان دوست بوده و در برخی دانشگاه های جهان تدریس می شود و به وسیله افرادی هم چون آن ماری شیمل به زبان های مختلف ترجمه شده است حتی شاعران متعهد نسل انقلاب خود را تحت تأثیر این شاعره می دانند.
,طاهره صفارزاده در دو دهه پایانی عمرش سکوتی دانشمندانه پیش می گیرد و به کار آکادمیک در عرصه ترجمه می پردازد و نتیجه اش می شود ترجمه فارسی و انگلیسی قرآن کریم که باقیه صالحه ای می شود برای آن مرحوم تا ابد نام و یادش زنده بماند.
,طاهره صفارزاده در 4 آبان 1378 بعلت بیماری سرطان دارفانی را وداع گفت، درگذشت او موجی از اندوه به راه انداخت چنانچه مقام معظم رهبری در پیام تسلیتی متذکر شدند: « .. خدمات این بانوی با ایمان به ویژه ترجمه ماندگار قرآن کریم، حسنات او را در پیشگاه حضرت حق ، سنگین خواهد کرد، ان شاء الله رحمت و غفران الهی بر او باد.
,منابع:
,نشریه زمانه، دوره جدید شماره 18 و 19
,رفیعی، محمدعلی، بیدارگری در علم و هنر، شناخت نامه طاهره صفارزاده، تهران ، هنر بیداری 1386
,صفارزاده، طاهره، سالارصبر، فصلنامه شعر، شماره 37 تابستان 1383
,صهبا، فروغ، شعر پایداری هنر مبارزه با دشمنان سه گانه، مجموعه مقالات اولین کنگره ادبیات پایداری سال 1384
,انتهای پیام/
]