باخت مأمون در اجبار امام رضا (ع) به قبول ولیعهدی
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج فرهنگیان - سیده زینب حیدری: بی شک سیره امامان معصوم علیهم السلام بنا به مقتضیات و شرایط سیاسی و اجتماعی زمان مختصات ویژه ای دارد که تبیین آنها می‌تواند به عنوان الگوهایی بی بدیل برای جامعه اسلامی به ویژه در امر تمدن سازی نوین اسلامی مورد توجه قرار گیرد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,


تاریخ زندگی این امامان معصوم مخصوصاً امام علی بی موسی الرضا(ع) گواه آن است که چگونه این امام بزرگوار در مقابل مکتب های التقاطی که بر اثر گسترش اسلام و ورود افکار انحرافی به حوزه مسلمین و نیز خرافات و اوهام و تفسیر های غلط و نادرست و تحریف قاصران ماند کوه ایستادند و اسلام را حفظ کردند.(1)

,
,


در برخی از نقل ها و احادیث به جنبه های مختلف زندگی اهل بیت پرداخته شده اما جنبه ای که به طور شایسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر مبارزه سیاسی است.

,
,


از آغاز نیمه دوم قرن اول هجری که خلافت اسلامی به طور آشکار با پیرایه های سلطنت آمیخته شد و امامت اسلامی به حکومت جابرانه پادشاهی بدل شد.ائمه هدی مبارزه سیاسی خود را با شیوه ای متناسب با اوضاع و شرایط شدت بخشیدند، این مبارزه بزرگترین هدفش تشکیل نظام اسلامی و حکومتی بر پایه امامت بود.

,
,


خفقان حاکم بر قلمرو سلطنت عباسی  پس از سال ها حبس امام موسی کاظم (ع) و مسموم و شهید کردن ایشان حاکم بود، هنگامی که مأمون در سال 198 هجری قمری از جنگ قدرت با امین فارغ شد یکی از اولین تدابیر او حل مشکلات علویان و مبارزات تشیع بود.

,
,


در حادثه ولیعهدی، امام هشتم در برابر یک تجربه تاریخی عظیم قرار گرفت و در معرض یک نبرد پنهانی سیاسی که پیروزی و ناکامی آن می توانست سرنوشت تشیع را رقم بزند، واقع شد.(2) سال پذیرش ولایتعهدی امام رضا (ع) به سال 201 هجری قمری یکی از پربرکت ترین سال های تاریخ تشیع بدل و نقش تازه ای در مبارزات علویان ایجاد شد.

,
,


تدبیر حکیمانه امام رضاع در این آزمایش بزرگ به وضوح نقشه های مأمون را برملا کرد.

,
,

مأمون چند مقصود از دعوت امام رضا و واگذاری ولایتعهدی به ایشان داشت:
1-    تبدیل صحنه مبارزات حاد انقلابی شیعیان به عرصه فعالیت های سیاسی آرام و بی خطر بود.(3)
مأمون می خواست یک باره آن خفقان و استتار را از بین جمع مبارز بگیرد و امام را از میدان مبارزه انقلابی به میدان سیاست بکشاند و به این وسیله کارایی نهضت تشیع را بر اثر همان خفقان روز به روز افزایش یافته بود، به صفر برساند.

,
,
,


2-    تخطئه مدعای تشیع مبنی بر غاصبانه بودن خلافت های اموی و عباسی و مشروعیت دادن به خلافت بود.(4)
مأمون با این کار به همه شیعیان با دورویی ثابت کرد که ادعای غاصبانه و نامشروع بودن خلافت های مسلط که همواره جزو اصول اعتقادی شیعه به حساب می رفت یک حرف بی پایه ناشی از ضعف و عقده های حقارت بوده است اگر چه خلافت های دیگران نامشروع و جابرانه بود خلافت مأمون هم که جانشین آن ها است می بایست نا مشروع و غاصبانه باشد.

,
,
,


3-    یکی دیگر از دلایل دعوت مأمون از امام رضا(ع)به خراسان کسب وجهه و حیثیت معنوی بود.(5)
طبیعی است که در دنیای آن روز همه او را برای اینکه فرزندی از فرزندان پیامبر(ص) و شخصیت معنوی را به ولیعهدی خود برگزیده ستایش کنند و چنین کاری باعث نزدیکی دین داران و دنیاطلبان می شود که از آبروی دین داران می کاهد و بر آبروی دنیاطلبان می افزاید.

,
,
,

چنان که از این عوامل برمی آید تدبیر به قدری پیچیده و عمیق است که هیچ کس جز مأمون نمی توانست آن را به خوبی هدایت کند. تا جایی که فضل بن سهل وزیر و فرمانده کل و نزدیکترین فرد دستگاه خلافت مأمون از محتوای این سیاست و تیزهوشی مأمون بی خبر بوده است.

,


آن سوی این زیرکی مأمون، امام علی بن موسی الرضاع است که علی رغم زیرکی شیطنت آمیز مأمون تدبیر پخته و همه جانبه او را به حرکتی بی اثر و بازیچه ای کودکانه بدل می کند.(6)
به نمونه هایی از سیاست ها و تدابیر امام علی بن موسی الرضاع در حادثه ولیعهدی می پردازیم:

,
,
,


الف- امام بدبینی خود به مأمون را با هر زبانی ممکنی به گوش همه می رساند. در وداع با خانواده اش،هنگام خروج از مدینه،در طواف کعبه که برای وداع انجام می داد، از طریق دعا،گفتار و رفتار بر همه ثابت کرد که سفر، سفر مرگ است.

,
,

ب- استنکاف حضرت از پذیرفتن ولایتعهدی در مرو،مأمون صریحا امام را تهدید به قتل کرد ولی امام آن را نپذیرفت.(7)
امام از هر فرصتی، اجباری بودن این منصب را به گوش همه می رساند و همواره می گفت که من تهدید به قتل شدم تا ولایتعهدی را قبول کردم.
عجیب ترین پدیده سیاسی در دوره ایشان دهان به دهان و شهر به شهر پراکنده شدن ولایتعهدی و نپذیرفتن آن توسط امام (ع) بود. حتی فضل به سهل در جمع از کارگزاران و ماموران حکومت گفت من هرگز خلافت را چنین خوار ندیده ام، امیر المومنین(مأمون) آن را به علی بن موسی الرضا تقدیم می کند و علی بن موسی الرضا دست رد به سینه او می زند.(8)

,
,
,

ج- مأمون با تحمیل ولایتعهدی به امام فکر می کرد می تواند بعدها او را به تدریج به صحنه فعالیت های خلافتی بکشاند و شروط امام را که درهیچ یک از شئون حکومت دخالت نکند و به جنگ و صلح، عزل و نصب و تدبیر امور نپردازد،قبول کرد. امام در اینجا از تدبیر هوشمندای که به کاربرد نه امر و نهی، نه مسئولیتی،نه دفاع از حکومتی.(9)
مناظرات علمی و سیاسی امام رضا (ع) در جمع علما و در محضر مأمون که در آن قوی ترین استدلال های امامت را بیان فرموده است؛ نمونه هایی از استقامت ایشان برای ولایت و حفاظت از حریم اسلام بود.
مناظره ها با جاثلیق، مناظره با رأس الجالوت، مناظره با هربز اکبرسلیمان مروزی، مناظره با علی بن محمد جهم و مناظره با ارباب مذاهب مختلف در بصره(10).
هر کدام از این مناظره ها از نظر محتوا و از نظر فن مناظره، طرز ورود و خروج از بحث ها پربار و آموزنده هستند. یکی از مهمترین سخنرانی های تاریخی امام رضا(ع) در سفر به خراسان در راه نیشابور بود که حدیث سلسة الذهب را بیان کردند.

,
,
,
,

حدیثی که ولایت را برای مردم تشریح می کند:
خداوند می فرماید:لااله الا الله دژ استوار من است. هر کس که وارد آن دژ شود از عذاب من ایمن خواهد بود.

,
,

این حدیث ابعاد گسترده ای دارد:

,

1) اهمیت مسئله توحید و محور بودن آن در اندیشه اسلامی
2) پیوستگی معارف خاندان امامت به شخص پیامبراسلام(ص) و به سرچشمه وحی
3) پیوند گسست ناپذیر توحید با رهبری
4) تثبیت امامت حضرت رضا(ع) و رد دیدگاه کسانی که امامت ایشان را قبول نداشتند.

,
,
,
,


مأمون نه تنها با حضور او نتوانست معارضان شیعی خود را به خودش خوش بین و زبان تند آنان را از خلافت خود منصرف کند بلکه این علی بن موسی الرضا(ع) بود که مایه اطمینان و تقویت آنان شد.

,
,


مأمون در این قمار بزرگ نه تنها چیزی به دست نیاورد که بسیاری از چیزها را از دست داد، اینجا بود که احساس شکست و زیان کرد و در صدد جبران خطای خود شد و به شیوه ای دست زد که همیشه گذشتگان ظالم و جابر متوسل شده بودند، یعنی قتل.

,
,


قتل امام به دلیل فرمانروایی بر دل ها نمی توانست کار آسانی باشد. مأمون از ترفندهای مختلف استفاده کرد، در راه سفر به بغداد در توس توقف می کند و در همان جا با خوراندن انار یا انگور زهر آلود امام را مسموم می سازد و بر پیکر پاک امام اشک می ریزد و حضرت را در کنار قبر پدر خود هارون الرشید دفن می کند. در حالی که 55 سال از عمر گرانقدر امام رضا(ع) سپری شده بود در تاریخ  30صفر سال 203 هجری قمری به دست مأمون به شهادت می رسد.

,
,


در پایان باید اذعان کرد سالانه بیش از 20 میلیون زائر از سراسر جهان برای زیارت ثامن الحجج به مشهد مقدس مشرف می شوند که این یک موقعیت ایده آل برای ترویج فرهنگ مذهبی و ولایی است،چرا که سیره این امام همام جاذبه های علمی،فرهنگی، سیاسی فوق العاده ای دارد و باید سیره ایشان را الگو قرار داد.

,
,


چنانچه واسطه گری های ایشان در تمام دنیا زبانزد همه است رفع مشکلات و گرفتاری هایی که برای افراد پیش می آید و همه از عنایات و الطاف این امام به دوستداران و مخلصان به ولایت است.

,
,

منابع:
1)پیام امیر المومنین جلد اول ص 301
2) انسان 250 ساله ،تألیف رهبر معظم انقلاب
3)همان
4)همان
5)همان
6)همان
7)همان
8)الاشاد فی معرفه حجج الله العباد/ج2/ص260
9)انسان 250ساله،تألیف رهبر معظم انقلاب
10)الارشاد للمفید /ترجمه رسولی محلاتی/ج2/ص 257،258

,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,

انتهای پیام/

]
مأمون در این قمار بزرگ نه تنها چیزی به دست نیاورد که بسیاری از چیزها را از دست داد، اینجا بود که احساس شکست و زیان کرد و در صدد جبران خطای خود شد و به شیوه‌ای دست زد که همیشه گذشتگان ظالم و جابر متوسل شده بودند، یعنی قتل امام علیه السلام.