به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پایگاه اطلاعرسانی سازمان بسیج فرهنگیان- امیرحسین سیاحیان: نقش معلم در پرورش و آموزشِ آیندهسازانِ مملکت بر کسی پوشیده نیست، آنها وظیفه نسل سازی جامعه را بر عهدهدارند، معلمان عموماً چند نسل مختلف را تربیت میکند. همانطور که میدانید یک دانشآموز حداقل 12 سال از زندگی خود را در مدرسه میگذراند ولی یک معلم بیش از سی سال، کارش تعلیم و تربیت خواهد بود.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,حرف از مقام معلم، کلام کمی نیست وقتی معلمی برای کلاس درسی انتخاب میشود وظیفه سنگینی بر روی دوشش است. تفکر، رفتار، منش و نحوه آموزش یک معلم میتواند نسلی را متحول کند.
,* لزوم بهکارگیری معلمان کارآزموده در نظام آموزشی
, * لزوم بهکارگیری معلمان کارآزموده در نظام آموزشی,اگر قرار باشد وقتی معلمی وارد کلاس میشود، شخصی کمتجربه و ناآشنا با محیط مدرسه و تعلیم و تربیت باشد معلوم است که اتفاق خوبی برای کلاسهای درس و آینده کشور نمیافتد.
,از آنطرف نیز همین نیروی جوان و تازهنفس باید دارای ویژگیهایی باشد، این معلم جوان باید در عین تازهکار بودن، کارآزموده و مجرب نیز باشد، نظام آموزشی با حساسیتهای خاص خود زمان آن را ندارد که نیروی کاملاً صفرکیلومتر را به کار بگیرد.
,باید جایی باشد که فرهنگ و اصول معلمی را در کنار فن و حرفه معلمی باهم به معلمان آینده آموزش دهد، معلمی یک حرفه است و باید با آن حرفهای برخورد کرد، همانطور که مثلاً یک مهندس مکانیک، چهار سال با ابعاد مختلف رشته مکانیک آشنا میشود و تجربه عملی و تئوری کسب میکند.
,وظیفه تأمین، تربیت و بهسازی معلمان و همچنین نیروی انسانی سازمانها و ارگانهای آموزشی و پرورشی از دیرباز دارای اهمیت بالایی بوده است، اگر به این امر بهعنوان هزینه سربار نگاه کنیم کاملاً غلط است.
,هزینهای که برای رشد فرهنگ و آموزش یک نسل انجام شود، با سود فروانی به همان نسل و جامعه برمیگردد قطعاً نگاه همهجانبه، تلاش برای تربیتِ پرورشدهنگانِ نسلها (معلمان) از بسیاری سرفصلهای دیگر آموزش و پروش پراهمیتتر است.
,* نقش دار المعلمین در محکم کردن پایههای نظام آموزشی
, * نقش دار المعلمین در محکم کردن پایههای نظام آموزشی,کشورهای پیشرفته جهان تقریباً از قرن 19 این موضوع را در ساختار آموزش و پروش خود پیادهسازی کردند و اولین مرکز تربیتمعلم ایران نیز در سال ۱۲۹۸ خورشیدی به نام دارالمعلمین مرکزی تأسیس شد.
,در ساختار تربیتمعلم، معلمین برای آنکه وارد مدرسه شوند باید چهار سال، با راه و روش معلمی آشنا شوند، آنها میآموزند چگونه تدریس کنند و همزمان سرفصلهای فنی را نیز فرامیگیرند تا بعداً به دانش آموزان نیز بهدرستی آموزش دهند.
,معلمین جوان طی مدت تحصیلشان در مراکز تربیتمعلم، فرصتهای مناسبی برای پرورش و خودسازی دارند، آنها در محیط درسومشق واقعی و در کنار معلمان باتجربه قرار میگیرند تا قبل از آغاز رسمی دوران معلمیشان، آموختههایشان را در میدان عمل نیز محک بزنند.
,* رسیدگی به وضعیت دانشگاه فرهنگیان الزامی است
, * رسیدگی به وضعیت دانشگاه فرهنگیان الزامی است,اما گویا چند سالی است وضعیت دانشگاه تربیتمعلم یا همان دانشگاه فرهنگیان که از سال 1390 به بهانه یکپارچهسازی تغییر نام یافته، دچار تزلزل شده است.
,لازم نیست کسی عنوان کند با این دانشگاه و سازوکارهایش مشکل دارد، علیرغم آنکه بارها بودهاند اشخاصی که بر این موضوع تأکید کردهاند، همینکه سالهاست این دانشگاه و دانشجویانش دچار بیمهری شدهاند، خود یعنی وجود این دانشگاه برای خیلیها مهم نیست.
,وقتی مسئولین آموزش و پروش اعلام میکنند امسال بالغبر 35 هزار بازنشسته فرهنگی داریم و از آنطرف هم مهر محمدی، سرپرست دانشگاه فرهنگیان میگوید: برای تأمین نیروی آموزشوپرورش امسال ۱۰ هزار نفر از طریق آزمون استخدامی پذیرش میشوند و ۴۰ هزار نفر نیز از کنکور سراسری انتخاب میشوند (ظرفیت دانشگاه فرهنگیان)، و در مقابل نیز فانی، وزیر آموزش و پروش سابق در ابتدای سال تحصیلی 95-96 بدون توجه به پتانسیل دانشگاه فرهنگیان اعلام کرده بود 20 هزار نفر امسال استخدام خواهیم کرد. حال خوشی برای معلمان آینده کشورمان که در حال حاضر در دانشگاه فرهنگیان درس میخوانند نمیماند.
,این اظهارنظرهای ضدونقیض که با یک حساب سرانگشتی نیز به هم نمیخورد، جدا از تفاوت محتوا از یک نظر دیگر هم قابلبحث است، اینکه وقتی دانشگاه فرهنگیان وجود دارد چرا استخدامهای آموزش و پروش باید از نیرویهایی خارج از این دانشگاه و از طریق آزمون باشد، اگر هم قرار است دانشگاهی برای تربیتمعلمان وجود داشته باشد چرا همه فارغالتحصیلان آن مستقیم وارد آموزشوپرورش نمیشوند.
, این اظهارنظرهای ضدونقیض که با یک حساب سرانگشتی نیز به هم نمیخورد، جدا از تفاوت محتوا از یک نظر دیگر هم قابلبحث است، اینکه وقتی دانشگاه فرهنگیان وجود دارد چرا استخدامهای آموزش و پروش باید از نیرویهایی خارج از این دانشگاه و از طریق آزمون باشد، اگر هم قرار است دانشگاهی برای تربیتمعلمان وجود داشته باشد چرا همه فارغالتحصیلان آن مستقیم وارد آموزشوپرورش نمیشوند., این اظهارنظرهای ضدونقیض که با یک حساب سرانگشتی نیز به هم نمیخورد، جدا از تفاوت محتوا از یک نظر دیگر هم قابلبحث است، اینکه وقتی دانشگاه فرهنگیان وجود دارد چرا استخدامهای آموزش و پروش باید از نیرویهایی خارج از این دانشگاه و از طریق آزمون باشد، اگر هم قرار است دانشگاهی برای تربیتمعلمان وجود داشته باشد چرا همه فارغالتحصیلان آن مستقیم وارد آموزشوپرورش نمیشوند.,جالبتر آنکه بعدازاینکه بارها آزمونهای استخدامی آموزش و پروش در عمل و اجرا دچار مشکلات فروانی شد، بهتازگی مسئولین تصمیم گرفتهاند ارزیابی خود را تنها منوط به نتیجه آزمون استخدامی آموزشوپرورش نکنند بلکه بعدازآن پذیرفتهشدگان این آزمون را در یک دوره آزمایشی چندین ماهه موردبررسی قرار دهند و اگر صلاحیت داشتند از آنها دعوت میشود بهصورت رسمی وارد عرصه معلمی شوند.
,این نشان میدهد که مسئولین هم به این نتیجه رسیدند که صرف موفقیت در یک آزمون خود بهتنهایی کافی نیست و در عمل باید داوطلبان در عمل نیز سنجیده شوند، خوب اگر دانشگاهی داریم که همه این فرآیندها در آن لحاظ شده و سازوکارش همدست خودمان است پس لزوم این آزمونهای استخدامی چیست؟ چرا مسئولین آموزشوپرورش در این میان رفتار دوپهلویی دارند هنوز کسی جوابش را نمیداند.
,* درد و دل شانزده آذری با طعم دانشجومعلمی
, * درد و دل شانزده آذری با طعم دانشجومعلمی,به بهانه 16 آذر و بررسی مشکلات دانشجویان دانشگاه فرهنگیان با چند دانشجوی این دانشگاه نیز مصاحبهای انجام دادیم.
,ابتدا یکی از دانشجویان را که تازه از کلاس بیرون آمده بود دیدم، از او پرسیدم: در آستانه روز دانشجو مشکلات شما دانشجو معلمان چیست؟ با خندهای جوابم را داد: مشکلات زیاد است از اعتبارات تعلق نگرفتهای که باید به دانشگاه تعلق میگرفت، گرفته تا وعدههایی که داده میشود و محقق نمیشود.
,از او خواستم چند مورد را بگوید؛ گفت: بیانصافی نمیکنم کارهایی شده ولی واقعاً اوضاع مناسبی در مورد خوابگاهها نداریم، کیفیت غذاها پایین است، امکانات رفاهی و ورزشی مناسبی نداریم.
,دوست این دانشجو که تازه به ما ملحق شده بود حرف او را قطع میکند و در ادامه میگوید: اول به ما میگویند بدون هزینه تحصیل کنید، ما هم 4 سال تحصیل میکنیم و هنگام فارغالتحصیلی از ما وجهی خواسته میشود که علت آن را نمیدانیم، میگویند برای خودتان هزینه میشود، خوب اگر قرار است بعد از رفتن ما از دانشگاه هزینه شود برای من چه فایدهای دارد، ما که در دوران تحصیل چیز خاصی ندیدیم.
,با ناراحتی خاصی در ادامه میگوید: اگر این کار قانونی است خوب از حقوق ما در حین تحصیل کم کنند، اینکه از ما دستی پول میگیرند یا دادن مدرکمان را درگرو دادن این پول میبینند، درست نیست.
,میخواستم از این محوطه خارج شوم و با دیگر دانشجویان صحبت کنم که دیدم، تعداد کسانی که اطرافمان بودند افزایش یافت، اکثر آنها در حین این مکالمهها تأکید میکردند که با این حرفها موافقاند، بودند برخی که فقط گوش میدادند، و چندنفری نیز میگفتند: در بعضی از شهرستانها وضعیت از این هم بدتر است.
,یکی از آن دانشجویان از همان انتها باعجله به جلو میآید و میگوید: باید بروم ولی بگذارید یک بحثم من بگویم سرپرست خود این دانشگاه بارها تأکید کرده است که اعتقادی به وجود این دانشگاه ندارد و از اینکه سرپرست این دانشگاه هم شده تعجب میکند، او میگوید: بنده به آقای مهر محمدی و تحصیلاتشان احترام میگذارم ولی وقتی خود ایشان که باید هوای ما را داشته باشد، به وجودیت این دانشگاه اعتقاد ندارند، دیگر از بقیه چه توقعی داریم.
, یکی از آن دانشجویان از همان انتها باعجله به جلو میآید و میگوید: باید بروم ولی بگذارید یک بحثم من بگویم سرپرست خود این دانشگاه بارها تأکید کرده است که اعتقادی به وجود این دانشگاه ندارد و از اینکه سرپرست این دانشگاه هم شده تعجب میکند، او میگوید: بنده به آقای مهر محمدی و تحصیلاتشان احترام میگذارم ولی وقتی خود ایشان که باید هوای ما را داشته باشد، به وجودیت این دانشگاه اعتقاد ندارند، دیگر از بقیه چه توقعی داریم.,میخواستم قبل از اینکه این گپ دوستانه تبدیل به معرکه شود با این دانشجویان که معلمان آینده هستند خداحافظی کنم ولی در آخر یک دانشجوی دیگر با تشویق دیگر دوستانش جلو آمد و گفت: گهگاه ما را مجبور میکنند در فلان مسابقه یا همایش شرکت کنیم و یا فلان هزینه را بدهیم، و اگر مقاومت کنیم قطعاً اتفاق خوبی در دوران تحصیلیمان نمیافتد البته اگر باشیم که به پایان دوره برسیم. مصاحبههایم با این دانشجویان پایان دادم، گویا اکثرشان امیدوار بودند در آستانه روز دانشجویی جوابی روشن به سؤالها یا مشکلاتشان داده شود.
, میخواستم قبل از اینکه این گپ دوستانه تبدیل به معرکه شود با این دانشجویان که معلمان آینده هستند خداحافظی کنم ولی در آخر یک دانشجوی دیگر با تشویق دیگر دوستانش جلو آمد و گفت: گهگاه ما را مجبور میکنند در فلان مسابقه یا همایش شرکت کنیم و یا فلان هزینه را بدهیم، و اگر مقاومت کنیم قطعاً اتفاق خوبی در دوران تحصیلیمان نمیافتد البته اگر باشیم که به پایان دوره برسیم. مصاحبههایم با این دانشجویان پایان دادم، گویا اکثرشان امیدوار بودند در آستانه روز دانشجویی جوابی روشن به سؤالها یا مشکلاتشان داده شود.,به نظر میآید هرچه در توجه به مراکز تخصصی ازایندست توجه بیشتری شود نتایج بهتری در پی خواهد داشت، وقتی آموزش و پروش سالانه از بازنشستگان خود خبر دارد کافی است ظرفیت ورودی هرسال دانشگاه فرهنگیان را با میزان بازنشستگان مطابقت دهد.
,آنوقت نه کسر معلمی خواهد داشت و نه نگرانی برای اینکه حرفه معلمی به دست اهلش افتاده، چراکه آموزشوپرورش چهار سال فرصت داشته به آنها بیاموزد؛ آنها را بسنجد و باب میل نظام آموزشی تربیت کند یا کافی است معیارهای لازم در نظام آموزشی را در دانشگاه فرهنگیان پیاده کند تا در کوتاهمدت و درازمدت تمامی اهداف آموزشی طبق خواستههای مسئولین و سیاست گذران این وزارتخانه حساس پیش برود.
,طبیعی است نمیتوان از دیگر دانشگاهها خواست که خود را با ساختار آموزش و پروش و خواستههایش هماهنگ کنند یا توقع داشت داوطلب استخدام در آموزش و پروش بعد از چند ماه حرفهٔ معلمی را بهدرستی انجام دهد.
,در حقیقت چهار سال کجا و چند ماه تجربه کجا، آیا هزینههایی که برای پرورش حرفهای معلمان میشود، درازای خروجی و نتیجهای که دربر خواهند داشت ارزشی ندارد، آیا ساختن یک معلم در چهار سال ارزش ندارد، وقتی میدانید او معلم باب میل شما خواهد بود، او اهداف آموزش و پروش را محقق خواهد کرد.
,کمی هم به فکر این دانشجویان که آینده را رقم خواهند زد باشیم و مشکلاتشان را هموارسازیم تا با دغدغه کمتری بتوانند نقش حساس خود در آینده را ایفا کنند.
,,
انتهای پیام/
]