اخبار داغ

تغییر سبک زندگی دانش‌آموزان به سوی خشونت/ آموزش و پرورش با این بودجه کاری از پیش نمی‌برد!

تغییر سبک زندگی دانش‌آموزان به سوی خشونت/ آموزش و پرورش با این بودجه کاری از پیش نمی‌برد!
یک متخصص رفتارشناسی می‌گوید: به نظر اینجانب و همکارانم اصلی‌ترین بودجه مملکت باید بعد از ارتش و بنیه‌ی دفاعی به آموزش و پرورش اختصاص یابد چرا که سرمایه‌های آینده‌ جامعه توسط این وزارت تربیت شده و تحویل کشور می‌شود. بنابراین آموزش و پرورش با این محدودیت امکانات بودجه و مضایق سخت افزاری و نرم افزاری، به نظر اینجانب، هر نوع طرحی را بدست بگیرد موفق نخواهد شد مگر اینکه زیرساخت‌های مالی، نیروی انسانی و نرم افزاری از قبل فراهم شود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج فرهنگیان- محمد اصفهانی: خون‌بازی، اعتیاد، پایین آمدن سن بزهکاری و بطورکلی خشونت‌ و خودکشی مسائلی است که در میان دانش‌آموزان ما دیده می‌شود. اتفاق این قبیل مسائل در میان دانش آموزان غربی و سایر کشورهای به اصطلاح خودشان توسعه یافته امری عادی محسوب می شود چرا که متفکرین دوران کنونی غرب به صورت آشکارا با تئوری های برآمده از ذهن ناقص بشر و پشت پا زدن به وحی منجر به ایجاد این نوع از بحران های بشری شده اند اما تعجب آدمی آنجا برانگیخته می شود که این مسائل در کشوری رخ داده که پشت به تئوری های منحط غربی نموده و ادعای ساختن تمدن نوین اسلامی را بر اساس وحی و استفاده‌ی درست از استعدادهای بشر دارد! به راستی چگونه است که این مسائل پست و به دور از اخلاق در ایران اسلامی بروز کرده و در حال افزایش است؟!

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج فرهنگیان,

قبل از پرداختن به عوامل ایجاد خشونت در دانش‌آموزان، می بایست درک درستی از مفهوم خشونت داشت چرا که در شناخت و تحلیل عوامل و همچنین حل این معضل تأثیرگذار است؛ معتمدی، روان‌شناس، در این رابطه می‌گوید: «اصولا خشونت تا اندازه ای در انسان ها مبنای غریزی دارد اما افزایش و کاهش آن وابسته به عوامل محیطی می باشد. مثل خانواده، جامعه و یا مسائل پیرامونی؛ بنابر نظر برخی از نظریه پردازها اگر پرخاشگری معطوف به بیرون از فرد شود منجر به خشونت، اعمال تهاجمی و احیانا دیگر کشی می‌شود و اگر معطوف به درون فرد شود و منحرف به خود شخص شود، در این صورت بصورت خودکشی، رفتارهای خودویران گرانه یا رفتارهای خودکشانه منجر خواهد شد. بنابراین پرخاشگری مانند شمشیر دو لبه می ماند که یا خود شخص و یا اطرافیانش را مورد تهاجم قرار می دهد».

وی درباره‌ی بروز خشونت می‌افزاید: « وقتی کودک در حال گذار از کودکی به نوجوانی باشد و وارد دنیای تازه ای بشود و نتواند تحول پیش رو را تحمل بکند و بخصوص اگر زمینه های بیماری زا و آسیب زا وجود داشته باشد؛ به این امر دامن می زند که در این صورت پرخاشگری به دو صورتی که در بالا ذکر شده ظاهر می شود».

سید احمد رهنمایی مدرس موسسه امام خمینی(ره) عوامل ایجاد و بروز خشونت را در دو دسته قرار می دهد که هر کدام شامل 3 عامل می‌باشد. 1- قرار دادن بدون فیلتر تسهیلات از طریق شبکه های اجتماعی در اختیار کودکان و نوجوانان طوری که با کمترین هزینه در اختیار ایشان قرار گرفته است با توجه به این که هنوز بنیاد اخلاقی، فکری و اجتماعی ایشان شکل نگرفته است. 2- وجود تبعیض هایی است که در کشور ما به چشم می خورد. نوجوان و جوان ما این تبعیض را می بیند و درک می کند ولی راهکار مواجه شدن با آن را تمی داند. 3- عامل بعدی خود خانواده ها هستند. درگیری خانواده ها، جدایی عاطفی یا احیانا والدین اینقدر سر خود را شلوغ کرده اند که هیچ بارش عاطفی برای فرزند خود ندارند مانند یک ابر خشک هستند، رعد و برق دارند ولی محبتی و لطفی در ادامه اش نیست. 4- غفلت دست اندرکاران مراکز فرهنگی، علمی، کار و اقتصاد، مراکز تصمیم گیری، مراکز دینی و مراکز آموزشی ما طوری باشد که به رسالت خود عمل نکنند. ایشان در این رابطه می افزاید:« مدیران این مراکز که می بایست بر روی مسئولیت خود تمرکز کنند خود را مشغول کارهای دیگر می کنند.

در اینصورت بطور مثال دانش آموز ما شاهد بی توجهی و بی اعتنایی مسئولان می باشد و دچار سرخوردگی می شود.». 5- سرخوردگی های ناشی از انواع و اقسام ناموفقیت ها در زندگی فرد ایجاد می شود. ایشان خاطرنشان کرد:« وقتی که دانش آموز از خود توقعات زیادی از خود دارد و یا این توقعات را دیگران در او ایجاد کرده اند ولی یکدفعه در اثر غفلت و ندانم کاری دانش آموز با شکست مواجه می شود مخصوصا اگر دانش آموز احساس کند مقصر خودش نبوده و دیگران مقصر بوده اند در اینجاست که در فرد حالتی از بغض و کینه ایجاد شده و منجر به خشونت می شود». 6- یکی دیگر از عواملی که در خصوص نوجوانان و جوانان هست، بی حرمتی هایی می باشد که اتفاق می افتد.

 وی افزود: « مثلا کسی که فرد را اغفال کرده باشد و حرمت او را بشکند. فرد در این حالت احساس می کند که ناپاک شده، احساس می کند و این احساس غلط او را به این نتیجه می رساند که اقدامات نامناسبی انجام دهد. این عامل آخر کم می باشد ولی تاثیر آن خیلی عجیب می باشد».

همانطور که مشاهده می‌شود تمامی علت‌های یاد شده زمینه‌ساز بروز خشونت و یا خودکشی که بدتر از آن است،  می‌باشند و علل تامه‌ی ایجاد آن‌ها نیستند. اگر دقت شود هر کدام از این علت‌ها مانند خانواده، آموزش و پرورش، دوستان، مراکز تصمیم‌گیری، نوع گذراندن وقت دانش‌آموز بیرون از مدرسه و سایر علت‌ها، همه خود بمثابه دانه‌های تسبیح هستند که نخ آن مقوله‌ی سبک زندگی می‌باشد.

ابهری متخصص رفتارشناسی در این رابطه می‌ گوید: «سبک زندگی در هر جامعه مسیر تفکر و راهبرد زندگی افراد آن جامعه را تعریف کرده و عملی می نماید. رفتارهای فردی، اجتماعی، روابط عاطفی، فرهنگی و تربیتی همه و همه ناشی از سبک زندگی افراد می باشد». اگر بصورت جزئی این مسئله بررسی شود نتیجه خواهد شد که این مقوله بصورت زنجیروار در تمامی علت‌های یاد شده ریشه دوانده و هر علتی را به علت دیگر وابسته کرده است بعنوان مثال نوع تعامل دانش‌آموز با دوستان خود در مدرسه و خارج آن، نوع تعامل والدین با فرزند خود، نوع تعامل مربی یا معلم با دانش‌آموز، گذران وقت دانش آموز در خارج از مدرسه و غیره نشان از شیوه‌ی زندگی کردن دانش‌آموز می‌باشد.

در صورت اصلاح این مقوله است که علت‌های ذکر شده بصورت ریشه‌ای حل خواهد شد. البته باید خاطرنشان کرد که کوتاهی مسولین آموزش و پرورش و فرهنگ کشور قابل چشم پوشی نیست.

ابهری در این رابطه می‌گوید: « به نظر اینجانب و همکارانم اصلی‌ترین بودجه مملکت باید بعد از ارتش و بنیه‌ی دفاعی به آموزش و پرورش اختصاص یابد چرا که سرمایه های آینده‌ی جامعه توسط این وزارت تربیت شده و تحویل کشور می‌گردد. بنابراین آموزش و پرورش با این محدودیت امکانات بودجه و مضایق سخت افزاری و نرم افزاری، به نظر اینجانب، هر نوع طرحی را بدست بگیرد موفق نخواهد شد مگر اینکه زیرساخت های مالی، نیروی انسانی و نرم افزاری از قبل فراهم گردد»

او همچنین افزود: «حقوق ناکافی آموزگاران و دبیران باعث می شود آن ها شغل دوم و سوم یا تدریس های خصوصی را برای اداره‌ی زندگی خود بپذیرند. بنابراین تا ایشان تامین نگردند و دوره های مخصوص روان شناسی و علوم رفتاری به آن‌ها آموخته نشود و روابط آن‌ها با دانش آموزان تنظیم نگردد، رابطه‌ی ارباب رعیتی و از بالا به پایین در مدارس حاکم خواهد شد؛ در طرح تحول آموزش و پرورش کلیت این مسائل آمده است و ما در کلمات مشکلی نداریم بلکه مشکل ما در عمل می باشد».

انتهای پیام/

,

قبل از پرداختن به عوامل ایجاد خشونت در دانش‌آموزان، می بایست درک درستی از مفهوم خشونت داشت چرا که در شناخت و تحلیل عوامل و همچنین حل این معضل تأثیرگذار است؛ معتمدی، روان‌شناس، در این رابطه می‌گوید: «اصولا خشونت تا اندازه ای در انسان ها مبنای غریزی دارد اما افزایش و کاهش آن وابسته به عوامل محیطی می باشد. مثل خانواده، جامعه و یا مسائل پیرامونی؛ بنابر نظر برخی از نظریه پردازها اگر پرخاشگری معطوف به بیرون از فرد شود منجر به خشونت، اعمال تهاجمی و احیانا دیگر کشی می‌شود و اگر معطوف به درون فرد شود و منحرف به خود شخص شود، در این صورت بصورت خودکشی، رفتارهای خودویران گرانه یا رفتارهای خودکشانه منجر خواهد شد. بنابراین پرخاشگری مانند شمشیر دو لبه می ماند که یا خود شخص و یا اطرافیانش را مورد تهاجم قرار می دهد».

وی درباره‌ی بروز خشونت می‌افزاید: « وقتی کودک در حال گذار از کودکی به نوجوانی باشد و وارد دنیای تازه ای بشود و نتواند تحول پیش رو را تحمل بکند و بخصوص اگر زمینه های بیماری زا و آسیب زا وجود داشته باشد؛ به این امر دامن می زند که در این صورت پرخاشگری به دو صورتی که در بالا ذکر شده ظاهر می شود».

سید احمد رهنمایی مدرس موسسه امام خمینی(ره) عوامل ایجاد و بروز خشونت را در دو دسته قرار می دهد که هر کدام شامل 3 عامل می‌باشد. 1- قرار دادن بدون فیلتر تسهیلات از طریق شبکه های اجتماعی در اختیار کودکان و نوجوانان طوری که با کمترین هزینه در اختیار ایشان قرار گرفته است با توجه به این که هنوز بنیاد اخلاقی، فکری و اجتماعی ایشان شکل نگرفته است. 2- وجود تبعیض هایی است که در کشور ما به چشم می خورد. نوجوان و جوان ما این تبعیض را می بیند و درک می کند ولی راهکار مواجه شدن با آن را تمی داند. 3- عامل بعدی خود خانواده ها هستند. درگیری خانواده ها، جدایی عاطفی یا احیانا والدین اینقدر سر خود را شلوغ کرده اند که هیچ بارش عاطفی برای فرزند خود ندارند مانند یک ابر خشک هستند، رعد و برق دارند ولی محبتی و لطفی در ادامه اش نیست. 4- غفلت دست اندرکاران مراکز فرهنگی، علمی، کار و اقتصاد، مراکز تصمیم گیری، مراکز دینی و مراکز آموزشی ما طوری باشد که به رسالت خود عمل نکنند. ایشان در این رابطه می افزاید:« مدیران این مراکز که می بایست بر روی مسئولیت خود تمرکز کنند خود را مشغول کارهای دیگر می کنند.

در اینصورت بطور مثال دانش آموز ما شاهد بی توجهی و بی اعتنایی مسئولان می باشد و دچار سرخوردگی می شود.». 5- سرخوردگی های ناشی از انواع و اقسام ناموفقیت ها در زندگی فرد ایجاد می شود. ایشان خاطرنشان کرد:« وقتی که دانش آموز از خود توقعات زیادی از خود دارد و یا این توقعات را دیگران در او ایجاد کرده اند ولی یکدفعه در اثر غفلت و ندانم کاری دانش آموز با شکست مواجه می شود مخصوصا اگر دانش آموز احساس کند مقصر خودش نبوده و دیگران مقصر بوده اند در اینجاست که در فرد حالتی از بغض و کینه ایجاد شده و منجر به خشونت می شود». 6- یکی دیگر از عواملی که در خصوص نوجوانان و جوانان هست، بی حرمتی هایی می باشد که اتفاق می افتد.

 وی افزود: « مثلا کسی که فرد را اغفال کرده باشد و حرمت او را بشکند. فرد در این حالت احساس می کند که ناپاک شده، احساس می کند و این احساس غلط او را به این نتیجه می رساند که اقدامات نامناسبی انجام دهد. این عامل آخر کم می باشد ولی تاثیر آن خیلی عجیب می باشد».

همانطور که مشاهده می‌شود تمامی علت‌های یاد شده زمینه‌ساز بروز خشونت و یا خودکشی که بدتر از آن است،  می‌باشند و علل تامه‌ی ایجاد آن‌ها نیستند. اگر دقت شود هر کدام از این علت‌ها مانند خانواده، آموزش و پرورش، دوستان، مراکز تصمیم‌گیری، نوع گذراندن وقت دانش‌آموز بیرون از مدرسه و سایر علت‌ها، همه خود بمثابه دانه‌های تسبیح هستند که نخ آن مقوله‌ی سبک زندگی می‌باشد.

ابهری متخصص رفتارشناسی در این رابطه می‌ گوید: «سبک زندگی در هر جامعه مسیر تفکر و راهبرد زندگی افراد آن جامعه را تعریف کرده و عملی می نماید. رفتارهای فردی، اجتماعی، روابط عاطفی، فرهنگی و تربیتی همه و همه ناشی از سبک زندگی افراد می باشد». اگر بصورت جزئی این مسئله بررسی شود نتیجه خواهد شد که این مقوله بصورت زنجیروار در تمامی علت‌های یاد شده ریشه دوانده و هر علتی را به علت دیگر وابسته کرده است بعنوان مثال نوع تعامل دانش‌آموز با دوستان خود در مدرسه و خارج آن، نوع تعامل والدین با فرزند خود، نوع تعامل مربی یا معلم با دانش‌آموز، گذران وقت دانش آموز در خارج از مدرسه و غیره نشان از شیوه‌ی زندگی کردن دانش‌آموز می‌باشد.

در صورت اصلاح این مقوله است که علت‌های ذکر شده بصورت ریشه‌ای حل خواهد شد. البته باید خاطرنشان کرد که کوتاهی مسولین آموزش و پرورش و فرهنگ کشور قابل چشم پوشی نیست.

ابهری در این رابطه می‌گوید: « به نظر اینجانب و همکارانم اصلی‌ترین بودجه مملکت باید بعد از ارتش و بنیه‌ی دفاعی به آموزش و پرورش اختصاص یابد چرا که سرمایه های آینده‌ی جامعه توسط این وزارت تربیت شده و تحویل کشور می‌گردد. بنابراین آموزش و پرورش با این محدودیت امکانات بودجه و مضایق سخت افزاری و نرم افزاری، به نظر اینجانب، هر نوع طرحی را بدست بگیرد موفق نخواهد شد مگر اینکه زیرساخت های مالی، نیروی انسانی و نرم افزاری از قبل فراهم گردد»

او همچنین افزود: «حقوق ناکافی آموزگاران و دبیران باعث می شود آن ها شغل دوم و سوم یا تدریس های خصوصی را برای اداره‌ی زندگی خود بپذیرند. بنابراین تا ایشان تامین نگردند و دوره های مخصوص روان شناسی و علوم رفتاری به آن‌ها آموخته نشود و روابط آن‌ها با دانش آموزان تنظیم نگردد، رابطه‌ی ارباب رعیتی و از بالا به پایین در مدارس حاکم خواهد شد؛ در طرح تحول آموزش و پرورش کلیت این مسائل آمده است و ما در کلمات مشکلی نداریم بلکه مشکل ما در عمل می باشد».

انتهای پیام/

,

قبل از پرداختن به عوامل ایجاد خشونت در دانش‌آموزان، می بایست درک درستی از مفهوم خشونت داشت چرا که در شناخت و تحلیل عوامل و همچنین حل این معضل تأثیرگذار است؛ معتمدی، روان‌شناس، در این رابطه می‌گوید: «اصولا خشونت تا اندازه ای در انسان ها مبنای غریزی دارد اما افزایش و کاهش آن وابسته به عوامل محیطی می باشد. مثل خانواده، جامعه و یا مسائل پیرامونی؛ بنابر نظر برخی از نظریه پردازها اگر پرخاشگری معطوف به بیرون از فرد شود منجر به خشونت، اعمال تهاجمی و احیانا دیگر کشی می‌شود و اگر معطوف به درون فرد شود و منحرف به خود شخص شود، در این صورت بصورت خودکشی، رفتارهای خودویران گرانه یا رفتارهای خودکشانه منجر خواهد شد. بنابراین پرخاشگری مانند شمشیر دو لبه می ماند که یا خود شخص و یا اطرافیانش را مورد تهاجم قرار می دهد».

وی درباره‌ی بروز خشونت می‌افزاید: « وقتی کودک در حال گذار از کودکی به نوجوانی باشد و وارد دنیای تازه ای بشود و نتواند تحول پیش رو را تحمل بکند و بخصوص اگر زمینه های بیماری زا و آسیب زا وجود داشته باشد؛ به این امر دامن می زند که در این صورت پرخاشگری به دو صورتی که در بالا ذکر شده ظاهر می شود».

سید احمد رهنمایی مدرس موسسه امام خمینی(ره) عوامل ایجاد و بروز خشونت را در دو دسته قرار می دهد که هر کدام شامل 3 عامل می‌باشد. 1- قرار دادن بدون فیلتر تسهیلات از طریق شبکه های اجتماعی در اختیار کودکان و نوجوانان طوری که با کمترین هزینه در اختیار ایشان قرار گرفته است با توجه به این که هنوز بنیاد اخلاقی، فکری و اجتماعی ایشان شکل نگرفته است. 2- وجود تبعیض هایی است که در کشور ما به چشم می خورد. نوجوان و جوان ما این تبعیض را می بیند و درک می کند ولی راهکار مواجه شدن با آن را تمی داند. 3- عامل بعدی خود خانواده ها هستند. درگیری خانواده ها، جدایی عاطفی یا احیانا والدین اینقدر سر خود را شلوغ کرده اند که هیچ بارش عاطفی برای فرزند خود ندارند مانند یک ابر خشک هستند، رعد و برق دارند ولی محبتی و لطفی در ادامه اش نیست. 4- غفلت دست اندرکاران مراکز فرهنگی، علمی، کار و اقتصاد، مراکز تصمیم گیری، مراکز دینی و مراکز آموزشی ما طوری باشد که به رسالت خود عمل نکنند. ایشان در این رابطه می افزاید:« مدیران این مراکز که می بایست بر روی مسئولیت خود تمرکز کنند خود را مشغول کارهای دیگر می کنند.

در اینصورت بطور مثال دانش آموز ما شاهد بی توجهی و بی اعتنایی مسئولان می باشد و دچار سرخوردگی می شود.». 5- سرخوردگی های ناشی از انواع و اقسام ناموفقیت ها در زندگی فرد ایجاد می شود. ایشان خاطرنشان کرد:« وقتی که دانش آموز از خود توقعات زیادی از خود دارد و یا این توقعات را دیگران در او ایجاد کرده اند ولی یکدفعه در اثر غفلت و ندانم کاری دانش آموز با شکست مواجه می شود مخصوصا اگر دانش آموز احساس کند مقصر خودش نبوده و دیگران مقصر بوده اند در اینجاست که در فرد حالتی از بغض و کینه ایجاد شده و منجر به خشونت می شود». 6- یکی دیگر از عواملی که در خصوص نوجوانان و جوانان هست، بی حرمتی هایی می باشد که اتفاق می افتد.

 وی افزود: « مثلا کسی که فرد را اغفال کرده باشد و حرمت او را بشکند. فرد در این حالت احساس می کند که ناپاک شده، احساس می کند و این احساس غلط او را به این نتیجه می رساند که اقدامات نامناسبی انجام دهد. این عامل آخر کم می باشد ولی تاثیر آن خیلی عجیب می باشد».

همانطور که مشاهده می‌شود تمامی علت‌های یاد شده زمینه‌ساز بروز خشونت و یا خودکشی که بدتر از آن است،  می‌باشند و علل تامه‌ی ایجاد آن‌ها نیستند. اگر دقت شود هر کدام از این علت‌ها مانند خانواده، آموزش و پرورش، دوستان، مراکز تصمیم‌گیری، نوع گذراندن وقت دانش‌آموز بیرون از مدرسه و سایر علت‌ها، همه خود بمثابه دانه‌های تسبیح هستند که نخ آن مقوله‌ی سبک زندگی می‌باشد.

ابهری متخصص رفتارشناسی در این رابطه می‌ گوید: «سبک زندگی در هر جامعه مسیر تفکر و راهبرد زندگی افراد آن جامعه را تعریف کرده و عملی می نماید. رفتارهای فردی، اجتماعی، روابط عاطفی، فرهنگی و تربیتی همه و همه ناشی از سبک زندگی افراد می باشد». اگر بصورت جزئی این مسئله بررسی شود نتیجه خواهد شد که این مقوله بصورت زنجیروار در تمامی علت‌های یاد شده ریشه دوانده و هر علتی را به علت دیگر وابسته کرده است بعنوان مثال نوع تعامل دانش‌آموز با دوستان خود در مدرسه و خارج آن، نوع تعامل والدین با فرزند خود، نوع تعامل مربی یا معلم با دانش‌آموز، گذران وقت دانش آموز در خارج از مدرسه و غیره نشان از شیوه‌ی زندگی کردن دانش‌آموز می‌باشد.

در صورت اصلاح این مقوله است که علت‌های ذکر شده بصورت ریشه‌ای حل خواهد شد. البته باید خاطرنشان کرد که کوتاهی مسولین آموزش و پرورش و فرهنگ کشور قابل چشم پوشی نیست.

ابهری در این رابطه می‌گوید: « به نظر اینجانب و همکارانم اصلی‌ترین بودجه مملکت باید بعد از ارتش و بنیه‌ی دفاعی به آموزش و پرورش اختصاص یابد چرا که سرمایه های آینده‌ی جامعه توسط این وزارت تربیت شده و تحویل کشور می‌گردد. بنابراین آموزش و پرورش با این محدودیت امکانات بودجه و مضایق سخت افزاری و نرم افزاری، به نظر اینجانب، هر نوع طرحی را بدست بگیرد موفق نخواهد شد مگر اینکه زیرساخت های مالی، نیروی انسانی و نرم افزاری از قبل فراهم گردد»

او همچنین افزود: «حقوق ناکافی آموزگاران و دبیران باعث می شود آن ها شغل دوم و سوم یا تدریس های خصوصی را برای اداره‌ی زندگی خود بپذیرند. بنابراین تا ایشان تامین نگردند و دوره های مخصوص روان شناسی و علوم رفتاری به آن‌ها آموخته نشود و روابط آن‌ها با دانش آموزان تنظیم نگردد، رابطه‌ی ارباب رعیتی و از بالا به پایین در مدارس حاکم خواهد شد؛ در طرح تحول آموزش و پرورش کلیت این مسائل آمده است و ما در کلمات مشکلی نداریم بلکه مشکل ما در عمل می باشد».

انتهای پیام/

,

قبل از پرداختن به عوامل ایجاد خشونت در دانش‌آموزان، می بایست درک درستی از مفهوم خشونت داشت چرا که در شناخت و تحلیل عوامل و همچنین حل این معضل تأثیرگذار است؛ معتمدی، روان‌شناس، در این رابطه می‌گوید: «اصولا خشونت تا اندازه ای در انسان ها مبنای غریزی دارد اما افزایش و کاهش آن وابسته به عوامل محیطی می باشد. مثل خانواده، جامعه و یا مسائل پیرامونی؛ بنابر نظر برخی از نظریه پردازها اگر پرخاشگری معطوف به بیرون از فرد شود منجر به خشونت، اعمال تهاجمی و احیانا دیگر کشی می‌شود و اگر معطوف به درون فرد شود و منحرف به خود شخص شود، در این صورت بصورت خودکشی، رفتارهای خودویران گرانه یا رفتارهای خودکشانه منجر خواهد شد. بنابراین پرخاشگری مانند شمشیر دو لبه می ماند که یا خود شخص و یا اطرافیانش را مورد تهاجم قرار می دهد».

,

وی درباره‌ی بروز خشونت می‌افزاید: « وقتی کودک در حال گذار از کودکی به نوجوانی باشد و وارد دنیای تازه ای بشود و نتواند تحول پیش رو را تحمل بکند و بخصوص اگر زمینه های بیماری زا و آسیب زا وجود داشته باشد؛ به این امر دامن می زند که در این صورت پرخاشگری به دو صورتی که در بالا ذکر شده ظاهر می شود».

, وی درباره‌ی بروز خشونت می‌افزاید: « وقتی کودک در حال گذار از کودکی به نوجوانی باشد و وارد دنیای تازه ای بشود و نتواند تحول پیش رو را تحمل بکند و بخصوص اگر زمینه های بیماری زا و آسیب زا وجود داشته باشد؛ به این امر دامن می زند که در این صورت پرخاشگری به دو صورتی که در بالا ذکر شده ظاهر می شود».,

سید احمد رهنمایی مدرس موسسه امام خمینی(ره) عوامل ایجاد و بروز خشونت را در دو دسته قرار می دهد که هر کدام شامل 3 عامل می‌باشد. 1- قرار دادن بدون فیلتر تسهیلات از طریق شبکه های اجتماعی در اختیار کودکان و نوجوانان طوری که با کمترین هزینه در اختیار ایشان قرار گرفته است با توجه به این که هنوز بنیاد اخلاقی، فکری و اجتماعی ایشان شکل نگرفته است. 2- وجود تبعیض هایی است که در کشور ما به چشم می خورد. نوجوان و جوان ما این تبعیض را می بیند و درک می کند ولی راهکار مواجه شدن با آن را تمی داند. 3- عامل بعدی خود خانواده ها هستند. درگیری خانواده ها، جدایی عاطفی یا احیانا والدین اینقدر سر خود را شلوغ کرده اند که هیچ بارش عاطفی برای فرزند خود ندارند مانند یک ابر خشک هستند، رعد و برق دارند ولی محبتی و لطفی در ادامه اش نیست. 4- غفلت دست اندرکاران مراکز فرهنگی، علمی، کار و اقتصاد، مراکز تصمیم گیری، مراکز دینی و مراکز آموزشی ما طوری باشد که به رسالت خود عمل نکنند. ایشان در این رابطه می افزاید:« مدیران این مراکز که می بایست بر روی مسئولیت خود تمرکز کنند خود را مشغول کارهای دیگر می کنند.

,

در اینصورت بطور مثال دانش آموز ما شاهد بی توجهی و بی اعتنایی مسئولان می باشد و دچار سرخوردگی می شود.». 5- سرخوردگی های ناشی از انواع و اقسام ناموفقیت ها در زندگی فرد ایجاد می شود. ایشان خاطرنشان کرد:« وقتی که دانش آموز از خود توقعات زیادی از خود دارد و یا این توقعات را دیگران در او ایجاد کرده اند ولی یکدفعه در اثر غفلت و ندانم کاری دانش آموز با شکست مواجه می شود مخصوصا اگر دانش آموز احساس کند مقصر خودش نبوده و دیگران مقصر بوده اند در اینجاست که در فرد حالتی از بغض و کینه ایجاد شده و منجر به خشونت می شود». 6- یکی دیگر از عواملی که در خصوص نوجوانان و جوانان هست، بی حرمتی هایی می باشد که اتفاق می افتد.

,

 وی افزود: « مثلا کسی که فرد را اغفال کرده باشد و حرمت او را بشکند. فرد در این حالت احساس می کند که ناپاک شده، احساس می کند و این احساس غلط او را به این نتیجه می رساند که اقدامات نامناسبی انجام دهد. این عامل آخر کم می باشد ولی تاثیر آن خیلی عجیب می باشد».

,

همانطور که مشاهده می‌شود تمامی علت‌های یاد شده زمینه‌ساز بروز خشونت و یا خودکشی که بدتر از آن است،  می‌باشند و علل تامه‌ی ایجاد آن‌ها نیستند. اگر دقت شود هر کدام از این علت‌ها مانند خانواده، آموزش و پرورش، دوستان، مراکز تصمیم‌گیری، نوع گذراندن وقت دانش‌آموز بیرون از مدرسه و سایر علت‌ها، همه خود بمثابه دانه‌های تسبیح هستند که نخ آن مقوله‌ی سبک زندگی می‌باشد.

, سبک زندگی,

ابهری متخصص رفتارشناسی در این رابطه می‌ گوید: «سبک زندگی در هر جامعه مسیر تفکر و راهبرد زندگی افراد آن جامعه را تعریف کرده و عملی می نماید. رفتارهای فردی، اجتماعی، روابط عاطفی، فرهنگی و تربیتی همه و همه ناشی از سبک زندگی افراد می باشد». اگر بصورت جزئی این مسئله بررسی شود نتیجه خواهد شد که این مقوله بصورت زنجیروار در تمامی علت‌های یاد شده ریشه دوانده و هر علتی را به علت دیگر وابسته کرده است بعنوان مثال نوع تعامل دانش‌آموز با دوستان خود در مدرسه و خارج آن، نوع تعامل والدین با فرزند خود، نوع تعامل مربی یا معلم با دانش‌آموز، گذران وقت دانش آموز در خارج از مدرسه و غیره نشان از شیوه‌ی زندگی کردن دانش‌آموز می‌باشد.

, ابهری متخصص رفتارشناسی در این رابطه می‌ گوید: «سبک زندگی در هر جامعه مسیر تفکر و راهبرد زندگی افراد آن جامعه را تعریف کرده و عملی می نماید. رفتارهای فردی، اجتماعی، روابط عاطفی، فرهنگی و تربیتی همه و همه ناشی از سبک زندگی افراد می باشد». , سبک زندگی,

در صورت اصلاح این مقوله است که علت‌های ذکر شده بصورت ریشه‌ای حل خواهد شد. البته باید خاطرنشان کرد که کوتاهی مسولین آموزش و پرورش و فرهنگ کشور قابل چشم پوشی نیست.

,

ابهری در این رابطه می‌گوید: « به نظر اینجانب و همکارانم اصلی‌ترین بودجه مملکت باید بعد از ارتش و بنیه‌ی دفاعی به آموزش و پرورش اختصاص یابد چرا که سرمایه های آینده‌ی جامعه توسط این وزارت تربیت شده و تحویل کشور می‌گردد. بنابراین آموزش و پرورش با این محدودیت امکانات بودجه و مضایق سخت افزاری و نرم افزاری، به نظر اینجانب، هر نوع طرحی را بدست بگیرد موفق نخواهد شد مگر اینکه زیرساخت های مالی، نیروی انسانی و نرم افزاری از قبل فراهم گردد»

,

او همچنین افزود: «حقوق ناکافی آموزگاران و دبیران باعث می شود آن ها شغل دوم و سوم یا تدریس های خصوصی را برای اداره‌ی زندگی خود بپذیرند. بنابراین تا ایشان تامین نگردند و دوره های مخصوص روان شناسی و علوم رفتاری به آن‌ها آموخته نشود و روابط آن‌ها با دانش آموزان تنظیم نگردد، رابطه‌ی ارباب رعیتی و از بالا به پایین در مدارس حاکم خواهد شد؛ در طرح تحول آموزش و پرورش کلیت این مسائل آمده است و ما در کلمات مشکلی نداریم بلکه مشکل ما در عمل می باشد».

, «حقوق ناکافی آموزگاران و دبیران باعث می شود آن ها شغل دوم و سوم یا تدریس های خصوصی را برای اداره‌ی زندگی خود بپذیرند. بنابراین تا ایشان تامین نگردند و دوره های مخصوص روان شناسی و علوم رفتاری به آن‌ها آموخته نشود و روابط آن‌ها با دانش آموزان تنظیم نگردد، رابطه‌ی ارباب رعیتی و از بالا به پایین در مدارس حاکم خواهد شد؛ در طرح تحول آموزش و پرورش کلیت این مسائل آمده است و ما در کلمات مشکلی نداریم بلکه مشکل ما در عمل می باشد».,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه