هر کاری سختیهای خاص خودش را دارد، اما وقتی این سختیها با چاشنی علاقه و نوعدوستی همراه شود، سختیها از یاد میرود و تحمل این سختیها، شیرین میشود.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شاخص، بعضی انتخابها در زندگی سخت است؛ مانند اینکه انتخاب کنی سالها بدون چشمداشت مالی به مردم کمک کنی و برای کار خودت چرتکه نیندازی و برای نجات جان هموطنانت تلاش کنی و اصلا حتی برایت مهم هم نباشد که شاید سالها بعد، نامت از بابت آنچه از آن گذشتی؛ بلندآوازه خواهد شد یا خیر؟!
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, شاخص، ,شغل امدادگری یکی از این موارد است چه بسا امدادگران بسیاری در کشور ما هستند که بدون هیچ چشمداشتی در مواقع بحران در محل حوادث آماده میشوند تا بتوانند با هر کمکی که شده به یاری مردم بشتابند.
,به مناسبت روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر به سراغ یکی از امدادگران جوان و شاید باتجربهترین امدادگر استان که این حرفه را از دوران نوجوانی آغاز کرده است رفتیم تا بیشتر با وی آشنا شویم.
,علی کریمی متولد ۱۳۷۳ و فوق دیپلم حسابداری است، او از سال ۸۷ به صورت داوطلبانه در هلال احمر فعالیت فعالیت خود را آغاز کرده است.
,چطور شد که وارد این عرصه شدید؟
,از کودکی به این حرفه علاقهمند بودم و از روی کنجکاوی دوست داشتم این کار را تجربه کنم به این ترتیب بود که از همان پانزده سالگی فعالیتم را از کانون جوانان آغاز کردم و همواره در فعالیتهای فرهنگی و ورزشی و اردوهای آموزشی این کانون شرکت میکردم تا از نزدیک با فعالیتهای امدادی آشنا شوم.
,باتوجه به اینکه لازمه ورود به سازمان امداد و نجات داشتن مدرک دیپلم بود، پس از دریافت مدرک دیپلم وارد سازمان شدم و با گذراندن دورههای مقدماتی، تکمیلی و تخصصی در شیفتهای جادهای مشغول به کار شدم.
,تا سال ۹۲ به عنوان امدادگر جادهای شهرستان تاکستان و اسفرورین فعالیت میکردم و اکنون در کنار آن به عنوان یکی از نیروهای پاسخگوی اضطراری ۱۱۲ هستم و مسولیت کنترل و هماهنگی کلیه پایگاههای امداد و نجات قزوین را بر عهده دارم.
,چه فعالیتهای در کانون جوانان انجام میدهید؟
,در کانون جوانان با برگزاری مسابقاتی مانند طناب کشی، چادرزنی و حمل مصدوم آموزشهای امداد و نجات را به شرکتکنندگان در این دورهها ارائه میدادند تا در مواقع بحرانی به عنوان نیروهای پشتیبان در کارهای اولیه از مهارت آنها استفاده شود.
,بعد از ورود به سازمان امداد و نجات؛ دورههای تخصصیتر از قبیل کار با ابزار نجات و حمایت روانی، پشتیبانی در نجات ، تغذیه در بحران و اسکان، آواربرداری، طراحی اردوگاه و تمام اقدامات لازم دیگر را برای مواجهه با بحرانهای احتمالی آموزش داده میشود.
,امدادگر یعنی چه ؟
,از نظر من امدادگری یعنی عشق و علاقه؛ همان که بدون چشم داشت در شرایط بسیار دشوار باران، برف و سرما،گرما، سیل، زلزله و قحطی و بحرانهای احتمالی دیگر در خدمت مردم باشی.
, , , ,اکثر امدادگران به صورت داوطلبانه فعالیت میکنند چه بسا که به این عرصه نمیتوان به عنوان شغل نگاه کرد و اکثر امدادگران به نوعی بر حسب علاقه و از روی حس انسان دوستانه وارد این حرفه میشوند.
,امدادگران انسانهای خاصی هستند که با از خودگذشتگی خود سعی در نجات جان مردم را دارند حتی اگر به ضرر جانشان تمام شود.
,اولین باری که لباس امدادگری را پوشیدید کی بود و چه احساسی داشتید؟
,اولین بار شهریور سال ۹۰ بود که به همراه تیم نجات در محل حادثه تصادف یک دستگاه پراید با پژو آماده شدیم زمانی که به محل حادثه رسیدیم تیم نجات اقدامات اولیه را انجام داده بودند و ما با آمبولانس مصدومین را به مراکز خدمات درمانی منتقل کردیم، در آن برهه از زمان من جز تلاش برای به موقع رساندن مصدومین به مراکز خدماترسانی به چیز دیگری فکر نمیکردم.
,آیا در اولین اعزام خود احساس ترس نمیکردید؟
,ترس را نمیتوان انکار کرد چراکه یک حس غریزی در وجود همه انسانها است، افراد تازه کار را به همراه تیم با سابقه به محل حوادث اعزام میکنند؛ من در آن زمان سعی میکردم ترس خودم را کنترل کنم که بعدها با دیدن حوادث و تجربههای بیشتر این احساس به تدریج فروکش شد.
,خاطرهای از فعالیتهای امدادی خود را بیان کنید؟
,به خاطر دارم زمانی که تیم نجات را برای آموزشهای آواربرداری به قم اعزام کرده بودند؛ در حین آموزش یک ساختمان در یکی از شهرستانهای قم فرو ریخته بود و بچههای ما کار عملی را با آوار برداری واقعی تجربه کردند و توانستند ۲ نفر را نجات دهند.
,در برف و کولاک سال ۹۴ به ما اطلاع دادند که خودرویی در مسیر گیر کرده است و ما به همراه تیم بسیج برای رهاسازی خودرو اعزام شدیم که پس از نجات خودرو به علت عمق زیاد برف خودوری خود ما هم در همان محل گیر کرد که مجبور شدیم چند نفر از بچههای تیم را با خودوری دیگر به مراکز منتقل کنیم اما تا رسیدن خودروهای راهداری خودروی ما تا ۱۰ ساعت در کولاک گیر کرد.
,متاسفانه در این حرفه حوادث تلخ فراوان دیده میشود در یکی از ماموریتهایمان به پارکینگ شیداصفهان اعزام شدیم و زمانی به محل حادثه رسیدیم، دیدیم که یک خانواده برای استراحت و صرف صبحانه در کنار گاردریل توقف کرده بودند اما یک خودرو پیکان به علت انحراف ناگهانی همه آنها را زیر گرفته و جان خود را از دست داده بودند.
,کارهای امداد و نجات جادهای برایتان سخت نیست؟
,هر کاری سختیهای خاص خود را دارد اما وقتی این سختیها با چاشنی علاقه و نوعدوستی همراه شود از یاد میرود و ساعات تحمل این سختیها، شیرین میشود.
,زمانی که ما لباس امدادونجات را میپوشیم تمام سختیها و مسوولیتهای آن را میپذیریم و باید آمادگی مقابله با هرگونه حادثه جادهای و یا بحران و حوادث را داشته باشیم.
,کجا با همسرتان آشنا شدید؟ آیا با شغلتان مشکلی ندارند؟
,خوشبختانه همسر بنده از اعضای جمعیت هلال احمر هستند و در واکنش سریع تیم توانا فعالیت دارند. ما باتوجه به علاقهای که به این حرفه داریم سختیهایش را نیز تحمل میکنیم به طوری که در تعطیلات عید نوروز و حتی سیزده بدر من و همسرم هر دو شیفت بودیم.
,البته یک هفته است که صاحب فرزند شدیم که این اتفاق بزرگ زندگی مشترک ما را در کنار همه سختیهایی که دارد شیرینتر هم میکند.
,شما و همسرتان به عنوان دو جوان فعال در عرصه امداد و نجات بر اساس چه معیارهایی زندگی خود را آغاز کردید؟
,به نظرم اگر همه جوانها در زندگی خود راه و هدف مشخصی را بر اساس توانایی و علایقی که دارند انتخاب کنند و خداوند را در همه حال در نظر داشته باشند قطعا موفق خواهند بود.
,من و همسرم با توجه به تفاهمی که در زمینه فعالیتهای یکدیگر داشتیم و علاقهای که میانمان بود زندگی مشترکمان را شروع کردیم که الحمدلله تا الان هم موفق بودهایم.
,چه توصیهای به جوانان دارید؟
,بدانند که هیچ غیرممکنی برای یک جوان وجود ندارد و از فرصت جوانی و تواناییهایی که خداوند عطا فرموده نهایت استفاده را ببرند و برای کار و فعالیت بهانههای بی جا نداشته باشند زیرا با کار و تلاش همه چیز امکان پذیر است.
,با توجه به تاهل و اینکه به تازگی پدر هم شدهاید چطور با مسائل اقتصادی کنار میآیید؟
,همان طور که گفتم من و همسرم سعی کردیم در همه مسائل به توافق برسیم و در زمینه اقتصادی هم همین طور سعی میکنیم امور زندگی خود را مدیریت و برنامهریزی کنیم.
,همان طور که همیشه گفتهاند فرزند با خود روزی میآورد ما هم این موضوع را با آمدن پسرم در زندگی خود احساس کردیم و لحظات شیرینی را برایمان رقم میزند.
,زمانی که لباس امدادگری را میپوشید چه احساسی به شما دست میدهد؟
,حسی وصف نشدنی است، زمانی که برای کمک به هم نوع آماده میشویم حس بسیار شیرینی به من دست میدهد که شاید خودتان باید یک امدادگر یا عضو هلال احمر باشید تا احساس مرا به طور کامل درک کنید.
,به نظر شما یک امدادگر خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
,یک امدادگر خوب باید توانایی جسمی و روحی بالایی داشته باشد تا با استفاده از آموزشهای داده شده بتواند آمادگی مقابله با بحران و خطرات احتمالی را داشته باشد .
, , , ,توصیه شما به امدادگران جوان چیست؟
,به امدادگری نمیتوان به عنوان شغل نگاه کرد توصیه میکنم که اگر به این شغل علاقه دارند وارد این حرفه شوند چه بسا که با توجه به مشقتها و سختیهای این شغل خیلی از افراد ممکن است دوام نیاورند؛ همه امدادگران بر حسب علاقه این حرفه را انتخاب کردهاند .
,چه دوره هایی برای آموزش های تخصصی شما لازم میدانید ؟
,حوادث ترافیکی و جادهای، رهاسازی مصدومین و حوادث سیلاب و گیر افتادگی در کوه، حوادث پیش بیمارستانی و حمایتهای روانی در بلایای طبیعی و غیر طبیعی و تیم های بهداشتی و درمان از دورههای ضروری برای امدادو نجات است.
,نجات دادن انسانی از مرگ شیرینترین و از دست دادن یک انسان در حوادث تلخترین خاطرات دوران امدادگری است.
,شعار هلال احمر این است که هر خانواده باید یک امدادگر داشته باشد چون زمانی فرا میرسد که این شعار برای هر خانوادهای لازم و ضروری است .
,در مورد مرکز پاسخگویی ۱۱۲ توضیحاتی بفرمایید؟
,این مرکز برای خدمات رسانی به مردم طراحی شده که در مواقع بحران و حوادث میتوانند بدون داشتن آنتن و شارژ و حتی بدون سیم کارت با این سامانه تماس برقرار کرده و مرکز را از موقعیت خود مطلع سازند.
,توصیه شما به مردم برای مقابله و برخورد با حوادث چیست؟
,ما توصیه میکنیم که مردم ابتدا آرامش خود را حفظ کنند و در صورتی که نیازی به جابجایی مصدوم نیست اقدام به این کار نکنند و همچنین مردم بهتر است با گذراندن دوران امدادی پیش زمینههای لازم را برای مقابله با حوادث را داشته باشند.
,آخرین حادثهای که حضور داشتید؟
,سیل کهک در هفته گذشته بود که فعالیتهای خارج کردن آب را از معابر عمومی و زیرگذرهای شهرستان تاکستان و اسفرورین و تخلیه آب از منازل مسکونی را انجام دادی و همچنین با کمک تیم راهداری یک کامیون خاور را که در آب گیر کرده بود رهاسازی کردیم.
,حرف آخر؟
,امیدورام که روزی فرارسد که در هرخانهای یک امدادگر داشته باشیم.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه