سرمقاله روزنامه های صبح کشور؛
ائتلاف اشرافیت چرا از مجلس جدید می ترشد؟/توهم ابرقدرتی آمریکا و پاسخ قاطعانه ایران

نگاهی به سرمقاله روزنامه های کثیرالانتشار و چاشنی که هر کدام از رسانه های مکتوب به محتوای امروز نشریات اضافه کردند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,,

,
ائتلاف اشرافیت چرا از مجلس جدید می ترشد؟
, ائتلاف اشرافیت چرا از مجلس جدید می ترشد؟, ائتلاف اشرافیت چرا از مجلس جدید می ترشد؟,محمد ایمانی در کیهان نوشت:
, محمد ایمانی در کیهان نوشت: , محمد ایمانی در کیهان نوشت: ,دوره یازدهم مجلس، سه هفته دیگر آغاز به کار میکند. این روزها از یک طرف شاهد تکاپوی منتخبان ملت برای همدلی و هماندیشی هستیم و از طرف دیگر، حملات تبلیغاتی کمسابقه را علیه مجلس جدید شاهدیم. علت حملات چیست؟ اولویتهای مجلس جدید کدام موضوعات باید باشد و در چه بستری پیگیری شود؟
,1- کمتر دورهای از مجلس بوده که به خاطر اهمیتش، به اندازه
,دوره آتی، آماج کینه بدخواهان باشد و با حجمی گسترده از تبلیغات منفی - از چهار ماه قبل از تاسیس!- روبهرو شود. در کنار رسانههای بیگانه، طیفی از مدعیان اصلاحات هم به این ترور شخصیت اهتمام دارند. هر چند شرط انصاف این بود که درباره کارنامه هفت سال مدیریت اجرایی و چهار سال حضور در مجلس گزارش دهند. ادعا میکنند امکان شرکت در انتخابات از آنان دریغ شد؛ مثل رمّالها مدعیاند مجلس جدید کاری برای مردم نخواهد کرد و ضمنا به ترویج چنددستگی میان منتخبان منتسب به جبهه انقلاب مشغولند. راز این رفتار به دور از عقلانیت و خویشتنداری چیست؟
,
2- طیف مذکور در آستانه انتخابات، از نظر مقبولیت اجتماعی در وضعیتی بحرانی به سر میبرد. طبق نظرسنجی دیماه گذشته موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، «۷۰ درصد مردم معتقدند برجام نتوانسته منافع کشور را تامین کند. ۸۱ درصد، سیاستهای دولت را قبول ندارند. بیش از ۷۰ درصد، عملکرد دولت در زمینه اشتغال، گرانی و مبارزه با فساد را خیلی ضعیف میدانند». مقبولیت آنان در نظرسنجیها به زیر هفت درصد رسیده بود و در رای 30 تا 90 هزار نفری نامزدهای آنها در تهران نمود یافت. اصلاحطلبان بر خلاف ادعا، نامزد کافی داشتند. فقط در تهران و برای 30 کرسی مجلس، بالغ بر 43 نامزد اصلاحطلب تایید شده بودند. از جمله مجید انصاری، محمدعلی افشانی، محمدحسین مقیمی، خباز، محجوب، جلودارزاده، کواکبیان، وکیلی، پروانه مافی، سید افضل موسوی، راهچمنی و... اما در عین حال پیشبینی عدم اقبال مردم موجب شد محمدرضا عارف -رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان و رئیس فراکسیون امید- برای
بار دوم نامزد نشود.
,
3- ائتلاف مذکور از چشم مردم افتاد، چون یک سر آن در دولت دچار سوءمدیریت مفرط بود و سر دیگر آن، در نظارت و مطالبهگری کوتاهی ورزیده و توجیهگر سوءمدیریت شده بود. مدعیان اصلاحات نمیخواستند مسئولیت دولت و رئیس آن را که وقیحانه «رحم اجارهای» و «نامزد اجارهای» نامیده بودند، بپذیرند. سوءمدیریت چنان واضح بود که روزنامه «آفتاب یزد» نوشت: «کشور به مدیران کاری و جهادی نیاز دارد و نه مدیران اطوکشیده... رئیس دفتر رئیسجمهور فرمودند گرانی در شب عید نخواهیم داشت. هر زمان یک مقام دولتی تاکید کرد مشکلی نیست، بیش از گذشته باید نگران باشیم که یحتمل قرار است موضوع جدیدی کام مردم را تلخ کند. بنزین یکبار گران شد ولی از همان تاریخ تا به امروز، قیمتها بالا رفته و همچنان ادامه دارد. شرط تحقق وعده واعظی، حضور مدیران جهادی -نه اطوکشیده- در دولت است».
,
4- رئوس کارکرد «مدیریت اشرافی، خوشبین به غرب و ناباور به ظرفیتهای بزرگ ملی» در هفت سال گذشته اینهاست:
- توافقی که 95 درصد برنامه هستهای را واگذار یا متوقف کرد اما جز معطلی و خسارت برای اقتصاد به دنبال نداشت. بعد از بدعهدی دشمن هم، به مدت دو سال معطل بستههای پر از خالی اروپا ماندند.
- نقدینگی سرگردان و مخرّب که از عوامل تورم است، به پنج برابر رسید.
- رکورد 49 درصدی تورم در دولت هاشمی (کارگزاران) جابهجا شد و در برخی ماههای سال 98 به 52 درصد افزایش یافت.
- قیمت خانه و خودرو ظرف 6 سال، 300 تا 400 درصد افزایش یافت و سه تا چهار برابر شد.
- ضریب جینی (نشانگر شکاف طبقاتی) که از رقم 425. در سال 84 (آغاز دولت نهم) به 365. در سال 92 کاهش یافته بود، در سال 97 به رقم 409. صعود کرد.
- در دوره مضیقه منابع ارزی، 18 میلیارد دلار ظرف چند ماه به باد رفت و رانت 150 هزار میلیارد تومانی را نصیب رانتخواران و
تبعات تورمی را متوجه زندگی مردم کرد.
,
,
,
,
,
,
,
5- متاسفانه ائتلاف امید در مجلس، تعاملی منفعلانه با این مدیریت داشت؛ سیاستزدگی و دنبالهروی پیشه کرد و نقش نظارتی را تعطیل نمود. آخرین بار، اکثریت همسو با دولت، ترجیح داد بیاعتنا به گزارش تفریغ بودجه 97، از کنار تخلفات بزرگ بگذرد. در حالی که طبق گزارش؛ «فقط ۳۲ درصد احکام بودجهای اجرا شده و ۶۸ درصد انحراف وجود داشته است... انحراف 74 درصدی از اهداف خصوصیسازی گزارش شده است. انحرافات در واگذاریها، ۱۱ هزار و ۷۵۰ میلیارد تومان بوده است». تخلفات پرحجمی که در ماجرای حقوقهای نجومی، صندوق ذخیره فرهنگیان، واگذاری 18 میلیارد از ذخایر ارزی و خصوصیسازی آشفته رخ داد، متاسفانه کمتر مورد پیگیری موتلفان دولت قرار گرفت. زد و بندهای پرخسارتی در واگذاری کشت و صنعت مغان، پالایشگاه کرمانشاه، نیشکر هفتتپه، ماشینسازی تبریز، آلومینیوم المهدی، هپکو اراک و... اتفاق افتاد که سودش به جیب غارتگران و دودش به چشم کارگران و نظام رفت. اکنون نگرانیهای مشابهی درباره برخی واگذاریها و سهامفروشیهای غیرشفاف -حتی از سوی برخی کارشناسان حامی دولت- ابراز میشود. کارشناسان میگویند دولت در حال ایجاد تعهدات سنگین برای دولتهای بعدی در ازای درآمدهای آنی، بدون شراکت در خسارت محتمل مردم در آینده است؛ و حال آنکه با شفافیت و تغییر در ساختار بودجه میتواند از ظرفیتهای داخلی برای رونق واقعی بهره بگیرد.
,6- مجلس قوی میتواند با ریلگذاری تقنینی و نظارت حکیمانه، مدیریت را از شلختگی به سمت انضباط، شفافیت، پاسخگویی و کارآمدی هدایت کند. اما برخی سیاسیون، در مقابل مجلس جدید، شبیه همان نگرانی را بروز میدهند که از راهبرد رسانهای دشمن در چند ماه قبل و بعد انتخابات دیدیم. ورشکستگان به تقصیر، به جای آسیبشناسی علت روگردانی مردم از خویش، همچنان در حال و هوای متهم کردن دیگران به سر میبرند. آنها پس از انتخابات هم، به جای اینکه از نمایندگان همسو در مجلس بخواهند فرصت باقیمانده را صرف خدمت کنند، به تخریب مجلس جدید همت گماشتند. همچنین، موضوع ریاست را برجسته کردند، شاید که به عنوان ترمز بلکه منحرفکننده مجلس جدید عمل کند.
,7- نیروهای انقلابی کاملا با رفتار فریبکارانه و متناقض افراطیون مدعی اصلاحات آشنا هستند؛ که از یک سو حمله میکنند و از طرف دیگر به شراکت فرا میخوانند. سخنگوی کارگزاران دیماه 98 در روزنامه اعتماد نوشت «کناره گیری چهرههایی همچون آقای لاریجانی از انتخابات پیامی روشن دارد: نه تنها اصلاحطلبان، بلکه اصولگرایان نیز دیگر جایی برای سیاست ورزی نمیبینند». اما همین فرد 13 شهریور 98 درباره احتمال حمایت انتخاباتی از لاریجانی به روزنامه اعتماد گفته بود «چه لزومی دارد به سمت اصولگرایان معتدل برویم. در دنیا مرسوم است که روی اسب برنده شرط میبندند. کارگزاران هم روی اسب بازنده (!) شرطبندی نمیکند. آنها بازارشان را از دست دادهاند»! جالبتر، سخنان دبیرکل کارگزاران (آذر 94 - مصاحبه با روزنامه شرق) است که ضمن نام بردن از برخی اصولگرایان همسو شده با دولت گفته بود «ما بعد از پیروزی در انتخابات 92 روش نامعقولی به کار نگرفتیم. دولت از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلا در سیاست خارجی و برجام. در مجموع بازی طرفداران دولت در گروههای سیاسی به واسطه همین سربازگیری از جبهه مقابل بوده است و در مجلس هم میتواند اتفاق بیفتد».
,
8- مجلس یازدهم، اولویتهای مهمی دارد که «همدلی، هماندیشی و همافزایی برای تحول کارآمد در روندها» پیشنیاز همه آنهاست. مردم نیز انتظارات بر زمین ماندهای دارند که برآوردن آن، نیازمند پرهیز از حاشیهها و نیفتادن در تلهگذاریهاست. متاسفانه دو دسته شدن اکثریت منتسب به اصولگرایی از مجلس هشتم آغاز و در مجلس نهم و دهم ادامه پیدا کرد، به نحوی که با وجود راهیابی اکثریت نمایندگان زیر تابلوی اصولگرایی، جمعی از آنها به خاطر ضعف انسجام و نظارت جمعی، دچار اختلاف یا انحراف اولویتها شدند. اختلاف بر سر برجام در مجلس نهم، یک اتفاق عبرتآموز بود که در ضعف «انسجام گفتمانی- فراکسیونی» رخ داد. نباید موضوعاتی مانند انتخاب رئیس مجلس، موجب انشقاق و تقابل میان منتخبان انقلابی شود. هیئترئیسه به انضمام
ریاست کمیسیونها و مرکز پژوهشها، یک تیم است.
,
مجلس، متوقف و منحصر در ریاست مجلس نیست. بلکه رئیس با همه اهمیت جایگاهش، سخنگوی مجلس است. یک تیم، وقتی موفق میشود که اعضای آن کار گروهی بکنند و از تکروی و اصطکاک با هم بپرهیزند. از لوازم همدلی و انسجام، مرزبندی با پایگاههای سیاسی- رسانهای نفاق و اشرافیت است. مثلا در همین بحث ریاست مجلس نباید وارد بازی رسانههای اجارهای شد و اجازه داد تا آنها فاصلهگذاری و تمایزطلبی را به نمایندگان تلقین و تحمیل کنند. منتخبان، نماینده مردم هستند، نه این حزب و آن گروه یا فلان و بهمان چهره سیاسی.
,9- رهبر انقلاب 21 دیماه 1388 در دیدار فراکسیون انقلاب اسلامی در مجلس هشتم نکاتی را درباره همدلی متذکر شدند که امروز هم موضوعیت دارد: «انسان کامل و بیعیب و نقصی که آدم هیچ راهی برای اشکال بر او نداشته باشد، پیدا نمیکنیم به جز معصومین. باید یک مقداری آماده بود برای آنچه که انسان آن را کوتاهی و جفا و بیوفایی بنامد. بالاخره واقعیت عالم این است... آرمان گرایی باید ما را به سمت بالا بکشاند. جوری نباشد که به خاطر دیدن برخی ناهنجاریها، حرکت ما دچار وقفه یا اشتباه و انحراف شود یا از آن مسیری که دارد، به جای دیگری سرش گرم بشود... اگر منکری میبینید نهی از منکر کنید، اگر معروفی هست که بر زمین مانده امر به معروف کنید اما این موجب نشود که آدم این منکر یا این نقطه منفی را بهانه قرار بدهد و راهش را جدا کند یا فرض کنید فاصله ایجاد شود یا تعارض و تخریب کند... این مجموعه اصولگرا و انقلابی که امروز در مجلس هستند و بحمدالله در کشور هم اکثریت قاطعی دارند، حتیالمقدور نگذارید متشتت شود. وحدت مهم است. این را باید حفظ کرد ولو با اغماضهایی. بعضی از اغماضها ممکن است اعتراض برخی دیگر را متوجه انسان بکند، خوب بکند، ولی آدم باید ببیند حق چیست. یک جاهایی باید برخی اغماضها را برای یک مصلحت بزرگتری انجام داد که حالا در این مورد بحث ما، مصلحت، اتحاد و اتفاق و با هم بودن و یک حرف زدن و یک صدا داشتن و اینهاست».
,,

,
توهم ابرقدرتی آمریکا و پاسخ قاطعانه ایران
, توهم ابرقدرتی آمریکا و پاسخ قاطعانه ایران, توهم ابرقدرتی آمریکا و پاسخ قاطعانه ایران,حسن رشوندی در جوان نوشت:
, حسن رشوندی در جوان نوشت: , حسن رشوندی در جوان نوشت: ,اما امریکا با این رفتارهای خارج از عرف بینالملل و حتی قواعد ابرقدرتی، بهدنبال چیست؟ قطعاً دلایل زیادی را میتوان بر آن برشمرد، اما یقیناً بهترین دلیل را باید در شکستهای پی در پی آنها در منطقه از عراق گرفته تا سوریه، یمن، افغانستان، لبنان و... دانست که با وجود همه خباثتها، سرافکنده از آن بیرون آمدهاند. تحرکات معنادار و غلط آنها در خلیج فارس در روزها و ماههای اخیر را باید در راستای همین شکستها ارزیابی کرد.
,
آنچه امروز امریکا به بهانه رزمایش و تأمین امنیت نفتکشها در گشتزنی و انجام اقدامات تحریکآمیز در منطقه خلیج فارس انجام میدهد، علاوه بر تلاش برای برهم زدن نظم منطقهای، همچون دزدان دریایی قرن ۱۹ بهدنبال سلب امنیت صیادانی است که امرار معاش خود را قرنهاست از این دریای پرروزی تأمین میکنند و در این اقدامات نابخردانه، برخی کشورهای اروپایی و عربی نیز با امریکا همراهی میکنند. علت این اقدام امریکا را در چند نکته میتوان جستوجو کرد:
,
۱- دولت شکست خورده امریکا پس ازشکستهای راهبردی در توقف کشتیهای ایران درصدد جبران شکستهای خود برآمده است و تحرک جدید او را در همین راستا میتوان ارزیابی کرد.
,
۲- امریکا برای ترمیم ائتلاف شکست خورده خود در منطقه هم در عرصه زمینی و هم هوایی، این بار برای دلگرمی هم پیمانان مفلوک منطقهای خود به این اقدامات دست زده است.
,
۳- جولان دادن در آبهای بینالمللی جزو ذات پلید و تجاوزگرانه شیطان بزرگ است که این بار ترامپ با نیم نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری آبان ماه خود، چنین اقدامات تحریکآمیزی را انجام داده است.
,
۴- تصور اینکه دلمشغولی ایران درشرایط کرونایی موجب غفلت یا کوتاه آمدن ازپاسخ مناسب خواهد بود ازعوامل تحریک امریکا به این کار بوده است.
,
اما پاسخ قاطع و رسوا کننده ایران بر همه تصورات غلط امریکاییها خط بطلان کشید. وقتی ترامپ رئیس جمهور امریکا لاف گزاف زد و گفت که من به ناوهای خود دستور دادهام قایقهای گشتی سپاه را مورد هدف قرار دهند، این موضعگیری عجولانه و نابخردانه او بلافاصله با واکنش قاطع بالاترین مرجع نظامی ایران، یعنی ستاد کل نیروهای مسلح مواجه شد و نسبت به کوچکترین حرکت غلط امریکاییها در خلیج فارس هشدار داده شد. چراکه ایران انقلابی در این شرایط، ازوظیفه اصلی خود در پاسداری از آبهای خلیج فارس و تأمین امنیت تنگه هرمز هیچگاه کوتاه نخواهد آمد و همانگونه که در یک ماه اخیر دو اقدام شجاعانه و بازدارنده را انجام داده است، با هر حرکت و محاسبه غلط دشمن، این بار نیز چنان سیلی عبرتآموزی به او خواهد زد که همچون اسارت ۱۱ تفنگدار آنها در جزیره سلمان یا ذلت آنها در عین الاسد فراموش نشدنی خواهد بود. کما اینکه در همین تحرکات یک ماه اخیر امریکاییها در خلیج فارس، سپاه دو اقدام ارزنده انجام داد که یقیناً آنها در بازی شطرنج خود نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. این دو اقدام عبارتند از:
,
۱- سه هفته پیش در حوالی بندر الفجیره امارات در یک عملیات شجاعانه، نیروی دریایی سپاه از میان ناوهای رزمی امریکا و همپیمانانش، یک نفتکش را متوقف و پس از دریافت مشخصات و اطلاعات لازم از این نفتکش پس از یک ساعت آن را رها کرد. جالب اینکه امریکاییها با مشاهده این صحنه و ایجادسکوت رادیویی بدون هیچگونه اقدامی فقط نظارهگر شجاعت انقلابی فرزندان عزیز ایران بزرگ بودند و جرئت کوچکترین حرکتی را پیدا نکردند.
,
۲- گشتزنی ۱۱ قایق تندروی ایرانی در چند متری شش کشتی جنگی امریکایی و اخطار به آنان برای ترک آبهای نزدیک به حریم ایران اسلامی دومین اقدامی بود که فرزندان سبزپوش سپاه انجام دادند. در این عملیات شجاعانه که در شمال خلیج فارس اتفاق افتاد نیروی دریایی سپاه با جداسازی ناوهای جنگی دیگر کشورها، در اطراف ناوهای امریکایی و در ۱۰ متری آنها به گشتزنی و اخطار پرداخت و پس از یک ساعت از منطقه دور شد.
,
سپاه که شاهد ایجاد مزاحمتهای چند ماه اخیر امریکاییها در خلیج فارس برای صیادان کشورمان بود، با این اقدام خواست به امریکاییها تفهیم کند امروز دیگر تعریف ابرقدرتی عوض شده است و هر کشوری با هر میزان از توان نظامی، اگر قصد کوچکترین تعرض به منافع منطقهای ایران را داشته باشد، با واکنش پشیمان کننده مواجه خواهد شد. بنابراین در این رابطه چند نکته حائز اهمیت است:
,
۱- قدرت فرزندان ملت ایران چه در تحریم تسلیحاتی باشیم یا نباشیم به تجهیزات و سلاحهای آنان وابسته نیست. قدرت معنویت و اتکا به الطاف الهی، تکیه کردن بر هدایت حکیمانه فرماندهی شجاع و پشتوانه عظیم ملتی بزرگ و سلحشور و حاضر درصحنه، علت اصلی این شجاعت و اقتدار است.
,
۲- هم امریکا و هم کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس برای چندمین بار دریافتند محور اصلی و اساسی در تأمین امنیت منطقه و نفتکشهای کشورهای مختلف، فقط و فقط ایران است.
,
۳- ایران اسلامی به پشتوانه دانش بومی فرزندانش و قدرت ایمان آنها در واکنش سریع و قاطع و پشیمان کننده به تحرکات دشمنان هیچ تعارفی با هیچ کشوری هر چند با تجهیزات مدرن همچون امریکای مدعی ندارد.
,




اما سیاست های کاخ سفید پس از خرداد 98 تغییر شگرفی کرد. شهرهای عراق و لبنان شاهد تظاهراتی بود که بعدها معروف به اعتراضات جوکر شد. ظرف مدت کوتاهی به بهانه دولت مستقر، کاخ سفید حزب ا... را در فهرست گروه های تحریمی خود قرار داد و آبان 98 موجی از تحریم های اقتصادی علیه تشکل مهمی چون حزب ا... در منطقه توسط متحدان منطقه ای و فرا منطقه ای واشنگتن شکل گرفت. بحران لبنان با مسامحه و همراهی حزب ا... تا حدودی برطرف شد و مسئله استعفای حریری که می رفت دولت را از ریشه نابود سازد و فضای جنگ داخلی 1975 را بازسازی کند به یک باره به برگ برنده حزب ا... در همراهی برای تشکیل کابینه دیاب تبدیل شد. اوضاع در عراق نیز تا حدودی کنترل شده بود که ناگهان حادثه فرودگاه بغداد با شهادت سردار سرلشکر سلیمانی و طرح مسئله خلع سلاح حشدالشعبی در عراق مطرح شد. نتیجه آن هرچند به مذاق طرف آمریکایی خوش نیامد اما کاخ سفید گام اول در اجرایی شدن شرایط اعلامی مذاکرات را برداشت. گامی که با راهپیمایی میلیونی مردم ایران و عراق بی اثر شد.
,
در همین زمان شیوع بیماری کرونا، جهان را در وضعیت بغرنج اقتصادی قرار داد و بسیاری از شرکت های خرده فروش و واسطه دچار تعطیلی و ورشکستگی شدند. در چنین شرایطی لبنان مجدد به صحنه تظاهرات مردمی بدل شد. گروهی که با حضور در خیابان این بار روش های تخریب آنی و خسارت انسانی را دنبال می کردند، بر این خواسته پافشاری کردند که دولت باید کنار رود و وضعیت اقتصادی سامان یابد. این در حالی است که دولت برای حل افت ارزش پول ملی در تصمیمی به دنبال کنار گذاشتن رئیس بانک مرکزی لبنان بود که با مخالفت سفیر آمریکا مواجه شد. دوروتی شیا سفیر آمریکا در لبنان که پیشتر مسئولیت مدیریت سیاسی سفارت آمریکا در رژیم صهیونیستی را بر عهده داشت، با تماس های متعدد بارها به مقامات لبنانی هشدار داد که در صورت برنداشتن گام های واقعی برای تضعیف حزب ا...، شاهد فشارهای واقعی واشنگتن علیه بیروت خواهند بود.
,


من معتقدم اردشیر زاهدی را نباید به تنهایی تحلیل کرد. او در این مواضع، تنها نیست. بسیاری از منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی، درک کردهاند که سیاستهای ترامپ نه تنها جمهوری اسلامی، بلکه کلیت ایران را هدف قرار داده است. به همین سبب آن بخش از اپوزیسیونِ ایراندوست، به مخالفت با آمریکا میپردازند. زاهدی نیز مانند بسیاری دیگر که هنوز ایران را دوست دارند، بهرغم مخالفت با جمهوری اسلامی در منازعات داخلی، اما در نزاع با دشمنان خارجی حاضر به خودفروشی و وطنفروشی نشدند. آن وحدت و حماسهای که زیر تابوت سردار دلها پدید آمد، اصلاً محصولِ الهیاتِ سیاسیِ انقلابیونِ تندروی داخلی نبود. در گفتمانِ اصولگرایان، جایی برای اغیار نیست.
,اساساً در منظومه این گفتمان، خودیهای منتقد (اصلاحطلبان)، نمیتوانند در منظومه جمهوری اسلامی جا بگیرند تا چه رسد به آن جمعیتِ عظیمِ پلورالِ زیرِ تابوتِ سردار! درواقع، افق بلندِ ایراندوستی و انساندوستیِ سردار، باعث شد او تبدیل به نماد ملّیِ واقعی شود و همه ایراندوستان، عزادارِ او شوند.
,اما عجیب آنکه در واکنش به سخنان زاهدی و دفاعش از جمهوری اسلامی، قضاوت دوگانهای شکل گرفته است. از یک سوی، برخی دوستان با بدبینی، خواهان بیاعتنایی به مواضع او هستند درحالی که به لحاظ گفتمانی معتقدند انسان هرلحظه نو میشود و نگاه صفر و صدی را در امر تحولات انسانی رد میکنند. این دوستان، امروز در مقابل اعترافات و تعصبات وطنپرستانه پیرمرد در انتهای حیاتش، با سختگیری و بدبینی مدعی اهداف سوءاستفادهگرایانه ایشان و امثال ایشان هستند. از سوی دیگر، برخی مدعیان اصولگرا که در مقابل رقیب داخلی اهل مدارا و تسامح نیستند و بهلحاظ گفتمانی مدعی عدم مدارا و گناه نخستین برای انسان میباشند، خواهان پهن کردن فرش قرمز برای امثال زاهدی هستند.
,این البته نشان از عدم صداقتِ این دو گروه است. هر انسانی میتواند دچار تحول ولو در لحظه آخر عمر خود شود. بسیاری که عمرشان را با ادعای سوپرانقلابی طی کردهاند درپیچ های مختلفی به اندک بهانهای به همه گذشته خویش پشت کرده و مسیری متفاوت انتخاب کردهاند و بالعکس. لذا بیانصافی است که سخنان زاهدی را غیرصادقانه تصور کنیم. از سوی دیگر، باید به اصولگرایان توصیه کرد یکجو از این انصاف و مدارا نسبت به زاهدی را نسبت به مخالفان داخلی هم به خرج دهند.
,از نظر زاهدی و همه وطندوستانِ مخالف نظام که ذرهای انصاف دارند، هم شهید باعظمت، سلیمانی، سرداری ملّی بود و هم دکتر ظریف، دیپلماتی ملّی است. البته کاری به نظر آنان نداریم؛ ما خود عقل داریم و میفهمیم که چه کسی به ایران و نظام خدمت میکند. برخی اصولگرایان به جای فحاشی به سرمایههای انسانی کشور به بهانه مواضع زاهدی، بیایند از زاهدی واقعاً یاد بگیرند؛ یاد بگیرند که مدافعانِ منافع ملّی را تخریب نکنند و منابع ملّیِ انسانی را نسوزانند. بیایند وحدتِ ملّی را به مسلخ نزاعهای جناحی نبرند. مهمترین حرف و پیام مواضع پیرمرد شاید همین باشد؛ ایران باید اولویت همه باشد!
,
ارسال دیدگاه