پاسدار، نامی است حک شده بر پیشانی حادثههای سرخ که تیغ عشق در مدار شورشی شگفت، عاشقانه در حضوری به حجم رشادت، پنجرهای به خلوت خدا گشود و حسین(ع) امام ابدی تمام شیدایان که روشنی را بر دل خاموشان نازل کرد و الفبای سرود آزادگی را بر دلهای بیجان نوشت و چراغ شهادت را با کلمات سرخ «عاشورا تا همیشه» بر پیشانی تاریخ حک کرد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به گزارش صبح الوند، نامگذاری سالروز ولادت سالار شهیدان به نام روز پاسدار به این دلیل است که پاسدار آرمانی بزرگ و مقدس دارد و آن حفاظت و نگهبانی از نظام و حکومتی است که بر اساس اسلام ناب برپا شده است. اگر فداکاری پاسداران عظیمالشأن اسلام و شهادت جوانمردانه پاسداران و اصحاب فداکار او نبود، اسلام در خفقان رژیم بنیامیه و رژیم ظالمانه آن وارونه معرفی میشد و زحمات نبیاکرم(ص) و اصحاب فداکارش به هدر میرفت و در این دوران سیاه بود که امامحسین(ع) آن عصاره نبوت و یادگار ولایت، جان خود و عزیزانش را فدای عقیده خویش کرد تا در امتداد تاریخ، خون پاک او بجوشد و دین خدا را آبیاری کند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صبح الوند,به یاد پاسداران عاشورا
, به یاد پاسداران عاشورا,اینک که پاسداران، این روز بزرگ پربرکت جاوید را روز پاسدار اعلام نمودهاند، مسئولیتى بس بزرگ و تکلیفى بس عظیم را عهده دار شده اند، گویى آنان به یاد پاسداران عاشورا و انگیزه جانفشانیها و فداکاریهاى کربلا، این روز را انتخاب نمودند. امام حسین(ع) فرزند دومین امام علی و حضرت زهرا(س) است. آن حضرت روز سوم شعبان در شهر مدینه دیده به جهان گشود و در سال 49 یا 50 هجری پس از شهادت مظلومانه امامحسن(ع) امامت شیعیان را بر عهده گرفت.
,عزتمداری در سیره امامحسین(ع)
,از تعالیم امام به مردم این بود که ارزش خویش را خوب بشناسند و خود را در راههای پست نیندازند و خویشتن را ارزان نفروشند. امام میفرمود: «لیس لانفسکم ثمن الا الجنه فلا تبیعوها بغیرها فانه من رضی من ا... بالدنیا فقد رضی الخیس«؛ جانهای شما قیمتی جز بهشت ندارد، پس آن را به چیزی جز آن نفروشید، اگر کسی عوض خدا بهدنیا راضی شد به قیمت نازلی خود را فروخته است.» این معنا با کرامت انسانی و حرمتجان مؤمن و عزت نفس مسلمان توجیهپذیر است و بس.
,امام حسین(ع) عزتمندی را نه تنها در امور سیاسی، که در روابط فردی و اجتماعی نیز به مسلمانان میآموخت. او عزت را حتی برای فقیر و نیازمند میخواست و نیاز را توجیهگر ذلتپذیری و خدشهدار کردن عزت نفس مسلمان نمیدید و راه حفظ عزت و کرامت نفس را نیز در زمان نیازمندی به آنان میآموخت.
,امامحسین(ع) راه عزت ابدی را تنها در اطاعت از خداوند میدانست و بر اینموضوع تأکید دارد که کسی که تصور کند عزت را میتواند با کسب رضایت و خشنودیمردم به بهای خشم و غضب خدا به دست آورد در اشتباه است.
,این کلام بدین معنا است که بنده تا بندگی نکند و خدا را قدرت مطلق نداند و سرتعظیم بر آستان جلال و جبروت خدا فرو نیاورد، نتیجهای جز ذلتپذیری دیگران نخواهد داشت. عزت تنها از آن خدا است: ان العزها... جمیعا. بر این اساس امامحسین(ع) راه حصول عزت و کرامت نفس را تنها با اعتراف به ذلت و عجز و فقر در پیشگاه الهی و اعتراف به مجد و عظمت و عزت خداوندی میداند.
, این کلام بدین معنا است که بنده تا بندگی نکند و خدا را قدرت مطلق نداند و سرتعظیم بر آستان جلال و جبروت خدا فرو نیاورد، نتیجهای جز ذلتپذیری دیگران نخواهد داشت. عزت تنها از آن خدا است: ان العزها... جمیعا. بر این اساس امامحسین(ع) راه حصول عزت و کرامت نفس را تنها با اعتراف به ذلت و عجز و فقر در پیشگاه الهی و اعتراف به مجد و عظمت و عزت خداوندی میداند.,امامحسین(ع) در دوران پس از صلح امام مجتبی(ع) و دوران امامت خویش با بردباری تمام امور را زیر نظر داشت و در مواضع حساسی که لازم بود به میدان میآمد و ازحریم امامت و حرمت پیروانش دفاع میکرد. پس از آنکه معاویه برخی از شیعیان را به قتل رساند، امام نامه تندی به وی نوشت و او را توبیخ کرد و اعمال نادرستش را نکوهید. به او نوشت آیا تو حُجر و یاران عابد و پارسایش را نکشتی؟ آنان گناهی جز افشای بدعتها و امر به معروف و نهی از منکر نداشتند و تو پس از آنکه به ایشان امان نامه محکم دادی، پیمان شکستی و آنان را از دم تیغ گذراندی. آیا تو قاتل عمرو بنحمث خزاعی نیستی؟ گناه او جز پیروی از پدرم امام علی(ع) نبود و تو به فرزند سمیه فرمان دادی؛ هر که را بر دین علی(ع) است، از میان بردارد. او را کشتند و مثله کردند.
, امامحسین(ع) در دوران پس از صلح امام مجتبی(ع) و دوران امامت خویش با بردباری تمام امور را زیر نظر داشت و در مواضع حساسی که لازم بود به میدان میآمد و ازحریم امامت و حرمت پیروانش دفاع میکرد. پس از آنکه معاویه برخی از شیعیان را به قتل رساند، امام نامه تندی به وی نوشت و او را توبیخ کرد و اعمال نادرستش را نکوهید. به او نوشت آیا تو حُجر و یاران عابد و پارسایش را نکشتی؟ آنان گناهی جز افشای بدعتها و امر به معروف و نهی از منکر نداشتند و تو پس از آنکه به ایشان امان نامه محکم دادی، پیمان شکستی و آنان را از دم تیغ گذراندی. آیا تو قاتل عمرو بنحمث خزاعی نیستی؟ گناه او جز پیروی از پدرم امام علی(ع) نبود و تو به فرزند سمیه فرمان دادی؛ هر که را بر دین علی(ع) است، از میان بردارد. او را کشتند و مثله کردند.,انتهای پیام/ر
, انتهای پیام/ر]
ارسال دیدگاه