اخبار داغ

پای صحبت های یک جانباز شیمیایی،

شرحی از نستوهی جانبازان در مقابل رنج های بی شمار

شرحی از نستوهی جانبازان در مقابل رنج های بی شمار
به گفته خودش هم سلولی بودن با سید و سرور آزادگان ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس، مرحوم ابوترابی و 40 درصد جانبازی انقلاب از افتخارات وی است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از زرین خبر،  حانبازان اسوه صبر و استقامت بوده و هیچ گاه به شکایت از گذشته و حال خود زبان نمی گشاید و صبر نیز کلید کاخ پیروزی.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, زرین خبر,

کریمان از همه ی انسان ها صبورترند و بشارت باد صابران را که به هنگام مصیبت شعار می دهند: «ما از خدا هستیم و به سوی او باز می گردیم.»

امروز چهارم ماه شعبان، سالروز ولادت قمر بنی هاشم و اسوه ولایتمداری و وفاداری حضرت ابوالفضل العباس(ع) و روزجانباز است.

روز جانباز فرصت مناسبی است که نسل امروز ما علاوه‌ بر الگوپذیری از رشادت های حضرت عباس(ع)، به بررسی دلاوری‌ها و شجاعت‌های جانبازان غیرتمند ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس پرداخته و از پیام‌های زندگی‌ساز این عرصه بهره گیرند.

به همین دلیل به سراغ یکی از این جانبازان میاندوآبی دوران دفاع مقدس رفته و با او هم صحبت شدیم.

این جانباز عزیز، ابراهیم منصوری نام دارد که به گفته خودش هم سلولی بودن با سید و سرور آزادگان ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس، مرحوم ابوترابی و 40 درصد جانبازی انقلاب و ولایت در عملیات های مختلفی در دوران جنگ تحمیلی از ناحیه دست و پای راست و نیز شیمیایی شدن از افتخارات وی است.

منصوری که در اوایل جنگ به فرمان حضرت امام خمینی(ره) لبیک گفته و عازم جبهه های جنگ شده است، می گوید: جانباز 40 درصد بوده، در هویزه از ناحیه دست راست، در جزیره مجنون از ناحیه پای راست و در فاو نیز شیمیایی شده و مدت هفت ماه و سه روز در بند اسارت بوده است.

این جانباز دوران دفاع مقدس می گوید با اسرای عراقی مبادله شده و روزی هم قرار بوده با اسرای عراقی مبادله شود، صدام به دیدنشان آمده و گفته که خبرنگاران هر وقت از شما سوال کردند،نگوئید که شکنجه شده اید.

ابراهیم منصوری می گوید: بعد از اینکه از بند اسارت رهایی یافتم، دوباره عازم جبهه های جنگ شده و در جزیره مجنون که برای انتقال مجروحان به منطقه اعزام شده بودم در اثر تیر دشمن از ناحیه پای راست مجروح شده است.

نحوه اسیر شدن

وی که برای بار نخست در هویزه مجروح شده و در آنجا به اسارت دشمن درآمده است، می گوید: در اوایل جنگ در هویزه به محاصره افتادیم ،ساعت یک بامداد بود که من از ناحیه دست راست زخمی شدم و در آنجا چند تن از بچه ها نیز شهید شدند، تا صبح در آنجا بودیم و صبح نیز به همراه شش نفر دیگر اسیر شده و به بصره منتقل شدیم و بعثی ها درآنجا نیز چند نفر دیگر از بچه ها را شهید کردند.

منصوری ادامه می دهد: فقط سه نفر ماندیم ،ما را شکنجه کردند، یکی از دوستان ما که عربی بلد بود با یکی از سرهنگ های عراقی جر و بحثش شد،عراقی ها او را به جای دیگری انتقاد دادند و بعداً به ما گفتند که وی را به موشک بسته و شلیک کرده اند.

خاطره ای از دوران اسارت و هم سلولی شدن با مرحوم ابوترابی

این رزمنده هشت سال دفاع مقدس می گوید: از شدت شکنجه بیهوش شدم، چشمم را که باز کردم خود را در بیمارستان دیدم ،فکر می کردم در ایران هستم، گفتم پدر و مادرم را باخبر کنید، یک سرهنگ عراقی جلو آمد و به فارسی گفت شما در عراق هستید، او می گفت که اصلیتی ایرانی است و به ناچار در ارتش عراق خدمت می کند و بزودی تسلیم ایران می شود.

وی ادامه می دهد: صبح یکی از روزها که از بیمارستان مرخص شدیم،چشمانم را بستند و به جای ناشناسی انتقالم دادند، وقتی چشمانم را باز کردند چند نفر از رزمندگان را دیدم، مرحوم ابوترابی نیز در آنجا بود، وی مایه آرامش قلب ما بود و به من و بچه ها روحیه می داد، این سید بزرگوار روزی نبود که روزه نباشد و قرآن نخواند و عراقی ها هم هر وقت می خواستند من را به بازجویی ببرند،اجازه نمی داد.

افتخار می کنم ایثارگر هستم 

منصوری با بیان اینکه افتخار می کند در را انقلاب و اسلام ایثارگری کرده است،می گوید: بنده افتخار می کنم که ایثارگرهستم و از مملکت اسلامی دفاع کرده ام.

وی با اشاره به تصاویری از شهدا که در محل کارش نصب کرده، ادامه می دهد: هنوز هم همان روحیه دوران دفاع مقدس را دارم و هر لحظه آماده جانفشانی در راه انقلاب واسلام هستم.

جوانان وصیت نامه وزندگینامه شهدا را بخوانند واز آنها الگو بگیرند

این جانباز دفاع مقدس توصیه ای هم به جوانان دارد و  می گوید: جوانان خاطرات شهدا، وصیتنامه و زندگینامه شهدا را بخوانند و از آنها سرمشق بگیرند.

وی می افزاید: شهدا افتخار ما هستند و از خود گذشتگی کردند و ما هرچه داریم از شهدا داریم و هر گونه کوتاهی در این زمینه، جفا در حق شهداست.

,

کریمان از همه ی انسان ها صبورترند و بشارت باد صابران را که به هنگام مصیبت شعار می دهند: «ما از خدا هستیم و به سوی او باز می گردیم.»

,

امروز چهارم ماه شعبان، سالروز ولادت قمر بنی هاشم و اسوه ولایتمداری و وفاداری حضرت ابوالفضل العباس(ع) و روزجانباز است.

,

روز جانباز فرصت مناسبی است که نسل امروز ما علاوه‌ بر الگوپذیری از رشادت های حضرت عباس(ع)، به بررسی دلاوری‌ها و شجاعت‌های جانبازان غیرتمند ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس پرداخته و از پیام‌های زندگی‌ساز این عرصه بهره گیرند.

,

به همین دلیل به سراغ یکی از این جانبازان میاندوآبی دوران دفاع مقدس رفته و با او هم صحبت شدیم.

,

این جانباز عزیز، ابراهیم منصوری نام دارد که به گفته خودش هم سلولی بودن با سید و سرور آزادگان ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس، مرحوم ابوترابی و 40 درصد جانبازی انقلاب و ولایت در عملیات های مختلفی در دوران جنگ تحمیلی از ناحیه دست و پای راست و نیز شیمیایی شدن از افتخارات وی است.

,

منصوری که در اوایل جنگ به فرمان حضرت امام خمینی(ره) لبیک گفته و عازم جبهه های جنگ شده است، می گوید: جانباز 40 درصد بوده، در هویزه از ناحیه دست راست، در جزیره مجنون از ناحیه پای راست و در فاو نیز شیمیایی شده و مدت هفت ماه و سه روز در بند اسارت بوده است.

,

, ,

این جانباز دوران دفاع مقدس می گوید با اسرای عراقی مبادله شده و روزی هم قرار بوده با اسرای عراقی مبادله شود، صدام به دیدنشان آمده و گفته که خبرنگاران هر وقت از شما سوال کردند،نگوئید که شکنجه شده اید.

,

ابراهیم منصوری می گوید: بعد از اینکه از بند اسارت رهایی یافتم، دوباره عازم جبهه های جنگ شده و در جزیره مجنون که برای انتقال مجروحان به منطقه اعزام شده بودم در اثر تیر دشمن از ناحیه پای راست مجروح شده است.

,

نحوه اسیر شدن

, نحوه اسیر شدن, نحوه اسیر شدن,

وی که برای بار نخست در هویزه مجروح شده و در آنجا به اسارت دشمن درآمده است، می گوید: در اوایل جنگ در هویزه به محاصره افتادیم ،ساعت یک بامداد بود که من از ناحیه دست راست زخمی شدم و در آنجا چند تن از بچه ها نیز شهید شدند، تا صبح در آنجا بودیم و صبح نیز به همراه شش نفر دیگر اسیر شده و به بصره منتقل شدیم و بعثی ها درآنجا نیز چند نفر دیگر از بچه ها را شهید کردند.

,

, ,

منصوری ادامه می دهد: فقط سه نفر ماندیم ،ما را شکنجه کردند، یکی از دوستان ما که عربی بلد بود با یکی از سرهنگ های عراقی جر و بحثش شد،عراقی ها او را به جای دیگری انتقاد دادند و بعداً به ما گفتند که وی را به موشک بسته و شلیک کرده اند.

,

خاطره ای از دوران اسارت و هم سلولی شدن با مرحوم ابوترابی

, خاطره ای از دوران اسارت و هم سلولی شدن با مرحوم ابوترابی, خاطره ای از دوران اسارت و هم سلولی شدن با مرحوم ابوترابی,

این رزمنده هشت سال دفاع مقدس می گوید: از شدت شکنجه بیهوش شدم، چشمم را که باز کردم خود را در بیمارستان دیدم ،فکر می کردم در ایران هستم، گفتم پدر و مادرم را باخبر کنید، یک سرهنگ عراقی جلو آمد و به فارسی گفت شما در عراق هستید، او می گفت که اصلیتی ایرانی است و به ناچار در ارتش عراق خدمت می کند و بزودی تسلیم ایران می شود.

,

وی ادامه می دهد: صبح یکی از روزها که از بیمارستان مرخص شدیم،چشمانم را بستند و به جای ناشناسی انتقالم دادند، وقتی چشمانم را باز کردند چند نفر از رزمندگان را دیدم، مرحوم ابوترابی نیز در آنجا بود، وی مایه آرامش قلب ما بود و به من و بچه ها روحیه می داد، این سید بزرگوار روزی نبود که روزه نباشد و قرآن نخواند و عراقی ها هم هر وقت می خواستند من را به بازجویی ببرند،اجازه نمی داد.

,

, ,

افتخار می کنم ایثارگر هستم 

, افتخار می کنم ایثارگر هستم , افتخار می کنم ایثارگر هستم ,

منصوری با بیان اینکه افتخار می کند در را انقلاب و اسلام ایثارگری کرده است،می گوید: بنده افتخار می کنم که ایثارگرهستم و از مملکت اسلامی دفاع کرده ام.

,

وی با اشاره به تصاویری از شهدا که در محل کارش نصب کرده، ادامه می دهد: هنوز هم همان روحیه دوران دفاع مقدس را دارم و هر لحظه آماده جانفشانی در راه انقلاب واسلام هستم.

,

جوانان وصیت نامه وزندگینامه شهدا را بخوانند واز آنها الگو بگیرند

,

این جانباز دفاع مقدس توصیه ای هم به جوانان دارد و  می گوید: جوانان خاطرات شهدا، وصیتنامه و زندگینامه شهدا را بخوانند و از آنها سرمشق بگیرند.

,

وی می افزاید: شهدا افتخار ما هستند و از خود گذشتگی کردند و ما هرچه داریم از شهدا داریم و هر گونه کوتاهی در این زمینه، جفا در حق شهداست.

,
 
,
انتهای پیام/گ
,
 
]

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه