اخبار داغ

دلنوشته خانم زهرا کیانی انبوهی برای پدر شهیدش؛

پدر عزیزم می‌دانم ادامه دادن راه شما کمتر از شهادت نیست / هم رنگ بعضی جماعت‌ها نشدن هزینه اش بالاست

پدر عزیزم می‌دانم ادامه دادن راه شما کمتر از شهادت نیست / هم رنگ بعضی جماعت‌ها نشدن هزینه اش بالاست
دلنوشته زهرا کیانی انبوهی به پدر شهیدش براتعلی کیانی انبوهی برترین دلنوشته اولین دوره یادواره شهدای انبوه شد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از زیتون خبر، در دهه کرامت و در ایام ولادت حضرت فاطمه معصومه(س) روز دختر، دلنوشته دختر شهیدی را مرور می کنیم که وقتی در یادواره شهدای انبوه قرائت شد، انگار درد دل خیلی از مردم ساده و بی آلایش این سرزمین بود.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, زیتون خبر,

متن کامل این دلنوشته به شرح ذیل است:

ای پادشـه خوبـان داد از غـم تنـهایی

دل بی تو به جـان آمد وقت است که بازآیی

سلام خدا بر حضرت بقیه ا…، سلام خدا بر امام شهیدان، سلام خدا بر کشته شدگان راه حق

سلام به پدرعزیزم، خوب می‌دانی این چندمین نامه‌ای است که برایت می‌نویسم گاهی نامه هایم بعض داشته، گاهی از سر دلتنگی، گاه از سختی دنیا، گاه گله از مظلومیت دینم، گاه گله از تنهایی سرزمینم، گاه از بغض‌های پدر بزرگ و مادربزرگم، گاه از اشک‌های شبانه مادرم، گاه از آه دل مادر بزرگم از ندیدن دامادی دائی شهیدم، گاه از حسرت خواهرم و دخترانش از دلتنگیه ندیدنت، گاه از کم لطفی آدم های دور و برم، اما این بار می خواهم از تمامیه این‌ها برایت بگویم زیرا این نامه با نامه‌های قبلی فرق می کند، این بار تنها خودم نامه‌ام را نمی‌خوانم این بار نامه‌ام را همه مردم سرزمین‌ام به خصوص، مردم با صفای روستای انبوه می‌ خوانند روستای زادگاهت، همه مردم روستا دلتنگ دیدن تک تک شهیدانشان هستند، در میان هیاهوی زمانه و دل مشغولی‌های دنیا و فرو رفتن در امورات دنیا، عده‌ای از دوستان و دوستارانتان از چند ماه پیش به دنبال تدارک یادبودی برایتان بودند من اسمش را گذاشته‌ام جشن، جشن ۱۹ستاره، ۱۹ دلاور، ۱۹ نور، ۱۹ انسان واقعی، ۱۹ سرباز حسین(ع)، ۱۹ سرباز وطن از روستای انبوه، جشن بزرگی برای یادآوری به خودمان که فراموش نکنیم که چه ستاره‌هایی از این روستا در آسمان وسیع ایران زمین درخشیدند، خوش به حال دوستانت که در این جمع تعدادشان کم نیست خوش به حال آنان که تو را از نزدیک دیده‌اند و افسوس که من هیچوقت روی ماهت را ندیده‎ام، می‌گویند دختران همیشه پدرانشان را خیلی دوست دارند راست می‌گویند فقط خدا می‌داند که هر لحظه دلتنگم از ندیدنت اما این دلتنگی شیرین است این دلتنگی پر از غرور است، پر از افتخار است، پر از بزرگیست، که البته این افتخار و این شیرینی و این بزرگی نصیب هر کسی نمی‌شود، وقتی همه خانواده‌های شهدا به خصوص همه خانواده‌های شهدای روستای انبوه را می‌بینم چه واضح و روشن است افتخار همه آنها به شهادت عزیزانشان افتخاری به وسعت و عظمت همه خاک ایران زمین. اینان خون عزیزانشان را برای آزادی و حفظ دین و سرزمین هدیه دادند بدون هیچ اجبار، منت و یا گله‌ای. چقدر بزرگوار و قابل احترامند، نمی‌دانم الان هم می توانیم مثل آن بزرگوار باشیم که برای حفظ این دین و سرزمین خون و جان فرزندانمان را هدیه دهیم!

اگر امروز روستایمان بزرگتر شده خانه‌های روستامان بیشتر شده اگر امروز باغ هایمان همچنان سبز است خانه‌هامان همچنان گرم است سرزمین‌مان همچنان ایران است خلیج‌مان همیشه فارس است، قطعاً نتیجه رشادت و از خود گذشتگی شما شهیدان است می‌دانم گاهی دل مردمان می‌گیرد، می‌دانم گاهی از ناملایملات زمانه خسته می شویم گاه از بعضی تبعیض‌ها دلگیر می‌شویم، ولی وقتی به یاد زحمات رسول خدا می‌افتیم وقتی یاد درد و دل شیر خدا با چاه می‌افتیم وقتی یاد ایمان و حق طلبی فاطمه(س) می افتیم وقتی یاد تنهاترین سردار امام حسن(ع) می‌افتیم وقتی به یاد خون بلند شده علی اصغر حسین(ع) به آسمان می‌‎افتیم وقتی یاد صلابت، قدرت و درایت زینب کبری(س) می‌افتیم و یاد تمام سختیهایی که انبیاء و اولیاء خدا کشیدن تا مسیر انسانیت و سعادت را به ما نشان دهند می‌افتیم دلمان پر از ایمان و امید می‌شود قوت قلب پیدا می‌کنیم، پدر عزیزم می‌دانم ادامه دادن راه شما کم از شهادت نیست ولی سخت است سخت است در این زمانه هفت رنگ، نیکی‌هایت نشود هفتاد رنگ، می‌دانم در این زمانه پر زرق و برق کسب روزی حلال سخت است، گفتن حرف راست بهایش سنگین است هم رنگ بعضی جماعت‌ها نشدن هزینه اش بالاست ولی می‌دانم بهایش هرچه باشد در مقابل رضای خدای بزرگ بسیار اندک است و آنگاه که رضای خداوند در میان باشد وجود هزاران مانع از کوه هم که باشد کوچک و حقیر است و همه ما خوب می‌دانیم بندگی خدا و انسانیت، یعنی ادامه دادن راه شما و راه تمامیه انبیاء خدا.

آمین یارب العالمین

انتهای پیام/ج

,

متن کامل این دلنوشته به شرح ذیل است:

,

ای پادشـه خوبـان داد از غـم تنـهایی

,

دل بی تو به جـان آمد وقت است که بازآیی

,

سلام خدا بر حضرت بقیه ا…، سلام خدا بر امام شهیدان، سلام خدا بر کشته شدگان راه حق

,

سلام به پدرعزیزم، خوب می‌دانی این چندمین نامه‌ای است که برایت می‌نویسم گاهی نامه هایم بعض داشته، گاهی از سر دلتنگی، گاه از سختی دنیا، گاه گله از مظلومیت دینم، گاه گله از تنهایی سرزمینم، گاه از بغض‌های پدر بزرگ و مادربزرگم، گاه از اشک‌های شبانه مادرم، گاه از آه دل مادر بزرگم از ندیدن دامادی دائی شهیدم، گاه از حسرت خواهرم و دخترانش از دلتنگیه ندیدنت، گاه از کم لطفی آدم های دور و برم، اما این بار می خواهم از تمامیه این‌ها برایت بگویم زیرا این نامه با نامه‌های قبلی فرق می کند، این بار تنها خودم نامه‌ام را نمی‌خوانم این بار نامه‌ام را همه مردم سرزمین‌ام به خصوص، مردم با صفای روستای انبوه می‌ خوانند روستای زادگاهت، همه مردم روستا دلتنگ دیدن تک تک شهیدانشان هستند، در میان هیاهوی زمانه و دل مشغولی‌های دنیا و فرو رفتن در امورات دنیا، عده‌ای از دوستان و دوستارانتان از چند ماه پیش به دنبال تدارک یادبودی برایتان بودند من اسمش را گذاشته‌ام جشن، جشن ۱۹ستاره، ۱۹ دلاور، ۱۹ نور، ۱۹ انسان واقعی، ۱۹ سرباز حسین(ع)، ۱۹ سرباز وطن از روستای انبوه، جشن بزرگی برای یادآوری به خودمان که فراموش نکنیم که چه ستاره‌هایی از این روستا در آسمان وسیع ایران زمین درخشیدند، خوش به حال دوستانت که در این جمع تعدادشان کم نیست خوش به حال آنان که تو را از نزدیک دیده‌اند و افسوس که من هیچوقت روی ماهت را ندیده‎ام، می‌گویند دختران همیشه پدرانشان را خیلی دوست دارند راست می‌گویند فقط خدا می‌داند که هر لحظه دلتنگم از ندیدنت اما این دلتنگی شیرین است این دلتنگی پر از غرور است، پر از افتخار است، پر از بزرگیست، که البته این افتخار و این شیرینی و این بزرگی نصیب هر کسی نمی‌شود، وقتی همه خانواده‌های شهدا به خصوص همه خانواده‌های شهدای روستای انبوه را می‌بینم چه واضح و روشن است افتخار همه آنها به شهادت عزیزانشان افتخاری به وسعت و عظمت همه خاک ایران زمین. اینان خون عزیزانشان را برای آزادی و حفظ دین و سرزمین هدیه دادند بدون هیچ اجبار، منت و یا گله‌ای. چقدر بزرگوار و قابل احترامند، نمی‌دانم الان هم می توانیم مثل آن بزرگوار باشیم که برای حفظ این دین و سرزمین خون و جان فرزندانمان را هدیه دهیم!

,

اگر امروز روستایمان بزرگتر شده خانه‌های روستامان بیشتر شده اگر امروز باغ هایمان همچنان سبز است خانه‌هامان همچنان گرم است سرزمین‌مان همچنان ایران است خلیج‌مان همیشه فارس است، قطعاً نتیجه رشادت و از خود گذشتگی شما شهیدان است می‌دانم گاهی دل مردمان می‌گیرد، می‌دانم گاهی از ناملایملات زمانه خسته می شویم گاه از بعضی تبعیض‌ها دلگیر می‌شویم، ولی وقتی به یاد زحمات رسول خدا می‌افتیم وقتی یاد درد و دل شیر خدا با چاه می‌افتیم وقتی یاد ایمان و حق طلبی فاطمه(س) می افتیم وقتی یاد تنهاترین سردار امام حسن(ع) می‌افتیم وقتی به یاد خون بلند شده علی اصغر حسین(ع) به آسمان می‌‎افتیم وقتی یاد صلابت، قدرت و درایت زینب کبری(س) می‌افتیم و یاد تمام سختیهایی که انبیاء و اولیاء خدا کشیدن تا مسیر انسانیت و سعادت را به ما نشان دهند می‌افتیم دلمان پر از ایمان و امید می‌شود قوت قلب پیدا می‌کنیم، پدر عزیزم می‌دانم ادامه دادن راه شما کم از شهادت نیست ولی سخت است سخت است در این زمانه هفت رنگ، نیکی‌هایت نشود هفتاد رنگ، می‌دانم در این زمانه پر زرق و برق کسب روزی حلال سخت است، گفتن حرف راست بهایش سنگین است هم رنگ بعضی جماعت‌ها نشدن هزینه اش بالاست ولی می‌دانم بهایش هرچه باشد در مقابل رضای خدای بزرگ بسیار اندک است و آنگاه که رضای خداوند در میان باشد وجود هزاران مانع از کوه هم که باشد کوچک و حقیر است و همه ما خوب می‌دانیم بندگی خدا و انسانیت، یعنی ادامه دادن راه شما و راه تمامیه انبیاء خدا.

,

آمین یارب العالمین

,

انتهای پیام/ج

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه