اخبار داغ

در بیانیه بسیج جامعه زنان در خصوص اشتغال زنان تأکید شد؛

پرداختن به زوایای اشتغال زنان یک ضرورت دینی است

پرداختن به زوایای اشتغال زنان یک ضرورت دینی است
در بیانیه تحلیلی بسیج جامعه زنان در خصوص اشتغال زنان آمده است: مساله اشتغال زنان و زاویه پرداختن به آن امروزه یک ضرورت دینی است چرا که بسیاری از حواشی و پیش زمینه ها و پس زمینه های این مساله به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم با آداب و تعلیمات دینی فرد و اجتماع درگیر شده و خواهد شد.
[

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دانا؛ به نقل از پایگاه اینترنتی بسیج جامعه زنان، جامعه زنان کشور بیانیه تحلیلی در خصوص اشتغال زنان صادر کرد.

,

متن این بیانیه بدین شرح است:

,

بسم الله الرحمن الرحیم

,

گستره زندگی اجتماعی همواره نیازمند گزاره های فعالیتی خاص و طرح ریزی شده ای است که بدون آنها وجوه گوناگون حیات آدمی و طراحی مهندسی اجتماعی با مشکل روبرو خواهد شد از طرفی جریان شناسی تلاش در جامعه اسلامی نشان می دهد که این فرایند تنها به دوش یک جنس ، یک قشر و یا یک طایفه نبوده و نیست و جمعی آرمان خواه در طراحی شکل و ساخت نهادهای اجتماعی تأثیر گذارند .در این میان زنان که به فرموده مقام معظم رهبری « جزء پیشگامان حرکت معنوی انسان به سوی پیشرفت هستند » در قبول نظم اجتماعی و فردی به عنوان موجودی انتخابگر و حتی مبارز سابقه ای طولانی دارند.

,

امروزه حضور زن در اجتماع گاه به عنوان یک ضرورت بسیاری از ساختارهای زندگی اجتماعی را با دگرگونی مواجه ساخته است.خروج زن از قالب سنت گرایانه خویش که معطوف به حضور در خانواده بود، حال با حضور اجتماعی نیز پیوند خورده است و همین عامل لزوم یک تدبیر شایسته را در برقراری موازنه خانه – کار طلب خواهد کرد. چرا که در غیر این صورت شکل های گوناگون تعارض پدیدار شده و در صورت عدم توجه به درمان آنان تا برهم خوردن اصول زندگی خانوادگی و اجتماعی نیز پیش می روند.

,

لذا باید در برنامه ریزی حضور اجتماعی و بالاخص اشتغال زنان باید به سه عامل عمده توجه نمود:

,

- سیاست گذاریها در این زمینه پایه علمی داشته باشد.

,

 - قابل انتقال به حوزه عمل باشند. 

,

 -  مسیرها و راههای تحقق آنها فراوان و قابل شناسایی باشند.

,

قرن نوزدهم سرآغاز شروع جنبشی بود که بر اساس آرمان طلبی بی قاعده ای تحت عنوان جنبش زنان نام گرفت و بدنبال آن شعارهای رادیکال فمنیسم سیطره خویش را بر بسیاری از نهادهای اجتماعی گسترد . دیدگاههای بسیاری که از اواخر دهه 1960 از سوی فمنیستها مطرح شد حقیقت این شعار که « آینده مؤنث است » را به عنوان نظریه ای قابل استناد در تفکر فمنیسم بر همگان روشن نمود.

,

نفی جنسیت و قائل بودن به نظریه انسان مداری در تمامی حیات فردی و اجتماعی با ظهور افرادی چون « جان استوارت میل » ، «هاربت تایلور »، « سارا گریمکه » و « آگوست کنت » وارد فضای زندگی بشری شد و چنان پیشرفت که در بسیاری از کنفرانسهای جهانی در خواست پذیرش لفظ گرایش جنسی  از سوی فمنیستها به موضوع جنجال برانگیزی در جهان بدل گشت . بطور کلی قرن نوزدهم به نظر بسیاری از غرب شناسان و فیلسوفان غربی نظیر « فوکو» : «قرنی بود که به علت فراموشی خداوند بشر نیز در قرن بیستم مرد » اما زیر ساختها و علل پیداش چنین تفکری در قرن نوزدهم دلایل بسیاری می تواند داشته باشد از جمله :

,

الف ) تولد استراتژی توسعه ی مدرن در پرتو فرهنگ برهنگی و اباحه گری .

,

ب ) دور شدن بشر از تشکیل خانواده هسته ای .

,

پ ) کمرنگ شدن روح مذهب وفراموشی رسالت عالمان مذهبی درجهان غرب.

,

ت) ظهور تحول عظیم جهانی درحوزه های گوناگون اقتصادی،فرهنگی و... .

,

اما سؤال اینجاست که فرهنگ دینی چگونه این ورطه ها راشناسایی وبه تقابلی درست وقابل استناد دراین زمینه دست یافته است که می تواند در حذف مسیرهای تعارض زا در حوزه اشتغال زنان به عنوان یک معمار عمل نماید؟

,

مبنای شناخت همانندی هاوتمایزهای زن ومرد درفرهنگ دینی، دین است.یعنی تقسیم وظایف ولحاظ کردن حدها وحریم ها درتقابل زن ومرد منشا مکتبی دارد وبی قاعده وازناکجا آباد آمده نیست . فرهنگ دینی زن ومرد رادرکسب مواهب تکوینی وتشریعی یکسان می شمارد ودلایل خویش را با آیات زیر مستند می کند:

,

1- «تساوی در راه تکامل انسانی و قرب به خداوند و عبودیت » ( نساء/ 124،نحل /97،توبه /72 ،احزاب /35)

,

2- « اشتراک در اکثر قریب به اتفاق تکالیف و مسئولیتها »( بقره /183 ، نور/2 ، 31،32 ،مائده /38 و …)

,

3- «استقلال اقتصادی زنان » ( نساء /33 )

,

4- «تساوی در امکان انتخاب حق و باطل » ( توبه /67،68 ، نور/26 ، آل عمران /43 و …)

,

در زمینه چنین تساویهایی بسیاری دیگر ار آیات قران نظیر : مریم /14 ، بقره /83 ، لقمان ،85 ، احقاف /15 و … می تواند مؤید و روشنگر باشد .راه دیگری که فرهنگ دینی در شناساندن حقوق و حریم های زن و مرد انتخاب کرده است ؛ جلوه های عملی و برخوردهای اجتماعی است .ورود اسلام، آگاهی نو و روز افزونی را در محیط جهل خواه اعراب دمید و در کنار آن مسأله زن و نگاه به وی دارای ضابطه و قانون دینی شد.

,

بررسی بسیاری از نمودهای رفتاری فردی و اجتماعی در فرهنگ دینی انسان را به دو حقیقت عمده متوجه می سازد :

,

نخست اینکه آموزه های این فرهنگ مباین با تعلیم و تربیت خانواده و تتمیم مکارم اخلاقی است و دوم اینکه وجوه گوناگون حضور زن در اجتماع به وسیله این مکتب، حکایت از نگرشی  نو و فلسفه بندی شده برای مبارزه با تفکر زن همیشه منزوی دارد.

,

دستیابی به نگاهی جامع و گویا در موضوع اشتغال زنان، علی رغم همه کنکاش ها و بررسی های انجام شده، هنوز امری لازم و ضروری است. حوزه اشتغال زنان همواره از جاذبه ها و دامنه های بسیاری وامدار بوده است. لذا  موضوع اشتغال زنان به دلیل برخورداری از همین ویژگی مستعد کسب معضلات و چالش های بسیاری بوده و هست. لذا پرداختن به کمین گاه های اصلی ایجاد تعارض به منظور شناخت نقاط خطر و دستیابی به یک آموزه بی بدیل در این عرصه حائز اهمیت و ضرورت خواهد بود.

,

1- تغییرات سبک زندگی:

,

تغییرات سبک زندگی و ساختار زندگی در جامعه معاصر حوزه مطلوب ها و نامطلوب ها را با تغییرات عمده ای مواجه ساخته است و نگاه به فرآیند توسعه و پیشرفت امروزه به دلیل این تغییرات شاخص های جدیدی را به خویش دیده است. مساله اشتغال زنان نیز در این مسیر فراخ تغییر و تحول دچار دگرگونی های محتوایی و دیدگاهی بسیاری شده است. شرایط زندگی امروز گاه  با مساله اشتغال زنان یه عنوان یک امر حتمی و غیر قابل انصراف و گاهی به عنوان یک چالش اساسی برخورد کرده است و البته نگاه غالب در این عرصه به سمت لزوم افزایش کمی و کیفی حضور زنان در فعالیت های اجتماعی سوق داده شده است.

,

لذا مساله اشتغال زنان چه به لحاظ ساختاری و چه از نظر شاخصه های حیات اجتماعی فی الواقع یک مساله است که دنیای جدید خواسته یا ناخواسته با آن رو به رو گردیده است. از سوی دیگر سبک زندگی معاصر موضوعی است که امروزه چراغ راه بسیاری از جریان های موافق و مخالف اشتغال زنان شده و با اتکا به چنین موضوعی هر یک از آن ها سعی در تبیین دیدگاه و رای شاخص خویش دارند. بسیاری از جریان های فمینیستی به خصوص فمنیسم اسلامی با تکیه بر مساله سبک زندگی تلاش می کنند تا شاخصه های اشتغال زنان را بر اساس دیدگاه و آراء خویش بازآرایی نموده و شاکله های مفهومی و ساختاری آن را بر اساس نظرگاه فمینیسم به صحنه عمل آوردند. از سوی دیگر دیدگاه های قائل به کنج مداری در حوزه زنان می کوشند با طرح معایب و کمین گاه های سبک زندگی معاصر، اشتغال زنان را به عنوان یکی از موالد ناخلف این تغییرات معرفی و دامن زدن به چنین موضوعی را به عنوان مخالفت با دیدگاه، مکتب و حتی شان انسانی معرفی نمایند.

,

ناگفته پیداست که حتی اگر بخواهیم صرفا از دیدگاه جامعه شناسی به چنین تحولاتی نظر افکینم، چاره ای جز این نخواهد بود که این بار با نگاهی دقیق و مبتنی بر یافتن راه حل با مساله اشتغال زنان و ضرورت کشف یک مسیر مطمئن در این راه مواجه شویم و اذعان نماییم که اشتغال زنان امروز یک مساله است. در کنار چنین استدلالی می توان شاخصه های فرهنگ دینی و ملی را نیز به عرصه آورد و این پرسش را مطرح نمود که تغییرات ساختار زندگی از یک سو و شاخصه های فرهنگ دینی و ملی از سوی دیگر چگونه مساله اشتغال زنان را از فرا گرد نظریه های کنج مدار و اجتماع مدار رهایی می بخشند و در مسیری متعالی هدایت می نمایند؟

,

 جامعه جدید جامعه تغییر ساختارها و هویت هاست و البته مسائل زنان نیز در آن از این تغییر ساختار و هویت بی بهره نبوده اند. امروز ضرورت این مساله قطعی است که کشف این هویت جدید با همه ی کمی ها و افزونی ها یک اولویت فرهنگی – اجتماعی و حتی سیاسی است.

,

از نگاهی دیگر مساله اشتغال زنان و زاویه پرداختن به آن امروزه یک ضرورت دینی است چرا که بسیاری از حواشی و پیش زمینه ها و پس زمینه های این مساله به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم با آداب و تعلیمات دینی فرد و اجتماع درگیر شده و خواهد شد.

,

لذا به نظر می رسد تعیین حدود و مرزهای اشتغال زنان در جامعه جدید آن هم به نه صورت یک نسخه کلی و عمومی، بلکه به صورت کاملا بومی و بر اساس ضوابط حیات اجتماعی در هر منطقه و اقلیم یک ضرورت مبنایی است.

,

2- وجود دیدگاه ها و نظریه های متنوع در حوزه اشتغال زنان:

,

وجود دیدگاه های متنوع و ملون در حوزه اشتغال زنان که هر یک به نوعی داعیه دار راه صادق در این عرصه اند، ضرورت پرداختن به این مساله را از موضعی مختار دو چندان می نماید.

,

مساله اشتغال زنان از زمانی که به عنوان یک مساله اجتماعی معرفی گردید؛همواره محمل فراهمی برای تضارب آرا گوناگون بوده  ودر حقیقت اشتغال زنان به یک موضوع برای کشمکش جریان های گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مبدل گردیده است. امروزه بعد از مدت ها بحث و جدل در این عرصه هنوز نقطه عزیمت شاخص و رهبری در این حوزه وجود ندارد و این کشمکش بر سر مساله اشتغال زنان ،هم چنان در گیر و دار جنگ ها و صلح های ناتمام ادامه دارد. در این میان برخی به طرد و نفی حضور زن در اجتماع و برخی به گسیل داشتن زن به همه عرصه های اجتماعی تاکید می کنند و گروهی نیز هیچ متعلقی برای تعیین نحوه حضور زن در فعالیت های اجتماعی ندارند و صرفا به صورتی مقطعی و منطبق با شرایط و لحظات به سیاست گذاری و شاخص سازی در این حوزه می پردازند.

,

امروزه فضای شکل گرفته حول موضوع اشتغال زنان در گیر و دار این سه دیدگاه محصور شده و البته بخش اندکی از این عرصه در اختیار تفکری است که می خواهد با نگاهی منبعث از آموزه های دینی به اشتغال زنان شکل و هویت ببخشد. اما تا کنون ما صدای چکش عدالت را از منظر عدالت جنسیتی و بر اساس شاخص های موکد از سوی مقام معظم رهبری در این حوزه نشنیده ایم. چرا که این نظریه های گوناگون که اتفاقا هر یک به نوعی در بخشی از ساختار حکومتی نیز صاحب رای و اثرند، جدال بی پایان خویش را به عرصه تصمیم سازها نیز تسری داده و لذا صحن مدیریتی در حوزه اشتغال زنان در حال حاضر با سردرگمی فزاینده ای رو به روست.

,

در این میان گاه تعلقات جامعه جهانی نیز به این جدال دامن می زند و صرفا به دلیل عقب نماندن از قطار پیشرفت جامعه جهانی و از دیار مشارکت زنان به هر شکل و صورت ممکن، بر طبلی می کوبیم که صدایش متناسب با هیچ یک از شاخص های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ما در حوزه های دینی و ملی نیست.

,

لذا تمسک به ی پایه ای محکم و بی بدیل در حوزه اشتغال زنان امروز یک ضرورت است و کشف این شالوده یک گام ضروری تر.

,

در این میان توجه به این مساله ضروری می نماید که برای رهایی از این نظریه های بی تناسب و بی مبنا ما نیازمند یک برنامه ی عمل مدون و جامع هستیم. برنامه ای که صاحب شاخص و معیار است و می تواند سره ها را از ناسره ها باز شناسد.

,

امروزه در چنین گیروداری انگشت اشاره ما باید به کدام سو بچرخد؟ مجموعه سیاست گذاری ها و نظام سازی های ما چه در بخش مفهوم ها، چه در بخش جریان ها و چه در بخش نهادها و ساختارها باید از کدام رای پیروی کند؟ مرز حقیقت در حوزه پیشرفت ها و پس رفت های اشتغال زنان چیست؟ همه این ها و بسیاری سوالات دیگر در این عرصه حاکی از این مهم است که اشتغال زنان امروز یک موضوع گم شده و صاحب گم گشته ای است که در بلوای هزار فکر و حدیث و سخن سردر گم مانده است.

,

لذا این واقعیت غیر قابل انکار است که مساله اشتغال زنان نیازمند یک تشریک مساعی در فهم و فهماندن است.

,

3- ناشناخته بودن آموزه های فرهنگ دینی و ملی:

,

مجموعه آموزه های فرهنگ دینی و ملی در حوزه اشتغال زنان ناشناخته مانده و یا از آن تفسیری خود خواسته گردیده است.به نحوی که شاید بتوان گفت تاکنون ما مساله اشتغال زنان را "از دیدگاهی که خود آن را درست می دانیم" مورد بررسی قرار داده ایم. بدون تردید فرهنگ دینی به روشنی شاخص های اصلی بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی به روشنی بیان کرده و از سوی دیگر بسیاری از مبانی فقهی و حقوقی ما دامنه ها و مرزهای آن ها را معین نموده است. اما چرا تاکنون ما به یک الگوی فراگیر عملی – و نه صرفا مکتوب – آن هم بر اساس چنین مبانی مستندی دست نیافته ایم و تنها از هر سوی صدایی دال بر ارائه یک الگوی تمام عیار با موضوع اشتغال زنان بلند است؟ چرا بسیاری از تحرکات صورت گرفته در حوزه زنان و خانواده دچار درهم تنیدگی و کار تکراری شده اند؟ شاید بتوان علت اصلی این چالش ها را در تبعیت از همین نگاه ناآشنا در حوزه زنان و خانواده ره گیری نمود. اگر بتوان تعداد آثار موجود در موضوع اشتغال زنان و همه ملحقات آن را مورد  ارزیابی قرار داد با رشد فزآینده ای در این عرصه آشنا خواهیم شد.

,

اما در کنار همه معارفی که گاه از برخی از این آثار عاید ما گردیده است، هنوز جای یک نسخه رهبر و مبتی بر شاخص های اسلامی و ملی در این حوزه خالی است. چرا که ما گاه مرعوب جامعه جهانی شده ایم و برای از قلم نیافتادن در این عرصه کیفیت ها رافدای کمیت ها  کرده ایم و گاهی زن را همچون موجودی که فقط هنرمندی خانه نشینی دارد قلمداد نموده ایم و لذا به طور کلی حضور اجتماعی زن به عنوان امری که با انوثت این آفریده در تضاد است، مطرود گردیده است. لذا در فضای کنونی این مساله بسیار حائز اهمیت است که چه در حوزه احصا این شاخص ها و چه در حوزه آسیب شناسی سایر نظریات بر  اساس آن ها و از همه مهم تر در بخش انطباق سیاست ها و راهبرد ها با این شاخص ها و مبانی گام های جدی برداشته شود.

,

در یک بحث کلی می توان اهداف مورد نظر از رهیابی تعارض در مساله اشتغال زنان را با نگاهی سلبی و ایجابی و بر اساس آسیب شناسی نظریه ها و مختار بودن نظریه اسلام در این عرصه در موارد زیر صورت بندی نمود:

,

-کشف ظرفیت‌ها و بسترهای رشد حقیقی زن ازمنظر اسلام

,

- هویت شناسی به زن به عنوان عضوی اثرگذار و هدفمند در متن حیات اجتماعی

,

- تاکید برنشر اندیشه خوداتکایی و اصلاح گری در فرهنگ کار بانوان در جامعه اسلامی

,

- ارتقاء ظرفیت ها و قابلیت های نیروی بانوان در راستای اعتلای فرهنگ دینی کار، تعاون و رفاه اجتماعی

,

- تلاش برای استقرار ساز و کارهای عملی مناسب به منظور توسعه فرهنگ الگوی اسلامی – ایرانی کار در حوزه اشتغال زنان

,

- کمک به تقویت انسجام و هم گرایی فضای کار مختص بانوان در سراسر کشور به منظور خلق و استفاده از ایده ها و پتانسیل های موجود

,

- بازنگری و اصلاح طبقه بندی مشاغل در حوزه بانوان

,

-  کمک به ایجاد ارتباط موثر و اصولی بین نظام آموزشی و نیازها و ویژگی های بازار کار زنان

,

- افزایش آگاهی ها و ارائه مشاوره، راهنمایی و آموزش در حوزه روابط کار، فرهنگ کار و استانداردهای لازم در حوزه اشتغال بانوان.

,

جای هیچ تردیدی نیست که امروزه بسیاری از قوانین مرتبط با اشتغال زنان مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفته اند، اما از این مهم نیز نباید غفلت ورزید که هیچگاه توقیق مناسبی چه در حوزه اصلاح قوانین موجود و چه در حوزه ارائه قوانین جدید آن هم بر اساس نیازهای معاصر صورت نپذیرفته است.

,

امروزه مساله قوانین مرتبط با اشتغال زنان به شدت متاثر از سلایق و انگیزه های گروهی است که گاهی صبغه سیاسی نیز یافته است. در بسیاری از موارد اصلاح قوانین مربوط به اشتغال زنان به دلیل منطقی که آن را «کاهش سهم مشارکت زنان!» می نامیم دستخوش تغییرات ناهمگونی شده است و گاهی نیز ارائه قوانین جدید مورد نیاز به دلیل «مغایرت با معیارهای جامعه جهانی در حوزه مشارکت زنان» متوقف گردیده است.

,

گزاره های تبیینی و شناختی فرهنگ دینی حضور زن ، میزان چگونگی فعالیت اجتماعی وی را به شیوه ای صحیح به تصویر می کشد. این فرهنگ در قدم اول به کشف نیازها و ضرورتها می پردازد. چرا که اقدامات مؤثر در زمینه جذب زنان به فعالیتهای اجتماعی و آن هم در چارچوب هنجارهای جامعه اسلامی نیازمند ایجاد یک تلقی صحیح اجتماع است عمده ترین مشکلی که در این زمینه وجود دارد و متأسفانه کار چندانی هم برای رفع آن صورت نگرفته است ؛ عدم شناسائی لایه های فرهنگی جامعه و نیازها و ضرورت ها است علاوه بر اینها مصادیق اصلح فعالیت اجتماعی زنان نیز به بررسی و تعامل نیاز دارد تا هم زمینه تبلیغات و اطلاع رسانی شفاف را فراهم کند و هم از این مجرا ضرورتهای اجتماعی را به مردم معرفی نماید .

,

از مشکلات ساختاری بسیاری از برنامه‌های توسعه در ارتقاء وضعیت زنان فقدان یک هدف‌گذاری مناسب جهت تعیین وضعیت آرمانی زنان است. این امر موجب ‌گشته است تا در طی برنامه های توسعه‌، یک سیاستگذاری پله‌ای جهت ارتقاء وضعیت زنان در حوزه های اجتماعی د اصلاح ساختار اشتغال آنان در نظر گرفته نشود. این در حالی است که یک نظام مرحله‌ای و زنجیروار در برنامه‌های توسعه می‌تواند گام به گام وضعیت زنان را در فرآیند توسعه با تبدیل وضعیت به مرحله‌ای بالاتر تکامل بخشد و به خصوص در حوزه اشتغال زنان نوعی موازنه پویا میان فعالیت های خانوادگی و اجتماعی زنان فراهم آورد.

,

 معمولاً پرداختن به مسائل زنان با تغییرات سیاسی و نظریات جناح‌های مختلف و احزاب گوناگون دچار تغییر و بحران می‌شود. مشکل اصلی عدم یک اجماع نظر کلی درخصوص مسائل زنان از جمله در موضوعات توسعه است؛ به‌گونه‌ای که به‌نظر می‌رسد تغییرات دولت‌ها و نهادهای حکومتی، به دگرگونی در مبانی سیاستگذاری در این حوزه منجر می‌گردد. این وضعیت برنامه‌ریزی منسجم و گام به گام را در جهت حلّ مشکلات زیربنایی و همچنین شناسایی اولویت‌های امور زنان مشکل می‌سازد.

,

در یک بحث کلی می توان مجموعه راهبردهای زیر را در الگویابی برای رسیدن به یک طرح دینی و ملی موفق در حوزه فعالیت های اجتماعی زنان سودمند دانست:

,

- عوامل فرهنگى و حساسیت‏هاى موجود در جامعه در مورد زن و خانواده؛

,

- توانمندى‏ها و نیازهاى زنان براى رشد و تکامل در مسیر تکلیف و عبودیت؛

,

- نقش هاى موجود تولیدى، بارورى، اجتماعى و... زنان؛

,

- موانع فرهنگى و اجتماعى رشد زنان؛

,

- تعریف نقش هاى مفید و جدید (که اغلب مغفول مانده‏اند) بر اساس توانمندى‏ها و نیازهاى‏زنان؛

,

- آموزش همگانى (اعم از مرد و زن) در جهت مقبولیت نقش‏هاى زنانه؛

,

- اجراى سیاست اصلاح ساختار روند اشتغال زنان و ایجاد سیستم‏هاى نوین جهت بالا بردن کارایى و استفاده از توانایى‏هاى زنان؛

,

- توسعه فرهنگ خویش‏فرمایى و خوداشتغالى در بازار کار و توجه به مشاغل ویژه زنان؛

,

- کار خانگی, به عنوان کارمزدی به رسیمت شناخته شود و «زنان خانه‌دار» به عنوان نیروی فعال کار پذیرفته شوند.

,

- مردان به مشارکت در کارهای منزل تشویق شوند.

,

- ترسیم وضعیت موجود و جامعه آرمانی برای زنان به کمک الگویی جامع و صحیح.

,

 -. تعیین اولویت‏های فعالیت زنان در هر زمان به کمک الگوی طرح شده؛ تا بانوان ما هر یک به میزان سهم و فعالیت خود و به میزان استعداد و توانایی خود، در جایگاه‏مناسب قرار گیرند.

,

- ایجاد فرهنگ جدید نسبت به فعالیت زنان به دور از تحجّر و انفعال و مبتنی بر فرهنگ دینی.

,

- ایجاد زمینه برای کسب مهارت های لازم برای زنان مبتنی بر کارکرد ویژه‏ای که برای آنان تعریف می‏گردد و متناسب با شرایط زمانی و مکانی که زنان هر عصر در آن به سر می‏برند.و ناگفته پیداست که همه این ها محتاج عزمی جدی برای برداشتن گام های اساسی تر در راه حفظ شان و هویت زن مسلمان است.

,

فهرست منابع:

,

- عنایت، ح، موحد، م: «زنان و تحولات ساختاری خانواده در عصر جهانی شدن»، فصل نامه پژوهش زنان، دوره 2، شماره 2، تابستان 1383

,

- خسروی، ز: «مبانی روانشناختی جنسیت»، دفتر برنامه ریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، 1382

,

- احمدی، ل: «بررسی اثر بخشی مدیریت کسب و کار خانگی بر افزایش باور خود کارآمدی زنان شاغل» اصفهان، پایان نامه کارشناسی ارشد، 1385

,

- رستگار خالد، الف: «کار – خانواده – جنسیت»، تهران، انتشارات شورای فرهنگی اجتماعی زنان، 1385

,

- میرسپاسی، ن: «مدیریت منابع انسانی و روابط کار»، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1378

,

- علی پور، م: «رفتار انسانی در کار»ف تهران، نشر نی، 1385

,

 - سفیری، خدیجه: «جامعه شناسی اشتغال زنان» ، تهران، موسسه انتشاراتی تبیان، 1377

,

- اسماعیل، جان. ایلین. نارد: «رفتار انسانی در کار»، ترجمه معد علی طوسی، تهران، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی، 1384

,

- فاتحی زاده، م. نقوی، م: «بررسی رابط حمایت اجتماعی و تعارض کار – خانه در زنان شاغل»، تهران، فصل نامه مشاوره شغلی و سازمانی، شماره اول، 1385

,

- باغبان، فاتحی زاده، م: «برقراری تعادل بین زندگی خانوادگی و شغلی»، تهران، انتشارات کنکاش، 1389

,

-Bresford, H.(1994), Family assessment , current issues evaluating communicatin , family Relations. 44.4.

,

- Biche.E(2000). Role strain on worker parents. Journal of conflict management. 34,391-398

,

- clark,R(2000). Convergence between measures of work-to-family and family-to-work conflict. Journal of vocationl Behavior. 44,235-260.

,

-Froncham, J(2001). Sourees of conflict between work and Family roles. Academy of management Review.10,79-8.

,

-Grandy,B. Kropqnzlno, D (1999). Vulnerability of working parents: balancing work and home rols. Social work. 32:295-300.

,

- lam, T. (2003). Use of social support: Gendd and personality differences and sex roles journal Voca tional

,

Behaviour. 67, 437-459

,

انتهای پیام/ح

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه