گنجینه های انقلابی بشرویه :
پافشاری انقلابیون بشرویه سبب آزادی مداح اهل بیت شد
در پایان این مجلس مامورین ژاندارمری نامبرده را دستگیر و به پاسگاه انتقال دادند ولیکن مردم با تجمع در مقابل پاسگاه خواستار آزادی وی شده و نگذاشتند به این ذاکر اهل بیت (ع) آسیبی برسد .[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا پیشکسوتان انقلاب اسلامی در شهرستان بشرویه از اولین راهپیمایی در این شهر سخن می گویند .
, شبکه اطلاع رسانی دانا,به گزارش پیام بشرویه ،" محمد دنیایی" از پیشکسوتان و مبارزین انقلابی شهرستان بشرویه در گفتگو با خبرنگار اجتماعی پیام بشرویه ، خاطرات خود را از اولین برگزاری راهپیمایی در بشرویه این چنین نقل می کند : با شروع انقلاب اسلامی در مرکز پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ کشور ، جمعی از جوانان اگاه و انقلابی دور هم می نشستند و نوارها و اطلاعیه های حضرت امام (ره) را بطور خیلی محرمانه توزیع می کردند تا اینکه در ایام شهادت امام جعفر صادق(ع) در سال 57 در مدرسه علمیه مجلسی برگزار شد که پس از پایان مجلس چند نفری فریادهای کوبنده الله اکبر سردادند و اولین راهپیمایی را در بشرویه رقم زده و جو خفقان حاکم بر شهر را شکستند .
, به گزارش پیام بشرویه , خبرنگار اجتماعی پیام بشرویه ,وی افزود: روز بعد از آن حادثه پس از مراسمی که در محل مهدیه برگزار شده بود حرکتی آغاز شد که مردم در مسیر بلوار انقلاب اسلامی فعلی حد فاصل مهدیه تا میدان اصلی شهر براه افتادند و تجمعی را برپا کردند که در این تجمع حضرت حجه الاسلام والمسلمین ابوالحسنی سخنرانی کوبنده و هیجانی داشتند که مردم تشویق و ترغیب شدند به شرکت در اینگونه مراسم ها و می توان گفت از آنروز به بعد راهپیمایی هر روز برگزار می شد ، کم کم دانش آموزان و جمعی از فرهنگیان هم به جمع راهپیمایان پیوستند و مسیر ها طولانی تر شد وسخنرانان زبده و انقلابی هم از سایر شهرها به منطقه می آمدند .
,, ,
محمد دنیایی ادامه داد: یادم هست یک روز شایعه شده بود که در بشرویه راهپیمایان قصد دارند شیشه ادارات و بانک ها را بشکنند ، به همین بهانه یک گروهان نیروی مسلح از خارج بشرویه آمده بودند تا در نقاط حساس سنگر بندی کنند . آن روز هم راهپیمایی با شور و هیجان خاصی شروع شد و در وسط میدان شهر حجه الاسلام ابوالحسنی بالای سقف یک خودرو "رندرور "رفته و سخنرانی کردند و اعلام نمودند ما شیشه شکن نیستیم _ما بت شکنیم و مردم هم همین شعار را سر می دادند .
,ایشان اشاره به عمامه خود کردند و گفتند این کفن من است که روی سرم هست . و این بیت شعر با هیجان و احساس قرائت کردند : مرگ اگر مرد است گو نزد من آید تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ .
,این حرکت این روحانی انقلابی باعث دلگرمی شرکت کنندگان شد و نهایتا مسیر راهپیمایی ادامه پیدا کرد و به مردم اعلام شد تا شعارهایی که از بلند گوها پخش می شود جواب دهند . آن روز هم راهپیمایی به خوبی به پایان رسید و نهایتا هر روز راهپیمایی برگزار می شد تا روزی که امام (ره) وارد میهن اسلامی شدند .
,این پیشکسوت انقلابی در ادامه خاطرات خود از راهپیمایی های بشرویه می گوید : بدنبال برگزاری مراسم یاد بود شهدای انقلاب اسلامی بخصوص محافل چهلم شهدا که برگزار می شد ، مجلسی در محل مسجد جامع میدان به همین منظور برگزار گردید که در این مجلس یکی از مداحان و ذاکران اهل بیت (ع) مرحوم شد روان پژمان با مداحی در وصف شهدا و تالم زیادی که به وی دست داده بود پیراهن در بدن درید ، که تمام مردم تحت تاثیر قرار گرفتند .در پایان این مجلس مامورین ژاندارمری نامبرده را دستگیر و به پاسگاه انتقال دادند ولیکن مردم با تجمع در مقابل پاسگاه خواستار آزادی وی شده و نگذاشتند به این ذاکر اهل بیت (ع) آسیبی برسد .
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه