تبلیغات صدا و سیما یا نمایش زندگی هالیوودی در شبکه ملی

بحران مالی صدا و سیما، بحرانی که پای هر تبلیغی که متضاد با حقیقت زندگی در جامعه کنونی است را به رسانه ملی باز کرده است.

[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کُردتودی، این روزها تلویزیون را که روشن می کنی؟ آرام و بی سرو صدا در دنیای از تجمل غرق می شوی، دنیای که پر از رنگ و بو و طعم و تازگی و تجمل و تبلیغ است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, کُردتودی،,

بحران مالی این روزهای صدا و سیما دیگر وارد زندگی مردم هم شده و با تبلیغات ثانیه ای و رنگین خود هر روز زندگی میلیون ها نفر از جمعیت کشور را وارد بحران و چالشی جدید از جنس دورنگی می کند.

در حقیقت محدودیتهای مالی رسانه ملی در سالهای اخیر سبب ساز سپردن آنتن برنامه های زنده به اسپانسرهایی شده است که به ابتدایی ترین شکل ممکن به معرفی محصولات خویش با بهره بردن از جلوه های ویژه و هزاران تزویر و دروغ رنگین می پردازند.

یعنی کم کاری رسانه ملی در تولید، این رسانه را به بازار درآمدزایی و بنر تبلیغی برای فروش محصولات با کیفیت و بی کیفیت تولیدکنندگان کرده است.

در حقیقت ادبیات میلی مدیران شبکه های رسانه ملی در تضاد با آرمان های شبکه ملی است که به طرز مبتدیانه و متقارن با شعایر اسلامی، آنتن را به تسخیر افرادی سپرده که با تبلیغات هالیودی و تجمل گرایانه فرد را به سوی تفکر فضایی بودن خود یا آنتن شبکه ملی سوق می دهد.

سفره های رنگی و لباس ها و ماشین های تجملی در مکان های رویایی که هرگز فرد بیننده در زندگی روزانه خود و در تمام طول زندگیش شاهد آن نخواهد بود، ارمغانی از شبکه های ژورنال است که متفاوت از سبک عادی زندگی مردم است.

متاسفانه آنتن شبکه ملی برعکس و مخالف زندگی مردم عادی کشور و هزاران سال جلوتر از آنها گام برداشته و صفحه نمایش خانگی را تبدیل به دنیایی دیگر با هزاران سال جلوتر از وضعیت زندگی مردم امروز جامعه با تمام بحران های مالی و زندگی کرده است.

الگوسازی های شبکه ملی در نمایش خانگی بدجوری مقارن و متضاد با زندگی عادی مردم است که همین تضاد و تفاوت متقارن با واقعیت شبکه ملی، این رسانه را از قالب اصلی خود دور کرده است.

رسانه ملی فراتر از یک هدف و آن رسانه بودن، پسوندی دارد که به نام ملی که هرازگاهی مدیریت ناشیانه به میلی تعبیر می‌شود، ولی آیا با عوض کردن این پسوند ملی به میلی، رسالت اصلی این رسانه باید تغییر کند؟

اگر رسانه ملی در راستای الگو و مسیر اصلی از پیش تعیین شده برای خود گام بردارد و برای جبران هزینه های جاری خود تبلیغات را سپر و نرده ترقی خود نکند و بخاطر هزینه ای که از تولیدکننده دریافت می کند مجبور به باز گذاشتن فضای اضافی برای تبلیغات نباشد دیگر صحنه های هالیودی از زندگی های مرفه و بدون دردی که تنها دغدغه آنها پیدا کردن یک روغن و انتخاب منوی غذایی برای یک صبحانه یا شام ساده و شامپوی گران که خارجی هم نباشد، نخواهد بود.

درآمد میلیاردی از تبلیغات فقط تلویزیونی، که چندان از نظر کارشناسان مفید هم نیستند، سبب شده تا صداوسیما چندان به هشدارهای متخصصان درباره تبلیغات مضر توجه نکند و همچنان تبلیغاتی متفاوت و رویایی و دور از دسترس را به نمایش بگذارد.

در رسانه‏ ملی آزادی‏ انتشارات‏ و تبلیغات‏ طبق‏ موازین‏ اسلامی‏ باید تأمین‏ شود، اما اجبار بر پخش هر تبلیغی که برای جامعه مضر باشد هم نیست، البته درآمد میلیاردی صدا و سیما از بخش تبلیغات در واقع چشم دل آنها را بر روی حقیقت زندگی جامعه بسته است.

تجمل نمایش داده شده در رسانه ملی، در حقیقت تضاد عرف عادی زندگی است که آسیب های جبران ناپذیری به بنیان خانواده می زند، چرا که تبلیغات رنگین و اروپایی زندگی نمایش داده شده در رسانه ملی کاملا متفاوت از سفره کارگری جمعیت ایران و دست های پینه بسته و چهار دیواری های که نام خانه به خود گرفته است، دارد.

انتهای پیام/م

]