شاه پس از تکیه به قدرت، بر نقش ارتش به عنوان مهمترین حامی، و نقطه اتکای وی و نیز عامل احیای دولت مطلقه در ایران صحه گذاشت.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح توس، تلاش محمدرضا شاه در جهت بازسازی و احیای کامل قدرت شخصی و به دست آوردن نقش مسلّط در دستگاه حکومت، تا کودتای ۲۸ مرداد ناکام ماند. او پس از آن، با حذف مدعیان و احیای سلطه بر پارلمان و از بین بردن تمامی گروههای اجتماعی و سیاسی این روند را تکمیل کرد. محمدرضا پس از کسب ابزارهای قدرت در کشور، خود را به عنوان فرمانده شاهنشاهی مادامالعمر تصور کرد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,شایان ذکر است شاه پس از تکیه به قدرت، بر نقش ارتش به عنوان مهمترین حامی، و نقطه اتکای وی و نیز عامل احیای دولت مطلقه در ایران صحه گذاشت. بنابراین حفظ قدرت و توسعه آن، تا آنجا که دیگر منابع قدرت نیز زیر تسلّط و انقیاد شاه قرار گیرند، نیازمند تقویت نیروهای مسلح و نهادهای امنیتی- پلیسی و نفوذ انحصاری شاه بر آنها بود.
,لذا اگر بخواهیم ارتش پهلوی را با هر معیاری بسنجیم، باید گفت که یک نهاد استثنایی بود. رژیم شاهنشاهی از لحاظ تاریخی، موجودیت و حکومت، مدیون کودتا میباشد. کودتای نظامی سوم اسفند ۱۲۹۹ و کودتای نظامی ۲۸ مرداد، هر دو پادشاه سلسله پهلوی را به هرم قدرت رساند و پدر و پسر برای حکومت مقتدرانه خود بر کشور و مردم به ارتش تکیه کردند و هر دو سلطان، کارآمدی و ارتقاء نیروهای مسلح خصوصاً ارتش را وجهه همت خود ساختند. حفظ وفاداری ارتش به خود، از مهمترین وظایف و اولویتهای حکومت پهلوی بود.
,,
دوره دوم حکومت محمدرضا که با کودتا شروع شد، با تکیه بر نیروهای سرکوبگر تقویت شد و حمایت سیاسی- نظامی و مالی ایالات متحده و انگلستان را به دنبال خود داشت، توانست یگانگی و استبداد داخلی را به منصه ظهور گذارد. با آغاز این دوره فضای نسبتاً باز سیاسی جامعه در دوران اولیه حکومت او پایان یافت.
,,
پس از آنکه زاهدی توانست حکومت پهلوی را به درجهای از ثبات رساند، نقش ارتش را در سطوح مختلف ارتقاء داد. لذا با کمک آمریکا به گسترش و توسعه نیروهای مسلح ایران پرداخت. اما این بازنگری و تعیین نقش نیروهای مسلح ایران در استراتژی آمریکا در راستای دکترین دفاعی و ایجاد کمربند دفاعی مقابل شوروی بود.
,,
محمدرضا پهلوی با کسب تجاربی در دوران اولیه پادشاهی، به سهولت دریافته بود که دوام و قوام حکومتش را باید در قبضه کردن نیروهای مسلح جستجو نماید. لذا پس از قتل رزمآرا، با استفاده از عنوان تشریفاتی فرماندهی کلقوا، فرماندهی نیروهای نظامی را تحت اختیار خود درآورد. وی تلاش نمود تا از اعمال نـفوذ دیگران در امورات ارتـش جلوگیـری نماید.
,,
بر همین اسـاس بلـندپروازی و همچنین آرمانخواهی محمدرضا شاه به مراتب نسبت به دوره رضاشاه بزرگتر و نمایشیتر بود. او منطقه امنیتی کشور را به فراسوی مرزها کشانید، و بلافاصله در برخی پیمانهای منطقهای و امنیتی شرکت نمود. وی نفوذ خود را در منطقه با اتکاء به نیروهای نظامی از اقیانوس هند، شبه جزیره عربستان تا شاخ آفریقا گستراند. محمدرضا پهلوی علیرغم اینکه از مسابقات اتمی به عنوان حرکتی مسخره یاد میکرد، اما در باطن پیگیر اتمی شدن و پیوستن ایران به باشگاه اتمی بود.
,,
بخش قابل توجهی از تلاشهای محمدرضا پس از روی کار آمدن صرف بازسازی و تقویت ارتش شد. اعمال تسلّط انحصاری بر ارتش و حفظ وابستگی تاریخی و نهادی این نیرو به سلسله پهلوی از اولویتهای او بود. هر چند که بازسازی ارتش به بهانه برقراری نظم و یا مقابله با شورشهای محلی صورت گرفت، اما تمرکز و تقویت قدرت نظامی و از میان برداشتن منابع تکثر قدرت و دیگر نهادهای مستقل نیز مستلزم تقویت ارتش و استفاده از آن به عنوان یک ابزار سرکوب مخالفان بود. محمدرضا پهلوی خیلی زود به اهمیت ارتش پی برد و برای ادامه حکومت خود و در راستای بازدارندگی، بسیاری از منابع ملی را صرفوخرج ارتش درهم کوبیده کرد. افزایش نیروهای نظامی و تجهیز آنها به تسلیحات پیشرفته و پیگیری امورات نظامی و اولویت دادن به آنها از دیگر سیاستهای وی بود.
,,
انتهای پیام/رض
]
ارسال دیدگاه