بیانیه 817 دانشجوی کشور خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی

آرزو می کنیم در این بزنگاه‌های حساس نظام و پیچ تاریخی که در آن قرار گرفتیم،بار دیگر شما را در قامت سابقین انقلاب و از حواریون و انصار دیرین انقلاب و رهبری به شرط عمل به سیره نبی گونه آن امام بزرگوار ببینیم،ان شاالله

[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری دانشجویان بیدار، بیانیه 817 دانشجوی کشور خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی در خصوص اظهارات و توهین های اخیری که نسبت به مراجع رسمی و قانونی کشور ابراز نمودند:

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ [بقره / 193 و انفال / 39]؛ و با آنان کارزار کنید تا دیگر فتنه ‌ای نباشد

آقای اکبر هاشمی بهرمانی

روزهای زیادی است که شاهد برخی اظهارنظرهای خاص و گاها شاذ شما در بسیاری از امور هستیم،روند صعودی تغییر در خاستگاه انقلابی که در پیش گرفته اید جز شادی دل دشمنان قسم خورده این نظام،حاصلی دیگر ندارد!

چه آن روزهایی که بر علیه زنان بدحجاب مواضع رادیکالی و سخت می گرفتید و ایشان را دزد و ضد انقلاب خطاب قرار می دادید و امروز،از اجحاف در حق زیبارویان و عدم آزادی آنان سخن به میان می آورید!

چه روزهای نه چندان دوری که آمریکا را شیطان ملعون بزرگ می دانستید و سخن از راه قدس از تسخیر سفارت آمریکا می گذرد میزدید و امروز اما صحبت از "ما با اسراییل سرجنگ نداریم" می کنید!

و چه روزهایی که از ضرورت وجود شورای نگهبان و لزوم حفظ آن همانطور که در قانون اساسی آمده است سخن می گفتید و امروز اما در چرخشی عجیب،صلاحیت اعضای شورای نگهبان را اینگونه زیر سوال می برید!!!

در این فرصت اندک،مرور آن همه تغییر و استحاله فکری ایجاد شده در شما نیست!

آقای رفسنجانی!

ما هیچگاه دوست نداشتیم روحیات منتظری دهه اول انقلاب را بار دیگر در قامت یکی دیگر از استوانه های نظام،در دهه چهارم انقلاب بپذیریم،اما امروز در کمال شگفتی،عجله شما برای کسب "استایل منتظری 94" را شاهد هستیم!

در سال های ابتدایی انقلاب و در کوران حوادث مربوط به پیروزی انقلاب اسلامی،شما عهده دار مسوولیت های مهمی بودید،اما در همان دوران نیز،رفتارها و مواضع سیاسی،اجتماعی خویش را به گونه ای به منصه ظهور گذاشتید که اهل بصیرت شما را به عنوان سوپاپ اصلی بقا و ادامه حیات جریان چپ می دانستند.

حمایت ویژه شما از جریان سازمان مجاهدین انقلاب،نقش آفرینی مبهم شما در عدم انتشار نامه 6فروردین 68 امام ره در خصوص حکم عزل منتظری،تلاش نزدیکان شما برای تغییر اصل114 قانون اساسی و بریدن حکم مادام العمری ریاست جمهوری برای خویش تا رسیدن به زمانی که بعد از شکست تلخ ریاست جمهوری 84،خود را در قامت پدرخوانده ای دلسوز قرار دادید و تمام کسانی که روزگاری سخت ترین انتقادها و شدیدترین تخریب ها را برای بستن پرونده حیات سیاسی شما به کار گرفته بودند را با شعار خطر ظهور فاشیسم گرد خویش جمع کردید،همه و همه حاکی از آن است که بازتولید رفتار و گفتار آقای منتظری را در سنت و سلوک نوین شما باید جست!

جناب رفسنجانی!

شما از رجال بانفوذ سیاسی کشور از ابتدای انقلاب تاکنون بوده اید.

عهده دار مسوولیت های مهمی همچون:ریاست مجلس شورای اسلامی و عضویت در شورای انقلاب و ریاست جمهوری و حضور در مجلس خبرگان!

شما بهتر از هرکسی می دانید برای گرفتن تصدی امور و خدمت به ملت،باید از فیلترهای قانونی عبور کرد که شما نیز از آن مستثنی نبودید.

امروز شما را چه شده است که بر ساخته های خود و اهدافی که برای آن مبارزه کردید،چنگ و دندان می زنید و دیگران را بدهکار انقلاب می دانید؟

چگونه است زمانی که شما و همفکران شما،به مسند قدرت تکیه می زنند بهترین انتخابات سال انجام می شود و روزی که خلاف میل شما،مردم مسیری دیگر را انتخاب می کنند،دم از مهندسی انتخابات و مشکوک شدن به آن می زنید؟

نامه بدون سلام و والسلام شما را که به گفته اهل فن،بی شباهت با نامه منتظری به امام راحل که بنا به اظهار شخص منتظری،خواب را از چشمان امام ربوده بود خواندیم!همان ایام گمان می کردیم،ان شاالله این هاشمی،همان هاشمی ایام انقلاب است و هدفش از نگارش آن نامه،دعوت به آرامش و قانون مداری در کشور است.

اما در ادامه مسیر ،حضور پررنگ فرزندان شما را در قالب های گوناگون در سکانداری فتنه88 دیدیم و خطبه های آخرین نماز جمعه شما،ما را بر آن داشت که خود نیز گرفتار القای توهمی از جنس تقلب شده اید،گرنه سکوت شما در آن برهه حساس و تاکید چندباره مقام معظم رهبری،بر تاکید مواضع روشن خواص و دوری از دو پهلو حرف زدن خواص،باید شکسته میشد!همانطور که در قامت مردی انقلابی در برهه حساس فتنه78 به میدان آمدید و به صراحت و با قاطعیت مواضع فتنه گران را محکوم کردید.

زمانی که قوه قضاییه در راستای مبارزه با مفاسد اقتصادی وارد عرصه عمل شده بود و پیگیر رانت های ویژه آقازاده ها و مفسدین اقتصادی برآمده بود،مهدی رفسنجانی نیز غیر دیگران نبود،انتظار ملت از شما در برابر حکم حبس چندساله مجرم اقتصادی،آقای مهدی رفسنجانی، به همان اندازه قاطعیت شما در برابر بروز اختلاس های سه هزار میلیاردی و نقد به درآمدهای نفتی دولت وقت و انتقاد به وضعیت اقتصادی بود،اما شما در برابر انتظار به حق مردم چه کردید؟

امید آن داشتیم که مرد روزهای انقلاب برای عمل به، قانون برای همه یکسان است،جلودار میدان باشد،اما اظهارنظرهای شما و خانواده انقلابی تان به حکم صریح قانون و حرف های خلاف واقع علیه قوه قضاییه،بار دیگر ا مید نااهلان انقلاب را دوچندان کرد!

جناب آقای رفسنجانی

از شما و سایر افرادی که از بدو تاسیس انقلاب اسلامی در آن حضور داشتید و برای استقرار آن از هیچ تلاشی فروگذار نکردید،بار دیگر میپرسیم،آیا هدف انقلاب جز تربیت انسان صالح بود؟آیا از آرمان های انقلاب،حکومت صالحان بر مردم نبود؟مگر جز این نبود که در قبال حضرت حق و خلق خدا،همه باید خود را مسوول بدانند و کسی به واسطه دوستی،دارایی و توانایی نباید از زیر بار وظایفش شانه خالی کند؟آیا عدالت اقتصادی از شعارهای بنیادین این انقلاب نبود و مگر امام خمینی ره در مذموم داشتن اشرافی گری مسوولین نگفتند:اسلام است که جلوی منافع شخصی را میگیرد،اسلام است که نمی گذارد این گردن کلفت ها زندگی اشرافی کنند،اسلام تعدیل می کند؟

و مگر از اهداف انقلاب به دست آوردن استقلال با همه ابعادش و خودکفایی در همه زمینه ها نبود؟

حال امروز،آقای رفسنجانی از بزرگان و ارکان اصلی این انقلاب کجای این تعاریف از انقلاب هستند؟انقلابی که برای به ثمر نشستن آن و به بار نشستن اهداف و آرمان های آن،زمانی در کنار مردم هم قسم شدید و امروز نفع شخصی را بر نفع ملی مقدم می دانید!

آقای رفسنجانی

آرمان ها و اهداف انقلاب تغییر کرده است یا رفسنجانی که بارها تا مرز شهادت پیش رفته است؟

اینبار قرار است همانند سال88،برای رسیدن به اهداف و خواسته های پیچیده شما که تاوانش را آن سیاستمدار ساده اندیش داد،چه

کسی از بیت امام در سال 94پرداخت کند؟

ما جوانان مومن انقلابی،شما را به هوشمندی در مقابل پهن کردن تور انحراف برای یاران خاص خط امام ره دعوت می کنیم. انقلاب اسلامی در حال پیمودن مسیر پرفراز و نشیب خود به سمت تعالی انسان زمینی،برخی خواص انقلابی تو زرد از آب در آمده را به خود دیده است،واهمه از تکرار ظهور مجدد شریعتمداری ها و منتظری ها و شاید هاشمی ها ما را بر آن داشت باردیگر،یار وفادار روزهای انقلاب را دعوت به بازگشت خویش کنیم،چه بسا که در ریزش ها افتخاری نیست،که اگر پای رهرو لغزید،جبران پذیر است،ولی اگر مسیر لغزنده شد،پای بسیاری لغزیده خواهد شد.