یادداشت؛

• چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۲۰
• کد خبر : 644151

• اخبار
• سایر رسانه ها

برادران و خواهران احراز صلاحیت نشده و یا رد صلاحیت شده، یک نظام ولائی در این زمانه پا گرفته است که ریشه در ولایت امیرالمومنین(ع) دارد و من و شما هویت خود را در کنار این نظام ولائی یافته‌ایم، پس هرگز خسته نمی‌شویم و برای عزت این نظام ولائی تلاش می‌کنیم که عزتش عزت ماست.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از ناب نیوز؛ پایداری در راه ولایت و نظام‌های بر آمده از ولایت چیزی نیست که با هیچ بلا و مصیبتی از مومن گرفته شود؛روزی یکی از دوستان امیرالمومنین علی علیه السلام را آوردند که مرتکب سرقت شده بود، قضاوت توسط علی علیه السلام انجام شد و این دوست علی علیه السلام محکوم به قطع ید شد، علی علیه السلام حکم او را اجرا کرد، و پنجه راستش را برید. او آن را به دست چپ گرفت. قطرات خون می‏ چکید و او می ‏رفت. ابن الکواء خارجی آشوبگر، خواست از این جریان به نفع حزب خود و علیه علی علیه السلام استفاده کند، با قیافه ای ترحم آمیز جلو رفت و گفت دستت را کی برید؟ گفت: «قطع یمینی سید الوصیین و قائد الغر المحجلین و اولی الناس بالمؤمنین علی بن ابی‏طاب، امام الهدی... السابق الی جنات النعیم، مصادم الابطال، المنتقم من الجهال، معطی الزکاه... الهادی الی الرشاد و الناطق بالسداد شجاع مکی....» «پنجه‏ ام را برید سید جانشینان پیامبران، پیشوای سفیدرویان قیامت، ذی حق‏ ترین مردم نسبت به مؤمنان، علی بن ابی طالب، امام هدایت... پیشتاز بهشتهای نعمت، مبارز شجاعان، انتقام گیرنده از جهالت‌پیشگان، بخشنده زکات... رهبر راه رشد و کمال، گوینده گفتار راستین و صواب، شجاع مکی و بزرگوار با وفا.....»؛ ابن الکواء گفت: وای بر تو! دستت را می ‏برد و این چنین ثنایش می‏ گوئی؟! گفت: چرا ثنایش نگویم و حال این که دوستی اش با گوشت و خونم درآمیخته است؟! به خدا سوگند که نبرید دستم را جز به حقی که خداوند قرار داده است.
وقتی قصه این شخص را به علی علیه السلام گفتند فرمود: «لو ضربت خیشوم المؤمن بسیفی هذا علی ان یبغضنی ما ابغضنی، ولو صببت الدنیا بجماتها علی المنافق علی ان یحبنی ما أحبنی» اگر بینی مومنی را با این شمشیرم بشکنم تا کینه من را به دل بگیرد کینه مرا به دل نمی‌گیرد و اگر همه دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد دوستم نخواهد داشت، اینک این مائیم که آیا کینه این نظام ولایت الهی و ارکان به حقی مانند شورای نگهبان را به دل می‌گیریم یا همچنان بر محبت به انقلاب و نظام ولایت فقیه پایداریم؟
این کلمات را آماده کرده بودم که اگر صلاحیتم احراز نشد یا از طرف شورای نگهبان رد شد، به عنوان مرهم، بر زخم دلم بگذارم، مناسب دیدم این کلمات را با برخی از دوستان انقلاب که خود را برای انجام وظیفه و خدمت در سنگر مجلس خبرگان یا شورای اسلامی آماده کرده بودند اما به هر دلیل مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفتند، در میان بگذارم؛ شاید موفق شوم به ایشان صبوری بدهم.
برادران و خواهران احراز صلاحیت نشده و یا رد صلاحیت شده، یک نظام ولائی در این زمانه پا گرفته است که ریشه در ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام دارد، و من و شما هویت خود را در کنار این نظام ولائی یافته‌ایم، پس هرگز خسته نمی‌شویم و برای عزت این نظام ولائی تلاش می‌کنیم که عزتش عزت ماست.
این نظام ولائی و نهادهای این نظام ولائی تلاش می‌کنند در مسیر ولایت قرار بگیرند، نه خود ادعای عصمت دارند و نه می‌توان توقع داشت که یک سیستم عریض و طویل که بر دوش انسان‌های معمولی استوار است معصوم باشد، طبیعی است که این سیستم دچار خطاهایی در مسیر تشخیص شود، و دقیقا به همین دلیل است که زمانی را برای اصلاح خطاهایش در نظر گرفته است؛ البته همواره می‌تواند رو به صلاح حرکت کند و خطاهایش را کم و کمتر کند.
دوستانی که در خود صلاحیت می‌دیدند ولی این صلاحیت دیده نشده است شاکر باشند، که شهامت و بصیرت ورود به این عرصه را داشتند و به وظیفه خود عمل کرده‌اند، ما باید به این وظیفه عمل می‌کردیم و شورای نگهبان هم موظف بود به وظیفه خود عمل کند، حال ممکن است در انجام این وظیفه خطایی هم رخ داده باشد، ولی آنچه مهم‌تر از تایید صلاحیت بنده و شما هست، جایگاه این شوراست که در طول سالیان آینده به درستی به وظیفه خود عمل کند و به انحراف کشیده نشود، که اگر چنین باشد به نوعی اطمینان می‌رسیم که این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان نمی‌افتد و احفاد ما نیز در نظام اسلامی زیست خواهند کرد.

یکی از دلایلی که برخی از افراد در این دوره رد صلاحیت شدند نسبتی بود که بین ایشان و جریان فتنه سال 88 وجود داشت؛ فتنه سال 88 نه تنها به انقلاب و نظام اسلامی ضربه زد، بلکه به جریان اصلاحات نیز ضربه زد و بسیاری از نیروهای این جریان، انگ و ننگ این فتنه را به دوش می‌کشند، که در شرایط آن سال نتوانستند حق را تشخیص دهند و ننگ فتنه را از دامان جریان اصلاحات پاک کنند، یادم نمی‌رود در پیاده‌رو کنار دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم یکی از طلاب اصلاح‌طلب شهرستان زرند را دیدم چند روز بعد از انتخابات سال 88 بود، گفتم: اینکه می‌گویید تقلب شده است اگر به آن معتقدید بیایید تقلب در زرند خودتان را اثبات کنید، بنده نیز مدعی احمدی نژاد می‌شوم که چرا تقلب کردی؟؟ صندوق رای در نظام مردم سالاری دینی ناموس این نظام محسوب میشود و هر کس بر آن دست تعرض و تطاول دراز کند منفور همگان خواهد بود؛ شروع کرد از «مهندسی آراء» گفتن و همان توجیهاتی که دوستان نادان انقلاب سال 88 می‌تراشیدند.

حجت الاسلام محمدحسن عرب زاده

انتهای پیام/

• برچسب ها
• #
• #
• #