عضو کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین عنوان کرد؛

• یک‌شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۵
• کد خبر : 842863

• اخبار
• سایر رسانه ها

عضو کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین گفت:مقاومت محوری راهبردی به منظور اتحاد ملت فلسطین محسوب می گردد اما به هرحال همراه نبودن تشکیلات خودگردان با گروه های مقاومت مشکل را و تاسف بار است. یک جنبش باید حرکتی هدفمند ، مستمر و مردمی باشد که البته جنبش ها سنخ های گوناگون دارند اما از نظر بنده بهترین معادل فارسی انتفاضه همان جنبش مردمی برای رهایی است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "آرمان کرمان" پیرامون مسائل فلسطین در منطقه گفتگویی با علیرضا عرب، عضو کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین داشته ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.

کشورهای اسلامی و سایر کشورها چگونه به فلسطین کمک کردند؟

-هم اکنون کشورهای اسلامی را در ارتباط با موضع شان در خصوص مساله فلسطین به سه دسته می توان تقسیم کرد:یکی نهضت مقاومت اسلامی با محوریت ایران انقلابی، دیگری محور سنی- اخوانی:ترکیه قطر و مورد بعدی محور سازش (سنی محافظه کار):سعودی مصر اردن شیوخ که هر یک از این سه دسته در گفتمان و راهبردشان در خصوص مساله فلسطین با یکدیگر متفاوت هستند.

– محور مقاومت که بر آزادی کل فلسطین از بحر تا نهر تاکید دارد  و روش آن ها  مبارزه و مقاومت همه جانبه است،  دیگری محور سنی- اخوانی که استفاده ابزاری از مسئله فلسطین می کند، و در نهایت محور سازش که از راه حل تشکیل دو دولت(فلسطین – اسرائیل)حمایت می کند و روش آن ها مذاکره و راهکارهای غیر مسلحانه است، که اتحادیه اروپا و آمریکا و سازمان ملل متحد نیز معتقد به راه حل دو دولتی هستند. لذا در مجموع می توان گفت اگر بنا بر راه حل دو دولتی باشد بسیاری از حقوق مسلم ملت فلسطین اعم از حق بازگشت آوارگان، حق حاکمیت بر فلسطین و مسأله قدس رعایت نخواهد شد، اما جبهه مقاومت اسلامی در منطقه معتقد به آزادی کل فلسطین از بحر تا نهر است و در این حالت کلیه حقوق مسلم ملت فلسطین حتی المقدور رعایت و جبران خواهد شد.

اما مهمترین مساله در خصوص قدس و فلسطین چیست؟ارض اسلامی و قبله اول مسلمانان و معراجگاه نبی مکرم اسلام اشغال شده است ، در میان تمامی فرق اسلامی از بدو اسلام تا کنون حفظ ارض و اسلامی در اولویت است.اشغال فلسطین فقط سرافکندگی و حقارت مستمر کل جهان اسلام است از این منظر مساله فقط بعد فلسطینی ندارد.

آیا اختلافات قومی و چند دستگی در فلسطین شکل گرفت ؟ و باعث چه خیانت هایی در حق مردم فلسطین شد؟

-اختلافات عمده بعلت تفاوت در راهبرد ها و گفتمان ها است و باید مدیریت شود، مدتی قبل فلسطینیان تصمیم گرفتند دولت وفاق ملی تشکیل دهند تا بطور یکپارچه و همه جانبه در مقابل رژیم صهیونیستی مقابله کنند و بقول معروف توانایی هایشان را یک کاسه کنند.

بین فتح(معتقد به مذاکره )و حماس (معتقد به مقاومت همه جانبه )در قاهره نشست هایی برپا شد و توافقاتی شد و نهایتا در تابستان ۲۰۱۴ م در نوارغزه قرارداد الشاطی با مضامین کلی ذیل امضا شد:ساف با حضور گروه های مقاومتی مثل حماس ترمیم شود، دولت انتقالی تشکیل شود، دولت انتقالی انتخابات ریاستی برگزار کند انتخابات مجلس قانونگذاری برگزار شود، مسئولیت نوار غزه را دولت امتقالی بپذیرد و رفح بازگشایی گردد، اما علی رغم حسن نیت و همکاری حماس این فتح و تشکیلات خودگردان بود که به هیچ کدام از مفاد فوق ،بجز تشکیل دولت انتقالی، عمل نکرد و در صورت یکی شدن فلسطینی ها قدرت مبارزاتی آنها منعطف و چند جانبه و چند برابر می شود.

گروهک های نظامی و سازشگر فلسطین تا کنون چه اقداماتی انجام داده اند؟

-ببینید فرایند سازش بطور مشخص از ۱۹۹۳م و قرارداد اسلو در جریان است و فتح و تشکیلات خودگردان فلسطین از آن حمایت می کنند نتیجه اینکه بدتر شده است یعنی نه تنها مذاکرات سازش دستاوردی نداشته است بلکه منجر به تضعیف و انفعال تشکیلات خودگردان شده است و توان فلسطینیان را به تحلیل برده است.

جوانان غیور فلسطینی که اکنون انتفاضه قدس را به همت خود هدایت می کنند در ۱۹۹۳ کودکانی بودند و این نسل جوان فلسطینی که به انتفاضه لبیک گفته است دقیقا از این فرایند مستهلک کننده معطوف به هیچ دلزده و سرخورده شده است و رو به مقاومت همه جانبه و انتفاضه آورده است.

چرا اکنون اکثریت فلسطینیان طرفدار مقاومت هستند؟

-دستاوردهای مقاومت مشخص و ملموس و غرور افرین است ، فرصت سازی های مقاومت که دیگر مشخص تر و ملموس تر هم است.

گروهک های نظامی ایا قومیت ها و مذاهب مختلف و همبستگی لازم را باهم دارا هستند؟

-اختلافات وجود دارند اما مهم مدیریت خردمندانه آنها در راستای مبارزه و مقاومت است، فلسطینیان عرب هستند و شامل سه دسته کلی مسلمان، مسیحی و دروزی می شوندکه هرکدام ظرفیت هایی دارند که در مسیر مبارزه قابلیت فعال شدن دارند اما انفعال تشکیلات خودگردان سبب عدم استفاده از این ظرفیت ها را فراهم کرده است، مثلا اگر در مسیر مبارزه عرب مسیحی تعریف و جذب نشود این رژیم صهیونیستی است که می تواند بواسطه تفاوت دینی و نه قومی آن را بسوی خود بکشد لذا یکی از بزرگترین انتقادات به گفتمان و راهبرد تشکیلات خودگردان هم این است که از تمام ظرفیت های ملت برای مبارزه استفاده نمی کند البته مقاومت محور درخشان و امید بخش مبارزات ملت فلسطین است، بسیاری از کاستی ها را جبهه مقاومت اسلامی جبران و ترمیم کرده است ، مقاومت محوری راهبردی به منظور اتحاد ملت فلسطین محسوب می گردد اما به هرحال همراه نبودن تشکیلات خودگردان با گروه های مقاومت مشکل را و تاسف بار است.

انتفاضه چیست؟

-انتفاضه از نظر لغوی یعنی لرزش تند و سریعی که گنجشگ هنگامی که خیس از آب هست برای رهایی از آب انجام می دهد، معادل تکاندن سریع و پر نیرو برای دفع آب.

انتفاضه حرکتی رهایی بخش توام با نیرو و سرعت است اما معنای اصطلاحی انتفاضه؛انتفاضه از منظر مفاهیم سیاسی و اجتماعی وضعیتی بین خیزش و انقلاب است:
خیزش ..انتفاضه(جنبش)..انقلاب، یک جنبش باید حرکتی هدفمند ، مستمر و مردمی باشد که البته جنبش ها سنخ های گوناگون دارند اما از نظر بنده بهترین معادل فارسی انتفاضه همان جنبش مردمی برای رهایی است.نگاهی به سیر انتفاضه در فلسطین گویا است؛ انتفاضه سنگ که از ۱۹۸۷م(۱۳۶۶ ه ش) تا ۱۹۹۲م ادامه داشت که حماس در این برهه شکل گرفت یعنی ۱۹۸۷م و در این برهه شروع به تکامل کرد؛ این انتفاضه تاثیر مستقیم در انعقاد قرارداد اسلو در سال ۱۹۹۳م داشت که طی آن رژیم صهیونیستی حداقل نظرا پذیرفت که کشور فلسطینی مستقل تشکیل شود هرچند که تاکنون نگذاشته است.

انتفاضه الاقصی که از۲۰۰۰م تا ۲۰۰۵م طول کشید، در همین سال ۲۰۰۵ م بود که رژیم صهیونیستی در کنترل غزه دچار استیصال و شکست شد و بعلت عملیات گروه های مقاومت در غزه با سرافکندگی از غزه عقب نشینی کرد و شکست را پذیرفت و ۸۰۰۰شهرک نشین در غزه هم مجبور به ترک انجا شدند و در سال ۲۰۰۶م هم انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین انجام شد و در آن حماس اکثریت قاطع آورد و مجلس را در اختیار گرفت و اسماعیل هنیه از حماس نخست وزیر دولت فلسطین شد و در ۲۰۰۷م حماس کلا غزه را در اختیار گرفت که تمامی این مراحل نشات گرفته و تاثیر پذیرفته مستقیم از انتفاضه الاقصی هستند، هم اکنون نیز انتفاضه قدس فرصت ها و دستاوردهای زیادی را در افق فلسطین نمایان کرده است، بنابراین انتفاضه یعنی “جنبش مردمی و مستمر” که قبلا فقط در کتاب های لغت و فرهنگ ها موجود بود اما اکنون در سیر مبارزاتی ملت فلسطین متجلی شده است.

آیا امیدی به تشکیل گروه های مقاومت (مسلحانه یا غیر مسلحانه) در کرانه باختری است؟

-مقام معظم رهبری فرمودند کرانه باختری باید مسلح شود.این فرایند تسلیح مدت ها است که آغاز شده است، لذا در تسلیح کرانه که شکی نیست منتهی باید سریعتر گردد، انتفاضه قدس که پایگاهش هم اکنون در الخلیل واقع در کرانه باختری است از مهر ۹۴ آغاز شده است، این انتفاضه نشان داد که فرهنگ مقاومت اسلامی در کرانه باختری ،علی رغم امواج تبلیغاتی غرب و صهیونیستی ، درونی شده است، پس گام اول و بسیار مهم مبارزه همان درونی شدن فرهنگ مقاومت است که انتفاضه اخیر آن را بویژه در میان جوانان و زنان نشان داد و گام بعد تسلیح کرانه باختری بود که این هم مدت ها است که شروع شده است، اما در ابتدای انتفاضه قدس حرکت های مبارزین عمدتا انفرادیف خلاقانه، خودجوش و مردمی بود، این اقدامات و عملیات های شهادت طلبانه عمدتا با استفاده از چاقو و زیر گرفتن با خودرو توسط فلسطینیان انجام می شد، اما با گذشت زمان عملیات ها گروهی و مسلحانه و پیچیده تر شده است، یعنی هم از سلاح گرم استفاده می شود و هم سازماندهی تر شده و هدفمند تر شده است و حالا دیگر مبارزین گروه تشکیل می دهند، در همین عملیات های شهادت طلبانه مقارن روز قدس امثال در الخلیل که منجر به کشته شدن یک حاخام صهیونیست و پسرعموی رئیس موساد هرتزی هلفی شد و یا عملیات در شهرک کریات اربع نزدیک الخلیل، عملیات مزبور فاز جدیدی در انتفاضه را نشان میداد.

کرانه باختری در حال تسلیح شدن است و شهر الخلیل پایتخت انتفاضه قدس است و تبدیل به غزه دوم شده است، لذا همان راهکارها و روش هایی که رژیم صهیونیستی به منظور مهار غزه در پیش گرفته  عینا در الخلیل هم در پیش گرفته است و الخلیل در کرانه باختری غزه دوم شده است.

انتهای پیام/

• برچسب ها
• #
• #
• #