اخبار داغ

پرونده مسکوت یا مختومه؟

پرونده مسکوت یا مختومه؟
سوال این است کشمیری بر اساس غفلت نفوذ کرد ایا زن کشمیری هم براساس غفلت فرار کرد؟علاقه مندان به تاریخ وسرگذشت انقلاب منتظرند با اشکار شدن زوایای تاریک این پرونده منافقین هنوز مستور را از خادمان انقلاب باز شناسند ودیگر شاهد ضربات فیزیکی واعتقادی منافقین نباشیم
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ جعفر برزگر در توفارقان نوشت:

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, توفارقان,

هشت شهریور هر سال یاد آور یکی از ننگین تر ین جنایات تروریستی تاریخ انقلاب اسلامی است این ترور سه گانه تروهای تابستان 1360 را تکمیل کرد ،ابتدا حضرت آیت الله خامنه ای در مسجد ابوذر تهران توسط جواد قدیری وسپس آیت الله بهشتی به همراه 72 تن از یاران عاشورایی خود در دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط محمد رضا کلاهی  دقیقا یک روز بعد از انفجار مسجد ابوذر ودر نهایت فاجعه هولناک هشت شهریور که توسط کشمیری ومنفجر به انفجار جلسه شورایی عالی امنیت ملی وشهادت رجایی وباهنر شد.

,

فاجعه هفت شهریور بعد از گذشت بیش از سی سال از ان انفجار هنوز سوال های بی پاسخ زیادی در دل خود نهفته دارد که تلاش های شهید لاجوردی(دادستان وقت انقلاب مرکز) منجر به پاسخگویی به ان ها نشد،سوالاتی از جمله ، مسعود کشمیری چگونه در اکمیته دوم ارتش وسپس اطلاعات نخست وزیری نفوذ کرد؟ چرا به تذکر برخی افراد پاسدار وعزت شاهی از مسئولان کمیته وقت در مورد سابقه عضویت کشمیری در سازمان مجاهدین خلق بی توجهی شد؟چه کسانی وبا چه انگیزه ای مسعود کشمیری را به عنوان شهید سوم اعلام کردند واسم اورا در جلوی بهارستان به عنوان شهید اعلام کردند؟چرا عده ای مانع رسیدگی شهید لاجوردی به جرم متهمین این پرونده شدند ودر نهایت با نامه خود به امام ان را از روند بررسی خارج کردند؟و...

,

در این نوشتار به سولات بالا تا حد ممکن پاسخ خواهیم گفت وقضاوت را به مخاطب با هوش خود واگذار خواهیم کرد.

,

انتحار مجاهدین!

,

سازمان مجاهدین خلق در سال 1344 توسط سه تن از دانشجویان دانشگاه تهران(اصغر بدیع زادگان،محمد حنیف نژاد ،مجید شریف واقفی)تاسیس شداینان معتقد بودند مبارزه سیاسی وپارلمانی نهضت ازادی راه به جایی نخواهد برد وباید وارد مبارزه مسلحانه با رژیم شاه شد روشی که هیچوقت مورد تایید امام واقع نگشت سازمان در ایندا توانست برخی روحانیون نزدیک به امام(هاشمی،منتظری،دعایی،لاهوتی و...) وبرخی اقشار مذهبی را جذب کند چرا که داعیه اسلام داشت اما به یک باره با کارگردانی تقی شهرام وبهرام ارام تغییر ایدولوژیک داد وخود را رسما مارکسیست اعلام کرد انان برای این تغییر مواضع جمله ی معروفی به کار میبردند((هر چقدر به پوستین اسلام وصله زدیم تا با مارکسیسم وفق پیدا کند از یک جایی پاره شد)).

,

گروه مارکسیست شده اسم خود را پیکار گذاشته وبرمرام مارکسیسم صادق ماندند اما مسعود رجوی وبرخی از کادر های اصلی سازمان که داخل زندان بودند به ظاهر این تغییر موضع را نپسندیدند وعاملین این اقدام را فرصت طلب دانستند البته هیچگاه انتقاد تندتری از این عناصر را مطرح نکردند مسعود رجوی اعلام کرد سازمان بر مواضع اولیه خود باقی است ورهبری طیف به ظاهر اسلامی را به دست گرفت.

,

با پیروزی انقلاب سازمان هم دست به گسترش خود زد یکی از استراتژی های سازمان نفوذ در نهاد های انقلابی بود این اقدام همراه با جمع اوری وپنهان سازی اسحله حکایت از اینده مبهم سازمان داشت.

,

در واقع سه اقدام سازمان را به بنی صدر گره زد بنی صدری که بعد از پیروزی انقلاب تفکرات سازمان راالتقاطی دانسته بود ،فوت حضرت ایت الله طالقانی که بعنوان نقطع اتصال سازمان به حاکمیت ایفای نقش میکرد،رد صلاحیت مسعود رجوی دراولین دوره انتخابات ریاست جمهوری به دلیل رای منفی به همه پرسی قانون اساسی ودر نهایت دستگیری محمد رضا سعادتی از کادرهای اصلی سازمان که پایان بخش همراهی کج دار ومریز سازمان با انقلاب بود ،سازمان فکر میکرد در فضای دوقطبی خط امام وخط لیبرال باید برای خط امام التر ناتیوسازی بکند وچه التر ناتیوی بهتر از لیبرال ها که هم اکنون قدرت را در اختیار دارند پس سازمان تصمیم  گرفت به عقد سیاسی بنی صدر در بیاید.

,

سی خرداد 60 عزل بنی صدر از ریاست جمهوری به دلیل عدم کفایت سیاسی نقطه اغاز ورود سازمان به فاز مسلحانه بود از این پس سازمان هر کس که کوچکترین علقه ای به نظام داشت را ترور میکرد حتی اگر این همراهی در حد ریش بوده باشد اینک وقت ان رسیده بود سازمان از نفوذی های خود در ارگان های انقلابی نهایت بهره را برای ضربه زدن به نظام ببرد در هشت شهریور نوبت به مسعود کشمیری رسید.

,

مسعود کشمیری ونفوذ در ارکان اصلاعاتی نظام

,

مسعود کشمیری از دانشجویان دانشگاه تهران بود که به واسطه برخی دوستان مجاهدن خود ابتدا سمپات سازمان وسپس به عضویت مجاهدین خلق در امد او بعد از انقلاب به واسطه علی اکبر تهرانی(از اعضای اطلاعات نخست وزیری) به اطلاعات نخست وزیری راه پیدا کرد البته مسعود کشمیر قبل از این با حکم دولت موقت مسئول رسیدگی به پرونده های نیرو هوایی ارتش در کمیته دوم ارتش شده بود واز انجا به ستاد خنثی سازی کودتای نوژه وسپس به نخست وزیری امد اودر نخست وزیری ابتدا زیر نظر سازگار در بخش سیستان وبلوجستان مشغول به کار شد وبا جلب اعتماد خسرو تهرانی(مسول اطلاعات نخست وزیری) جانشین ذبیزر شورایی امنیت ملی شد وشد انچه نباید میشد.

,

روز انفجار

,

بعد از ظهر هشت شهریور قرار بود جلسه شورایی عالی امنیت ملی در دفتر نخست وزیری برگزار شود ومسولان ارشد نظامی وامنیتی کشور به همران رجایی وباهنر در ان قرار بود حضور پیدا کنند برخی شاهدان ماجرا از تماس های کشمیری به اعضای جلسه وتاکید بر حضور حتمی جدر جلسه خبر میدهند کشمیر در سمت راست شهید رجایی می نشید وکفیف دستی خودرا بغل رجایی گذاشته وبا پا سمت ایشان هل میدهد وسپس از جلسه خارج میشود باید اضافه کنم که خارج شدن از جلسه طبق روال این جلسات عادی بوده وخارج شدن کشمیری هم توجه کسی را جلب نمیکند وانفجار رخ میدهد دقیقا بغل شهید رجایی وباهنر

,

بعد از انفجار

,

بعد از انفجار، اعضای نخست وزیری به اتاق جلسه رفته وبه دنبال شهدا میگردند در این حین برخی اعلام میکنند کشمیری هم شهید شده است این در حالی بود که عده ای ار حضار جلسه شهادت داده بودند که دیده اند کشمیری از جلسه خارج شده است وبرای اینکه اعضای نخست وزیری باورکنند یکی از شاهدان به جان امام قسم خورده بود اما ماجرا در اینجا ختم نمیشود عده ای خاکسترهای انفجار را در کیسه کرده وبه عنوان جنازه کشمیری جا میزنند ودر فردای انفجار در مقابل بهارستان تشییع وازتریبون  مراسم به عنوان شهید سوم از کشمیری یاد میشود وعده ای شعار میدهند ((دشمن در چه فکریه   ایران پر از کشمیریه))ودر بهشت زهرا به طور مرموزی جنازه ای دست ساز را دفن میکنند واین در حالی بود که کشمیری با استفاده از فرصت ایجاد شده توسط دوستان خود به همراه زنش کشور را ترک میکند

,

سوالات بی پاسخ

,

در این پرونده پای برخی از اعضای طیف چپ سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی گیر است چرا که محمد رضوی از اعضای این سازمان ومسئول وقت کمیته دوم ارتش به هشدارهای برخی نهاد ها مبنی بر سابقه مجاهدی کشمیری بی توجهی میکنند و کشمیری را تواب لقب میدهد از سویی دیگری برخی اعضای این سازمان در جنازه سازی برای کشمیری دست دادشتند از جمله سازگار وداداشی.

,

شهید لاجوردی این پرونده را به دست گرفته وعده ای را بازداشت میکنند ولی با فشار جریان چپ که اقدام لاجوردی را اقدامی سیاسی برای ضربه زدن به سازمان مجاهدین انقلاب میدانند  شصت تن از مسولان نامه ای به امام نوشته واعلام میکنند ما برانقلابی بودن متهمین شاهدیم ، در پی این نامه ایشان آیت الله اردبیلی رئیس وقت شورای عالی قضایی، موسوی خوینی ها دادستان کل وقت وحجت الاسلام رئیسی قاضی پرونده را به حضور می طلبند حضرت امام در این جلسه بسیار عصبانی بودند وپس از شنیدن گزارش ها وتاکید موسوی خوئنی ها به اینکه به پرونده رسیدگی کردیم وچیزی خاصی وجود ندارد امام دستوری دادند که دوگونه روایت شده است عدهای میگویند امام با توجه به جنگ گفتند پرونده فعلا مسکوت بماند وعده ای معتقدند امام گفتند که متهمین را آزاد وپرونده را مختومه کنید واین پایان پرونده اسرار امیز انفجار نخست وزیری بود.

,

در پایان

,

این که شهید لاجوردی با بچه های چپ سازمان مجاهدین انقلاب اختلاف نظر داشت وانان را منافق میدانست امری است بدون خدشه واین هم درست است که چپ های مجاهدین انقلاب دل خوشی ار لاجوردی وحزب جمهوری اسلامی نداشتند اما ورای همه این مباحث سیاسی سولات جدی در این پرونده مطرح است که هنوز جوابی به ان ها داده نشده است فرض بگیرم نفوذ کشمیری بر اساس غفلت بوده است اما آیا میتوان فرصت سازی برای او تا اینکه  امکان فرار به دست اورد را بازهم برااساس غفلت دانست؟سوال این است کشمیری بر اساس غفلت نفوذ کرد ایا زن کشمیری هم براساس غفلت فرار کرد؟علاقه مندان به تاریخ وسرگذشت انقلاب منتظرند با اشکار شدن زوایای تاریک این پرونده منافقین هنوز مستور را از خادمان انقلاب باز شناسند ودیگر شاهد ضربات فیزیکی واعتقادی منافقین نباشیم.

,

در این یاداشت از کتاب آقای حسن روزی طلب تحت عنوان پرونده مسکوت چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهره ی فراوان گرفته ام ودوستان را به مطالع این کتاب دعوت میکنم.

,

انتهای پیام/م

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه