• جمعه ۰۹ تیر ۱۳۹۶ ۱۱:۳۰
• کد خبر : 1138207

• اخبار
• سایر رسانه ها

تعریف دقیق جنگ روانی درواژه نامه های مختلف از کمبریج استفاده از فعالیت هایی بدون صدمه جسمی که باعث ترس و اضطراب برای دشمن شود و در تعریف دیگر موجود در فرهنگ لغت کوبلد جنگ روانی به معنی تلاش هایی علیه دشمن که او اعتماد به نفس و امید را از دست داده و تحت تاثیر ترس قرار گرفته تا شانس برنده شدن شما افزایش یابد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل کوگانا،تعریف دقیق جنگ روانی درواژه نامه های مختلف از کمبریج استفاده از فعالیت هایی بدون صدمه جسمی که باعث ترس و اضطراب برای دشمن شود و در تعریف دیگر موجود در فرهنگ لغت کوبلد جنگ روانی به معنی تلاش هایی علیه دشمن که او اعتماد به نفس و امید را از دست داده و تحت تاثیر ترس قرار گرفته تا شانس برنده شدن شما افزایش یابد و در تعریف انگلیسی و آمریکا از جنگ روانی مدت تا فرهنگ لغت نیو ورلد به آن اشاره شده است استفاده از ابزارهای تبلیغاتی و غیره که می تواند توده ها را تحت تاثیر قرار داده و باعث سر درگمی فکری آنها شود که هدف از آن درهم شکستن روحیه دشمن است.

جنگ روانی از جنگ های خشن خطرناک تر محسوب می شود بطوری که ناپلئون بناپارت آن را اینگونه توضیح داده است جنگ ذهنی و فکری قوی تر از جنگ با سلاح است تنها دو قدرت در جهان وجود دارد ذهن و شمشیر و در بلند مدت؛ ذهن همیشه بر شمشیر پیروز می شود و در این گزارش شما را با برخی از جنگ های روانی منحصر به فرد آشنا می کنیم :

سوت مرگ وقتی که 100 جنگجو باهم فریاد می زنند

باستان شناسان سوتی کوچکی در قالب جمجمه انسان در یکی از معابدآزتک مکزیک پیدا کردند آنها در آن زمان برای چند دهه آن وسیله را بعنوان عتیقه و یا شیی دکوری متعلق به این تمدن معرفی کرند اما پس از کشف چند سال کارشناسان کشف کردند که این سوتی است که با صدور صدای عجیب و غریب و ترسناک خود معادل صدای 100 نفر جیغ می کشد و دانشمندان توضیح دادند که این سوت یکی از مهم ترین ابزارهای جنگ های روانی تمدن آزتک است که آنها قبل از مواجهه با دشمنان خود از این سوت برای القای ترس در دل دشمنان خود استفاده می کرده اند.
پس از مشخص شدن هدف روانی از ساخت این سوت روزنامه  «دیلی میل» اینگونه آن را توصیف کرده است که این سوت با تولید صداهای آزار دهنده و گیج کننده این تصور را ایجاد می کند که صدها نفر سرباز در این دستگاه بصورت همزمان می دمند.که کمتر فردی تحمل شنیدن صدای آن را دارد.

جنگ گربه بین ایرانیان و مصریان با نشانه رفتن اعتقادات شان برآنها پیروز شدند!


نوع دیگری از جنگ روانی که در آن علیه دشمن استفاده می کنند؛ اعتقادات دشمن خود را به عنوان یک نقطه ضعف نشانه می روند که در تاریخ باستان بزرگترین نمونه از این نبرد « جنگ گربه » است.در تمدن مصر باستان گربه بزرگ و مقدس بود که همراه با احترام برای مصریان باستان به خدایان باستیت و جایگاه ویژه ی داشت و در کنار آنها مجسمه ی  یک گربه را بصورت نماد نشان می داد مورخ مشهور هردوت می نویسد: که در آموزه های مصریان باستان آمده است هنگامی که یک آتش سوزی در هر ساختمان و یا خانه صورت گیرد؛ مردم باید گربه را قبل از انسان حتی قبل از اقدام به خاموش کردن آتش نجات دهند.
در تاریج ثبت شده است که میان  پادشاه ایرانیان «کمبوجیه» و پادشاه مصر« بسماتیک سوم» جنگی در گرفت که در آن زمان پادشاه ایران کمبوجیه به سربازانش دستور داد نقش گربه را بر زره و سپر خود ترسیم کنند همراه با این ترفند او صف اول ارتش خود را با زره وسپر داران منقش به گربه ی مقدس منظم کرد و زمانی که ارتش مصر تصاوی رحیوان مقدس گربه در ردیف اول دشمن خود دید، احساس کرد که نمی تواند به ارتش پارس حمله کند و ترس از شوم بودن که ممکن است در قتل نمادهای مقدس ایجاد شود و در این جنگ صدها تن از نظامیان مصری کشته شدند که منجر به شکست مصریان گردید.

تیمورلنگ وکوهی از جمجمه

پادشاه دورگه ترک و مغول تبار هم سهم تاریخی درجنگ روانی داشته است. او برای گسترش رعب و وحشت در دل دشمنان خود با برجسته کردن مجازات و قتل و عام برای جلوگیری از ایستادگی آنها در مقابل خود در جنگ بر این ابزار تکیه می کرد و بدینوسیله او توانست با براه انداختن ابزار رعب و وحشت در دل دشمنان خود که باعث می شد تا اورا دست کم نگیرند و از نظر روانی پیش باخته باشند پیروز می شود.
توضیح اینکه تیمور لنگ، که در قرن چهارم میلادی می زیسته است از اشغالگران مشهور آن دوران بود و اشاره می کنند که ارتش او بیش از 15 میلیون قربانی ذبح شده را برای تهدید و ارعاب دشمنان خود در ملاء عام با کوهی از جمجمه قربانیان که به دست مردانش قتل عام شدند را در معرض دید عموم گذاشته بود. تا درس عبرت برای هر کسی باشد که در مقابل این مهاجم بخواهد ایستادگی کند از این جهت برخی اورا به عنوان «دیوانه» می شناسند.

ارتش انتحاری و جنگ روانی در چین

مشخص است که جنگ در مقابل کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد یک جنگ ترسناک است و بر این پایه در تاریخ ذکر شده که یکی از پادشاهان تمدن چین باستان دارای یک نقطه نظر خاص و کشنده در مورد جنگ روانی بوده است.
این پادشاه ژئو ژیان نام داشت به صف اول نظامیان خود دستور داده بود که با قطع گردن خود با دست خود باعث شوک و ترس در دل ارتش دشمن شوند با این شگرد ارتش این پادشاه قبل از اینکه ارتش دشمن به درک آنچه اتفاق می افتد نائل شود به او حمله می کرد این نوع جنگ روانی که توسط ردیف اول از سربازان در مقابل ارتش دشمن در میدان جنگ انجام می شده است معمولاً از مجرمان و راهزنان ایجاد می شده است؛ اما همین موضوع باعث شوک پیروزی انگیز بر دشمنانش می شد.
اگر چه این پادشاه در 496 سال قبل از میلاد زندگی می کرده است با این حال هنوز هم اینگونه جنگ روانی در برخی از فرهنگ ها حتی در تاریخ مدرن ما نیز انجام می شود برای مثال نزاع «اراذل و اوباش» در مصر که در آن یک "تیلاپیا" خود را با یک چاقو در مقابل دشمن به داغ کردن و سوزاندن یک قسمت از بدن خود می پردازد تا به طرف مقابل بگویید که او هیچ چیز برای از دست دادن نداشته و ترسی از درد ندارد

کمپین خشم و جنگ جهانی دوم

سوت مرگ یک نوع جنگ روانی بوده که بر فریب و مانور تکیه دارد، اما در تاریخ بشر برخی از جنگ های مستقیم روانی وجود دارد که بر تعریف آمریکایی انگلیسی از جنگ روانی مطابقت دارد و آن بر «تبلیغات» و  مورد استفاده در دوران معاصر قرارگرفته است.

جنگ روانی کمپین تبلیغاتی خشم در جنگ جهانی دوم

به ویژه پس از اخراج وزیر از وزارت اطلاعات پس از جنگ جهانی دوم در انگلستان تاکید شده است که خود را به عنوان یک دولت صادق تا آنجا که ممکن است متظاهر نماید و اینگونه به نظر برسد این مهم به دلیل اینکه راه اندازی رسانه تبلیغاتی در آن زمان بعهده وزارت اطلاعات گذاشته شده بود بر همین اساس تشخیص دروغ و اطلاعات غلط را ترویج میکرد که در نهایت تشخیص دروغ و فریبکاری ها ساده شده بود صورت پذیرفت؛ این چیزی است که مورخ آمریکایی دیوید ولش در موردشبکه «بی بی سی» گفته است.

بنابراین؛ تبلیغات برپایه این طرح در طول جنگ جهانی دوم شکل گرفته است«حقیقت، چیزی جز حقیقت نیست در صورت امکان تمام حقیقت را، اما این شعار مانعی نبود که  وزارت کشور انگلیس در انجام برخی از تبلیغات و دستکاری افکار عمومی در طول جنگ جهانی دوم دست بردارد و چون تصمیم وزارت کشور انگلیس به شارژ کردن قدرت خشم در میان توده ها نسبت به دشمن نازی خلاصه شده بود و از همین طریق وزارت تبلیغات نیز شروع به راه انداختن یک جنگ روانی از طریق تبلیغ و شعارهایی که وحشیگری نازی ها را به طور مستقیم و به وضوح برجسته می کرد می پرداخت و این تبلیغات لقب «یک کمپین از خشم» برای خود برگزید.

با توجه به مطالب فوق و موارد مشابه در دوران حاضر کارشناسان روانشناسی تاکید دارند که جنگ روانی بر اساس کارفزاینده مراکز و ستادهای تبلیغاتی که به راحتی می توانداز طریق اینترنت و شبکه های اجتماعی گسترش یابد ابعاد خطر ناکی یافته است و در این عرصه انواع بیشتری از جنگ روانی خطرناک و نفوذ شدت گرفته است به دلیل تعامل بشر در دوران مدرن با محصولات تکنولوژی آنها را به یک هدف ساده  و دائماً دردسترسی برای اتاق های جنگ روانی تبدیل کرده است بنابراین همیشه گزارش های مرتبط و متعدد روانشناسان که در مقالات روزمره خود منتشر می کنند در مورد چگونگی جلوگیری از تبعات جنگ روانی که روزانه انسانها در زندگی عادی  با آن مواجه هستند موارد و مثال ها رویدادهای متنوعی را شاهد هستیم.

ترجمه:عبدالمجید اورا

• برچسب ها
• #
• #
• #