گفتگویی با برادر شهید مدافع حرم استان بوشهر؛
ناگفته هایی از ابعاد زندگی شهید «عید محمد رضایی»/ برادر شهیدم برای اعزام به سوریه سنش را بالا گفت
«عید محمد رضایی» از اتباع افاغنه در شهرستان گناوه چندی پیش در نبرد با تروریست های تکفیری و دفاع از حرم حضرت زینب(س) در سوریه به شهادت رسید و پیکر مطهرش هفته پیش در گلزار شهدای گناوه به خاک سپرده شد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از گام نیوز عشق به شهادت و دفاع از حرم اهل بیت(ع) ایران و غیر ایرانی نمی شناسد و در این راه جوانان و حتی نوجوانانی هم دیده شده اند که رگ غیرتشان در دفاع از حریم اهل بیت(ع) و اسلام به جوش آمده و نبرد با جبهه باطل را انتخاب و با خدای خود معامله کردند. معامله ای که یک سمت از ترازو شهادت، بهشت و هم نشینی با اولیاء خداست.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, گام نیوز ,از سال ها پیش که تروریست های تکفیری به سرکردگی جبهه استکبار همچون آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی و حمایت های پشت پرده برخی دیگر از کشورهای اروپایی و نیز ایادی آنها در منطقه با هدف تخریب چهره اسلام ناب محمدی شکل گرفته است بسیاری از جوانان جبهه حق با پرچم اسلام ناب محمدی به مقابله با آنها پرداختند و در راه دفاع از اسلام و زنده نگه داشتن این درخت تنومند محمدی، خون خود را تقدیم کردند.
,در این چند سال اخیر ایران اسلامی ما به عنوان یکی از پرچم داران دفاع از اسلام و حریم اهل بیت(ع) جهادگونه فرزندانش را در بیرون از مرزها می بیند، جهادگرانی که همواره ندای هیهات من الذله را از جان فریاد کشیده اند.
,, ,
استان بوشهر نیز یکی از استان هایی است که تاکنون چند شهید را در دفاع از حرم اهل بیت(ع) تقدیم کرده است. شهید محمد احمدی جوان از روستای باشی از توابع بخش دلوار تنگستان، شهید «محمدحسین سراجی» اصالتاً اهل استان بوشهر و شهرستان گناوه که پیکر مطهرش در قم به خاک سپرده شد و حالا شهید «عید محمد رضایی» از اتباع افاغنه و ساکن شهرستان گناوه، سه شهیدی هستند که نام این استان را در این راه سرافراز کرده اند.
,پیکر مطهر «عید محمد رضایی» این شهید والامقام هفته پیش با استقبال مردم و مسوولان وارد استان بوشهر شد و سپس به گناوه محل زندگی آن شهید انتقال یافت تا بعد از ظهر آن روز و با حضور گسترده و پرشور مردم و مسوولان از بسیج مرکزی تا گلزار شهدای بندر گناوه بدرقه و پس از اقامه نماز بر پیکر مطهرش در جوار شهدای آرمیده در گلزار شهدای شهرستان به خاک سپرده شود.
,, ,
به بهانه ی گذشت چند روز از شهادت این شهید، پایگاه خبری تحلیلی «گام نیوز» در گفتگویی با برادر شهید «عید محمد رضایی» به برخی ناگفته ها از ابعاد زندگی این شهید پیش از اعزام به سوریه و نبرد با تروریست های تکفیری پرداخته است.
,از چه زمانی تب و تاب رفتن داشت؟
,از پارسال به مادرم مرتب می گفت می خوام به سوریه بروم. سال گذشته برای کار به کاشان رفت و تقریباً 20 روز آنجا کار کرد. بعد از 20 روز زنگ زد به مادرم که من کارهای اعزامم را به سوریه انجام دادم و می خواهم به سوریه بروم. او با تعدادی از همشهریانم که در شیراز بودند از این شهر به سوریه رفت و حتی پیش از رفتن به خانه هم نیامد. البته پارسال هم یک بار به سوریه رفته بود و برگشت اما دوباره تصمیم به رفتن گرفت.
,از کجا خبر شهادتش را متوجه شدید؟
,بار آخری که رفت حدود 15 روز شد که تماسش با ما قطع شد. بعد از مدتی یکی از دوستان همرزمانش در سوریه به پسر خواهرم پیام داد که عید محمد شهید شده و از این طریق خبر شهادتش به خانواده اطلاع داده شد. البته برای اطمینان پیگیری هایی در مشهد داشتیم اما به ما اعلام می کردند نام چنین شهیدی پیش ما ثبت نشده. روز بعد مجددا پیگیری کردیم تا اینکه خبر شهادتش را رسماً به ما اعلام کردند.
,چند سالش بود؟
,18 سالش بود و به دلیل سن کمی که داشت به او اجازه نمی دادند که برای رفتن به جبهه نبرد در سوریه ثبت نام کند اما به دلیل اشتیاقی که برای رفتن و دفاع از حرم اهل بیت(ع) داشت سن خود را 25 سال اعلام کرد تا اجازه اعزام را بگیرد.
,, ,
اطلاع دارید در کدام منطقه سوریه به شهادت رسید؟
,خیر هیچ اطلاع نداریم.
,فکر می کردید روزی برادرتان شهید شود؟
,اصلا تصورش را هم نمی کردیم و بعد از شنیدن خبر شهادتش هم نمی توانستیم باور کنیم. بعد یک هفته که با سپاه و بسیج ارتباط گرفتیم مطمئن شدیم.
,آیا وصیت نامه ای هم از خود بجای گذاشته بود؟
,خیر هیچ وصیتی پیش ما نگذاشته بود فقط احتمال می دهیم که وصیت نامه خود را در سوریه نوشته و به همرزمانش تحویل داده باشد. قرار است یکی از همرزمانش که از سوریه برگشته مجدداً به سوریه بازگردد و به دنبال وصیت نامه برادرم باشد چرا که معمولا رزمندگان وصیت نامه ای را می نویسند.
,در مدتی که در سوریه بود آیا با هم در ارتباط بودید؟
,فقط با مادرم صحبت می کرد و می گفت که در سوریه نگهبان یکی از مدارس است. در آخرین تماسش هم به مادرم گفت که می خواهم به مناطق عملیات جنگی بروم و آنجا تلفن آنتن نمی دهد که تماس بگیرم و هر موقع که برگشتم زنگ می زنم. بعد این تماس حدود 15 روز ارتباطش با ما قطع شد تا اینکه فهمیدیم به شهادت رسیده است.
,سخن پایانی خود را بفرمایید
,امروزه دفاع از اسلام و حریم اهل بیت(ع) بر هر کسی واجب است. برادرم این راه را انتخاب کرد تا نگذارد عده ای تکفیری به نام اسلام غیر واقعی چهره اسلام حقیقی را در جهان زشت جلوه دهند.
,...........................
,گزارش و گفتگو: سید حسین موسوی
,,
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه