سرنوشت عبرت انگیز افرادی که دارایی خود را فدای مجاهدین خلق کردند / اشرف السادات خواننده زنی که تا پایان عمر در زندان سازمان بود + تصاویر

زمانی که مرضیه در سال ۱۹۹۵ در سالن رویال البرت به اجرا برای سازمان منافقین پرداخت ، تنها پسر وی از جلو سالن بلند شد و خطاب به مادرش گفت : مادر جان بخوان ، اما برای ملت ایران بخوان …گفتن این جمله همانا و حمله مزدوران سازمان به تنها فرزند مرضیه و کشان کشان خارج کردن وی از سالن همانا…این آخرین دیدار مرضیه با پسرش و اولین هشدار ها به وی در خصوص عضویت در سازمان بود که با تعجب وی همراه شد.

[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از "ره به ری" : قصد داریم در چند گزارش به سرنوشت افرادی بپردازیم که عضویت در سازمان منافقین زندگی انها را نابود کرد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, ره به ری,

سازمان مجاهدین خلق از جمله مخوف ترین گروهک های تروریستی دنیاست که به گفته اعضا جدا شده از ان ، اگر خلع سلاح نمی شد قطعا جنایاتی را وحشتناک تر از آنچه که داعش انجام می دهد رقم می زد .

نکته جالب و تکان دهنده انجاست که مجاهدین خلق به هیچ یک از نیروهای خود رحم نکرده و اجازه خروج به هیچ عضو از سازمان را نیز نداده است.

تقریبا تمام کسانی که قصد فرار از این سازمان را داشته اند یا به شکل مشکوکی درون پادگان های این سازمان در عراق کشته شده اند ، یا توسط مسئولان سازمان بازداشت و شکنجه شده اند.

از جمله معروف ترین افرادی که تمام دارایی خود را وقف سازمان کردند می توان به مرضیه خواننده طاغوتی اشاره کرد . (پیش از این پیرامون حمایت سایت وابسته به مهدی کروبی از این خواننده که به اجرا زنده بر روی تانک های منافقین پرداحته بود اشاره کردیم.)

مرضیه از جمله افرادی بود که به دلیل وابستگی به طاغوت و فرو رفتن در فساد و فحشایی که امدن انقلاب اسلامی بساط ان را بر هم زد ، به دشمنی کور کورانه با نظام ایران می پرداخت.

وی بدون انکه اطلاع دقیقی از چیسیتی مجاهدین خلق داشته باشد ، فقط به دلیل تعاریفی که از اعضا سازمان در خصوص این گروهک شنیده بود عضویت در سازمان را پذیرفت.

اشرف سادات مرتضایی که با نام مرضیه به فعالیت می پرداخت در تاریخ ۱۳۷۳ از ایران خارج شده و ضمن رفتن فرانسه به دلیل تعاریف اعضا از سازمان عضو سازمان شد.

نکته جالب در خصوص این خواننده بد اقبال این بود که از سوی سازمان از وی خواسته شد که طرفدار افتخاری سازمان شود ، اما با اسرار وی به عضویت دائمی وی در سازمان رسمیت داده شد.

زمانی که مرضیه در سال ۱۹۹۵ در سالن رویال البرت به اجرا برای سازمان منافقین پرداخت، تنها پسر وی از جلو سالن بلند شد و خطاب به مادرش گفت: مادر جان بخوان، اما برای ملت ایران بخوان …

گفتن این جمله همانا و حمله مزدوران سازمان به تنها فرزند مرضیه و کشان کشان خارج کردن وی از سالن همانا…

این آخرین دیدار مرضیه با پسرش و اولین هشدار ها به وی در خصوص عضویت در سازمان بود که با تعجب وی همراه شد.

این تازه آغاز ماجرا بود و سازمان منافقین به سرعت ترتیب انتقال مرضیه به پادگان بی بازگشت اشرف را فراهم کرد.

وی تا به سال ۱۳۸۰ در پادگان اشرف بود و پس از حمله امریکا به عراق پس از دو ماه سرگردانی در اردن از سوی سازمان به فرانسه منتقل شد و درخواست کتبی داد تا با جدایی وی از مجاهدین خلق موافقت شود.

موافقتی که با چند شرط انجام شد. مرضیه از سازمان خواسته بود که تمام اسناد و مدارک مربوط به عضویت وی در سازمان از تمامی سایت های مربوط به سازمان حذف شود، اقداماتی که تا حدودی با همکاری سازمان همراه بود.

آخرین کنسرت مرضیه در سال ۲۰۰۴ انجام شد و سازمان مجاهدین خلق از مرضیه خواسته بود که تا با حضور مسعود رجوی در این کنسرت موافقت شود.

درخواستی که از سوی مرضیه رد شد.