اخبار داغ

آرزوی مادر شهید مفقود الاثر در روز مادر:

خبری از حسینم بدهید/ سوی چشمهایم در فراغ چراغ خانه ام بی فروغ شد

خبری  از حسینم بدهید/ سوی چشمهایم در فراغ چراغ خانه ام بی فروغ شد
روایت "مادران چشم به راه"، روایت مادرانی است که سال‌‌هاست چشم به در دوخته‌‌اند تا نشانی از جگرگوشه‌هایشان از راه برسد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از  دادمردان، روایت "مادران چشم به راه"، روایت مادرانی است که سال‌‌هاست چشم به در دوخته‌‌اند تا نشانی از جگرگوشه‌هایشان از راه برسد. کسانی که تمام آروزها و آرامش خود را به همراه فرزندان رشیدشان رهسپار میدان نبرد کردند و حالا برای درد و دل کردن و اشک ریختن مزاری برای فرزندشان ندارند. روایت این مادران، روایت مقاومت همان زنانی است که به تعبیر امام(ره)، مردان حماسه و پایداری این نظام مقدس از دامن آنان به معراج رفتند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, دادمردان،,

مادران شهدای گمنامی که ابتدا "مفقود الاثر" شدند، بعد "مفقود الجسد"و حالا از آن‌ها با عنوان "جاوید الاثر" یاد می‌کنیم. نام این مادران مقاومت، جاوید‌تر از نام فرزندانشان در تاریخ حماسه‌های هشت سال دفاع مقدس ثبت خواهد شد براستی ستودنی هستند مادرانی که با صبر و بردباری غم فراق فرزند را بر دوش می کشند.

,

به مناسبت ولایت حضرت زهرا(س) راهی خانه  ای شدیم که 37 سال است مادر این خانه چشم به راه  آمده فرزندی است که تمام امیدش در دنیا بوده 37 سال است که" روزهای مادر" فرزند دلیرش به دست بوسی مادر نیامده با اینکه خانه ای بسیار ساده و کوچک دارد اما در سینه دلی به وسعت دریا دارد از چشمان کم فروغش پیداست که تمام این سی و اندی سال را در فراغ شاهزاده خانه اش اشک ماتم ریخته است.

,

غلامحسین یاسا همان نوجوان 19 ساله ای که برای ادای دِین خود راهی میدان مبارزه با دشمن شد و در 16 بهمن ماه سال 58 به درجه رفیع شهادت نائل گردید اما 37 سال است که مادرش در انتظار ناشانه ای از پیکر فرزندش است. و امروز به مناسبت روز مادر به سراغش آمده ایم تا  کمی برایمان حرف بزند حرف‌هایی که شاید فقط چند جمله‌اش کافی باشد تا شاید ذره‌ای بفهمیم، در دل داغ دیده‌اش چه می‌گذرد.

,

نام این مادر بزرگوار بی بی است و 58 سال سن دارد و در گفت و گو با خبرنگار ما در ر ابطه با فرزند شهیدش می گوید: غلامحسین چراغ خانه ام بود.

,

17 سال بیشتر نداشت که نان آور خانه شد و برای هب دست اوردن روزی حلال برای من و خواهر و برادرهایش  از صبح تا شب کارگری میکرد.

,

اما حالا37 سال است که بارفتنش چراغ از خانه ام رفته حتی مزاری ندارد که بتوانم به دیدارش بروم و عقده های دلم را در کنار مزار پسرم باز کنم .

,

اشکهایش را پاک می کند و ادامه می دهد: هربار که خبر از تفحص شهدا به گوشمان می رسد با ذوق و شوق فراوان به استقبالشان می رویم شاید در این میان خبری از یوسف گمگشده ما هم باشد اما 37 سال است که به انتظار نشسته ایم.

,

 وی در رابطه با هدیه فرزندش در روز مادر می گوید: بهترین هدیه برای من دین و ایمان و مهربانیش بود.

,

وی در ادامه با اشاره به سالهای فراغ از فرزندش گفت:  سالهاست چشم به در دارم شاید خبری از حسینم برسد.

,

این مادر بزرگوار در پاسخ به سوال خبرنگار ما در رابطه با اینکه در این روز بزرگ چه هدیه ای از خدا می خواهی گفت: ای کاش در این روز خبری از غلامحسینم به من بدهند و یا نشانی از او برایم بیاورند.

,

انتهای پیام/

,

 

,

 

,

 

,

 

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه