اخبار داغ

تک‌نگاری از چهره‌های سال ورزش ایران؛

رقص پایانی حامد زیر سبد؛ ممنون کاپیتان حدادی!

رقص پایانی حامد زیر سبد؛ ممنون کاپیتان حدادی!
چهره‌های ورزش ایران در سال ۱۴۰۲ هر کدام لب‌ریز از روایت‌های ناگفته‌اند؛ روایت‌هایی که هر کدام از آن‌ها خواندنی است.

به گزارش خبرنگار ورزشی شبکه اطلاع‌رسانی دانا؛ بعضی اسم‌ها هستند که آن‌ها را نباید در زمره اسامی عادی قرار داد، چرا که انگار یک موهبت الهی را دریافت کرده‌اند و با تمرین، تلاش و ممارست آن را به اعتلا و ارتقا رسانده‌اند. کریستیانو رونالدو، لیونل مسی، لبرون جیمز، کوبی برایانت و ...؛ حتماً از این دست افراد هستند که حساب‌شان با بقیه جداست. در ورزش ایران هم البته از این قِسم اسامی کم نداریم؛ علی دایی، میرسعید معروف، حسن یزدانی، غلام‌رضا تختی، تقی عسکری و قطعاً حامد حدادی. غول ۲.۱۸ سانتی‌متری بسکتبال ایران که به واقع از مهم‌ترین و موثرترین بازیکنان برای شناساندن بسکتبال ایران به جهان، بالاخص به مهد بسکتبال دنیا یعنی آمریکا بوده و هست؛ در سالی که گذشت از چهره‌های ۱۴۰۲ لقب گرفت.

حدادی عادت کرده هر موقع که باشد، بیش‌ترین تأثیر را در زمین بسکتبال بگذارد و انگار این انتظار از حامد، همیشه هست که او باید در ریباند، امتیاز، تریپل‌دبل و هر اتفاق دیگری بیش‌ترین نقش را بازی کند. خود حامد هم در طول سالیان بازی‌گری‌اش، این نقش را پذیرفته و در غیاب صمد نیک‌خواه بهرامی به عنوان کاپیتان و باسابقه‌ترین عضو تیم ملی، تأثیر انکارناپذیری در تمامی موفقیت‌های تیم ملی داشت.

آخرین بازمانده‌ها از یک نسل طلایی همیشه اسطوره‌ای و افسانه‌ای بوده‌اند. از نسل طلایی در اذهان مردم ورزش‌دوست ایران، قهرمانی‌ها و درخشش‌ها و طنین سرودها و بالارفتن پرچم‌ها برجای می‌ماند و برای بسکتبال ایران هم بلاشک همین بوده. هر نسل طلایی، یک سردار و یک پرچم‌دار دارد و چه کسی برای طلایه‌داری از بسکتبال ایران بهتر از حامد حدادی؟! جوان برومند آبادانی که پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد و بالاخره بر بام آرزوهای یک ایرانی عاشقِ بسکتبال ایستاد؛ بازی در NBA ایالات متحده آمریکا.

حامد حدادی در بسکتبال به هر آن چه می‌خواست و البته در توان داشت، رسید. المپیک را دید، جام جهانی را بازی کرد و در آسیا به قهرمانی هم دست یافت تا با کوله‌باری از افتخار و سرشار از درخشش، تصمیم به خداحافظی از تیم ملی بسکتبال بگیرد و چهره سال دنیای توپ و تور و سبد و حلقه شناخته شود. حدادی ۱۱ شهریورماه را برای وداع با پیراهن تیم ملی در جریان رقابت‌های جام جهانی انتخاب کرد تا این تاریخ، برای همیشه ماندگار بماند.

خداحافظی حامد حدادی از تیم ملی بسکتبال در حالی اتفاق افتاد که او قصد جلای دیار اژدها را داشت و می‌خواست سال‌های آخر عمر حرفه‌ای‌اش را در وطن بازی کند. شاید کسی نداند که اسطوره بسکتبال ایران، با مصدومیتی غیرقابل درمان و شرایطی به غایت سخت، سال‌های آخر ملی‌پوش بودنش را بازی کرد و پیش رفت تا موتور محرک و پیش‌ران بسکتبال ایران باشد؛ الگویی برای همه جوان‌های تازه‌وارد به تیم ملی بسکتبال.

حدادی خواست و توانست تا زنده‌ترین و در دسترس‌ترین بت باشد برای همه کسانی که به تازگی پیراهن تیم ملی را پوشیده‌اند. او مثل یک بازمانده از یک دیار دیگر، ماند تا روایت کند قصه‌های شیرین افتخارسازی را برای نسل جوان که باید میراث‌دار همان عرصه باشد. حامد حدادی از تمام ظرفیت‌ها و توانش بهره جست تا بالاخره نام ایران و ایرانی را در مهد بسکتبال جهان بر زبان‌ها بیاندازد و پلی باز کند به سوی آینده؛ روبه‌روی چشم جوان‌ترها.

از این قبیل ستاره‌ها هر چند سال یک‌بار می‌توان در آسمان پیدا کرد. مانند یک ستاره دنباله‌دار که می‌آید، چشم‌ها را به خود خیره می‌کند، می‌درخشد، عاشق می‌کند و بعد که وقتش رسید، خواهد رفت. حامد حدادی هم وقت رفتن را خوب می‌دانست و برخلاف همیشه که تکنیک‌های فردی‌اش موثر بود، این بار با رفتن از تیم ملی یک جا برای یک جوان دیگر باز کرد که در حسرت تیم ملی نسوزد. شاید حامد توان این را داشت که بیش‌تر از این‌ها برای تیم ملی بازی کند و بدرخشد اما تصمیمی گرفت که اتخاذ آن برای همه ساده نیست.

غول دوست‌داشتنی خوزستانی در آخر تابستان تیم ملی را ترک گفت و سال ۱۴۰۲ را با خداحافظی‌اش عجین ساخت. برای همه وقت‌هایی که اسمت را بی‌اختیار صدا زدیم، برای همه اشک‌های شوق و لبخندها، برای همه نگرانی‌هایی که حین مصدومیت‌هایت داشتیم، برای غریوهای میهن‌پرستانه‌ات، برای تک تک لحظات نابی که زیر سبد برای ما ساختی؛ ممنون اسطوره، مرسی کاپیتان!

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه