اخبار داغ

23 تیر 58، جنایت هولناکی که گروهک های ضدانقلاب را رسوا کرد

23 تیر 58، جنایت هولناکی که گروهک های ضدانقلاب را رسوا کرد
واقعه 23 تیرماه سال 58 برای گروهک های سیاسی در آن روز یک رسوایی تمام عیار به حساب می آید، چرا که نه تنها مردم مریوان بلکه همه مردم کردستان از این جنایت هولناک متأثر شدند و به طرق مختلف به آن اعتراض کردند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا، مریوان همواره مهد عالمان و زاهدان بوده است؛ مدارس علوم دینی آن از نام و آوازه ای خاص برخودار است و عالمانش در همیشه تاریخ چون ستارگان تابناکی بر آسمان دیانت نورافشانی کرده اند و مردم منطقه مریوان انس و الفتی ویژه با مسجد و دین داری دارند و توجه ویژه به پاسداری از آیین محمدی(ص) جزئی از فطرت و ذات مردم این دیار است.

در فضای ایجاد شده پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گروهک های مختلفی چون قارچ روییدند و اظهار وجود کردند که زیر بنای تفکرات همه آنان کمونیست بود. تعدادی از این افراد به دلیل موقعیت های ویژه اجتماعی توانستند در نشر تفکرات الحادی و اغوای جوانان این دیار به موفقیت هایی برسند و با جذب عده ای از جوانان احساسی در قالب تشکلی به ظاهر مردمی، صورت وجود بگیرند.

اکثر گروهک های سیاسی در سالهای قبل از انقلاب در لاک خاموشی فرو رفته بودند و علیه حکومت ستم شاهی هیچ گونه تحرکی نداشتند و اگر به کارنامه آنان قبل از انقلاب نگاهی بیفکنیم خواهیم دید که در عملکرد آنها هیچ پیشینه ای مبنی بر مخالفت و مبارزه با حکومت پهلوی وجود ندارد و تمام آنها پس از انقلابِ مردمِ ایران پا به عرصه ظهور و بروز گذاشتند و با شعارهای فریبنده وارد میدان شدند.

شکل گیری سریع گروهک های ضدانقلاب در اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، حاکی از این امر است که دست های مرموزی در خارج از  مرزهای ایران اسلامی این عروسک های خیمه شب بازی را به حرکت درآورد و برای رسیدن به مطامع خود آن ها را به میدان فرستاد؛ چرا که خلع سلاح پایگاه ها منطقه از نکاتی است که باید پیرامون آن خوب اندیشید. گروهی که با نظام عناد نداشته باشد و از پیش فاقد استراتژی جنگ مسلحانه باشد، به طور قطع دست به چنین کاری نخواهد زد و اولین موضع سیاسی خود را با تسلیح عناصر و افرادش به نمایش نمی گذارد. البته گروهک های دیگر نیز هر یک به فراخور حال و گستره جغرافیایی منطقه از ارتکاب به چنین اعمالی غفلت نکردند و هر چه توانستند از بیت المال به غارت بردند و در همان روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی نقطه آشوب و بلوا و عدم پایبندی به قانون و اطاعت ناپذیری خود را به منصه ظهور رساندند.

در چنین شرایطی با به میدان آمدن جوانان مذهبی عملاً صف متدینین از ملحدین جدا شد و رویارویی آنان بیشتر در قالب جنگ عقیدتی بود و جوانان مذهبی بیشترین تلاششان را صرف روشنگری و آگاه سازی مردم می کردند. اما گروهک های ملحد زمانی که به بن بست رسیدند و احساس کردند با عقاید دینی و مستحکم این گروه نمی توانند به مبارزه بپردازند و آنان به خاطر حسن شهرتی که در بین مردم دارند از محبوبیت ویژه ای برخوردار هستند به همین دلیل کمر به حذف و نابودی آنها بستند.

اما شیوه مبارزه با نیروهای هوادار انقلاب اسلامی بر مبنای یک استراتژی خاص استوار بود، چرا که در رأس سپاه تازه تأسیس مریوان شهید عبدالله طرطوسی (عبه حبیب) قرار داشت. شهادت، شجاعت، ایمان و اخلاص این انسان آزاده بر همگان آشکار بود. شهید طرطوسی به شدت مورد حمایت مردم مؤمن و متدین شهر مریوان قرار داشت؛ بنابراین توطئه ای از پیش طراحی شد تا در زیر چتر آن گروهک های ضدانقلاب بتوانند به هدف اصلی خود برسند.

بعضاً درگیری هایی بین برادران پاسدار و عناصر ضدانقلاب پیش می آمد، اما از آنجا که عبه حبیب انسانی بسیار شجاع، قوی و با ایمان بود و گروهک ها به شدت از ایشان ترس داشتند، هیچ وقت جرأت نمی کردند مستقیم با افراد سپاه درگیر شوند. لذا با یک برنامه ریزی حساب شده و یک فراخوان گسترده آوردن نیرو از نقاط مختلف به مریوان بخش اول سناریوی از پیش طراحی شده به منظور حمله به مقر پاسداران انقلاب اسلامی محسوب می شد.

آنچه که در این توطئه برای گروهک های ضد انقلاب از اهمیت بالایی برخوردار بود تعیین نقش مردم بود؛ اینکه از چه طریقی و به چه شیوه ای می توان مردم را به صحنه آورد تا گناه قتل پاسداران و حمله به مقر سپاه را به گردن آنها انداخت. نیروهای ضد انقلاب برای رسیدن به این هدف با تبلیغات سوء، حیله و نیرنگ زمینه حضور مردم را فراهم کردند. گروهک های مستقر در مریوان چند روز قبل از واقعه، یک فراخوان عمومی دادند و از مردم دعوت کردند که در روز 23 تیرماه در راهپیمایی که به منظور اعتراض به تصمیم دولت مبنی بر عودت زمین های کشاورزی به مالکان آنها ـ شایعه بازپس گیری زمین های کشاورزی مردم توسط مالکان قبلی آن ها توسط گروهک های ضد انقلاب طراحی شده بود ـ انجام می شود شرکت کنند.

بهانه دیگر عناصر گروهکی، پاکسازی صدا و سیمای مرکز مریوان بود؛ یکی از فرماندهان ضدانقلاب در سخنرانی خود برای مردم مریوان اعلام می کند: هنوز صدا و سیمای مریوان پاکسازی نشده است و عده ای از نیروهای رژیم پهلوی در آنجا مستقر هستند، لذا از شما درخواست می کنیم همگی به طرف صدا و سیما حرکت کیند و علیه این نیروها شعار بدهید تا آنها را خلع سلاح کنیم.

بعد از خلع سلاح نیروهای مستقر در صدا و سیمای مریوان، نیروهای ضدانقلاب مقابل سپاه مریوان تجمع می کنند و به مردم می گویند: پاسداران مریوان نمی خواهند با نیروهای انقلابی همکاری کنند و قصد آشوب و بلوا در شهر را دارند. لذا باید به آنها حمله کنیم و این در حالی بود که آنها قبلاً مقر سپاه را به محاصره کامل خود درآورده بودند و نیروهای خود را در نقاط حساس و مشرف به مقر سپاه مستقر کرده بودند.

به گواهی تاریخ و اذعان ناظران واقعه، تعداد پاسداران مریوان 25 نفر بوده که هیچ گونه تجهیزات مدرنی نیز در اختیار نداشته اند، وانگهی تعداد نیروهای ضدانقلاب بالغ بر چهارصد نفر بوده و این امر بیانگر هراس ضدانقلاب از نیروهای انقلابی مستقر در سپاه مریوان بوده است.

نیروهای مسلح ضدانقلاب خوشه های گندم ـ نمادی برای صلح و دوستی ـ را در لوله های تفنگ خود قرار داده و در کنار جمعیت حرکت می کنند. نیروهای ضدانقلاب ابتدا شعارهایی را در حمایت از کشاورزان سر می دهند، اما به یک باره شعارها تغییر می کند و به شعارهایی علیه نظام نوپای ایران اسلامی تبدیل می شود و از طرف دیگر مسیر حرکت مردم نیز به سمت ساختمانی که نیروهای سپاه در آن مستقر بودند تغییر داده می شود.

مردم وقتی به نزدیکی ساختمان سپاه می رسند، متوجه می شوند که این ساختمان از قبل توسط نیروهای ضد انقلاب به محاصره درآمده است. نیروهای ضد انقلاب از پاسداران می خواهند که خود را تسلیم کنند. شهید عبدالله طرطوسی روی پشت بام ساختمان سپاه می رود و اعلام می دارد« ما پاسداران انقلاب اسلامی هستیم و به هیچ عنوان تسلیم مزدوران اجنبی نخواهیم شد».

مردم وقتی با این صحنه روبه رو می شوند و متوجه می شوند توسط نیروهای ضد انقلاب فریب خورده اند، نسبت به حرکت توطئه آمیز گروهک های ضدانقلاب معترض می شوند و خیلی سریع صحنه را ترک می کنند. نیروهای ضد انقلاب وقتی با اعتراض مردم به این توطئه مواجه می شوند، تیر خلاص را می زنند و با تیراندازی به سمت ساختمان کمیته انقلاب مریوان، درگیری مسلحانه را آغاز می کنند.

حادثه 23 تیرماه سال 58 به روایت شهید مصطفی چمران

«در شهر مریوان 25 پاسدار محلی زندگی می کردند که اهل مریوان بودند و در مریوان خانه داشتند. پاک و بیگناه بودند، جرمی اگر داشتند این بود که به انقلاب اسلامی ایران معتقد بودند و نمی خواستند از گروهک های چپ متابعت کنند. در 23 تیرماه 58 ، صدها تن از افراد مسلح گروهک ها وارد مریوان شدند و پاسداران را محاصره کردند. نیمی از آنها را کشتند و بقیه را مجروح و متواری کردند. یکی از پاسداران مجروح را با موزائیک سر بریدند و جسد او را روی سنگفرشها و اطاقها کشاندند که نواری پهن از خون همه جا را گلگون کرده بود. در این صحنه جنایت، نه ارتشی وجود داشت، نه ژاندارمری و نه شهربانی. ولی احزاب چپ نتوانستند حتی وجود 25 پاسدار بومی را که مخالف آنها بودند تحمّل کنند و آنها را وحشیانه قتل عام نمودند.

سپاه پاسداران صد پاسدار از کرمانشاه به مریوان فرستاد، ولی وقتی رسیدند که دیر شده بود و کار از کار گذشته بود، آنها هم ناچار شدند در پادگان ارتش، در چهار کیلومتری شهر مستقر شوند. گروهکها برای اعتراض به ورود پاسداران به پادگان مریوان، مردم را به اردوگاهی در هشت کیلومتری شهر مریوان برده بودند و زیر چادرها با جار و جنجال گرد خود کرده بودند، تعدادی زیادی از طرفداران آنها از سنندج به سوی مریوان حرکت کرده بودند و می خواستند که زنها و بچه ها را در صف مقدّم قرار دهند و به پادگان ارتش در مریوان حمله کنند. پادگان مریوان را محاصره کرده بودند پادگان هم وضع مناسبی نداشت. اوضاع پادگان هم متشنّج و بحرانی بود.

دولت به من مأموریتّ داد تا به مریوان بروم، شاید مسأله را با صلح و صفا خاتمه دهم. من نیز همراه سرتیپ فلاحی فرمانده نیروی زمینی با یک هلی کوپتر وارد پادگان شدیم، در حالی که شهر در تصرّف گروهک ها بود و محاصره دشمن هر لحظه تنگتر میشد، ده روز در مریوان ماندیم و با تلاش های شبانه روزی و جلسات متعدّد طولانی، نهایتاً موفق شدیم که قضیه مریوان را با صلح و صفا حل کنیم.

بزرگان شهر نظر ما را پذیرفتند، ولی گروهک ها توطئه می کردند که خونریزی راه بیاندازند و دامنه آشوب و اغتشاش بالا بگیرد و فراگیر شود. برنامه ما این بود که امنیّت به منطقه بازگردد و حاکمیّت دولت استقرار یابد و گروهک های مسلحّ و نیروهای خارجی از شهر خارج شوند و افراد مسلحّ مزاحم دیگران نشوند. و کسی به نام حزب جمعیّت و مانند آن امنیّت شهر را بر هم نزند. آنها هم که کشته داده اند حق انتقام گیری نداشته باشند، و فقط دادستان انقلاب یا دادگستری حق رسیدگی به اتهامات مجرمین را داشته باشد، مردم هم نمی خواستند که جنگ در شهر آنها، باعث تخریب و قتل شود، لذا از گروهکهای مسلحّ خواستند که شهر را ترک کنند و به حاکمیت دولت گردن بگذارند. مردم گروه گروه از اردوگاه خارج شدند و به خانه های خود بازگشتند و با سرور و شادمانی به کار و زندگی خود پرداختند، البته عده ای هم با این صلح و آرامش موافق نبودند، از این رو در همان روز، حدود 35 نفر از چریکهای فدایی خلق و احتمالا همراه با احزاب دیگر در پشت ساختمان دژبان مریوان -که تلفنخانه هم بود- تحصن کردند و با این توافق مخالفت نمودند. (کتاب "کردستان" اثر شهید چمران)

در این جنایت هولناک شهیدان عبدالله طرطوسی، دارا کهنه پوشی، محمد صالح رشیدی، حسین حیدری، رشید ناهیدی(عبدالله بدخشانی)، اقبال خضری، محمد ناهیدی، سید محمد کهنه پوشی به دست عناصر گروهک کومله به شهادت رسیدند.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه