بهخاطر ورزش، درسم لطمه دید؛
نجفی: همسرم به درآمد من میخندید؛ نسل طلایی کاراته زنان سوخت!
عضو سابق تیم ملی کاراته زنان گفت: همسرم یک فوتبالیست است و به درآمدهای من از کاراته میخندید.
بهنوش نجفی، قهرمان کاراته زنان آسیا و عضو ادوار تیم ملی در گفتوگو با خبرنگار دانا پیرامون ورودش به این عرصه اظهار داشت: ورزش را از ۳ سالگی با ژیمناستیک آغاز کردم و از ۱۰ سالگی نیز وارد کاراته شدم تا ۱۳ سالگی که در انتخابی تیم ملی کاراته نوجوانان، اول شدم و از آن به بعد تا ۱۴ سال به شکل مستمر و مداوم در تیمهای ملی ردههای سنی تا بزرگسالان حضور داشتم. من ۴ طلای آسیا، ۲ برنز آسیا و مدالهای کاراته وان و دانشجویان جهان کسب کردهام.
وی درباره اوضاع روز کاراته ایران بیان داشت: وضعیت اصلاً خوب نیست. بچههای فعلی تیم ملی از جان مایه میگذارند و غیرت میکنند و من قبلاً همه را به کاراته یا ورزش حرفهای تشویق میکردم ولی الان حتی نمیگذارم برادرزادهام به کاراته بیاید. در کل حال و روز ورزش ایران خوب نیست و من که مامایی خواندهام، از این راه روزگار میگذرانم.
نجفی در ادامه گفت: همین کاراته باعث شد سال کنکور به درسم لطمه بخورد. این ورزش هیچ توجیه اقتصادی ندارد. من هر کجا رفتم برای استخدام ورزشکاران، گفتند برو با مدال بازیهای آسیایی بیا که آن هم ۴ سال یک بار و در شرایط خاص است. برای مدال قهرمانی آسیا که ما اوردهایم هیچ ارزشی قائل نیستند. نهایتاً میگویند برو تریبتبدنی کار کن؛ ان هم با حقوق ماهی ۵ میلیون تومان! دیگر انگیزهای برای ادامه فعالیت هست؟!
وی در رابطه با هزینههای این رشته رزمی عنوان داشت: آتوسا گلشادنژاد یا خود من که به لیگ جهانی رفتیم، هزینهاش را پدرمان داد. آتوسا هم پاریس رفت چون پدرش پشتش هست. آیا همه این شرایط خانوادگی را دارند که ۱۵۰ میلیون هزینه اعزام بدهند؟ فدراسیون کاراته هیچ حمایتی نکرده. ما وقتی با حضور ژاپن قهرمان آسیا شدیم، همه گفتند این نسل طلایی است اما نسل ما به واقع سوخت و همه یا ورزش را کنار گذاشتند و یا از ایران رفتهاند.
این مدالآور کاراته تأکید داشت: طلای آسیا گرفتم، بعد از یک سال به من ۱۰ سکه دادند که همان زمان هم ارزشی نداشت. یا این که سکه ۴ میلیونی را با ما ۱۶۰۰ حساب کردند. ما امسال سوپرلیگ کاراته هم نداشتیم و هیچ راه درآمدی برای بچهها نیست. همسرم فوتبالیست شاغل در دسته یک است و به درآمدهای ما میخندد!
نجفی در نهایت خاطرنشان ساخت: با این حقخوریها دیگر هیچ انگیزهای برای من و نسل ما نمانده. من امسال در دور اول انتخابی تیم ملی اول شدم ولی دور دوم را خودم نخواستم بروم. الان ملیپوش شدن آسان شده چون دیگر کسی مدعی نیست. ما اگر مصدوم شویم، کسی برایش مهم نیست ولی یک بازیکن فوتبال وقتی چشمش مصدوم شد، از رئیس فدراسیون تا سرمربی تیمهای دیگر از او عیادت کردند و هوایش را داشتند؛ آن هم بازیکن خارجی!
ارسال دیدگاه