به مناسبت روز بزرگداشت شیخ بهایی؛
شیخ بهایی؛ الگوی تمام عیار علم و دین
3 اردیبهشت ماه، در تقویم ایران اسلامی، در تکریم مقام فقیه، منجم، ریاضیدان و شاعر نامدار قرن دهم و یازدهم هجری، بهاأالدین عاملی، به عنوان روز گرامیداشت شیخ بهایی نامگذاری شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ 3 اردیبهشت ماه، در تقویم ایران اسلامی، در تکریم مقام فقیه، منجم، ریاضیدان و شاعر نامدار قرن دهم و یازدهم هجری، بهاأالدین عاملی، به عنوان روز گرامیداشت شیخ بهایی نامگذاری شده است.
فقیه و دانشمند پر آوازه ای که حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب، وی را یک آخوند به تمام معنای کامل دانسته و فرمودند: او در زمان خود، در ریاضی و در نجوم و در علوم متفرق، تبحر داشت. «شیخ بهایی» هم که یک آخوند به تمام معنای کامل است، همینطور بود. در زمان «شیخ بهایی»، رشتههای دینی در آن مسیر و جریان صنفىِ آخوندی افتاده بود. در گذشته، صنفىِ به این شکل که نبوده است؛ یک روحانی بوده که در همهی علوم عالم بوده؛ مثل «ابنسینا» که شاگرد فلسفه هم داشته، شاگرد طب هم داشته است؛ اما «شیخ بهایی» مربوط به آن دورانی است که روحانیت جنبهی صنفی پیدا کرده بود؛ یعنی یک آخوند حرفهیىِ منبر و محرابی، با آنگونه دانشهای کذایی. پس، آن روح دینی، با روح علمی اصلاً منافاتی ندارد؛ بلکه روح دینی، کمک و پشتیبان روح علمی است.
شیخ الاسلام، بهاالدین محمد بن عزالدین، معروف به شیخ بهایی، در سوم ذی الحجة سال ۹۵۳ هجری قمری در روستای جَبَع از ناحیه بَعلبَک لبنان دیده به جهان گشود.
پدر وی، عزّالدین حسین بن عبدالصمد حارثی است که اجدادش، با چندین واسطه به حارث هَمْدانی، از یاران باوفای حضرت علی (علیه السلام) میرسد.
شاه طهماسب اول و اعطای لقب شیخ الاسلامی به شیخ بهایی
در تاریخ آمده است: پدر شیخ بهایی، از شاگردان شهید ثانی بود که پس از شهادت شهید ثانی و عدم احساس امنیت و همچنین به دعوت شاه طهماسب صفویِ اول، از جبل عامل به ایران هجرت کرد. شاه طهماسب، پدر شیخ بهایی را به قزوین خواند و شیخالاسلامی این شهر را به او اعطا نمود. شیخ بهایی نیز به همراه پدر به ایران آمد. او از این زمان به بعد، به آموختن علوم گوناگون پرداخت و عاشقانه در پی فراگیری دین و دانش و هنر رفت. زندگی در خانه پدری دانشمند، هم نشینی با دانشمندان زمان، تلاش و کوشش و محبت و علاقه فراوان به خاندان پیامبر (صلیالله علیه و آله وسلم) زمینه را رشد روزافزون شیخ فراهم نمود.
تسلط بر سرودن شعر به 3 زبان
شیخ بهایی که در کودکی وارد ایران شده بود، از همان دوران، علاقه وافری به یادگیری زبان فارسی نشان داد و با شوق بسیار، با زبان و ادبیات فارسی به خوبی آشنا گردید تا جایی که در سرودن اشعار زیبای فارسی، به ویژه به سبک عراقی، از خود توانایی بسیار خوبی نشان داد و به سه زبان مهم زمان خود، یعنی عربی، فارسی و ترکی مسلط بود و به خوبی با آن گفتوگو میکرد و از وی آثار فارسی قابل توجهی بجا مانده است.
اشعار فارسی و عربی او، شامل مثنویات اخلاقی و عرفانی نان و حلوا، نان و پنیر و شیر و شکر، فرا راه مشتاقان اخلاق و عرفان است. همچنین هنر داستان نویسی شیخ بهایی در کتاب شیرین «پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش» جلوه کرده است. شیخ در این کتاب، نظریات اجتماعی اخلاقی مفیدی را به زبان گربه و موش بیان میکند. او موش را «نفس اماره» و هوسهای بی حد و مرز انسان میانگارد و گربه را در نقش «نیروی تخیل» و خیال پرداز به کار میگیرد.
شیخ بهایی نوزده کتاب و رساله در سطوح مختلف در خصوص موضوعات فقهی به رشته تحریر درآورده که در قالب رسالات، حواشی یا شرح بر متون فقهی دیگر ارائه شده است. «جامع خی»، یکی از کهنترین و جامعترین رسالههای فقهی فارسی است که به درخواست شاه عباس و برای فارسی زبانان نوشته شده است. وی در خصوص علم حدیث نیز معلومات قابل توجهی داشت و در نشر و آموزش حدیث و دفاع از افکار و اندیشههای ائمه اطهار (علیهم السلام) کوشا بود و در این زمینه کتابهایی همچون: حبلالمتین، شرح من لا یحضره الفقیه، اربعین، حدائق الصالحین، ترجمه رساله امامیه و شرح اربعین که از کتابهای ارزشمند شیعیان به شمار میروند را تألیف نمود.
شیخ بهایی و علوم غریبه
شیخ بهایی از کودکی، دانش ریاضی را آموخت و خود به تألیف کتابهایی در این زمینه پرداخت. او «خلاصة الحساب» را نوشت که حدود سه قرن در حوزههای علوم دینی، تدریس میشده است.
از دیگر کتابهای او در علم ریاضی، بحرالحساب، جبر و مقابله، حاشیه بر خلاصة الحساب و رساله حساب فارسی است که مطالب مهمی در خصوص دانش حساب و ریاضی در آنها ذکر شده است. فعالیتهای وی در زمینه ریاضی، او را در ایران و حتی جوامع اروپایی مطرح کرده است و اقدامات و کارهایی که معمولاً به شیخ نسبت داده میشود، او را در شمار ریاضیدانان نامی قرن یازدهم و از ریاضی دان قابل ذکر در جوامع اسلامی مطرح نموده است.
شیخ بهایی علاوه بر دانشهای مرسوم زمان خود، در کسب علوم غریبه هم کوشا بود و در مدت زمان کوتاهی، آوازه علمی شیخ بهایی در محافل و مجالس علمی و ادبی آن زمان مطرح و شهره آفاق گردید و تلاشها و اخلاصها، از او عالمی بزرگ و فقیهی فرزانه ساخت که به «شیخ بهاءالدین» معروف شد.
شیخ بهایی، دانش و هنر را در خدمت آرمانهای مکتبی و ایمان مذهبی قرار داده بود، توان و تلاش این فقیه فرزانه در استفاده از روشها و ابزارهای گوناگون برای نشر اندیشههای اسلامی، شایسته الگو گرفتن است. شیخ در هنرهای معماری، داستان نویسی، شعر، خوشنویسی و برخی شاخههای دیگر هنری مهارت داشت.
شیخ در معماری نیز شهره آفاق بود
در هنر معماری، شیخ بهایی یادگارهای بسیاری به جا گذاشته است که نه تنها در تاریخ اصفهان و ایران، بلکه در تاریخ معماری جهان پرآوازه است. از آن جمله میتوان به تقسیم آب زاینده رود در مناطق مختلف اصفهان، شاخص تعیین اوقات شرعی در مسجد امام اصفهان، بنای منارجنبان که بر اساس اصول ریاضی و مهندسی شکل گرفته است، حمام معروف شیخ بهایی که با استفاده از یک شمع، مخزن آن همیشه و در حد مورد نیاز گرم بوده است، قنات زرین کمر و کاریز نجف آباد اصفهان اشاره کرد که آوازه هنر معماری شیخ را به همه جای جهان رسانده است.
وی با نگارش کتاب «صمدیه»، نزدیک به پنج قرن است نام خود را در قالب اصلیترین کتابهای دینی، در راستای آشنایی با علوم اسلامی، یعنی جامع المقدمات حفظ کرده است. این در حالی است که تاریخ او را به عنوان عالمی ادبیاتی و نحوی نمیشناسد.
شیخ از کودکی با این چشمه شیرین و گوارا آشنایی داشت. و علوم قرآنی و علم تفسیر را به خوبی آموخته بود. و با نگارش آثار گرانسنگی همچون؛ عروة الوثقی در تفسیر سوره حمد؛ عین الحیاة؛ شرح تفسیر بیضاوی؛ و حواشی تفسیر کشاف، نگاه خاصی به این مقوله داشت. وی اهل دعا بود و اشعارش نیز روح نیایشگر و خاشع او را در برابر پروردگار جهان نشان میدهد. شیخ معنای عمیق دعا را به خوبی احساس میکرد و سعی فراوان داشت تا مردم مسلمان نیز با معانی ادعیه آشنا شوند. شیخ بهایی برای آشنایی مردم با دعاها، سه کتاب ارزشمند به نامهای شرح دعاهای صباح، هلال و مفتاح الفلاح را به رشته تحریر درآورد.
سفرهای فراوان او به سرزمینهای گوناگون، سبب کسب تجربه و بهرهمندی از بزرگان علم و دین در سرزمینهای مختلف شد تا آنجا که یکی از نویسندگان درباره سفرهای فراوان شیخ مینویسد: «مدتها در عرب و شام و مصر و حجاز و بیتالمقدس سیر مینموده و در ایام سیاحت به صحبت بسیاری از علما، دانشمندان و بزرگان صوفیه و ارباب سلوک و تجرد گزینان خودآگاه رسیده و از صحبت فیض بخش ایشان بهره مند گردیده و جامع کمالات صوری و معنوی گشت».
با وجود کسب همه این علوم و جایگاه برتر علمی و فقهی و مناصب مختلف، این موارد هرگز بُتی نشد که شیخ را از خدمت به خلق و حرکت عرفانی و الهی باز دارد و همواره در مسیر تواضع و ساده زیستی و دوری از تجملات دنیوی تلاش نموده و تا آخر عمر در فکر خدمت به مردم و گره گشایی از مشکلات جامعه بود.
شاگردانی که هر یک عالم زمانه بودند
ملاصدرای شیرازی، ملأ محسن فیض کاشانی، فیاض لاهیجی، محقق سبزواری، سیدحسن کرکی، سید ماجد بحرانی و علامه محمدتقی مجلسی که هر یک از آنان به تنهایی منشأ آثار و فعالیتهای علمی بسیار و خدمات بزرگ به دنیای اسلام بوده و نقشی عظیم در هدایت جامعه بشری ایفا کردند، از شاگردان و ملازمان شیخ بوده اند.
شیخ بهایی، پس از عمری تلاش و مجاهدت علمی و تحصیل و تدریس علوم گوناگون و خدمت به خلق الله، سرانجام در دوازدهم شوال ۱۰۳۰ هجری قمری در اصفهان به دیار باقی شتافت و روح بلندش، پس از ۷۷ سال تلاش خستگی ناپذیر در راه کسب دانش و معرفت به آرامش رسید. پیکر پاکش در میان ازدحام زائد الوصف مردم اصفهان در میدان نقش جهان تشییع شد و شاگرد برجسته او، ملا محمدتقی مجلسی، بر وی نماز گذارد. سپس بر اساس وصیتش، پیکر مطهر او را به مشهد مقدس انتقال داده و در جوار مضجع شریف آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) به خاک سپردند و هم اکنون مزار این عالم بزرگ، در رواقی به نام شیخ بهایی، زیارتگاه زائران میباشد.
ارسال دیدگاه