دانا گزارش می دهد؛
روز بزرگداشت ملاصدرا؛ بازنگری در زندگی و آثار بزرگترین فیلسوف اسلامی
اول خرداد روز بزرگداشت ملاصدرا، فرصتی است برای کاوش در زندگی و آثار این عالم بزرگ که نه تنها برای دین و فلسفه اسلامی، بلکه برای فلسفه جهانی نیز ارزشمند است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اول خرداد؛ روز بزرگداشت ملاصدرا، صدرالمتألهين یکی از بزرگترین فیلسوفان اسلامی است روزی که فرصتی است برای بررسی زندگی، افکار و آثار این عالم بزرگ که نه تنها برای دین و فلسفه اسلامی، بلکه برای فلسفه جهانی نیز ارزشمند است.
ملاصدرا، به عنوان یکی از مهمترین فلاسفه و عارفان اسلامی شناخته میشود که تلاش بیوقفهای برای یافتن جوهر حقیقی دین و فلسفه داشت. او با ترکیب عرفان اسلامی و فلسفه یونانی، مکتبی را تأسیس کرد که به آن "حکمت متعالیه" یا "فلسفه الهی" نیز معروف است. او به طرز بیمانندی، مسائلی چون وجود خدا، توحید، قدرت خداوند، قضا و قدر، روح و جسم، نیکی و بدی، و مسائل دیگر را بررسی کرد و آنها را از منظر فلسفی و عرفانی تبیین کرد.
معرفی شخصیت ملاصدرا
صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی، که به ملاصدرا مشهور است، در نهم جمادی الاولی سال 980 هجری قمری در شیراز متولد شد. او در آینده به عنوان یکی از بزرگترین فلاسفه اسلامی شناخته شد و شکوه فلسفی صدر المتألهین را رقم زد.
پدرش، میرزا ابراهیم بن یحیی قوامی شیرازی، یکی از کارگزاران معتبر ولایت فارس و فردی سرشناس و امین در بازار بود. او با انتخاب معلمان و اساتید برجسته، در تربیت تنها فرزندش بسیار کوشید و هیچگونه کوتاهی در آموزش علوم متعارف زمان به او نکرد.
ملاصدرا در سن ۶ سالگی به همراه پدرش به قزوین، پایتخت آن دوران صفویان، رفت و دوران نوجوانی و جوانی خود را در آنجا گذراند. او در مدرسه «التفاتیه» قزوین حجرهای داشت که هنوز هم برای بازدید طلاب و گردشگران پابرجاست. پایههای شخصیت علمی و اخلاقی او در حوزههای علمیه قزوین شکل گرفت. در همانجا با شخصیتهای بزرگی چون شیخ بهایی و میرداماد آشنا شد و پس از انتقال پایتخت به اصفهان، به همراه استادانش به این شهر مهاجرت کرد.
شرایط اجتماعی ملاصدرا
صدرالمتألهین، حکیمی خانهبهدوش بود که به دلیل آزادگی روح و فکر، ناچار شد از پایتخت و پایتختنشینان فاصله بگیرد. او در مقدمهی کتاب "اسفار" دلایل بیزاری خود را از جاهلان فرزانهنمای زمانش و همچنین عزلت و تصوف خود در کهک، روستایی دورافتاده در سی کیلومتری شهر قم، بیان کرده است. پس از بازگشت به شیراز، شهرت ملاصدرا عالمگیر شد و طالبان حکمت از نقاط مختلف برای درک فیض حضورش به شیراز میشتافتند.
او در مقدمهی اسفار میگوید: «... به تدریج آنچه در خود اندوخته بودم، همچون آبشاری خروشان فرود آمد و چون دریایی پرموج، در منظر جویندگان و پویندگان قرار گرفت.» ملاصدرا پس از فراگیری علوم از استادانش، برای تدریس به قم رفت و سپس به فرمان شاه عباس دوم به شیراز بازگشت و در آنجا به تدریس پرداخت.
شخصیت فلسفی ملاصدرا
در زمان حیات ملاصدرا، یعنی اواخر قرن دهم و آغاز قرن یازدهم هجری، کلام و فلسفه از علوم رایج و محبوب آن دوران به شمار میرفت. دلیل عمده گسترش این علم نسبت به سایر علوم مانند فقه، ادبیات عرب، ریاضیات، نجوم، طب و همچنین هنرهای رایج آن زمان مانند خط، معماری و کتیبه، را میتوان در شرایط اجتماعی آن دوران که زاییده شرایط سیاسی حاکم بر کشور بود، جستجو نمود. عدم وابستگی و تمرکز حکومت وقت، امنیت و آزادی خاصی را به وجود آورده بود که منجر به شکوفایی استعدادها و گسترش هنر و علم شد.
شخصیت عرفانی ملاصدرا
اگرچه ملاصدرا از مکتب اشراق بهرههای بسیاری برد، اما هرگز تسلیم عقاید آنان نشد. او همچنین شاگرد مکتب مشاء بود، لیکن هرگز مقید به این روش نگردید. ملاصدرا بنیانگذار مکتب فلسفی حکمت متعالیه به عنوان سومین مکتب مهم فلسفی در جهان اسلام است، و این مکتب حاوی ژرفترین پاسخها به مسائل فلسفی میباشد.
ملاصدرا، علاوه بر سلوک در عرفان، به عنوان یکی از موفقترین فلاسفه مطرح است که با طی مراحل مختلف، گنجینهای با ارزش برای ساخت قلعهای از دانش کشف نمود که با نور جاودانی حقیقت میدرخشد.
ملاصدرا می نویسد:
«من وقتی دیدم زمانه با من سر دشمنی دارد و به پرورش اراذل و جهال مشغول است و روز به روز شعله های آتش جهالت و گمراهی برافروخته تر و بدحالی و نامردی فراگیرتر می شود ، ناچار روی از فرزندان دنیا برتافتم و دامن از معرکه بیرون کشیدم و از دنیای خمودی و جمود و ناسپاسی به گوشه ای پناه بردم و در انزوای گمنامی و شکسته حالی پنهان شدم. دل از آرزوها بریدم و همراه شکسته دلان بر ادای واجبات، کمر بستم و کوتاهی های گذشته را در برابر خدای بزرگ به تلافی برخاستم. نه درسی گفتم و نه کتابی تألیف نمودم ؛ زیرا اظهار نظر و تصرف در علوم و فنون و القای درس و رفع اشکالات و شبهات و .... نیازمند تصفیه روح و اندیشه ، تهذیب خیال از نابسامانی و اختلال، پایداری اوضاع و احوال و آسایش خاطر از کدورت و ملال است و با این همه رنج و ملالی که گوش می شنود و چشم می بیند چگونه چنین فراغتی ممکن است. ناچار ازهمراهی با مردم دل کندم و از انس با آنان مأیوس گشتم تا آنجا که دشمنی روزگار و فرزندان زمانه بر من سهل شد و نسبت به انکار و اقرارشان و عزت و اهانتشان بی اعتنا شدم. آن گاه روی فطرت به سوی سبب ساز حقیقی نموده، با تمام وجودم در بارگاه قدسش به تضرع و زاری برخاستم و مدتی طولانی بر این حال گذراندم، سرانجام در اثر طول مجاهدت و کثرت ریاضت، نور الهی در درون جانم تابیدن گرفت و دلم از شعله شهود مشتعل گشت. انوار ملکوتی بر آن افاضه شد و اسرار نهانی جبروت بر وی گشود و در پی آن به اسراری دست یافتم که در گذشته نمی دانستم و رمزهایی برایم کشف شد که به آن گونه از طریق برهان نیافته بودم و هر چه از اسرارالهی، حقایق ربوی، ودیعه های عرشی و رمز و راز صمدی را با کمک عقل و برهان می دانستم با شهود و عیان روشن تر یافتم. در اینجا بود که عقلم آرام گرفت و استراحت یافت و نسیم انوار حق، صبح و عصر و شب و روز بر آن وزید و آنچنان به حق نزدیک شد که همواره با او به مناجات نشست.»
او شاگردان بسیار داشت که از آن جمله ، ملامحسن فیض کاشانی و ملا عبد الرزاق لاهیجی را می توان نام برد.
آثار ملاصدرا
از ملاصدرا آثار درخشانی باقی مانده است كه برخی از آنها عبارتند از : اسفار اربعه ، مبدأ و معاد ، دیوان اشعار، حدوث العالم ، مفاتیح الغیب ، متشابهات القرآن.
این حکیم وارسته در طول عمر ۷۱ ساله خود هفت بار با پای پیاده به حج مشرف شد و با طواف کعبه دل، جسم و جان خود را صفا بخشید. در نهایت، به هنگام آغاز سفر هفتم یا در بازگشت از آن سفر در سال 1050 هجری قمری در شهر بصره، این دنیای فانی را وداع گفت و در همانجا به خاک سپرده شد و به جوار حق پیوست.
ارسال دیدگاه