اخبار داغ

دانا گزارش می دهد؛

مرگ تدریجی درختان بلوط زاگرس بدون پاسخ روشن از مسئولان/ حفاظت‌شده‌ای بدون محافظ!

مرگ تدریجی درختان بلوط زاگرس بدون پاسخ روشن از مسئولان/ حفاظت‌شده‌ای بدون محافظ!
در دل زاگرس، بلوط‌های کهن‌سال دینارکوه یکی پس از دیگری در حال نابودی‌اند، خبری که بی‌صدا ولی به شدت هشدار می‌دهد و آینده این سرزمین را در معرض خطر قرار کرده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در دل زاگرس جنوبی، جایی که کوه‌ها هنوز یادآور شکوه هزارساله طبیعت ایران‌اند، فاجعه‌ای آرام و بی‌سر و صدا در حال وقوع است؛ دینارکوه، منطقه‌ای حفاظت‌شده و یکی از اصلی‌ترین ذخیره‌گاه‌های کشور، در سکوتی مرگ‌بار شاهد نابودی سرمایه‌ای طبیعی‌ست که قرن‌ها با سخت‌ترین اقلیم‌ها دوام آورده بود.

اکنون، این بلوط‌های کهن‌سال بی‌هیچ نشانه‌ی قبلی خشک می‌شوند، می‌افتند و گم می‌شوند، بی آنکه پاسخ روشنی برای این مرگ تدریجی وجود داشته باشد.

با وجود هشدارهای مکرر فعالان محیط‌زیست محلی، هنوز نه پژوهشی رسمی برای بررسی علت این خشکی گسترده آغاز شده و نه واکنشی جدی از سوی نهادهای مسئول ثبت شده است؛ سؤالات بی‌پاسخ و واقعیت‌های تلخ، دینارکوه را به نمادی از بی‌توجهی سیستماتیک به محیط‌زیست تبدیل کرده است.

پدیده‌ای بی‌سابقه؛ بلوط‌هایی که یک‌شبه فرو می‌ریزند

شاهدان محلی می‌گویند که طی یک سال اخیر، روند خشکی درختان بلوط در این منطقه سرعت بی‌سابقه‌ای گرفته است؛ درختانی که برخی از آن‌ها چند قرن عمر داشته‌اند، بدون هیچ آسیب ظاهری، خشک می‌شوند و روی زمین می‌افتند. برخی دیگر به طرز عجیبی از ریشه کنده شده‌اند؛ انگار نیرویی ناشناخته در کار است.

این رویداد که در ابتدا تنها در بخش‌های پراکنده مشاهده می‌شد، حالا به بخشی از واقعیت روزمره کوهستان تبدیل شده است. هیچ آمار رسمی‌ای در مورد میزان دقیق درختان خشک‌شده وجود ندارد، اما منابع محلی از کاهش محسوس تراکم درختی در برخی مناطق از دینارکوه خبر می‌دهند.

چه کسی بلوط‌ها را می‌کُشد؟

هیچ نهاد رسمی تاکنون گزارشی نهایی درباره علت این اتفاق ارائه نداده است، اما بررسی میدانی و تحلیل گفتگو با منابع محلی چند فرضیه را پیش‌روی ما قرار می‌دهد:

آفات یا بیماری ناشناخته

وجود یک بیماری قارچی یا آفت مهاجم هنوز تأیید نشده اما از محتمل‌ترین گزینه‌هاست. با این حال، عدم نمونه‌برداری و نبود تیم تحقیقاتی، تشخیص را ناممکن کرده است.

تغییرات اقلیمی و خشکسالی

افزایش دمای فصلی و کاهش چشم‌گیر بارش‌ها، به‌ویژه در دو سال اخیر، ممکن است مقاومت طبیعی درختان را تضعیف کرده باشد.

تخریب عمدی توسط سودجویان

برخی گزارش‌ها از مشاهده‌ی افراد ناشناس در دل شب حکایت دارند که با مواد مشکوک به جان درختان افتاده‌اند. انگیزه؟ آزادسازی زمین برای تصرف غیرقانونی یا بهره‌برداری از چوب و زغال.

چرای بی‌رویه و فشار دام

گله‌های بز و گوسفند که بدون کنترل وارد منطقه می‌شوند، نه‌تنها نهال‌ها را نابود می‌کنند بلکه خاک جنگل را هم فقیر و سست کرده‌اند. این موضوع از بازتولید طبیعی درختان جلوگیری می‌کند.

حفاظت‌شده‌ای که هیچ‌کس از آن حفاظت نمی‌کند

دینارکوه از سال ۱۳۸۰ در فهرست مناطق حفاظت‌شده قرار دارد، اما واقعیت میدانی کاملاً خلاف این عنوان است. نبود پاسگاه محیط‌بانی فعال، نبود محیط‌بان مقیم و عدم وجود سامانه پایش خودکار، باعث شده تا این منطقه عملاً بی‌دفاع در برابر قاچاقچیان چوب، شکارچیان غیرمجاز و زمین‌خواران باقی بماند.

به گفته یک عضو سابق انجمن زیست‌محیطی محلی: «محیط‌بان فقط روی نقشه داریم. واقعاً هیچ نیروی عملیاتی در منطقه نیست. حتی گاهی یک موتورسیکلت ساده هم برای گشت ندارند.»

سکوت نهادها؛ سازمان حفاظت محیط‌زیست در کجای این ماجرا ایستاده است؟

در برابر این بحران، واکنش رسمی سازمان حفاظت محیط‌زیست، تا این لحظه در حد سکوت بوده است؛ پرسش اینجاست که چرا در برابر مرگ تدریجی یکی از مهم‌ترین ذخایر ژنتیکی کشور، هیچ تیم کارشناسی، بودجه پژوهشی، یا حتی اطلاعیه‌ای صادر نمی‌شود؟

آیا کمبود بودجه دلیل این سکوت است یا اساساً بحران‌های زیست‌محیطی در اولویت سیاست‌گذاری‌های کلان کشور قرار ندارند؟

هشدارها جدی است؛ آینده خاک کشور در گرو نجات دینارکوه

جنگل‌های بلوط زاگرس، فراتر از ارزش‌های طبیعی‌شان، نقش مهمی در حفظ تعادل اقلیمی کشور دارند؛ این جنگل‌ها مانع اصلی در برابر حرکت توده‌های ریزگرد از غرب به مرکز کشور هستند. نابودی آن‌ها یعنی باز شدن مسیر مستقیم گردوغبار به سمت ایلام، خوزستان، لرستان و حتی اصفهان است.

با توجه به شدت‌یافتن پدیده‌های گردوغبار در سال‌های اخیر، حفظ زاگرس دیگر یک دغدغه محلی نیست؛ این یک ضرورت ملی است.

فقط زمان باقی نمانده است

اگر دینارکوه همین حالا وارد اولویت برنامه‌ریزی نهادهای زیست‌محیطی نشود، پیش‌بینی می‌شود طی پنج تا هفت سال آینده بخش بزرگی از پوشش درختی آن به‌طور کامل از بین برود؛ فاجعه‌ای که بازسازی آن نیازمند دهه‌ها زمان، میلیاردها تومان هزینه و چیزی مهم‌تر از همه است: اراده‌ای که فعلاً وجود ندارد.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه