دانا گزاش می دهد؛
پیچ و مهره محکم دانش هسته ای ایران/ «اعتماد سازی» تاکتیک دروغین مذاکره با ایران
مذاکرات غرب با ایران اگرچه همواره با تاکتیک اعتمادسازی انجام شده اما هیچ گاه نتوانسته دستاوردی در این زمینه به دنبال داشته باشد.
به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ استقلال ملی یکی از کلید واژه های مهم سخنان رهبر انقلاب اسلامی در سی و ششمین مراسم ارتحال بنیان گذار انقلاب اسلامی بود که در بر گیرنده ابعاد مهمی از حکومت داری و در اداره کشور در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، دفاعی و توان علمی به شمار می رود.
مسئله ای که از در دیدگان رهبر انقلاب، دستیابی به توان هسته ای در کنار تقویت توان نظامی کشور به عنوان بخشی از ابعاد ضروری در ذیل این استقلال قابل تبیین است.
دستیابی به دانش هسته ای بومی و غنی سازی اورانیوم اگرچه در طول دهه های اخیر در کشور به دست دانشمندان ایرانی سرعت بیشتری پیدا کرده است اما در تمام این سالها دنیای غرب در تلاش بوده است تا با استفاده از سازوکار های متعدد مسیر این حرکت را با موانع جدی رو به رو کند.
سناریو هایی که گاه در قالب تهدید و تحریم و گاه در قالب نقش آفرینی سازمان های بین الملل برای توقف این چرخه به ایفای نقش جدی علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته است و در این بین مذاکره همواره به عنوان یک راهبرد از سوی غرب برای طراحی توطئه های دشمنان به عنوان یک راهکار سودمند و قابل دسترس، ابزاری دیپلماتیک برای اعمال فشار به ایران، به کار رفته است.
دولت خاتمی و جنجالی که بر سر برنامه هسته ای ایران آغاز شد
در دهه 80 و با اعلام دستیابی ایران به فناوری هستهای، جنجال بر سر برنامه هستهای کشورمان آغاز شد. ایران توانست به غنیسازی اورانیوم دست یابد اما همزمان دولتهای غربی، رژیم صهیونیستی و گروهک منافقین پروژه های خود علیه فعالیتهای هستهای ایران را آغاز کردند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از تاسیسات هستهای ایران بازدید کرد که نتیجه آزمایشهای مربوط به نمونهگیری این بازدید آثار آلودگی غنای بالای اورانیوم بود؛ آلودگیای که بعدها اثبات شد از طریق قطعات وارداتی وارد تاسیسات هستهای شده بود. همین موضوع دستمایه فضای رعب و وحشت علیه ایران و تصویب قطعنامههای متعدد شد.
اگرچه به گفته حسن روحانی، دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی وقت، وزارت امور خارجه، اوایل شهریور سال 82 نامهای مبنیبر بررسی پذیرش الحاق به پروتکل الحاقی آماده کرد تا خاتمی، رئیسجمهور وقت پیش از آغاز اجلاس شورای حکام آژانس برای کشورهای مهم عضو این شورا ارسال کند، ولی درنهایت قطعنامه علیه ایران صادر شد؛ قطعنامهای که مهلتی 50 روزه به ایران برای اجرای پروتکل و تعلیق غنیسازی میداد.
این قطعنامهها درنهایت باب مذاکره بر سر تاسیسات هستهای را با کشورهای اروپایی باز کرد. از طرفی دیگر اروپاییها دائم تصمیمات آتی آمریکا را هشدار میدادند و تاکید داشتند که از این تصمیمات علیه ایران نگران هستند.
مذاکرات مقدماتی 23 مهر با سفر مدیران کل وزارت امور خارجه سه کشور اروپایی یعنی انگلستان، فرانسه و آلمان به تهران آغاز شد و درنهایت 29 مهر نشست مشترک هیات ایرانی با وزرای خارجه این سه کشور اروپایی در کاخ سعدآباد، برگزار و به بیانیه سعدآباد منجر شد؛ بیانیهای که ایران را وارد فاز جدیدی از مذاکره با اروپا کرد.
مذاکراتی که اگرچه با تاکتیک اعتمادسازی، تنشزدایی و تعامل بازدارنده و حسن نیت نسبت به اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا 24 مرداد 84 پیگیری شد، ولی درنهایت بهرغم توافقنامههای بروکسل و پاریس، طرفهای اروپایی به تعهدات خود پایبند نبودند و به دستاوردی نرسیدیم.
در توافقنامه سعدآباد، ایران به تعلیق غنیسازی، اجرای سریع پروتکل الحاقی و ارائه یک اظهارنامه کامل درباره تاریخچه فعالیتهای هستهای خود متعهد شد و این موارد همانهایی بود که در قطعنامه شورای حکام در ۲۱ شهریور ۸۲ آمده بود.
اروپاییها هم ظاهرا سه تعهد در مقابل ایران قبول کردند؛ یکی کمک به توسعه فعالیت صلحآمیز هستهای ایران، یکی هم کمک در جهت عاری شدن خاورمیانه از سلاحهای هستهای و دیگری بسته شدن پرونده هستهای ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی. در این راستا ایران به هر سه تعهد خود عمل کرد، اما طرف غربی به هیچیک از تعهدات خود عمل نکرد.
برجام و خسارتی که از تعجیل در اجرای تعهدات به ایران رسید
در اوایل دهه 90 همزمان با دولت حسن روحانی، مذاکره ایران با غرب پیرامون مسائلی که در ظاهر به پرونده هسته ای مربوط بود، آغاز شد.
محمدجواد ظریف با کشورهای با 1+ 5 ماه ها مذاکرات فشرده ای را برگزار کردند تا دستاور آن توافقی با نام برجام شود.
در سال ۹۴ تیم مذاکرهکننده به ریاست ظریف در اقدامی عجیب و نامتعارف پذیرفت که ایران به صورت پیشدستانه تعهدات خود را اجرا کند و پس از پایان تعهدات ایران، طرف مقابل از جمله آمریکا اجرای تعهدات خود را آغاز کند!
بر همین اساس ویژگیهای بدیهی یک توافق بینالمللی از جمله توازن در اجرای تعهدات، همزمانی اجرای تعهدات، ضمانت اجرا و مکانیسم شکایت، پیشبینی عهدشکنی طرف مقابل و دریافت خسارت از طرف عهدشکن به هیچ عنوان در برجام رعایت نشد!
دولت روحانی در مدت حدود ۲ ماه تمامی تعهدات خود را به صورت شتابزده و یکطرفه انجام داد. شتابزدگی دولت حتی تعجب رسانههای خارجی را نیز در پی داشت.
بر همین اساس ۱۲ هزار سانتریفیوژ از چرخش ایستاد، در قلب راکتور اراک بتنریزی شد، ۹۷۰۰ کیلو از ۱۰ هزار کیلوگرم ذخایر اورانیوم غنی شده از کشور خارج شد و حتی تحقیق و توسعه نیز متوقف شد!
پس از آن، روز اجرای تعهدات طرف مقابل آغاز شد. آمریکا در اولین روز اجرای تعهدات ۱+۵، برجام را نقض و تحریمهای جدید ضدایرانی را تصویب کرد! پس از آن نیز برجام بارها و بارها توسط دولت اوباما و سپس دولت ترامپ به صورت فاحش نقض شد و آمریکا هیچگاه تعهدات خود را اجرا نکرد.
این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب در تیر سال ۹۴ در دیدار سران قوا و مسئولان و مدیران ارشد نظام با تاکید بر لزوم همزمانی و توازن تعهدات فرمودند: «لغو تحریمها نباید به اجرای تعهدات ایران منوط شود نگویند شما تعهدات را انجام دهید بعد آژانس گواهی دهد تا تحریمها لغو شود ما این مسئله را مطلقاً قبول نداریم. اجرائیات لغو تحریمها نیز باید با اجرائیات تعهدات ایران متناظر باشد».
یک سال بعد رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان نیروی دریایی ارتش فرمودند: «مشکلات موجود در مسئله توافق هستهای، به خاطر عجله در زودتر به سرانجام رساندن توافق است... در مذاکرات هستهای بحثهای فراوانی راجع به تحریمها شد اما اکنون در کنگره آمریکا، مسئله تمدید تحریمها را مطرح میکنیم. وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم، از جزئیات غفلت میکنیم که موجب ایجاد رخنه و نقطه سلبی در آن کار میشود».
پیچ و مهرههای صنعت هستهای ما بسیار محکم تر شده است
د دولت مسعود پزشکیان اما در شرایطی که هیچ اعتمادی به غرب در بین افکار عمومی ایران وجود نداشت، ایالات متحده آمریکا درخواست مذاکره دو جانبه با ایران را مطرح کرد.
این درخواست با اکراه از اعتماد به آمریکا به طور غیرمستقیم و تنها پیرامون پرونده هسته ای ایران و با میزبانی عمان آغاز شد.
آمریکا در حالی که در فضاسازی های رسانه ای وانمود می کرد که مذاکرات در حال پیشرفت است اما در حقیقت تلاش نمایندگان ترامپ در این گفتگوها مبتنی بر تعطیلی فعالیت های هسته ای ایران بود.
فعالیت هایی که با همت دانشمندان ایرانی و در یک چرخه بومی به دست آمده است.
این مسئله اما با موضع گیری جدی از سوی مقامات کشورمان همراه شده به طوری که در یک رویکرد مشترک ادامه چرخه صنعت هسته ای در ایران موضعی غیر قابل برگشت اعلام شد.
حضرت آیتالله خامنهای نیز در این باره با تأکید بر اینکه «پاسخ ما به یاوهگوییهای دولت پر سر و صدا و بیتدبیر آمریکا معلوم است»، فرمودند: امروز پیچ و مهرههای صنعت هستهای ما بسیار محکمتر شده است و همچنانکه آن رئیسجمهور اعتراف کرد که نتوانست کاری از پیش ببرد، حاکمان امروز صهیونی و آمریکایی هم بدانند که در این مورد هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.
دانشی که وارداتی نیست
حمیدرضا ترقی، کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با خبرنگار راه دانا عنوان کرد: دانش هسته ای ایران دستاوردی نیست که از غرب یا شرق وارد این کشور شده باشد بلکه دانش بومی است که خودمان توانستیم تحت فشار ها و تحریم های ظالمانه به آن دست پیدا کنیم.
وی با اشاره به اینکه قطعا امروز جایگاه ایران در دستیابی به فناوری هسته ای با دهه های قبل بسیار تفاوت پیدا کرده است ادامه داد: به تعبیر رهبر انقلاب امروز پیچ و مهره دانش هسته ای ما محکم تر از قبل شده و اجازه نمی دهیم کسی اقدام به باز کردن این پیچ و مهره ها کند.
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: غرب هیچ گاه نتوانست در قالب مذاکره با ایران، اعتماد ما را به خحود جلب کند اما همواره ادعا کرد که به دنبال رفع تنش و ایجاد دوستی با ملت ایران است.
ارسال دیدگاه