دانا گزارش می دهد؛
بیانیهای در حمایت از متجاوز / G7، حمله اسرائیل را نادیده گرفت و از ایران خواست مذاکره کند!

در حالیکه ایران آماده دور جدید مذاکرات هستهای بود، رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا به خاک کشورمان حمله کرد؛ حملهای که به جنگی ۱۲روزه انجامید؛ اکنون گروه ۷، بهجای محکومکردن متجاوز، در بیانیهای جانبدارانه خواستار ازسرگیری گفتوگو از سوی ایران شده است!
به گزارش خبرنگار شبکه اطلاعرسانی راه دانا؛ در روزهایی که جمهوری اسلامی ایران آماده میشد تا دور ششم مذاکرات هستهای خود با کشورهای غربی را در مسقط آغاز کند، رژیم صهیونیستی با چراغ سبز ایالات متحده، حملهای سنگین به خاک ایران انجام داد؛ حملهای که نهتنها مسیر گفتوگوها را منحرف کرد بلکه با شعلهور ساختن جنگی ۱۲روزه، منطقه را وارد مرحلهای تازه از بیثباتی و ناامنی کرد.
اکنون، در شرایطی که هنوز هیچ تغییر معناداری در رفتار رژیم متجاوز مشاهده نمیشود، کشورهای غربی بهجای محکومکردن عامل اصلی این بحران، در اقدامی سوالبرانگیز، با انتشار بیانیهای جانبدارانه از ایران میخواهند که مذاکرات را از سر بگیرد!
حمله به جای گفتوگو؛ اسرائیل میز مذاکره را به آتش کشید
قرار بود دور ششم گفتوگوهای ایران و آمریکا با میانجیگری عمان در مسقط برگزار شود؛ اما در بامداد جمعه ۱۳ ژوئن (۲۳ خردادماه)، تنها دو روز پیش از آغاز رسمی مذاکرات، رژیم صهیونیستی با عبور از تمام خطوط قرمز، مراکز علمی، هستهای و امنیتی در تهران، اصفهان و نطنز را هدف حملات خود قرار داد.
در این باره، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، روز گذشته (دوشنبه ۹ تیرماه) در گفتوگو با شبکه خبری راشاتودی روسیه گفت: «ما در میانه یک فرآیند مذاکراتی بودیم و قرار بود روز یکشنبه با نمایندگان ایالات متحده دیدار کنیم، اما ناگهان رژیم صهیونیستی با حمایت و چراغ سبز آمریکا، تنها دو روز پیش از دور ششم مذاکرات که در مسقط برنامهریزی شده بود، به ایران حمله کرد. این اقدام، نه فقط حملهای نظامی، بلکه خیانتی آشکار به دیپلماسی بود.»
آتش جنگ از تهران تا تلآویو
در پاسخ به این تجاوز، جمهوری اسلامی ایران طی ۱۲ روز، مراکز نظامی، اطلاعاتی و زیرساختهای کلیدی رژیم صهیونیستی را با دقت بالا و توان رزمی چشمگیر هدف قرار دادند.
این نبرد که از ۱۳ تا ۲۴ ژوئن به طول انجامید، با بیش از ۶۰۰ شهید و مجروح در ایران و دهها کشته در سرزمینهای اشغالی، توازن وحشت را به نقطهای تازه رساند و نشان داد که دوران «ضربهزدن و مصونماندن» برای تلآویو به پایان رسیده است.
اما در کمال تعجب، رسانههای غربی و مقامات گروه هفت (G7) بدون کوچکترین اشارهای به منشأ این جنگ و عامل آغازگر آن، در بیانیهای که بامداد سهشنبه (۱۰ تیر) منتشر شد، انگشت اتهام را بهسوی ایران نشانه گرفتند!
وزیران خارجه آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، کانادا و ژاپن در این بیانیه آوردهاند:
«از ایران میخواهیم مذاکرات را از سر بگیرد تا به توافقی جامع، قابل راستیآزمایی و پایدار دست یابیم.»
این در حالی است که مجید تختروانچی معاون سیاسی وزیر خارجه ایران روز گذشته در گفتوگو با شبکه BBC گفته است: «ما از واشنگتن میشنویم که آنها تمایل به گفتوگو دارند، اما هیچ تاریخی تعیین نشده، ما با هیچ تاریخی موافقت نکردهایم و هیچ توافقی بر سر چارچوب مذاکرات صورت نگرفته است.»
وی گفته است: «در حال حاضر ما بهدنبال دریافت پاسخ به این پرسش هستیم که آیا قرار است همزمان با آغاز گفتوگوها، دوباره با اقدامات تجاوزکارانه مواجه شویم یا نه؟ ایالات متحده تاکنون موضع روشنی در این خصوص اعلام نکرده است.»
وی همچنین تصریح کرده که برخی دولتهای عرب منطقه به دنبال فراهمکردن بستر گفتوگو هستند، اما ایران هوشیار است و دیگر اجازه غافلگیری نخواهد داد.
همچنین در این بیانیه آمده است: «از آتشبس میان ایران و اسرائیل حمایت میکنیم و نگرانی عمیق خود را از درخواستها برای بازداشت یا اعدام رافائل گروسی ابراز میداریم.»
این موضعگیری جانبدارانه و تحریفشده، نهتنها چشم بر تجاوز نظامی اسرائیل میبندد، بلکه با تحریف افکار عمومی جهان، ایران را بهعنوان عامل بحران معرفی میکند.
گروسی؛ مهره سیاسی در لباس نهاد فنی
از طرفی دیگر؛ رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در ماههای اخیر با رفتارهای غیرفنی و جهتدار، عملاً به بازیگری سیاسی در میدان غربی تبدیل شده است. اظهارات تحریکآمیز، گزارشهای هدفمند و واکنشهای ناهمخوان با وظایف حرفهای، نشان داده که وی از مسیر بیطرفی فاصله گرفته است.
درخواستهای عمومی برای بازداشت یا محاکمه گروسی، صرفاً واکنشی احساسی نیست، بلکه بازتابی از مطالبه ملی برای برخورد با یک بازیگر سیاسی در پوشش نهاد بینالمللی است؛ با اینحال، گروه ۷ در اقدامی سؤالبرانگیز، این مطالبه را تهدید خوانده و از گروسی دفاع کرده است.
خیانت دیپلماسینماها
رهبر معظم انقلاب طی سالهای اخیر بارها نسبت به ماهیت فریبکارانه و غیرقابل اطمینان آمریکا و غرب هشدار دادهاند. اکنون که این هشدارها در میدان عمل بار دیگر اثبات شده، این پرسش اساسی پیش روی مسئولان و افکار عمومی قرار دارد:
آیا میتوان به مذاکرهای اعتماد کرد که با موشک و تجاوز آغاز میشود؟
اگر در گذشته برخی اصرارها بر مذاکره را بتوان ناشی از خوشبینی یا سادهانگاری دانست، امروز تداوم این نگاه، نه توجیهپذیر است و نه قابل دفاع. مذاکرهای که همزمان با حمله نظامی، تحریم و تهدید پیگیری میشود، نامش گفتوگو نیست، ابزار سلطه است.
دیپلماسی بدون اقتدار، بهراحتی به ابزاری برای تحقیر ملتها و بازیچهای در دست قدرتهای زورگو بدل خواهد شد.
میز مذاکره یا میدان نبرد؟
جمهوری اسلامی ایران، برخلاف تبلیغات مغرضانه غرب، هیچگاه میز مذاکره را ترک نکرده است؛ اما وقتی یکطرف بهدنبال رایزنی برای کاهش تنش است و طرف مقابل با حمله و تحریف و تهدید پاسخ میدهد، دعوت به مذاکره، چیزی جز نمایشی برای پنهانکردن سیاستهای جنگطلبانه غرب نیست.
اگر گروه ۷ واقعاً خواهان ثبات منطقهای است، باید بهجای مقصرسازی قربانی، رژیم متجاوز اسرائیل را محکوم کند، زرادخانه اتمی آن را به رسمیت بشناسد و مانع از سیاسیکاری گروسی در آژانس شود.
در غیر این صورت، تاریخ، این سکوت و جانبداری را نه بیطرفی، که همدستی در تجاوز ثبت خواهد کرد.
ارسال دیدگاه