گفت وگو با سید جمال محمدی سرپرست گروه موسیقی تبری
موسیقی سریال پایتخت 3 هارمونی یک موسیقی محلی را نداشت/ برخی ها گوسفند می کشتند تا یک بار اسمشان در سریال بیاید
انتخاب موسیقی در پایتخت 3 اشتباه بود ،یعنی باید در اختیار یک آهنگسازبود تا ربط موسیقی را با فیلم پیداکند ویک هارمونی به عنوان موسیقی محلی ایجادمی کرد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل از بلاغ – چندی است پخش مجموعه پایتخت 3 که همزمان با شروع تعطیلات سال جاری از شبکه سراسری آغاز به کار کرده بود با حرف و حدیث های فراوان به کار خود پایان داد، این سریال پایان یافت اما همچنان بازار اعتراضات به این سریال در بین متولیان فرهنگی و صاحبنظران هنری استان داغ است، هنرمندان و متولیان هنری که هر کدامشان از زاویه تخصصی هنری خود به این سریال نگاه می کنند این بار برای بررسی موسیقی سریال پایتخت 3 که به گفته برخی ها می توانست نقطه قوت این مجموعه باشد به سراغ «جمال محمدی» سرپرست گروه موسیقی تبری آمدیم تا بتوانیم تحلیلی دیگر اما از دریچه موسیقی مازندرانی به مخاطبان خود ارائه بدهیم.
, شبکه اطلاع رسانی دانا, , بلاغ ,جمال محمدی را که سال ها به عنوان خواننده و نوازنده کمانچه و موسیقی فولکلور مازندرانی می شناسیم از موسیقی متن سریال پایتخت 3 می گوید حتما وی و برادران محمدی را با موسیقی محلی مازندران می شناسید و بارها دل به ساز و آواز «طالبا»ی او و برادرانش سپردید.کسانی که نقش اصلی را در تهیه موسیقی تبری در متن سریال پایتخت 3 ایفا کردند.
,جمال محمدی به خبرنگار ما می گوید: بنده به عنوان یک فرد که در حرفه موسیقی فعال هستم نمی توانم هیچگونه دخالتی در امور فیلمنامه نویسی واینکه نویسنده لحن ما را توهین کرده یا نکرده است یا اصلا قصد توهین داشته یانه...داشته باشم چون در رشته کار من نیست .
,به نظر بنده به عنوان فردی که در حرفه موسیقی حرفه ای فعال هستم معقول نیست کارگردان و یا بازیگری که 200 الی 300میلیون تومان پولی که از بخش خصوصی و یا دولتی و یا شخصی هزینه می کند بیاید و فیلمی بسازد که محتوا و قالب آن توهین و تمسخر به اقوام را داشته باشد.
,چون درجامعه امروزهزینه کردن برای توهین یک شخص یا قوم منسوخ شده است ولیکن برداشتی که شاید کارگردان ،نویسنده یا بازیگر یا هرکس دیگر از این موضوع داشتند این بوده باشد ،که اگرما بتوانیم با لحن مازندرانی اینگونه صحبت کنیم ،مردم را می خندانیم ، این مسئله از نگاه عوام یا شخص بنده می تواند اشتباه باشد چون می توانستند فیلمی را که درمازندران ساخته اند، از بازیگران مازندرانی که با لحن مازنی صحبت می کنند استفاده کنند مانند: فیلم هایی که ازهنرمندهای آذری استفاده می کنند وبه فارسی ترجمه می شود یا مانند سریال هایی که اگر بازیگران با زبان محلی حرف می زنند ،زیرنویسی با زبان فارسی نوشته شود ،چون اختراع یک زبان جدید امکان پذیر نیست.
,در رفتار وصحبت کردن ومعاشرت مردم در پایتخت 3 تا حدودی بزرگنمایی شد
,گویی در بخشی از فیلم یک تعداد آدم از یک کره دیگر آمدند وهمین مسئله برای مردم جالب بود. ،چرا این فیلم مخاطب داشت؟ چون تنها لحن مازنی فیلم درمیان نبود وپخش دیالوگ هایی که بین بازیگران رد وبدل می شد برای مردم جالب بود .
,از نگاه بنده به عنوان یک شخص مخاطب ، درست است که هنگامی هم استانی های ما می خواهند فارسی صحبت کنند لهجه ولحن دارند ولی انقدر شدت ندارد، اگر در دل روستا هم برویم ،مادربزرگ با نوه خودش با این لحن صحبت نمی کند.
,به همین منظور احساس می کنم که در رفتار وصحبت کردن ومعاشرت مردم تا حدودی بزرگنمایی شد . خوب این فیلم نقاط قوت هم داشت به عنوان مثال : بخشی از فیلم مهمان نواز بودن مازندرانی ها و ساده بودن از نگاه مهربانی نه از نگاه ساده لوح بودن را گوشزد می کرد .
,پس می توانیم این حق را برای مردم قایل شویم که بخشی از آنها اعتراض کنند و می تواند اعتراض آنها وارد باشد وبخشی هم تعریف کردند آن تعریف هم می تواند وارد باشد، چون که شنیدم ،بعضی ها می گفتند: ما تا حالا فیلمی که درباره مازندران ساخته شده باشد و از شبکه کشوری پخش شود ندیدیم.
,به نظرم درحقیقت این مسئله هم فقدان مدیریتی است ،چون درتمام شبکه های سراسری رسانه ملی فیلم های مستند بسیاری از کوچ عشایر و از قوم های مختلف درست می کنند که بیشتر توانمندی آن منطقه را نشان می دهد، ولی ما کمتر در رسانه های رسمی دیدیم که فیلمی درباره مازندران ساخته شود.
,اما از سوی دیگر دوستانی هم گله داشتند و یکی از آنها به من گفت:من به مسافرت مشهد رفته بودم ،ودرآنجا به نانوایی رفتم ، یکی از کسانی که درصف بود متوجه شد من مازندرانی هستم گفت:"نقی نقی نهار نخردمه" به اصطلاح از علیرضا خمسه تقلید کرد.
,فکر می کنم امکان اصلاح این دیالوگ ها وجود داشت ،گاهی وقت ها هنرمندی مانند علیرضا خمسه که دارای توانایی بسیار بالایی است بیاید وکمی هم به جای نقی بگوید:"مه جان ریکا"چون که این واژه ها ی واقعی را داریم . اینطور نباشد که پدر در سه بخش فیلم که ساخته شد حتی در یک بخش فیلم هم نگفت :"پسر من" وهمیشه می گفت:"نقی".
,درست است که دراین فیلم علیرضا خمسه درنقش فردی حواس پرت که تنها کلمه نقی یادش هست بازی می کند ولی شاهدیم که در بیشتر دیالوگ های بازیگرهای دیگرنیز دخالت می کند،حتی به غریبه ها هم می گوید:نقی! به نظرم این امکان وجود داشت که اصلاحاتی صورت گیرد.
,کارگردان یا نویسنده می توانست تکه کلام های مازندرانی را ریشه یابی کند،همانطور که شما درکارهای دیگر طنزمی بینید: تکه کلام ها ارتباطی با شخصیت وزندگی مردم ندارد مانند "به به" ،"احسنت".
,موضوع دیگر شخصیت پدر نقی است ،یعنی پدربزرگ های ما انقدرآدم های ناکارآمد ودست وپاگیر در زندگی فرزندان خود بودند که بچه ها به خاطر کنترل آنها مشکل داشته باشند؟! فکرنمی کنم اینگونه بوده باشد،چون همیشه بزرگان ما تندیسی از تجربه بودند.حتی اگر بسیار پیر هم شده باشند آنقدر نا کارآمد نبودند و نیستند.
,اگر می خواستند از موسیقی مازندرانی استفاده کنند چرا وصله ناجوردرآوردند؟!
,در بخش موسیقی این فیلم نیز به دو طریق می توان نگریست:ابتدا اینکه بگوییم موسیقی مازندران درسطح کشور وحتی بین المللی شنیده و معرفی شده که نقطه بسیار قوت است .
,ودومین بخش، آن است: اگر می خواستند از موسیقی مازندرانی استفاده کنند چرا وصله ناجوردرآوردند؟! چرا که شنونده نمی تواند بین موسیقی و فیلم نامه ارتباط برقرار کند،به عنوان مثال :در بخشی از فیلم قطاردرحال حرکت دیده می شود ویک باره می شنویم که خواننده شروع به خواندن می کند،خوب موسیقی این فیلم را برادرهای من برعهده داشتند، کسانی که دو ،سه دهه کار موسیقی انجام دادند وموسیقی آنها اشکالی ندارد.
,به نظرم استفاده ازاین موسیقی با نگاه معرفی خیلی خوب بود، ولی انتخاب موسیقی اشتباه بود ،یعنی باید در اختیار یک آهنگسازبود تا ربط موسیقی را با فیلم پیداکند ویک هارمونی به عنوان موسیقی محلی ایجادمی کرد.
,موسیقی که برای این فیلم انتخاب شده بود ، متناسب نبود
,به نظرم موسیقی که برای این فیلم انتخاب شده بود، متناسب نبود. عده ای ازمردم ، از ما تقدیر کردند که این موسیقی جالب بود . به عنوان مثال :فردی به من گفت:اتفاقا من دیشب کارشما را درفیلم پایتخت دیدم ،آن موسیقی که پخش شد ، کاملش را ندارید به من بدهید؟ در صورتی که به نظر من برش کردن و دوجمله کردن تصنیف اشتباه است، چطور می توانم قسمت ادامه همان تصنیف را به کسانی که موسیقی مازندرانی را نمی دانند بدهم.
,یا مثلا می گویند:آقای محمدی دو تا بیت آخر آن آهنگ چه می شود ،در قسمتی از فیلم شاهدیم که بهبود دارد وصیت می کند ،هم زمان با آن برادرم عباد هم دو تا جمله می خواند: اناره گل رنگ ته کجه بوردی، رفیق روز جنگ ته کجه بوردی در صورتی که در شعر واقعی ما می گوییم :رفیق روز تنگ ،ولی به خاطر تناسب با فیلم گفتند :رفیق روز جنگ عوض کردن یک شعر که مردم سالها با آن آشنا هستند بسیار مهم است ،تازه دو بیت بعدی را از من می خواهند ! درحالی که این شعر عوض شده است وحال من باید بگویم رفیق روز جنگ ،چون یک تیر به بهبود خورده وافتاده است ولی من که نمی توانم آن شعر را بدهم،به نظرم این تغییر واژه درشعر نادرست بود .
,از طرفی تعدادی از مردم مازندران هم که به دنبال اعلام هویت خود بودند، آمدند گفتند : موسیقی ما را در پایتخت شنیدید، این موسیقی مازندران ماست و دیگران هم به ان تعداد بگویند :موسیقی شما این قدر است ! چون موسیقی مازندران به طور مفصل در فیلم پایتخت توضیح داده نشد.
,در جایی از فیلم نیز شاهدیم که بدون هیچ پیش زمینه ای موسیقی بندری می زنند،درصورتی که اصلاموسیقی بندری با فیلم ربطی نداشت .
,اگر در بندر عباس باشد خوب جایی است که باید موسیقی بندری بشنویم ،ولی زمانی نگاه تقسیم موسیقیایی وجود ندارد و رنگ کار سریع تغییر می کند و گوش شنونده اذیت می شود درصورتی که در اصول اجرای موسیقی ،باید طوری آهنگ ها را کنارهم بچینیم که به اصطلاح سیلی تو گوش نزنیم و نوازش کنیم وآهنگ ها به هم ربط داشته باشندولی در پایتخت این ارتباط موسیقی دیده نشد.
,تنها نقطه قوت این بود که موسیقی مازندران در شبکه های سراسری شنیده شد،البته می توانست بهتر کارشود. به عنوان مثال :آقای مهران مدیری با خیلی از فرهنگ ها شوخی می کند، چرا مردم منتظراوهستند و همیشه کارش را دنبال می کنند ،مردم پول اینترنت خودشان را مصرف می کنند تا ببینند مهران مدیری در مصاحبه جدید خود، چه برنامه ای را در تدارک دارد و آیا برای تلویزیون فیلم کارمی کند یانه .
,مهران مدیری در سریال های طنز خود قبل از تهیه فیلم با مشورت افرادی متخصص زبان شناسی تحقیق لازم را انجام می دهد. آنچه که دارای اهمیت است ،این که یک کارگردان نباید فیلم اتفاقی درست کند واز خیابان هرکسی که در حال کشاورزی است بگوید:بیا من احساس می کنم قیافه شما خیلی خوب است، بیل شما هم خیلی تیز است، شما بیا یک لحظه از اینجا رد شو.
,برخی ها برای عوامل سریال گوسفند می کشتند تا یک بار اسمشان در فیلم بیاید
,خیلی از بازیگران این فیلم را که بنده می شناسم و شماهم می شناسید به صورت اتفاقی انتخاب شدند. خوب مردم هم به خاطر اینکه دیده شوند و تلویزیون آنها را نشان دهد با خود می گویند:بروم این نقش را بازی کنم .
,جالب است که آقای مقدم خوشحال هم هستند که به طور رایگان از افراد بسیاری بازی گرفته است،نکته ای که دراینجا باید به آن توجه داشت ،این است که افرادی یک شام وناهار عوامل فیلم را دعوت می کردند گوسفند می کشتند و500،600هزارتومان خرج می کردند تا یک بار ایشان را به عنوان پدرعروس فلان خانه نشان دهند.
,یا شورای محل پولی را به جای اینکه صرف عمران آبادانی محل کند می دهد به آقای فیلمبردار که آقا از ما یک گزارش بگیر دهیار فلان کس ...فلانی .چون بازیگر حرفه ای، پول حرفه ای هم می خواهد.
,به نظر من نتیجه ای که این سریال داشت این بود: اولا اینکه واکنش مردم را دیدیم ،خدارو شکر مردم ما فرهنگ شان با اصالت است ، حتی اگر هم خیلی اطلاعات هنری نداشته باشند ولی یک جاهایی به آنها برخورده است واعتراض کردند.
,یک بخشی هم اینکه مردم به پویایی استان خود فکر می کنند ،می گویند : همین مسیله که در بخشی ازفیلم که درحال گذر از قائم شهربودند و تابلو قائم شهر رانشان دادند برای ما یک دنیا ارزش دارد ،حالا اگر دراین فیلم دو دیالوگ هم اشتباه گفتند ولی ارزش آن قسمت از فیلم برای یک سری از مردم خیلی بارزتر بوده است.
,وآنچه مهم است این که پس از اعتراض هایی از سوی مردم، با آقای مقدم ومحسن تنابنده در شبکه 5 مصاحبه کردند و سختی های فیلم را از زبان آنان نشان دادند. آقای مقدم گفتند: فیلم واقعا خودجوش بود من از آبدارچی هم دیالوگ گرفتم ،مثلا: فردی می آمد به ما می گفت که اینطور بازی کنم بهتر است ومن هم تایید می کردم.
,درست نیست از نظرات شخصی که چایی می دهد و به شما می گوید: "استکان چایی را اینطوربدهم" استفاده شود. یک شخصی که آبدارچی یا راننده ماشین است ،اگر نقش رانندگی به وی بدهید بله، ولی ایشان نمی تواند بیاید مشاور دیالوگی شما به عنوان کارگردان باشد. چون درس این کار را نخوانده است وبه نظرم اگر شما بخواهید این کار را انجام دهید ، به حقوق یک هنرمند که سی سال درس می خواند وفیلمنامه نویس وداستان نویس است ،توهین می شود .
,کارهای اتفاقی مانند آن است که ما می خواهیم کنسرتی را اجراکنیم وکار ما موسیقی است واز فرد بنایی بخواهیم بیاید روی سن وساز بزند.
,درست است که یک کارگردان خوب باید ایده از بازیگر بگیرد به عنوان مثال:بازیگر دارد در می زند پیشنهاد میدهد که وقتی در زدم یک لگدهم بزنم ،چطوراست؟ چون قدری خشن ترمی شود وکارگردان هم می گوید باشد،دیگرنمی شود که کارگردان به فرض به یک بنا بگوید:این کار را چطور درست کنیم.
,تازه ایشان در مصاحبه خود از تمام نقاط قوت فیلم صحبت کرده است در صورتی که هیچ فیلمی وجود ندارد که نقاط ضعف نداشته باشد. حداقل ایشان می توانست بگوید : مردم اگر شما کم وکاستی هایی در فیلم دیدید نظر دهید یا اینکه بگوید:مازندرانی ها بدانید فرهنگ شما آنقدر غنی است که ما اگر بخواهیم خیلی به این موضوع بپردازیم چون درتخصص ما نیست ما نمی توانیم ،این رانشان دهیم. ولی ایشان گفتند:ما این فیلم رادرست کردیم و مخاطب بسیارداشت ،خوب شما میلیاردها تومان خرج کردید باید مخاطب بیاید ببیند که این پولی که خرج شده ، برای چه کاری رفته است .
,در حال حاضر برای دو دقیقه تبلیغات دربعضی از شبکه ها یک میلیارد تومان هم پول می گیرند،درصورتی که شما می آیید 20 دقیقه درشبکه سراسری می نشینید فیلم راتوضیح می دهید ویک عذرخواهی هم از مردم نمی کنید.
,به هرحال لازمه اخلاق هنرمندی این است که حداقل بگویند: فیلم های ما کم وکاستی هایی هم داشته است ،انشاأ...در آینده جبران می کنیم.
,نکته دیگر دردیالوگ ها و نوع صحبت کردن زبان مازندرانی است.
,مردم می خندیدند اما خنده درد بود! با فرهنگ مازندران نمی شود بازی کرد
,دیالوگ های نقی با ارسطو خیلی قشنگ نیست واینطور به نظر می آید که همیشه با یکدیگر در حال دعوا هستند،اگر هم ما(مازندرانی ها) به این صورت صحبت می کنیم مربوط به بخش خصوصی زندگی ماست. ونکته دیگر اینکه :چرابازیگران مازندرانی دراین فیلم فارسی صحبت نکردند ؟چرا فارسی درست صحبت نکردند؟
,سوال من این است ! آیا کسی که بازیگر است و12سال درس خوانده است نمی تواند 10 خط دیالوگ به زبان فارسی بگوید؟ چراشما آمدید زبان فارسی را با یک لهجه محلی ادغام کردید،چرا که در مازندران جایی را ندیدیم که اینطوری صحبت کنند. به عنوان مثال :از جمله "تو را می ماسد "استفاده کرده اند درصورتی که این واژه در زبان مازندرانی وجودندارد .
,باید به این نکته توجه داشت که بافرهنگ مردم نمی توان بازی کرد،درست است که مردم خندیدند ولی بخشی خنده درد بود و تعدادی هم شناخت لازم را نداشتند و درحقیقت لهجه مازندرانی را نمی دانستند و لحنی که درفیلم استفاده شده ، شاید برای آنها جالب بوده باشد.
,عوامل سریال پایتخت 3 می توانستند از کارشناسان زبان مازندرانی استفاده کنند. ما کارشناسان نظارت بر فرهنگ و زبان مازندران داریم ، مراکزی هست که می شود از آنها واژهای معادل را پرسید.
,عوامل فیلم به دنبال این بودند که رایگان کار را انجام دهند
,پیشنهاد هایی که دررابطه با پخش موسیقی مازندران درصدا و سیما به بنده می شود به مراتب بیشتر از پیشنهادی است که برای پایتخت شده است؛ به خاطردارم از ابتدا که شبکه تبرستان فعالیت خود را آغاز کرده بود من با آنها همکاری می کردم ، برای اجرای موسیقی در صدا و سیما ابتدا باید طراز برنامه تعیین شود . چون در صدا وسیما می گویند: تمام هزینه ها را خودتان انجام دهید و خدا را شکرکنید که شما را در تلویزیون نشان دادیم به همین دلیل معمولا ما به سیمای مازندران نمی رویم.
,در فیلم ها دقت کنید به ندرت موسیقی در فیلم قطع می شود مثلا درکشتی چه موسیقی هیجان انگیزی داشتید ولی عوامل فیلم به دنبال این بودند که رایگان کار را انجام دهند. بنده می گویم که دررسانه جمهوری اسلامی ایران حتی یک ریال هزینه هنری خود را تا این لحظه نگرفتم. تازه زمانی هم که می گویند بیا این هدیه رابگیر قبول نمی کنم،چون ما حق وحقوقی داریم وزندگی ما موسیقی است.مگر من سازم را رایگان یاد گرفتم شما دقیقه ای دارید پول می گیرید،دقیقه ای رسانه به شما پول می دهد وشما حق کارمن رانمی دهید،خوب یک فردی را که این کاره نیست ،بیاورید.
]
ارسال دیدگاه