اخبار داغ

یادداشت؛

نقطه شروع اصلاح فرهنگی، استقرار عدالت در اقتصاد است

نقطه شروع اصلاح فرهنگی، استقرار عدالت در اقتصاد است
نقطه شروع اصلاح فرهنگی و بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگ، استقرار عدالت در اقتصاد است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "تیتریک"؛ در طول دهه‌های اخیر، آن چنان بر روی «عدالت اقتصادی» تکیه شده که عدالت، منحصر به قلمرو اقتصاد شده است و چنانچه کسی از عدالت فرهنگی سخن به میان آورد، گویا نسبت ناموجهی میان عدالت و فرهنگ برقرار کرده است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, تیتریک,
این در حالی است که عدالت، قلمروهای مختلفی را در بر می‌گیرد و از این جمله، فرهنگ است. انحصار عدالت به اقتصاد، خودش مصداق بی‌عدالتی و حاکی از مظلومیت فرهنگ است.
,
 
,
نه‌فقط عدالت، منحصر به اقتصاد نیست، بلکه مهم‌ترین و اساسی‌ترین قلمرو عدالت، قلمرو فرهنگ است؛ چراکه بر اساس نظریه اصالت فرهنگ، این فرهنگ است که باید کانون و مدار جامعه اسلامی شمرده شود و امر زیرساختی و بنیادین قلمداد شود.
,
 
,
سیاست و اقتصاد و حوزه‌های دیگر، همگی در حکم روبنا هستند و متأثر از فرهنگ می باشند، ازاین‌رو، گشودگی در حوزه فرهنگ و استقرار عدالت در آن، موجبات گشایش در حوزه‌های دیگر را نیز فراهم خواهد ساخت.
,
 
,
روشن است که در دوره پسا انقلاب با وجود گشایش‌های بزرگ در زمینه عدالت اقتصادی، همچنان گرفتار تبعیض و بی‌عدالتی هستیم و سیاست‌های دولت‌های تکنوکرات و لیبرال نیز بر این عقب‌ماندگی افزودند و علت اصلی آن هستند.
,
 
,
اگر در تفکر نیروها و جریان‌های سیاسی‌ که دولت‌ها را در اختیار خویش گرفتند، عدالت همچون نقطه کانونی و امر صدرنشین بود و سیاست‌ها بر اساس آن سنجیده می‌شدند، امروز بسیار پیشتر بودیم و شکاف‌ها و فاصله‌های طبقاتی، کمتر بودند. ازاین‌رو، جامعه ما درگیر تبعیض و بی‌عدالتی است.
,
 
,
براین‌اساس، برخی تحلیل‌گران نیز معتقدند که نقطه شروع اصلاح فرهنگی و بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگ، استقرار عدالت در اقتصاد است و اگر معضل بی‌عدالتیِ معیشتی برطرف شود، خودبه‌خود، بخش عمده‌ای از مسیر اصلاح و بازسازی فرهنگی پیموده خواهد شد و جامعه با ارزش‌های اسلامی و انقلابی، بیش از گذشته، همراه و همدل خواهد شد.
,
 
,
گفته شد که برخی تصور می‌کنند که کجی‌ها و انحراف‌های فرهنگی، برآمده از فقدان عدالت در حوزه اقتصاد است، این نظر، اگر عام و کلی باشد، خطاست؛ زیرا بسیاری از لغزش‌ها و خطاهای فرهنگی، برآمده از فقر و تبعیض اقتصادی نیست، بلکه حتی شاید بتوان گفت که کج‌روی‌های فرهنگی در میان طبقه مرفه و اشرافی، بسیار بیشتر از سایر طبقه‌های اجتماعی است.
,
 
,
اما چنانچه گفته شد که معضلات اقتصادی می‌تواند زمینه‌ساز انحراف فرهنگی شود، ربط علیِ معتبری برقرار شده است. چون ساحت‌ها و عرصه‌های مختلف زندگی انسان بر یکدیگر اثر می‌گذارند و تنها استقلال نسبی از یکدیگر دارند، روشن است که تنگناهای اقتصادی و معیشتی می‌توانند فرد را از ارزش‌های رسمی گریزان کنند و از او یک هنجارشکن و جامعه‌ستیز بسازند.
,
 
,
دراین‌حال، باید بخشی از راه‌حل حوزه فرهنگ را در حوزه اقتصاد جست و با علاج معیشت، ارزش‌های فرهنگی را حاکم گردانید.
,
 
,
 در لایه نهفته تحلیل اقتصاداندیش، این پیش‌فرض وجود دارد که هنجارشکنی‌های فرهنگی، برخواسته از نوعی لجاجت معیشتی و دهن‌کجی اقتصادی است و آنان که به ارزش‌ها پایبند نیستند، در حقیقت از زبان فرهنگ، در حال بازگوکردن اعتراض اقتصادی خویش هستند. اما در این تحلیل‌ها، رد پایی از نفوذ سبک زندگی غربی در جامعه ایران به چشم نمی‌خورد و این امر در نظر گرفته نمی‌شود که بخش‌هایی از جامعه ایران، گرفتار سبک زندگی تجددی شده‌اند و پاره‌ای از ارزش‌ها را برنمی‌تابند.
,
 
,
این افراد، چه‌بسا نه‌فقط گرفتار معضلات اقتصادی نیستند، بلکه حتی از نظر سیاسی نیز با نظام جمهوری اسلامی، موافق هستند و در پی مخالفت سیاسی نیستند؛ بلکه مسئله این است که از لحاظ فرهنگی، ارزش‌های دیگری را پذیرفته‌اند و تا حدی از جنبه‌هایی، در جبهه مقابل ارزش‌های فرهنگی نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته‌اند.
,
 
,
بنابراین، مسئله را باید در سبک زندگی نیز جستجو کرد و از این زاویه هم به واقعیت اجتماعی نگریست. تحلیل‌های رقیب، نمی‌توانند خلاء‌ها و تناقض‌های پیش‌گفته را توضیح دهند و معنای موجه برای کنش‌های هنجارشکنانه بیافرینند.
,
 
,
درعین‌حال، روشن است که اصلاح و بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگ، در شرایط ثبات اقتصادی و گشایش معیشتی، بهتر و بیشتر به سرانجام می‌رسد و از حجم مقاومت‌ها و مخالفت‌ها می‌کاهد.
,
 
,
ازاین‌رو، باید هرچه در توان داریم را برای عبور از تلاطم‌ها و نوسان‌های اقتصادی به میدان بیاوریم و از این طریق، زمینه بیرونی و بستر غیرفرهنگی را برای بازسازی فرهنگی، فراهم گردانیم.
,
 
,
 البته نباید در انتظار آینده آرمانی نشست و تصور کرد که باید شرایط معیشتی، بسیار مساعد و هموار باشند، بلکه باید نسبی نگاه کرد و در چهارچوب سطح و حدی از رونق و اطمینان معیشتی، دردهای فرهنگی را نیز علاج کرد.
,
 
,
مهدی جمشیدی _ نویسنده و محقق
,
انتهای پیام/
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه