همرزم شهید حاج داوود کریمی:
آنقدر شهید کریمی را دوست داشتم که نمیخواستم حتی برای مراسم ازدواج خواهرم مرخصی بگیرم
دوست شهید کریمی گفت: به مرور زمان به شهید کریمی وابسته شدم و حتی حاضر نبودم که برای شرکت در مراسم جشن خواهرم، از جبهه مرخصی بگیرم.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از کوله بار؛ «باقر میرزا آقایی» دوست شهید حاج داود کریمی در گفتگو با خبرنگار کوله بار در مورد نحوه آشنایی اش با این شهید گفت: سال 64 در عملیات والفجر8 (در فاو) با حاج داوود آشنا شدم. او خودش را به عنوان یک نیروی مردمی معرفی کرده و مسئول تعمیر پل خضر بود. من در پل خضر کار می کردم و یک شب در میان، پست های مان عوض می شد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا , شبکه اطلاع رسانی راه دانا, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, کوله بار, کوله بار, کوله بار,
در همان عملیات قرقره های پل خضر نیاز به تعمیر داشت. با حاج داوود به یک مغازه تراشکاری در اهواز رفتیم. حاجی خودش پشت دستگاه تراشکاری رفت و قرقره ای ساخت. او با این کارش توانست ، مشکل پل را رفع کند.
,
وی درباره علاقه اش به حاج داوود اظهار داشت: روزهای جمعه در سنگر جمع می شدیم و او برایمان دعای ندبه می خواند. همه ما او را به عنوان یک فرد خداشناس و با تقوا قبول داشتیم. حاجی انسان مخلصی بود. با گذشت زمان، به او وابسته شدم؛ به طوری که زمان جشن ازدواج خواهرم، دوست نداشتم به تهران برگردم.
,
دوری حاج داوود برایم سخت شده بود. من شیفته اخلاق و رفتارش شده بودم.
,
دوست شهید کریمی، اشاره ای به نحوه شیمیایی شدن حاج داوود کرد و افزود:شهید کریمی شبانه روز کار می کرد و از بمب های دشمن ترسی نداشت. شبی در حین کار در کنار اروند رود بودیم که دشمن شیمیایی زد. همه چفیه هایمان را خیس کردیم و به دور دهانمان بستیم. همانجا بود که حاجی مجروح شد.
,
وی خاطر نشان کرد:در قسمت آموزش جهاد سازندگی تهران گروه 12نفره ای تشکیل دادند که من هم جزو آنها بودم. ما قبل از اعزام به جبهه، باید آموزشهای زیادی می دیدیم.حاج داوود در این کلاسها به ما آموزش مقدماتی نقشه خوانی، طریقه خواندن قطب نما و درسهای نظامی زیادی آموزش داد.
,
میرزاآقایی ادامه داد: بعد از گذراندن این کلاس ها، باید به شلمچه می رفتیم. با پیکان قدیمی حاجی از تهران راهی شلمچه شدیم. در میان راه از ما می خواست تا سوره هایی از قرآن، احادیث معصومین و بعضی از خطبه های نهج البلاغه را حفظ کنیم. اگر این کار را نمی کر دیم، از ماشین پیاده مان می کرد و مجبور بودیم مسافت یک کیلومتری را پیاده روی کنیم.
,
همرزم شهید درباره اخلاق و رفتار حاج داوود گفت:در یک کلام؛ او همیشه لبخند به لب داشت و به راحتی می توانستیم با او ارتباط برقرار کنیم و به اعتقاد من،شهدایی همچون حاج داوود کریمی، خدمات خالصانه ای برای انقلاب و کشورمان انجام دادند و شایسته است که با معرفی آنها به نسل های جوان، یاد و نامشان را برای همیشه زنده نگه داریم.
]
ارسال دیدگاه