ماه رمضان چگونه انسان را به یقین میرساند؟
خداوند عزّ و جلّ فرمود: آنچه روزه به جای میگذارد کم خوردن و کم گفتن و عبـادت می باشدو دوّم سکوت است و سکوت از خود حکمت به جای میگذارد و حکمت معرفت به جای میگذارد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ بهاری در بهار دیگر فرا میرسد. بهاری که همانند بهار طبیعت احیاء کننده و روح انگیز است. بهار معنویت که زنده کننده احوالات درونی انسان است و مسیر تعالی در بندگی را به او می نمایاند. ماه مُبارک رمضان ماه احیاء و پرورش فضیلتهای درونی و رسیدن به خصلت های نیکوی اخلاقی است که میتواند ثمرهاش گام نهادن در مسیر سعادت و رسیدن به کمالات انسانی باشد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,تحمّل گرسنگی توسط شخص روزه دار و تُهی نگهداشتن درون از انباشت غذاها، حسّ لطافت را در درون انسان افزایش میدهد و اگر این حالت با دوری از گناه و علی الخصوص گناهانی که منشاء آن ها زبان است توأم گردد، تقیُّـد بنده را نسبت به طاعت پروردگارش بیشتر و بیشتر مینماید. خوراک و زبان دو مقوله ای هستند که می توانند انسان را به قهقرا بکشانند و یا بلعکس می توانند به اوج کمالات برسانند. هر چه درون از طعام خالی تر باشد رغبت و شوق عبادت و بندگی بیشتر میشود و هر چه زبان نیز کم گویا تر باشد، افکار انسان برای جذب معارف الهی آماده تر میگردد. در همین باب دانشمند و حکیم فرزانه و عارف بزرگ مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رضوان الله تعالی علیه در کتاب «رساله لقاء الله» در بخشی از شرح حدیث معروف معــراج چنین نقل مینماید:
," در اخبار و مثوبات نظر کن به حدیث معراج که در وافی از علمای اعلام روایت کرده است و می فرماید:
,پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در معراج از خداوند قادر مُتعال سؤال نمود: ای پروردگار من؛ اوّل عبادات کدام است؟
,خداوند عزّ و جلّ فرمود: روزه داشتـن و سُکوت کـردن !
,ای احمد(ص)، آیا میدانی روزه چه چیز به جای میگذارد؟ پیامبر(ص) عرض کرد: نه، ای پروردگار من!
,,
, ,
خداوند عزّ و جلّ فرمود: آنچه روزه به جای میگذارد کم خوردن و کم گفتن و عبـادت می باشد. و دوّم سکوت است و سکوت از خود حکمت به جای میگذارد و حکمت معرفت به جای میگذارد و معرفت نیز یقین به جای میگذارد و هنگامی که بنده من به مقام یقین رسید، دیگر باکی ندارد که چطور روزگارش را بگذراند. یا در عُسر و شدّت باشد و یا در یُسر و آسانی. و این است مقام کسانی که به رضای من واصل گشته اند. و کسی که به رضای من عمل کند، من سه صفت را همیشه مُلازم با وی میگردانم. اوّل شُکر و سپاسی را به او میفهمانم که مخلوط با جهل و نادانی نمی باشد. و بعد یاد و توجهی را که مخلوط با نسیان و فراموشی نمی گردد. و سپس محبّت و مودّتی را به او میدهم که بر محبّت من، محبّت مخلوقات را اختیار نمی کند. پس چون مرا دوست داشت، من هم او را دوست میدارم و دوستی او را در دل خلائق خود می نهم و چشم دل او را به مقام عظمت و جلال خودم می گشایم و علم خاصّان از خلائقم را از وی پنهان نمی دارم و در این حال با وی در سرّ و نهان، در ظلمت شب و درخشانی روز از باطن سخن میگویم و باب مناجاتم را بر روی وی میگشایم و کلام خودم و فرشتگانم را به او می شنوایانم و سپس بر می گشایم حجاب ها و پرده هائی که فی ما بین من و او بوده است و او را به نعمت گفتارم متنعّم و به لذّت نظر به سوی من متلذّذ می نمایم."
,همچنین مرحوم علّامه مجلسی در جلد 74 کتاب شریف بحارألانوار از قول نبیّ مُکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم آورده است که ایشان فرمودند: "خداوند رحمان و رحیـم به من فرمود:
,یا أحمَدُ! لَیسَ شَئٌ مِنَ ألعِبادَةِ أحَبَّ إلَیَّ مِنَ ألصمتِ وَ ألصّوُمِ، فَمَن صامَ وَ لَم یَحفَظ لِسانَهُ کانَ کَمَن قامَ وَ لَم یَقرَأ فِی صَلاتِه.
,ای احمد! هیچ عبادتی نزد من محبوب تر از خاموشی (سکوت) و روزه نیست، پس اگر کسی روزه بگیرد ولی مُراقب زبانش نباشد همانند کسی است که به نماز بایستد ولی در آن قرائت نداشته باشد."
,, ,
از این دو روایت دریافت میشود که امساک از خوردن و حفظ سکوت و کم حرف زدن دارای نتایج و آثار ارزشمندی است که مهمترین آن ها دریافت حکمت است. انسانی که کمتر صحبت می کند، قطعاً بیشتر می شنود و بیشتر می آموزد و در نتیجه بیشتر به تفکر می پردازد و قطعاً تفکر که در روایات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین برتر از عبادت معرفی شده است بار حکمت عبــد را سنگین تر می نماید و با افزایش حکمت، انسان سیر تکاملی را در مسیر شناخت و عرفان پیش میگیرد. وقتی معرفت پر و بال بگیرد ثمره ی عالی تری را به همراه می آورد که آن یقیـن می باشد و چون انسان به یقیـن رسید بصیرتی کامل تر و دید وسیع تر پیدا میکند، تا جائی که میتواند به بالاتر از عوالم مُلکی بنگرد.پس زما نی که چنین بهره ای نصیبش میشود تحمّل بسیاری از بلیّات و شدائد و سختی هادر طول زندگی برایش آسان و حتّی گوارا میگردد.
,انسان وقتی به مقام یقیـن رسید، برایش چه فرقی میکند که تمام مردُم دُنیــا ثنـای او را بگویند و یا به او دُشنام و ناسزا دهند. او در آن مقام تنها به رضایت محبوب و خالق می اندیشد و طبیعتاً به اُموری می پردازد که ضمن جلب رضایتش بیشتر و بهتر به معبودش نزدیکش نماید. ثمره ارزشمند تلاش انسانِ به یقیـن رسیده، جهت جلب رضایت بیشتر معبود انطباق رضایت مخلوق با رضایت خالق می شود و رضایت عبـد در طول رضایت پروردگار قرار میگیرد که حاصل پُر فایده ی آن مقام تسلیم است.
,حضرت امام صادق علیه السلام در حدیث معروف « جُنود عقل و جهل » که در کتاب شریف اصول کافی شرح کامل آن بیان شده است، تسلیـم را از لوازم عقل شمرده اند و مُخالف آن را شک دانسته اند. البتّه مقام تسلیـم دارای مراتب و درجاتی است که بحث پیرامون آن در این مقال نمی گنجد. ولکن آن چه که مُهم است بهره گیری عبـاد خُـدا از این فرصت و از مواهب و فُیوضات ماه مُبارک رمضان در راستای اصلاح روش های بندگی و تعالی یافتن و رسیدن به مقامات ذکر گردیده است.
,از آنجا که بزرگترین و تنها سرمایه ی انسان، زمان و فرصتی است که در اختیار او قرار گرفته است و هر لحظه نیز با گذشت زمان از مقدار آن کسر میگردد، به حکم عقل ایجاب مینماید که از این سرمایه بهترین استفاده را بنماید. پس عاقلانه این است که این سرمایه در مسیر ترمیم مکارم اخلاقی و تکمیل کمالات معنوی و تعالی روح و نتیجتاً رسیدن به رضا و قُرب الهی هزینه شود.
,و سخن آخر اینکه؛ مگر نه اینست که خداوند تبارک و تعالی در قُرآنش فرموده است: « وَمَـاخَلَقتُ ألجِنَّ وَ ألإنسَ إلّا لِیَعبُدوُنِ »، و به حُکم کلام مُبارکش آفریده نشدیم مگر برای پرستش و عبادت او، پس برای انجام صحیح وظیفه ی بندگی، زمانِ کوتاه و فرصتِ محدود و مسیرِ دُشوار را در نظر بگیریم و بدانیم که رمضان موهبتی است که تنها یکبار در سال به بندگان اعطاء میشود و چه بسا که رمضان های بعدی را نتوانیم درک کنیم، فلذاست که بایدکوشید تا بیشترین بهره ها را از این فرصت بگیریم و نیکو ترین نتایج را حاصل نمائیم. ان شاءالله والسلام علیکم و رحمة الله.
,***علی لاجوری
]
ارسال دیدگاه