اخبار داغ

تازه ترین روایت ها از ورود مسلحانه حجت الاسلام"حسنی" به نقده

تازه ترین روایت ها از ورود مسلحانه حجت الاسلام"حسنی" به نقده
حاج آقا حسنی علاوه بر اسلحه کلاشینکوف معروفش یک سلاح کمری هم داشت، آن سلاح را بیرون کشید و گفت: من به شما دستور می دهم همراه من وارد شهر شوید.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانابه نقل ازسولدوز خبر، حجت الاسلام حسنی در افکار عمومی مردم آذربایجان از احترام ویژه ای برخوردار است اما مردم نقده علاوه بر این احترام، قداست خاصی نیز برای وی قائل هستند.

مراسم تجلیل از بیش از 50 سال مجاهدت این عالم بزرگ و نستوه برای اولین بار با حضور مقامات کشوری و استانی در ارومیه در حالی برگزار شد که هر جا سخن از رشادت های "حسنی" بود نام "نقده" نیز برده می شد.

اردیبهشت سال 58 نقده درگیر جنگ ناخواسته ای شد که دموکرات های ضدانقلاب بر مردم این شهر تحمیل کردند و طی آن حداقل 120 خانواده به فجیع ترین وضع به دست آنها به قتل رسیدند.

حجت الاسلام حسنی پس از اطلاع از وضعیت نقده و احتمال سقوط آن، در زمانی وارد شهر شد که تقریبا هیچ امیدی برای مدافعان بی سلاح نقده باقی نمانده بود.

برای درک بهتر وضعیت نقده در اردیبهشت سال 58 و نقش تاریخی حجت الاسلام حسنی، خبرنگار سولدوز خبر با چند تن از مدافعان آن روز که همگی جزو شهروندان عادی بودند، گفتگویی انجام داده است.

سید یحیی جاویدان همسایه دیوار به دیوار مرحوم حاج عظیم معبودی (شخصی که دفاع از شهر را از منزل شخصی اش هدایت می کرد) در مورد نقش حجت الاسلام حسنی اینطور توضیح می دهد: " اردیبهشت سال 58 نقده صحنه درگیری مردم با عناصر ضد انقلاب بود. خانه حاج عظیم مرکز تجمع مردم محسوب می شد و نحوه دفاع از شهر از این خانه هدایت میشد تا اینکه خبر رسید حاج آقا حسنی برای فیصله دادن به اوضاع وخیم نقده به سمت این شهر حرکت کرده است.

مردم خصوصا زنان و کودکان به محض شنیدن این خبر با گریه و زاری به سمت خانه حاج عظیم معبودی آمدند و وقتی حجت الاسلام حسنی ماجرای قتل های فجیع دموکرات ها در نقده را شنید طاقت نیاورد و همراه مردم به محل استقرار ارتش مابین نقده و محمدیار، حرکت کردند. ارتش در آن زمان بخاطر نداشتن دستور از مقامات بالاتر وارد شهر نشده بود.

آن زمان فرماندهی لشگر64 پیاده ارومیه را که به نقده آمده بود، سرهنگ ظهیرنژاد بر عهده داشت.  وی به آقای حسنی اطلاع داد که ارتش دستوری برای ورود به صحنه درگیری دریافت نکرده است، آقای حسنی گفت چطور دستور ندارید وارد شهر شوید وقتی که مردم در حال قتل عام شدن هستند؟

حاج آقا حسنی علاوه بر اسلحه کلاشینکوف معروفش یک سلاح کمری هم داشت، آن سلاح را بیرون کشید و گفت: من به شما دستور می دهم همراه من وارد شهر شوید چون هم نماینده شرع هستم و هم قانون، من نماینده امام خمینی(ره) هستم اگر در مقابل دستور من مقاومت کنید با همین اسلحه میزنمتان.

بالاخره با همت و غیرت ایشان ارتش راضی شد وارد شهر شود و به محض ورود ارتش به شهر ضد انقلاب مفتضحانه به سمت مناطق مرزی عراق فرار کرد.

مردم نقده هرگز رشادت های حجت الاسلام حسنی را از یاد نخواهند برد و ایشان حق بزرگی بر گردن تک تک نقده ای ها دارند."

حجت الاسلام داننده از روحانیون بنام نقده درباره آن روزهای حساس و نقش حاج آقا حسنی چنین می گوید: " روز جمعه دوم اردیبهشت سال 58 بود که دشمن بر علیه مردم نقده دست به جنایت زد.

آنها در صبح روز جمعه به بهانه افتتاح دفتر حزب دموکرات در نقده بصورت مسلح در زمین چمن تختی تجمع کردند. با حضور آنها نقده خود به خود حال و هوای جنگ گرفت و پس از دو ساعت عملا جنگ در این شهر شروع شد.

هوا بارانی بود و مردم نقده در روز اول فقط برای دفاع از منازل و محلات خود اقدام به سنگربندی پشت بام ها کردند. در دومین روز هم عده ای به هر طریقی که بود خود را به ارومیه رساندند و طلب استمداد کردند.

آقای حسنی که از مبارزان بنام آذربایجان و ایران است با درک وضعیت منطقه، به زور اسلحه خودش دو دستگاه نفربر تهیه می کند و با کمک عده ای از مجاهدان و پاسداران ارومیه در روز سوم از طریق راه روستای بارانی عجم وارد نقده شد.

در همان بدو ورود یکی از نفربرها از کار افتاد و با همان یک دستگاه نفربر چرخی در شهر زده شد. مانور این نفربر باعث انفعال ضد انقلاب شد که ناچارا به سمت پیرانشهر و اشنویه و دیگر مناطق فرار کردند و شهر تقریبا در تسلط مردم قرار گرفت، آقای حسنی صبح روز بعد به سمت ارومیه حرکت کرد اما نفراتی را که آورده بود در نقده باقی گذاشت.

بعد از ظهر روز چهارم بود که تانک های ارتش هم در میدان امام(ره) نقده مستقر شدند. خبر رسید که ضد انقلاب از روستاهای اطراف و محله کردنشین عده ای از مردان را که همراه خانوادهایشان در آن نواحی زندگی می کردند، بعنوان اسیر جنگی باخود به مسجد روستای بالقچی برده است.

ساعت 2 نیمه شب با خواهش بنده که در لباس روحانیت بودم 5 دستگاه از تانکها با هدف آزادسازی گروگانها به سمت روستای مورد نظر حرکت کردند. وقتی به روستا رسیدیم مردم روستا به ما گفتند که ضد انقلاب بدون گروگانها به سمت مناطق مرزی فرار کرده و گروگانها هم از ترس جانشان خودشان را به آب زده بودند تا به روستای کوزه گران برسند.

حجت الاسلام حسنی پس از آن بصورت مستمر به نقده رفت و آمد میکرد. آقای حسنی در نظر مردم نقده بعنوان نجاتبخش مطرح است و جایگاه بالایی در این شهر دارد.

وی در زمان طاغوت هم در صف مبارزان بود و آنطور که من اطلاع دارم حداقل 15 سال قبل از انقلاب اسلامی ایشان مسلح بودند و پس از شرارتهای دموکرات در این منطقه، آقای حسنی بعنوان یک بسیجی در کمیته نقده و محمدیار تا 40 روز اتراق کرد.

این مبارز خستگی ناپذیر به حدی در نزد مردم نقده شاخص است که قابل وصف نیست. وی به قدری به پیاده کردن احکام اسلام مقید بود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در روستای خودشان نمازجمعه برپا میکرد."

بهارعلی ثروت دبیر بازنشسته ساکن نقده که آن روزها جزو مدافعان شهر بود از نقش ویژه "حسنی" چنین یاد می کند: "درست در زمانی که وضع دفاعی مردم نقده وخیم شده بود آقای حسنی وارد شهر شد و برای مدافعان شهر نیرو و مهمات آورد و مانع از سقوط شهر شد.

روستای گلوان نقده محل اصلی تجمع ضد انقلاب بود و اتفاقا در روستای گلوان که آن زمان محل زندگی من بود حدود 50 خانوار زندگی می کردند که جانشان در خطر بود و به دستور آقای حسنی من هم به همراه چند دستگاه تانک و نفربر به سمت این روستا حرکت کردم البته حاج عظیم معبودی و حجت الاسلام حسنی نیز شخصا وارد روستا شدند و آن خانواده ها را به محل امنی منتقل کردند.

آن موقع ضدانقلاب خیابان امام(ره) نقده را زیر آتش تیربار خود داشت و کسی نمیتوانست در این خیابان تردد کند، پس از ورود ارتش به شهر به دستور آقای حسنی تانک ها با آتش تیربار محل استقرار و موضع گیری اشرار دموکرات را مورد هدف قرار دادند و خیلی زود آنها شهر را ترک کردند."

قربانعلی صدقی دبیر بازنشسته و یکی دیگر از مدافعان نقده با تجلیل از جایگاه ویژه حجت الاسلام حسنی خصوصا در جنگ نقده، چنین گفت: "آقای حسنی در شرایطی به داد مردم رسید که دست مدافعان از فشنگ و مهمات خالی شده بود و مردم با هرچیزی که در دست داشتند در حال دفاع از شهر بودند. دموکرات ها حتی خانه های برادران کرد را با زور اسحله از اختیارشان خارج کرده و بعنوان پایگاه از آن استفاده می کردند.

ورود مسلحانه حجت الاسلام حسنی به این شهر در حال سقوط، مثل رساندن خون به رگ حیاتی بدن بود و مردم روحیه ای دوباره برای بازپس گیری شهر گرفتند.

آقای حسنی میگفت نگران نباشید تا من هستم ضد انقلاب هرگز در این مناطق جایی نخواهد داشت و دقیقا همانطور که گفته بود به وعده خود عمل کردند.

آقای حسنی شخصیتی نیست که بشود از خاطر برد چون ایشان برگ زرینی در تاریخ نقده محسوب می شود و همه نقده ای ها شأن و احترام زیادی برای وی قائل هستند."

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه

نظرات
Sulduz -> 1402/02/31
پاسخ

خدا بیامرزه حاج آقا حسنی رو.