دانا گزارش می دهد؛
۲۰ فروردین؛ سالروز قطع رابطه سیاسی ایران و آمریکا/ مروری بر تاریخچه روابط دو کشور
در ۲۰ فروردین ۱۳۵۹، پس از انقلاب اسلامی ایران و برگزاری گروهی از اعتراضات مردمی در ایران، دولت ایران تصمیم به قطع رابطههای دیپلماتیک با آمریکا گرفت.
به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۵۸، روابط ایران و آمریکا به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و به رویدادی تاریخی در روابط دو کشور تبدیل شد. در این روز، گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران در تظاهراتی علیه وزیر خارجه آمریکا، جرج بالفور، با تصویب از سوی حکومت ایران به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و برخی از کارکنان سفارت را به چنگ آوردند. این حمله منجر به گروگان گیری ۵۲ کارکنان سفارت آمریکا در تهران شد که برای ۴۴۴ روز به ادامه یافت. این رویداد باعث تحریم های گسترده ای که آمریکا علیه ایران اعمال کرد و تحولات سیاسی و اقتصادی بسیاری در دو کشور شد.
نگاهی به رابطه ايران و آمريكا از آغاز
در سال ۱۸۵۶ پيمانی ميان ايران و ايالات متحده آمريكا منعقد شد كه اگرچه "پيمان دوستی و بازرگانی" ناميده میشد اما بهموجب آن اتباع آمريكا از حقوق برون مرزی برخوردار میشدند. اين نخستين پيمان رسمی ميان ايران و آمريكا بود.
پس از آن آمريكائی ها با اعزام ميسيونرهای مذهبی سعی در ايجاد زمينههای نفوذ خود تحت پوشش فعاليتهای مذهبی و فرهنگی و انسان دوستانه داشتند. در سال ۱۸۸۳ نخستين سفير آمريكا با نام ساموئل بنجامين وارد ايران شد و پنج سال بعد حاج حسينقلیخان به عنوان سفير ايران وارد واشنگتن شد.
با شكلگيری روابط رسمی ايران و آمريكا پس از تاسيس سفارتخانه در تهران، در سال ۱۹۱۱ م. مورگان شوستر در راس يک هيات مستشار مالی آمريکايی وارد ايران شد و دولت ايران و مجلس شورا اختيار تام در زمينه اداره امور مالی کشور را به او دادند. او نيز کوشيد خودسرانه در ايران به کار بپردازد و از دولت ايران تبعيت نکند. سرانجام با مخالفتهای شديدی که عليه وی و گروه همراهش صورت گرفت، قرارداد وی در همان سال لغو شد. در سال ۱۹۲۱ نيز يك هيأت مستشاری مالی ديگر برای اداره امور ماليه كشور تحت رياست آرتور ميلسپو وارد ايران شد.
اما اولين قطع رابطه سياسی ايران و آمريکا در سال ۱۳۱۵ در دوران روزولت و رضاخان بود که به خاطر بازداشت چند ساعته سفير ايران، عبدالغفارخان جلال علا، به علت تخلف رانندگی در آمريکا روی داد. اين قطع ارتباط پس از سه سال به دنبال اعزام نماينده مخصوص از طرف آمريکا برای ادای توضيحات و عذرخواهی از سر گرفته شد.
در شهريور ۱۳۲۰ آمريكا همراه متفقين خاك ايران را به اشغال درآورد و با اوجگيری روزافزون سلطهجويی آمريكا پس از جنگ دوم جهانی، آمريكا در ايران نيز نفوذ خود را گسترانيد بهطوری كه با طرحريزی و اجرای كودتای ۲۸ مرداد سرنوشت سياسی و اقتصادی و... ايران را تا انقلاب اسلامی به دست گرفت.
پهلوي دوم در سال ۱۳۳۵ سازمان مخوف ساواك را تحت نظارت سيا در ايران ايجاد كرد و در دهه ۱۳۴۰ با اجرای اصلاحات ارضی، زمينه برای ايجاد بازار انبوه مصرفی جهت كالاهای غربی و خصوصاً آمريكا فراهم شد و با به يغما بردن منابع نفتی كشور و فروش سلاح و كالاهای مصرفی، ايران را بيش از پيش به سمت وابستگی حركت داد. چنانكه در ۱۳۴۳ با تصويب ننگين كاپيتولاسيون وجه سياسی اين وابستگی بيش از پيش نمايان شد.
کاپيتولاسيون نيز از پيمانهاي سياسي آمريکا با ايران بود که به صورت قانوني، سند اسارت ايران را به دست آمريکا داد و در ۴ آبان سال ۱۳۴۳، امام خمينی (ره) با ايراد سخنرانی کوبندهای مساله را افشا کردند و تصويب کاپيتولاسيون را اقرار به مستعمره بودن ايران ناميدند و رای مجلس را مخالف اسلام و قانون دانستند.
سرانجام انقلاب اسلامی علی رغم حمايتهای بی دريغ آمريکا از شاه، با شعار مرگ بر آمريكا و مرگ بر شاه به پيروزی رسيد و با تاسيس دولت موقت روابط به شكلی ديگر از سر گرفته شد اما با تسخير سفارتخانه آمريکا در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ به دست دانشجويان و حمايت امام، دولت آمريکا دست به اقدامات جديدی زد و در اولين گام در روز ۲۲ آبان ۱۳۵۸ دستور توقيف كليه دارايی های ايران در بانک های آمريكايی و شعبههای خارجی آن را صادر كرد و خريد نفت از ايران را متوقف ساخت.
در پي آن، در ۱۳ آذرماه، ۱۵ عضو شوراي امنيت به اتفاق آرا قطعنامه ۴۵۷ را در محكوميت اشغال سفارت آمريكا در تهران منتشر كردند.
ارجاع موضوع گروگانگيري به ديوان بينالمللي دادگستري در لاهه از ديگر اقدامات آمريكا بود. رأي اين ديوان نيز روز ۲۴ آذر عليه ايران صادر شد و ۱۵ قاضي اين دادگاه به اتفاق آرا جمهوري اسلامي ايران را به دليل تصرف سفارت آمريكا محكوم كردند.
در نهم دي ۱۳۵۸، شوراي امنيت سازمان ملل تحت فشار آمريكا قطعنامه ۴۶۱ را در موضوع مجازاتهاي اقتصادی عليه ايران تصويب كرد و تا ۱۷ دي به ايران مهلت داد تا گروگانهاي آمريكايي را آزاد كند. علاوه بر اين بسياري از مفسران آمريكايي نيز از نيروي موسوم به واكنش سريع كه در ۱۱ دي ۱۳۵۸ به دستور كارتر در خليج فارس شكل گرفت، به عنوان عكسالعمل واشنگتن در مقابل واقعه تصرف سفارت آمريكا در تهران ياد كردند.
اما دستور قطع رابطه با ايران ۱۷ روز قبل از مداخله نظامي آمريكا در منطقه طبس با هدف آزادسازي گروگانها، اتخاذ شد. جيمی كارتر پس از صدور فرمان قطع رابطه، در سخنانی اعلام كرد ديپلماتهای ايرانی ۲۴ ساعت فرصت دارند خاك آمريكا را ترك كنند.
موضوع قطع روابط سياسي و اقتصادي آمريكا با ايران، دو ماه پيش از صدور دستور كارتر، در قطعنامه ارايه شده از سوی آمريكا به شورای امنيت سازمان ملل پيش بينی شده بود. در آن قطعنامه كه در ۲۴ بهمن ۱۳۵۸ به شورا ارايه شد، آمريكا اعمال تحريمهای اقتصادی عليه جمهوري اسلامی و قطع رابطه با ايران به دليل تصرف سفارت آمريكا را خواستار شد. اين درخواست در كنفرانس كشورهاي صنعتي غرب نيز مطرح شده بود، ولي رايزنيهاي هيأت نمايندگي ايران در سازمان ملل و همچنين وتو شدن قطعنامه پيشنهادي آمريكا توسط اتحاد جماهير شوروي، باعث شد دولت جيمی كارتر در اتخاذ تصميم برای قطع مناسبات سياسی و بازرگانی با ايران تنها بماند.
كارتر در سخنان خود راجع به قطع رابطه با ايران گفت: «... مطالبات شاكيان آمريكايی و شركتها، از اموال مسدود شده ايران در آمريكا برداشت خواهد شد و مسووليت بحران با شورای انقلاب ايران است كه خود را پشت سر دانشجويان پنهان میكند. اگر گروگانها آزاد نشوند، تصميمات شديدتری عليه ايران اتخاذ خواهد شد و آمريكا با هم پيمانان خود اقدامات مقتضي به عمل خواهد آورد. هيچ ويزای جديد برای ايرانيان صادر نخواهد شد و كليه ويزاهای صادر شده پس از بحران باطل است...»
در پی این تصمیم دفتر امام خمینی اعلام کرد: «نظر امام در مورد گروگانها عوض نشده و مثل گذشته سفارت و گروگانها تا تشکیل مجلس شورای اسلامی و تعیین سرنوشت آنها توسط وکلای مردم در دست دانشجویان باقی خواهد ماند» و از جانب دیگر امام خمینی خود بیانیه جداگانهای در این رابطه منتشر کردند.
کارتر پیش از قطع رابطه با ایران، چند مرحله اقدامات سیاسی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران به عمل آورده بود. در نخستین عکسالعمل، روز ۲۲ آبان ۱۳۵۸ دستور توقیف کلیه داراییهای ایران در بانکهای آمریکایی و شعبههای خارجی آن را صادر کرد و خرید نفت از ایران را متوقف ساخت.
در ۱۳ آذر، پانزده عضو شورای امنیت تحت فشار آمریکا به اتفاق آرا قطعنامه شماره ۴۵۷ را در محکومیت اشغال سفارت آمریکا در تهران منتشر کردند.
ارجاع موضوع گروگانگیری به دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه از دیگر اقدامات آمریکا بود. رأی این دیوان نیز روز ۲۴ آذر علیه ایران صادر شد و ۱۵ قاضی این دادگاه به اتفاق آرا جمهوری اسلامی ایران را به دلیل تصرف سفارت آمریکا محکوم کردند.
در نهم دی ۱۳۵۸، شورای امنیت سازمان ملل تحت فشار آمریکا قطعنامه ۴۶۱ را در موضوع مجازاتهای اقتصادی علیه ایران تصویب کرد و تا ۱۷ دی به ایران مهلت داد تا گروگانهای آمریکایی را آزاد کند. علاوه بر این بسیاری از مفسران آمریکایی نیز از نیروی موسوم به «واکنش سریع» که در ۱۱ دی ۱۳۵۸ به دستور کارتر در خلیج فارس شکل گرفت به عنوان عکسالعمل واشنگتن در مقابل واقعه تصرف سفارت آمریکا در تهران یاد کردند.
دستور قطع رابطه با ایران ۱۷ روز قبل از مداخله نظامی آمریکا در منطقه طبس با هدف آزادسازی گروگانها اتخاذ شد. جیمی کارتر پس از صدور فرمان قطع رابطه، در سخنانی اعلام کرد دیپلماتهای ایرانی ۲۴ ساعت فرصت دارند خاک آمریکا را ترک کنند.
موضوع قطع روابط سیاسی و اقتصادی آمریکا با ایران، دو ماه پیش از صدور دستور کارتر، در قطعنامه ارایه شده از سوی آمریکا به شورای امنیت سازمان ملل پیشبینی شده بود. در آن قطعنامه که در ۲۴ بهمن ۱۳۵۸ به شورا ارایه شد آمریکا خواستار اعمال تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی و قطع رابطه با ایران به دلیل تصرف سفارت آمریکا گردید.
این درخواست در کنفرانس کشورهای صنعتی غرب نیز مطرح شده بود، ولی رایزنیهای هیات نمایندگی ایران در سازمان ملل و همچنین وتو شدن قطعنامه پیشنهادی آمریکا توسط اتحاد جماهیر شوروی، باعث شد دولت جیمی کارتر در اتخاذ تصمیم برای قطع مناسبات سیاسی و بازرگانی با ایران تنها بماند.
به دنبال قطع رابطه ایران با آمریکا و مهلت ۳۶ ساعته کارتر به دیپلماتهای ایرانی مبنی بر خروج از آمریکا، در ساعت ۱۲:۳۵ بیستم فروردینماه حدود ۵۰ نفر از اعضای سفارت ایران در واشنگتن و اعضای کنسولگریهای ایران در شیکاگو و نیویورک به همراه خانوادههایشان با پرواز ۷۳۰ هواپیمایی ملی ایران وارد فرودگاه مهرآباد تهران شدند.
روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی از بازگشت دیپلماتهای ایرانی نوشت: به دنبال ورود دیپلماتهای ایرانی به فرودگاه تهران علی آگاه، کاردار ایران در واشنگتن و تنی چند از اعضای سفارت ایران در آمریکا به همراه صادق قطبزاده و اسقف کاپوچی در یک مصاحبه رادیو تلویزیونی و مطبوعاتی شرکت کردند و به سوالات خبرنگاران داخلی و خارجی جواب دادند.
یکی از نظامیان ایرانی که به همراه اعضای سفارت ایران در آمریکا به ایران مراجعت کرده بود در رابطه با موضوع اخیر به خبرنگار کیهان گفت: روز دوشنبه گذشته پس از ورود انور سادات به آمریکا عدهای از دانشجویان ایرانی و عرب به همراه گروهی از سیاهان مسلمان، تظاهرات وسیعی را در اغلب شهرهای آمریکا به راه انداختند که به دنبال آن کارتر در ساعت ۳ بعدازظهر ضمن ایراد یک سخنرانی تند به اعضای سفارت ایران ۳۶ ساعت مهلت داد که آمریکا را ترک کنند. به دنبال این مهلت غافلگیرانه، سفارت ایران در محاصره ماموران اف. بی. آی و سازمان سیا قرار گرفت و پیش از آنکه اعضای سفارت ایران بتوانند تصمیمی اتخاذ نمایند، هر یک از آنها به وسیله ۲ مامور اف. بی. آی مورد مراقبت قرار گرفتند.
وی در ادامه سخنانش افزود: ماموران اف. بی. آی با در دست داشتن عکس سفارت و کنسولگریها در جلو خانه آنها کشیک میدادند و چنانچه یک ایرانی میخواست قدمی بردارد، به دنبال او حرکت میکردند. وی همچنین گفت: در این چند ساعت که به پایان مهلت ما مانده بود، انواع توهینها از سوی ماموران آمریکایی به ما شد، به خصوص نظامیانی که در شهرهای کوچک آمریکا سکونت دارند بیش از اندازه در ناراحتی به سر میبرند، چرا که در این شهرهای کوچک ایرانیها شناسایی شدهاند و از هر نظر در مضیقه قرار دارند.
در همین حال مقدم، سرپرست کنسولگری ایران در شیکاگو هم در گفتگو با خبرنگاران گفت: در طول مهلت ۳۶ ساعته، ما فقط توانستیم به سرعت مدارک و ویزاهای دانشجویانی را که هماکنون تنها مورد نگرانی ما هستند، وسیله پست برایشان ارسال داریم و دیگر فرصتی نبود که برایشان اقدام سازندهای صورت دهیم. چند ساعت به پایان مهلت مانده، سفارت ایران در محاصره قرار گرفت و آن عده که در داخل سفارت بودند، هر یک به وسیله دو مامور به نقطهای برده شدند و در سفارت ایران مهر و موم شد. و ما فقط توانستیم زندگیمان را به دوستانی که شاید آنها نیز وضعیت ما را پیدا کنند، تحویل داده و خود را به فرودگاه رساندیم. در فرودگاه عدهای از آمریکاییها بر علیه ایران شعار میدادند و یک گروه از سیاهپوستان مسلمان نیز با در دست داشتن عکس امام به محل فرودگاه آمده بودند و بر علیه کارتر شعار میدادند.
به نوشته کیهان تا بعدازظهر ۲۱ فروردین به جز سرکنسولگری ایران یا همان سفارت ایران که در واشنگتن واقع بود، ایران چهار کنسولگری دیگر نیز در شهرهای شیکاگو، هستون، نیویورک و سانفرانسیسکو داشت که همگی آنها تعطیل و مهر و موم شدند.
ارسال دیدگاه