اخبار داغ

دانا گزارش می دهد؛

رحلت پیامبر اکرم (ص)؛ واقعه‌ای که تاریخ اسلام را تغییر داد/ لحظات قبل از رحلت پیامبر اکرم (ص) چگونه گذشت؟

رحلت پیامبر اکرم (ص)؛ واقعه‌ای که تاریخ اسلام را تغییر داد/ لحظات قبل از رحلت پیامبر اکرم (ص) چگونه گذشت؟
رحلت پیامبر اکرم (ص) یکی از لحظات تأثیرگذار و حساس در تاریخ اسلام بود که در سال ۱۱ هجری قمری، در شهر مدینه رخ داد. این واقعه برای مسلمانان یک لحظه عظیم انتقال از دوران پیامبر به دوران پس از پیامبر بود.

به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ رحلت پیامبر اکرم (ص)، یکی از لحظات تأثیرگذار و حساس در تاریخ اسلام است. این واقعه در سال ۱۱ هجری قمری، در شهر مدینه رخ داد.

رحلت پیامبر (ص) حدود هشتاد و سه سالگی، رخ داد. این واقعه برای مسلمانان یک لحظه عظیم انتقال از دوران پیامبر به دوران پس از پیامبر بود. پیامبر اسلام (ص) در سال یازدهم هجرت در آخرین سفر حج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت ‏خود خبر داد؛ چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که ‏پیامبر هم در نیاز به خوراک، پوشاک، ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.

ایشان یک ماه قبل از رحلت فرمود: «فراق نزدیک شده و بازگشت ‏به سوى خداوند است. نزدیک است فرا خوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى ‏گذارم و مى ‏روم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر بر من ‏وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود».

در حجه ‏الوداع در هنگام رمى‏ جمرات فرمود: «مناسک خود را از من ‏فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید».

روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین ‏و نگرانند، پیامبر در حالى که به فضل بن عباس و على بن ‏ابی‌‏طالب (ع) تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس از درود و سپاس پروردگار، فرمود: «به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است که‏ {عمرش} جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد».

روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد. سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: «کلید گنج‌های ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شده ام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام».

در چند روز آخر قبل از رحلت پیامبر اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود: «اى مردم! آتش فتنه‏‌ها شعله ‏ور گردیده و فتنه‏‌ها همچون پاره‏هاى امواج تاریک شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می‌آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می‌پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می‌کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی‌شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم (کتاب خدا و اهل بیتم). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می‌رسید». آن گاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می‌کردند.

لحظات قبل از رحلت پیامبر اکرم (ص) چگونه گذشت؟

لحظات قبل از رحلت پیامبر اکرم (ص) بسیار حساس و پر از وقایع مهم بود. در این دوران، پیامبر اسلام (ص) به دستور الهی و با ویژگی‌های پیش‌آگاهانه به ترتیب اقداماتی انجام داد:

وصیت به علی (ع): پیامبر (ص) به علی بن ابی‌طالب (ع) وصیت نمود و او را به کفن و غسل خود انتخاب کرد. علی (ع) به عنوان مرد ایمانی و وصیت‌نامه امام (ع) اقدام به تهیه ملابس و تدارکات لازم برای غسل و دفن پیامبر (ص) کرد.

تعیین امامت علی (ع): در این لحظات، پیامبر (ص) به صورت صریح امامت و ولايت علی (ع) را تأیید کرد و اهل بیت خود را به عنوان منابع اسلامی و معتبر تأکید کرد. این تأیید و وصیت‌نامه پس از وفات پیامبر (ص) به تشکیل اساس‌نامه اهل‌بیت (ع) و اسلامی‌ترین فرهنگ مذهبی اسلام منجر شد.

پیام به مسلمانان درباره وحدت: پیامبر (ص) پیامی به مسلمانان داد که در آن به وحدت و اتحاد مسلمانان پس از وی اشاره کرد. او تأکید کرد که اسلام وحدت و همبستگی مسلمانان را به شدت لازم دارد.

پیام به مردم درباره حقوق مردم: پیامبر (ص) در لحظات آخر زندگی‌اش به مردم تأکید کرد که مسئولیت حفظ حقوق مردم را دارند و باید به عدالت و مساواة در برخورد با مردم توجه داشته باشند.

آرامش و تسلیم به خدا: پیامبر (ص) در این لحظات پس از تجربه سختی‌ها و مشکلات زندگی، به آرامش و تسلیم به خداوند پرداخت و اظهار کرد که او ترجیح می‌دهد به خداوند متعال پیوسته و به بهشت الهی برود.

در آخرین روز‌های پیش از رحلت پیامبراکرم ایشان به علی (ع) وصیت نمودند که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد: «ای رسول خدا، می‌ترسم طاقت این کار را نداشته باشم». پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد. آن گاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آن‌ها را به علی سپرد.
 
فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت، اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می‌کرد. سپس به حاضران فرمود: «برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید». ام سلمه، همسر پیامبر گفت: «علی را بگویید بیاید، زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست». هنگامی که علی (ع) آمد، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آن گاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آن که از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده‌های پیامبر (ص)، حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند.
 
علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود: «علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آن‌ها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آن‌ها بهره گیرم». سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه