روزنامههای امروز در سرمقالههای خود چه نوشتند؟
با مرور سرمقاله و یادداشتهای روز روزنامههای کثیرالانتشار کشور، مطالبی از جمله دو روی سکه تحریمهای رسانهای، کنشگری عاقلانه در مقابل واکنشگرای عجولانه، دیپلماسی روی شانه میدان به چشم میخورد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ با مرور سرمقاله و یادداشتهای روز روزنامههای کثیرالانتشار کشور، مطالبی از جمله دو روی سکه تحریمهای رسانهای، کنشگری عاقلانه در مقابل واکنشگرای عجولانه، دیپلماسی روی شانه میدان به چشم میخورد.
کیهان: در یادداشت روز خود با عنوان «2 بزرگ تر از 8» نوشت: تیرماه 13۹۷یعنی درســت در زمانی که آقای روحانی به اتحادیه اروپا فرصت داده بود تا حسن نیت خود را برای اجرای برجام بدون آمریکا ثابت کند، یک اتفاق بی سابقه افتاد؛ دبیر سوم سفارت ایران در اتریش بازداشت شد. اسدالله اســدی 10 تیر 13۹۷ 1 جولای ۲018 در یک استراحت گاه بین راهی در ایالت بایرن آلمان دستگیر و پس از انتقال به بلژیک محاکمه شد. دادگاه! در نهایت به اتهام واهی طراحی بمب گذاری در تجمع منافقین او را به ۲0 سال زندان محکوم کرد. ایــن اولین بار در تاریخ انقلاب بود که یــک دیپلمات ایرانی با لغو مصونیت دیپلماتیکش توسط کشورهای اروپایی محاکمه و زندانی می شد. دولت تدبیر و امید! البته از این اولین ها زیاد داشــت؛ مثا فروردین 13۹3 برای اولین بار در تاریخ انقلاب -درست در دوران ماه عسل توافق ژنو- آمریکا با عدم صدور روادید برای نماینده ایران، او را به سازمان ملل راه نداد و آقای روحانی را مجبور کرد تا گزینه دیگری برای این کرســی انتخاب کند؛ ایــن اتفاق در حالی می افتاد که حمید ابوطالبی(گزینه آقای روحانی برای نمایندگی ایران در سازمان ملل) پیش تر در سال 13۷3 بدون کوچک ترین مشــکلی به عنوان دیپلمات در نمایندگی ایران در سازمان ملل فعالیت می کرد! یا مثلا اسفند 13۹6 -در روزهای اجرای برجام- برای اولین بار در تاریخ انقلاب، فرودگاه مونیخ از سوخت رسانی به هواپیمای وزیر خارجه ایران خودداری کرد!
جوان: محمدجواد اخوان در سرمقاله ای با عنوان «دو روی سکه تحریم های رسانه ای» چنین نوشت: براي ما ايرانيان تحريم ديگر چيز تازه و ناشناخته اي نيست و عادت كرده ايم كه دشمنان اين مردم عصبانيت خود را از به سرانجام نرسيدن نياتشان با تحريم نشان دهند. تحريم ها در طول اين ماهيت اقتصادي سال ها عمدتا داشته اند كه در واقع مي توان آنها را عقوبت اقتصادي تسليم نشدن دولت و ملت ايران در برابر سياست هاي غرب دانست، اما در سال هاي اخير سنخ جديدي از تحريم ها هم مشاهده مي شود كه ماهيتي كاملا متفاوت دارد. از جمله اين تحريم هاي گونه جديد مي توان به تحريم هاي رسانه هاي ايراني و گاه برخي فعالان ايراني رسانه اشاره كرد. تفاوت اين تحريم ها با تحريم هاي اقتصادي در آن است كه تحريم هاي اقتصادي براي تأثيرگذاري بر افكار عمومي جامعه ايران وضع شده، اما تحريم هاي رسانه اي براي جلوگيري از تأثيرگذاري رسانه هاي مستقل بر افكار عمومي ايران و جهان است. در واقع همان طور كه جنگ اقتصادي در ذيل جنگ تركيبي كاركردي در مهندسي شناختي دارد، در قالب جنگ رسانه هم تضعيف رسانه هاي حريف پيگيري مي شود. هدف آن است كه رسانه ها و فعالان رسانه نتوانند صداي خود را به مردم برسانند و اين بزرگ ترين مصداق ديكتاتوري رسانه اي غرب و روي اصلي سكه تحريم رسانه اي است.
خراسان: حامد رحیم پور در یادداشتی با عنوان «مخاطرات 25 شهریور آرام» این گونه نوشت: برخلاف سـال گذشته، رئیسی امسال با دسـت پر به نیویورک سفر می کند چرا که رونـد سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی در نقطه مقابل آرزوهــای اپوزیسیون رقم خورده است. رئیسی اواخر شهریور۱۴۰۱ در حالی به مجمع عمومی سازمان ملل رفت که در تهران و برخی شهرها، اعتراضاتی شکل گرفته بود. این اعتراضات با دخالت سرویس های امنیتی بیگانه و نقش آفرینی گروهک های تروریستی و معاندان و شبکه های داخلی آن ها، به مجموعه ای از ناآرامی ها و اقدامات تروریستی علیه مردم و نیروهای انتظامی تبدیل شد. برای 25 شهریور امسال نیز دشمنان، از ماه ها پیش، ایجاد آشوب را وعده داده بودند و از برنامه ریزی های گسترده بـرای بسط ناآرامی سخن می گفتند، در هفته های اخیر نیز رسانه های فارسی زبان معاند تمام اخبار خود را بر سالگرد اعتراضات متمرکز کرده و خواهان حضور مردم در خیابان ها شده بودند اما آن چه سرویس های غربی و اپوزیسیون درباره ادامه التهاب اجتماعی آرزو داشتند، به وقوع نپیوست.
عصر ایرانیان: علی خضریان در سرمقاله ای با عنوان «کنش گری عاقلانه در مقابل واکنش گرای عجولانه» نوشت: یکسال از اجرای طراحی ضدایرانی اتاق های فکر غربی با پشتیبانی همه جانبه مالی، رسانه ای و تسلیحاتی دستگاه های امنیتی برخی کشورهای غربی و منطقه ای با پادویی تعدادی عناصر خائن پشت به وطن کرده، می گذرد و آنچه به برکت بصیرت و مجاهدت ایرانیان رقم خورد، ایران متحد و دشمن متکثر است. با نشستن گرد و غبار فتنه، امروز بیش از هر زمان دیگری مشخص گردیده که مسأله زنان تنها اسم رمز آشوب ها و هیاهوی دشمنان علیه موجودیت ایران بوده است که به دلیل رویکرد رادیکالیسم، امکان هرگونه همراهی اجتماعی را در عموم الیه های جامعه از خود سلب کرد و به سرعت دچار ریزش و افول شد. عملیات رسانه ای این روزهای غربی ها نیز صرفا در حکم تنفس مصنوعی به جریانی بود که خودشان هم می دانستند امکان احیای آن وجود ندارد. لذا تنها چشم امید به حادثه سازی با چاشنی تروریستی بسته اند تا با وقوع رویدادی تلخ و با دروغ پردازی، عوامل داخلی و خارجی خود را بسیج کنند.
قدس: مهدی زارع در یادداشتی با عنوان «دیپلماسی روی شانه میدان» چنین نوشت: تا حالا دو واژه دیپلماسی و میدان را زیاد شنیده ایم. به ویــژه من و شما که هر دو جزو علاقه مندان به اخبار حوزه سیاست هستیم با این دو واژه ناآشنا نیستیم. دیپلماسی. میدان. به طور جدی این دو واژه پس از گفت وگوی دکتر ظـریـف، وزیــر خـارجـه دولــت دکـتـر روحـانـی به دایـره واژگـان عمومی جامعه وارد شد. آنجا اگر خاطرتان باشد، به طور خلاصه آقـای ظریف - پس از هفت سال حضور در رأس تیم سیاست خارجی - در گفت وگو با سعید لیلاز گفته بود هر جا خواسته ایم دیپلماسی را ببریم جلو، میدان که البته منظورش نیروهای نظامی کشورمان بود با اقدام های نسنجیده، دستاوردهای دیپلماتیک را از بین برده است و در نتیجه ما الان نه می توانیم نفت بفروشیم و نه حتی می توانیم پـول نفت فروخته شده را دریافت کنیم.
ارسال دیدگاه