اخبار داغ
  1. به دنبال فرصت به زنان برای شبکه‌سازی آنان هستیم
  2. طلای جهانی باز هم از دلار عقب ماند
  3. پزشکیان: منیت‌ها عامل بی‌عدالتی‌هاست
  4. جابه‌جایی حاشیه نشینان در چابهار بر اساس نظر خود آنها خواهد بود
  5. ادامه استقرار هوای ناسالم برای گروه‌های حساس در پایتخت
  6. رئیس‌جمهوری به‌دنبال ایجاد عدالت آموزشی است
  7. بارش برف و باران در استان‌های کشور/ افزایش غلظت آلاینده‌ها در شهرهای صنعتی
  8. دشمن به دنبال ناامید کردن مردم و ایجاد اختلاف و دودستگی است
  9. وزارت خارجه از هیچ کوششی برای مساعدت به فعالان اقتصادی فروگذار نخواهد کرد
  10. نگرانی‌ غرب از توسعه یافتن ایران در حوزه هسته‌ای است/ نمی‌خواهند ایران از مزایای برجام در سال دهم بهره‌مند شود
  11. هوشیاری و همکاری ایران و عراق درباره خطر فعال شدن هسته‌های تروریستی ضرورت دارد
  12. حجم بالای کار نباید ما را از خدمات‌رسانی باز دارد
  13. حکم مربوط به مالیات بر درآمد حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی مغایر قانون اساسی نیست
  14. HMPV مثل کرونا نیست؛ این ویروس نه جدید است و نه خطرناک/ رعایت نکات بهداشتی همچنان ضروری است
  15. دیدار اعضای کمیسیون عمران با رئیس‌جمهور
  16. قیمت جهانی طلا امروز ۱۹ دی ۱۴۰۳
  17. قالیباف سالروز قیام خونین مردم قم را گرامی داشت
  18. نگذارید تبلیغات دشمن بر افکار عمومی اثر کند/کینۀ آمریکا نسبت به ایران کینۀ شتری است
  19. آمادگی ما برای دفاع از کشور در بالاترین سطح قرار دارد
  20. سردرگم بین اسامی؛ کسی حاضر به سرمربی‌گری تیم فوتبال امید نیست!

توسط انتشارات روایت فتح؛

«راز بی‌بی‌جان» در کتابفروشی‌ها فاش شد

«راز بی‌بی‌جان» در کتابفروشی‌ها فاش شد
کتاب «راز بی بی جان» نوشته الناز عباسیان شامل روایت زندگی مادر شهید علم الهدی توسط انتشارات روایت فتح منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ کتاب «راز بی بی جان» نوشته الناز عباسیان به تازگی توسط انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب داستان مادر شهید سید محمدحسین علم الهدی است.

تلاش برای ایستادگی مقابل کشف حجاب رضاخان، ازدواج و از خودگذشتگی برای قبول مادری پنج فرزند بی مادر در شهر غریب، همراهی با همسر عالم و مبارز، حمایت از نهضت امام خمینی (ره) و حماسه دفاع مقدس بخش‌هایی از زندگی پر فراز و نشیب این مادر شهید هستند.

در بخشی از متن این‌کتاب می‌خوانیم:

از همون اول گفتم که شهید شدی، گفتم دروغه هرکی گفته تسلیم صدام شدی! اما حسین جان این چه آمدنی شد؟ قرار آخر ماه صفرمون چی شد پس! حسرت به دل موندم حسین…چطور این تن پاره پاره تو رو ببرم اهواز…» بعد سرش را رو به آسمان برد و فریاد زد: «خانم زینب چی کشیدی تو کربلا… صبرم بده… صبرم بده…» همین طور این جمله را با ناله و اشک تکرار می‌کرد که یک آن صدایی را شنید: «خوش اومدی بی بی جان… هویزه منتظرت بود…» الله اکبر این صدای حسین است. هراسان از جای خودش بلند شد و نگاهی به اطرافش کرد. وسط بیابان بی آب و علف و خشک هویزه میان تلی از خاک و خون و پیکر شهدا ایستاده بود. پسرها را صدا کرد:

- حسین همین جا دفن میشه

همه تعجب کردند. محمد به عنوان پسر بزرگ‌تر جلو رفت و گفت:

- هماهنگ کردیم فردا اهواز مراسم تشییع قراره برگزار بشه. از طرفی اینجا وسط بیابون چطوری پیکر شهدا رو دفن کنیم.

کاظم هم ادامه حرف برادرش را گرفت:

- شرایط جنگیه و ممکنه دوباره این منطقه را از دست بدهیم… خطرناکه

چادر خاکی اش را تکان داد و با صلابت جمله‌اش را تکرار کرد:

- هیچی نمیشه… نگران نباشین. حسین تو هویزه می مونه.... این بیابون با خون این پسرها زنده میشه جون میگیره...

این کتاب با ۳۱۲ صفحه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان عرضه شده است.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه