دانا به مناسبت 18 محرم الحرام گزارش میدهد؛
فلسفه و چرایی تغییر قبله مسلمین از بیت المقدس به مکه
رويداد تغيير قبله از بيتالمقدس به مکه معظمه، از جمله حوادثی است که در تاريخ صدر اسلام اهميت فراواني دارد و عبرتهاي آن همواره آموزنده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ فردا مصادف با 18 محرم الحرام سالروز تغيير قبله مسلمانان از بيتالمقدس به مکه معظمه است. اين حادثه افزون بر نشان دادن روش اسلام در برخورد با بيگانگان، به مسلمانان در مورد فلسفه احکام و عبادتها شناخت داد.
اين واقعه يكی از تحولات مهم تاريخ اسلام است كه در سال دوم هجرت اتفاق افتاد.
طبق روايات بدست آمده؛ پيامبر اکرم(ص) در مدت سيزده سال پس از بعثت در مکه و چند ماه بعد از هجرت در مدينه، به امر خداوند متعال به سوى بيتالمقدس عبادت مىکردند و نماز می خواندند (بيتالمقدس زادگاه حضرت عيسى و قبله يهود و نصارا بود) در حالى که مردم و اهالی شهر مکه در آن زمان برای کعبه اهميت بسياری قائل بوده و آنجا را بتخانه خود قرار داده بودند.
هنگاميکه پيامبر اکرم(ص) به مدينه آمدند و به طرف بيتالمقدس نماز خواندند، يهوديان ساکن در مدينه شروع به بهانهجويى و اعتراض و تبليغ بر عليه مسلمين کردند، مبنى بر اينکه اينان از خود استقلال ندارند و اينکه به طرف قبله ما نماز مىخوانند و اين مطلب دليل بر حقانيت ماست.
تمامي اين مسائل، دستاويزى براى سرزنش پيامبر اکرم(ص) شده بود. لذا پيامبر(ص) از اين موضوع بسيار رنج می بردند و شبها به انتظار وحى (در اين مورد) به آسمان چشم می دوختند و ساعت شمارى میکردند. سرانجام يک روز در حالى که دو رکعت از نماز ظهر را خوانده بودند، جبرئيل(ع) مأمور شد که به وی وحی الهی را نازل کند. وي بازوى پيامبر(ص) را گرفت و روى او را به سوى کعبه گرداند. و اين آيه شريفه را از سوی پروردگار به وی ابلاغ کرد كه؛ «ما توجه تو را بر آسمان به انتظار وحي و تغيير قبله بنگريم و البته روي تو را به قبلهاي که بدان خشنود شوی بگردانيم پس روی کن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمين نيز هر کجا باشيد در نماز روي بدان جانب کنيد و گروه اهل کتاب به خوبي مي دانند که اين تغيير قبله به حق و راستی از جانب خدا و خداوند از کردار (ناپسند ) آنها غافل نيست.» براساس آیه 144 سوره مبارکه بقره.
ابن مسعود نيز در اين مورد روايت ميكند كه؛ «مردم به سوي بيتالمقدس نماز ميكردند و چون هيجده ماه از هجرت پيغمبر(ص) گذشت، به هنگام نماز سر به آسمان برميداشت و منتظر فرمان خداوند بود و سوي بيتالمقدس نماز ميخواند ولي دوست داشت بهسوي كعبه نماز گذارد و خداوند اين آيه را نازل فرمود: «قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ»
«نگاههای منتظر تو را به سوي آسمان می بينيم. اكنون تو را به سوی قبلهای كه از آن خشنود باشی، باز می گردانيم. روی خود را به جانب مسجدالحرام كن! هر جا باشيد روی خود را به جانب آن بگردانيد و كسانی كه كتاب آسمانی به آنها داده شده بهخوبی ميدانند اين فرمان حقی است از ناحيه پروردگارشان صادر شده و خداوند از اعمال آنها غافل نيست» «براساس تاريخ طبري، ص941»
علي بن ابراهيم نيز از امام صادق(ع) نقل می كند؛ "پس از اينكه پيامبر(ص) سيزده سال در مكه و هفت ماه در مدينه بهسوی بيتالمقدس نماز خواند، او را بسوی كعبه متوجه كرد و علت اين امر اين بود كه يهود پيغمبر اسلام(ص)، را سرزنش می كردند و می گفتند تو تابع ما هستی و بهسوی قبله ما نماز می گذارد. رسول اكرم(ص) از اين سرزنشها سخت غمگين می شود و در دل شب از خانه بيرون می آيد، و به آفاق چشم می دوزد و منتظر فرمان الهی در اين زمينه می شود. چون آن شب سپری شده و روز فرا می رسد، در هنگام نماز ظهر در مسجد "بنی سالم" در حالی كه دو ركعت نماز ظهر خوانده بود، جبرئيل نازل گرديده و بازوهای آن حضرت را گرفته و او را به سوی كعبه برمی گرداند و اين آيه را می آورد. براساس (تفسير مجمع البيان، ص92)
مسجدي كه تغيير قبله در آن انجام شد در تاريخ اسلام به مسجد ذوقبلتين معروف شده است. تغيير قبله از مسجدالاقصي به مكه، بر يهود و منافقان دشوار بود و به همين علت بر مسلمانان خرده میگرفتند كه چرا تاكنون در نماز به مسجدالاقصي رو می كرديد و اكنون قبله شما تغيير يافت، که در اين هنگام آيه ذيل نازل شد كه؛ «سيقولُ السُّفهاء مِنَ النَّاس ما وَلاَّهمْ عَن قِبْلتهم الّتِي كانُوا عليها قُل لِلّهِ المشرِقُ و الْمَغرِبُ يَهدي من يشاء إِلى صراطٍ مستقيم» براساس (سوره بقره، آيه 142)
«بزودی مردم سبك مغز می گويند چه چيز آنها را از قبلهای كه به آن بودند باز گردانيد؟ بگو شرق و مغرب از آن خداست، خدا هر كسی را بخواهد به راه راست هدايت می كند» طبق (تاريخ تحليلي اسلام تا پايان امويان، ص58)
علامه حسين طباطبايي نيز در تفسيرالميزان آورده است كه؛ عدهاي به اين تغيير قبله ايراد گرفته و ميگويند: "تغيير قبله آن هم از خانهاي كه آنقدر شرافت دارد و خدا آنرا قبله پيغمبران پيشين قرار داده برای چيست؟ اگر گفته شود بهدستور خداست، اين حرف قابل قبول نيست زيرا خداوند خودش بيتالمقدس را قبله قرار داده و او فرمان خود را نقض نمی كند. چون بهعقيده يهود، نسخ در احكام الهی ممكن نيست. و اگر بدون دستور خداست آن هم انحراف از جاده مستقيم و بازگشت بضلالت و گمراهي است.
شکي نيست كه قبله بودن كعبه يا بيتالمقدس يا سنگي كه در آن است، از آثار ذاتي آن بناء مخصوص باشد تا به هيچوجه قابل تغيير و تبديل نباشد و قبله بودن بيتالمقدس يك حكم ابدي و غيرقابل نسخ باشد، بلكه تمام جهتهايي كه انسان ممكن است به طرف آن بايستد از اين نظر مساويند، خداوند هر طور بخواهد و هر وقت بخواهد درباره آنها حكم می كند، البته حكم او برای هدايت و اصلاح مردم است.
از اين رو؛ مسجدي به يادبود مسجد قديمي در مدينه احداث و يادآور لحظات شکوهمند تغيير قبله مسلمين از بيتالمقدس به کعبه شد. اين مسجد لحظاتي براي خود به يادگار دارد که پيامبر عظيمالشأن پس از نزول وحي بر ايشان، در حالي که نصف نماز را به قبله بيتالمقدس اقامه کرده بودند، نصف ديگر آن را به امر خداوند درست از شمال به جنوب برگشته و به خانه خدا و کعبه، آمال مسلمين ادا فرمودند و بدين ترتيب بود که قبله مسلمين در همان مکان و در همان زمان تغيير کرد و حکمت نامگذاری اين مسجد به مسجد ذوقبلتين نيز بر همين مبناست.
عوامل تغيير قبله؛
1- مصلحتی كه فقط خداوند آن را می داند؛
شايد مصلحت آن در اين بود که مسلمانان از يهوديان ممتاز باشند. چون تا هنگامي كه مسلمانان در مكه اقامت داشتند، مأمور بودند بهسوي بيتالمقدس نماز بخوانند تا از مشركين مكه كه بهسوی كعبه متوجه بودند، مشخص باشند و وقتي به مدينه مهاجرت کردند، مسلمانان مأمور شدند كه بهسوی كعبه توجه كنند، چون يهوديان بهسوی بيتالمقدس متوجه بودند.
2- امتحان مسلمانان و بازشناسی منافقان؛
«لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُّ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ»، «قبله را به اين جهت تغيير داديم تا پيروان پيامبر(ص) را از كسانی كه به مخالفت او بر می خيزند معلوم كنيم» (بقره، آيه 143)
«قل لله المشرق و المغرب ...» خداوند به پيامبرش ميفرمايد؛ "به كساني كه از انصراف مسلمانان از بيتالمقدس به كعبه انتقاد می كردند، بگويد: «كه مشرق و مغرب هر دو ملك خداست و در آنها به هر طور كه مصلحت و حكمت او اقتضا كند تصرف می كند". خداوند بهوسيله اين گفتار قول كساني را كه گمان ميكردند، بيتالمقدس از كعبه با شرافتتر است و بهتر است كه هميشه قبله باشد(تفسير مجمع البيان، ص 89-91)، را باطل و مردود ساخت كه همه مكانها ملك خداست و هر يك از آنها را در هر زماني كه بخواهد طبق مصلحت و حكمت، شرافت و عظمت می بخشد.»
فلسفه تغيير قبله؛
پيامبر اکرم(ص) وقتى در مکه بودند چون ميخواستند صفوف مسلمين از مشرکان که به کعبه اهتمام مىورزيدند جدا گردد، لذا به بيتالمقدس متوجه شدند و همين که به مدينه آمدند، در مرحله اول به طرف بيتالمقدس نماز خواندند ولي خواستار تغيير قبله شدند که اين امر به واسطه اين بود که يهوديان مسئله قبله را به عنوان دستاويزی قرار داده بودند و از اين امر سوء استفاده می کردند و اين در حالي بود که يهود و نصارا در کتابهاى دينى خود خوانده بودند که پيامبرى خواهد آمد که به دو قبله نماز میخواند، همچنان که قرآن نيز به اين مساله اشاره دارد.
براى آزمايش افراد مسلمانى که هنوز رسوبات دوران شرک در آنها بود و هنوز به مقام تسليم نرسيده بودند اطاعت از اين دستور بسيار کار دشوارى بود و در قرآن کريم نيز به اين مسئله اشاره شده است كه؛ "... و ای پيغمبر ما قبلهاي که بر آن بودي نگردانيديم مگر براي اينکه بيازمائيم و جدا سازيم گروهي را که از پيغمبر خدا پيروی کنند، از آنانکه به مخالفت او برخيزند و اين تغيير قبله بسی گران بود جز در نظر هدايت يافتگان به خدا و خداوند اجر پايداري شما را در راه ايمان تباه نگرداند که خدا به خلق مشفق و مهربانست." (سوره بقره، آيه 143)
قبله مدينه آنچنان که پيغمبر اکرم(ص) به سوي آن نماز خوانده است، تا امروز به حال خود باقی است و دانشمندان رياضي به نام با قواعد رياضي قبله مدينه را چنان يافتند که رسولالله بدون آنها يافت و اين ممکن نيست مگر به وحي و الهام ملکوتی زيرا از مدينه تا مکه به مسافت قريب صد فرسنگ است و هيچکس نقل نکرده است که رسولالله به قواعد رياضی و آلات نجومی توسل جسته باشد.
ارسال دیدگاه