گزارش دانا از چالش ها و فرصت های موجود در نیروی کار اتباع؛
روایت حضور میلیونی مهاجران در بازار کار ایران/ فرصت بازاندیشی در مدیریت منابع انسانی و آینده اشتغال کشور
مهاجرت اتباع به ایران، در سالهای اخیر به پدیدهای چندوجهی با پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی تبدیل شده که اکنون در گزارشی با نگاهی تحلیلی، نقش مهاجران در بازار کار، چالشهای ناشی از حضور آنان و راهکارهای سیاستگذاری هوشمند را بررسی میکنیم.
به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاعرسانی راه دانا، مهاجرت گسترده اتباع افغانستان به ایران در سالهای اخیر، به یکی از مهمترین موضوعات اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شده است. این پدیده، اگرچه در پر کردن شکافهای بازار کار ایران نقش حیاتی داشته، اما با چالشهایی مانند کاهش دستمزدها، فشار بر زیرساختها و نگرانیهای امنیتی همراه بوده است. این گزارش، ضمن بررسی دلایل مهاجرت، حضور این نیروی کار در بخشهای مختلف اقتصاد، چالشها و فرصتهای ناشی از آن، و همچنین ارائه راهکارهای عملیاتی به سیاستگذاران، تصویری جامع و واقعگرایانه از این پدیده چندوجهی ارائه میدهد.
مهاجرت، پدیدهای است که در طول تاریخ همواره بر ساختار جوامع تأثیر گذاشته است. اما در سالهای اخیر، مهاجرت افغانستانیها به ایران، به دلیل تحولات سیاسی، بحرانهای اقتصادی و امنیتی در افغانستان، ابعادی تازه و چالشبرانگیز به خود گرفته است.
ایران با داشتن مرزهای طولانی با افغانستان و موقعیت جغرافیایی مناسب، به یکی از مقاصد اصلی مهاجرت این جمعیت تبدیل شده است. این حضور، اگرچه در بخشهای کلیدی اقتصاد ایران نقش مکمل و حتی ضروری داشته، اما نیازمند مدیریت هوشمند، برنامهریزی دقیق و سیاستهای شفاف است تا هم از فرصتهای آن بهره برد و هم از پیامدهای منفی آن جلوگیری کند.
🔹 افزایش جمعیت و جذب در بازار کار
پس از سال ۱۴۰۰، تعداد مهاجران افغانستانی در ایران با افزایش چشمگیری روبهرو شده است. بسیاری از آنها به دلیل ناامنی، بیکاری و فقر شدید در کشور خود، به ایران پناه آوردهاند و به سرعت در بازار کار جذب شدهاند.
دادهها نشان میدهد که این نیروی کار عمدتاً در چهار بخش اصلی فعالیت میکند:
-
ساختوساز: این بخش، مهمترین مقصد اشتغال مهاجران است. از کارگری ساده گرفته تا بنایی و استادکاری، حضور آنها در پروژههای عمرانی حیاتی است. بسیاری از پیمانکاران اعلام میکنند که بدون نیروی کار افغانستانی، اجرای پروژهها با تأخیر جدی مواجه میشود.
-
کشاورزی: در استانهای مرزی مانند خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان و گلستان، مهاجران افغانستانی در کشت، برداشت و بستهبندی محصولات نقش بسزایی دارند. این نیروها، بار اصلی کارهای فصلی و طاقتفرسا را بر دوش میکشند.
-
خدمات: مشاغلی مانند کار در رستورانها، کارگاههای کوچک، نظافت، نگهداری ساختمانها و حمل بار، بیشتر به این نیروها محول شده است. دلیل این امر، دستمزدهای پایین و سختی کار است که نیروی کار ایرانی تمایلی به پذیرش آن ندارد.
-
صنایع کوچک و متوسط: در کارگاههای صنعتی، مشاغلی مانند جوشکاری، برشکاری، رنگآمیزی و کارگری خط تولید نیز توسط این نیروها انجام میشود.
نکته کلیدی این است که این مهاجران عمدتاً در مشاغل کمدرآمد، سخت و کممتقاضی فعالیت میکنند. آنها حلقههای مفقوده اقتصاد ایران را پر کردهاند و در بسیاری از موارد، وجود آنها از توقف فعالیتهای تولیدی و عمرانی جلوگیری کرده است.

🔹 دلایل ریشهای مهاجرت از افغانستان
مهاجرت گسترده افغانستانیها، تنها یک پدیده موقت نیست، بلکه ناشی از بحرانهای ساختاری عمیق در این کشور است که شامل موارد زیر میشود:
- نبود اشتغال: اقتصاد افغانستان قادر به ایجاد فرصتهای شغلی کافی برای جمعیت جوان خود نیست. نرخ بیکاری بالا، جوانان را به سمت مهاجرت سوق میدهد.
- وابستگی شدید به واردات: اقتصاد افغانستان به شدت وارداتمحور است و تولید داخلی ضعیف و ناپایدار است. این وابستگی، ساختار شغلی را تضعیف کرده است.
- ناامنی و بیثباتی سیاسی: پس از روی کار آمدن طالبان، بیثباتی امنیتی و فقدان دولتی باثبات، زندگی را برای بسیاری از افغانها غیرقابل تحمل کرده است.
- فقدان امنیت شغلی: مشاغل موجود در افغانستان فاقد بیمه، قرارداد رسمی و حقوق ثابت هستند که این امر، کار را ناپایدار میکند.
- درآمد سرانه بسیار پایین: درآمد سرانه افغانستان از پایینترین سطوح جهان است. تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور به حدی پایین است که سرمایهگذاری داخلی و خارجی را غیرممکن میسازد.
- نبود سرمایهگذاری: نبود امنیت، فساد گسترده و زیرساختهای ضعیف، مانع از ورود سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی شده و چشمانداز توسعه را از بین برده است.
🔹 چالشهای ناشی از حضور مهاجران
با وجود نقش مثبت این نیروها، حضور گسترده آنها چالشهای جدی برای ایران ایجاد کرده است:
-
کاهش دستمزدها: مهاجران اغلب با دستمزدهای پایینتر از نیروی کار ایرانی کار میکنند. این رقابت ناعادلانه، فشار شدیدی بر دستمزدهای بومی وارد کرده و نیروی کار ایرانی را از این مشاغل دور میکند.
-
افزایش بیکاری پنهان: در برخی مناطق، به دلیل حضور فراوان مهاجران، نیروی کار ایرانی دیگر جذب نمیشود و با بیکاری پنهان یا واقعی مواجه میشود.
-
تغییرات جمعیتی: تمرکز بالای مهاجران در برخی شهرها و استانها، میتواند ترکیب جمعیتی مناطق را تغییر دهد و در درازمدت، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.
-
مشکلات امنیتی: ورود غیرقانونی و عدم ثبتنام رسمی، کنترل و نظارت بر این جمعیت را دشوار میکند و احتمال سوءاستفاده از این وضعیت را افزایش میدهد.
-
فشار بر زیرساختها: افزایش جمعیت، فشار زیادی بر آب، برق، حملونقل، مدارس و مراکز بهداشتی وارد کرده و هزینههای عمومی را بالا میبرد.
🔹 فرصتهای پیش رو: نیروی کار ضروری
با وجود چالشها، حضور مهاجران افغانستانی فرصتهای مهمی نیز ایجاد کرده است:
- پر کردن شکاف نیروی کار: در مشاغل سخت و کمدرآمد، این نیروها جایگزین نیروی کار ایرانی شدهاند و از توقف فعالیتهای اقتصادی جلوگیری کردهاند.
- تداوم پروژههای عمرانی: بدون این نیروها، بسیاری از پروژههای ساختوساز در شهرهای بزرگ با توقف یا تأخیر شدید مواجه میشوند.
- کاهش هزینههای تولید: در برخی صنایع، حضور نیروی کار ارزان، هزینههای تولید را کاهش داده و رقابتپذیری کالاهای ایرانی را حفظ کرده است.

🔹 توصیههای عملی به سیاستگذاران
برای مدیریت بهینه این پدیده، راهکارهای زیر به دولت و نهادهای مرتبط پیشنهاد میشود:
-
رسمیسازی و شناسهدار کردن: صدور کارت هویت و مجوز کار برای مهاجران فعال، امکان نظارت دقیق، پرداخت مالیات، تأمین بیمه و حمایت از حقوق آنها و نیروی کار ایرانی را فراهم میکند.
-
مسدود کردن ورود غیرقانونی: با تقویت نیروهای مرزی و استفاده از فناوری، باید ورود غیرقانونی مهاجران متوقف شود.
-
توزیع مبتنی بر آمایش سرزمینی: توزیع نیروی کار مهاجر بر اساس نیازهای اقتصادی و جمعیتی هر منطقه انجام شود تا از تجمع بیش از حد در شهرهای بزرگ جلوگیری شود.
-
پرهیز از تمرکز: سیاستگذاران باید از تمرکز نیروی کار افغانستانی در یک استان یا شهر خاص جلوگیری کنند تا از پیامدهای اجتماعی و امنیتی جلوگیری شود.
-
تعیین حداقل دستمزد: ایجاد سقف قانونی برای دستمزد نیروی کار مهاجر، از رقابت نابرابر با نیروی کار بومی جلوگیری میکند و باعث حفظ عدالت در بازار کار میشود.
سید مالک حسینی، معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اخیراً با اشاره به سیاستهای مدیریت نیروی کار خارجی، آمارهای جدیدی را از حضور این نیروها ارائه کرد که نشاندهنده پیچیدگی این پدیده است.
🔹 آمار رسمی: ۴۳۳ هزار نیروی کار خارجی شناسنامهدار
حسینی اعلام کرد که تا پایان خرداد ۱۴۰۴، ۴۳۳ هزار و ۴۹۱ نفر نیروی کار خارجی با مجوز رسمی در ایران مشغول به فعالیت هستند. این رقم در مقایسه با ۲۴ میلیون نیروی کار ایرانی، حدود ۲ درصد از بازار کار را تشکیل میدهد.
از این تعداد:
- نزدیک به ۴۳۰ هزار نفر از اتباع افغانستان هستند.
- کمتر از ۱۰ هزار نفر نیروی کار متخصص خارجی.
- حدود ۴ هزار و ۲۵۰ نفر نیروی کار غیرمتخصص.
- بیش از ۴۳۰ هزار نفر با کارت کار فعالیت میکنند و کمتر از ۳۵۰۰ نفر در بخش کارفرمایی.
اما این آمار، تنها بخشی از واقعیت است. اگر نیروهای غیررسمی و غیرمجاز را نیز محاسبه کنیم، تخمین زده میشود که حدود ۵ میلیون افغانستانی به صورت رسمی و غیررسمی در بازار کار ایران حضور دارند. برخی تخمینها حتی به نزدیک ۱۰ درصد جمعیت کشور اشاره میکنند — رقمی که در سطح جهانی بیسابقه است.
🔹 توزیع نیروی کار خارجی در بخشهای اقتصادی
مهاجران افغانستانی عمدتاً در مشاغلی فعالیت میکنند که نیروی کار ایرانی تمایلی به پذیرش آن ندارد:
- ۵۳ درصد در بخش ساختمان (از کارگری ساده تا بنایی و استادکاری)
- نزدیک ۱۹ درصد در صنعت (کارگاههای کوچک، جوشکاری، خط تولید)
- ۱۱.۱ درصد در کشاورزی (کشت، برداشت، بستهبندی)
- ۰.۷ درصد در معادن
این توزیع نشان میدهد که نیروی کار مهاجر، در حلقههای ضعیف و پایین زنجیره تولید حضور دارد و نقشی تکمیلی و ضروری در ادامه فعالیتهای اقتصادی دارد.
🔹 چرا افغانستانیها به ایران میآیند؟
دلایل مهاجرت گسترده از افغانستان شامل موارد زیر است:
- ناامنی سیاسی و امنیتی
- فقر شدید و درآمد سرانه بسیار پایین
- نبود فرصتهای شغلی پایدار
- وابستگی شدید اقتصاد به واردات
- فقدان سرمایهگذاری داخلی و خارجی
این عوامل، افغانستان را به یکی از مهمترین منابع مهاجرت انسانی در منطقه تبدیل کرده است.
🔹 مهاجران: ناجیان موقت یا رقیبان نیروی کار ایرانی؟
مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران در گزارشی جامع، به بررسی نقش مهاجران در بازار کار پرداخته و این سوال را مطرح کرده که:«نیروی کار مهاجر، رقیب است یا ناجی موقت بازار کار ایران؟»
نقش مثبت: پر کردن شکاف تولیدی
- بدون نیروی کار افغانستانی، بسیاری از پروژههای عمرانی، کشاورزی و صنعتی با تأخیر یا توقف مواجه میشوند.
- این نیروها در مشاغل سخت و کمدرآمد جذب شدهاند و حلقههای مفقوده اقتصاد را پر میکنند.
- بر اساس آمار، در بخشهایی مانند ساختمان (۲۳٪)، پوشاک و چرم (۱۱٪) و کشاورزی (۸٪)، سهم قابل توجهی دارند.
چالشهای منفی: فشار بر بازار کار بومی
- مهاجران اغلب با دستمزدهای پایینتر کار میکنند که این امر رقابت ناعادلانه با نیروی کار ایرانی ایجاد میکند.
- این رقابت، کاهش دستمزدها و بیکاری پنهان نیروی کار ایرانی را به دنبال دارد.
- افزایش جمعیت مهاجر، فشار زیادی بر زیرساختهای شهری (آب، برق، حملونقل، آموزش و بهداشت) وارد میکند.
- ورود غیرقانونی و عدم ثبتنام رسمی، کنترل و نظارت بر این جمعیت را دشوار میکند.
🔹 پنجره جمعیتی: فرصت تاریخی در حال بسته شدن
ایران همچنان در «پنجره جمعیتی» قرار دارد — دورهای که بیش از دو سوم جمعیت در سن فعالیت اقتصادی هستند و میتواند موتور محرک رشد اقتصادی باشد.
اما الهام فتحی، رئیس گروه آمارهای جمعیت مرکز آمار ایران، هشدار میدهد:«ما نیمی از این پنجره را از دست دادهایم. اگر همین حالا از نیروی کار ایرانی بهره نگیریم، این فرصت تکرارنشدنی به بار جمعیتی تبدیل میشود.»
او تجربه کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی را مثال میزند که با مشارکت بالای زنان و ایجاد شرایط مناسب کار، از این دوره بهره بیشتری بردند.
🔹 سه سناریو برای آینده بازار کار
کارشناسان اتاق بازرگانی ایران سه سناریوی احتمالی را برای مدیریت نیروی کار مهاجر مطرح کردهاند:
-
ادامه روند فعلی
→ حفظ تولید کوتاهمدت، اما کاهش فرصت اشتغال ایرانیها و افزایش فشارهای اجتماعی. -
خروج ناگهانی مهاجران
→ بحران فوری در زنجیره تأمین، توقف پروژهها و افت شدید تولید. -
جذب هدفمند با اولویت بومیان
→ ترکیبی از دو سناریوی اول؛ حفظ تولید با اولویت اشتغال ایرانیها.
🔹 راهکارهای پیشنهادی: «قانونمندسازی هوشمند»
گزارش اتاق بازرگانی بر «قانونمندسازی هوشمند» تأکید دارد:
- ثبت جامع اطلاعات مهاجران و صدور کارت هویت و مجوز کار.
- جذب هدفمند فقط در بخشهایی که کمبود نیروی کار بومی وجود دارد.
- آموزش مهارتهای متناسب با نیازهای اقتصاد کشور.
- کاهش تدریجی حضور مهاجران در مشاغلی که نیروی ایرانی میتواند جایگزین شود.
اما شرط اصلی: اولویت دادن به ظرفیت بومی. اگر این اولویت رعایت نشود، حتی جذب هدفمند مهاجران میتواند فرصتهای ایرانیها را کمرنگ کند.
مُسکن کوتاهمدت، نه درمان دائمی
به گزارش راه دانا؛ نیروی کار مهاجر برای بازار کار ایران مثل یک مُسکن است: درد کمبود نیرو را فعلاً آرام میکند، اما درمان واقعی، استفاده کامل از نیروی کار داخلی است.
ایران امروز در یک تقاطع تاریخی قرار دارد:
- یا به جای سرمایهگذاری بر نیروی کار ایرانی، به وابستگی بلندمدت به نیروی خارجی دچار شود،
- یا با ایجاد فرصتهای شغلی، بهبود شرایط کار و مشارکت گسترده زنان، از فرصت پنجره جمعیتی بهره ببرد.
بین دو مسیر — سرپناه یا سیاست هوشمند؟
مهاجرت افغانستانیها به ایران یک حقیقت اجتماعی و اقتصادی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. این نیروها نه تنها کارگرانی هستند، بلکه بخشی از ساختار اقتصادی ایران شدهاند.
اما موفقیت در مدیریت این پدیده، به گذار از واکنشیگری به برنامهریزی استراتژیک بستگی دارد. ایران باید بین دو مسیر انتخاب کند:
- یا به عنوان یک سرپناه انسانی بدون برنامه عمل کند،
- یا به عنوان یک بازیگر هوشمند اقتصادی و اجتماعی، از این جمعیت به عنوان نیروی کار تکمیلی و کنترلشده استفاده کند.
ارسال دیدگاه