چرا بدون سواد مالی در بورس، همیشه بازنده ایم؟
سواد مالی یعنی درک رابطه میان درآمد، هزینه و ریسک در تصمیمهای روزمره؛ مهارتی که آموزش آن از سنین پایین در سطح جامعه، میتواند به شکلگیری رفتار اقتصادی آگاهانه و پایدار منجر شود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ مهسا مشایخی در یادداشتی نوشت: سواد مالی یعنی درک رابطه میان درآمد، هزینه و ریسک در تصمیمهای روزمره؛ مهارتی که آموزش آن از سنین پایین در سطح جامعه، میتواند به شکلگیری رفتار اقتصادی آگاهانه و پایدار منجر شود.
سواد مالی مفهومی فراتر از آشنایی با مفاهیم اقتصادی است؛ مهارتی است که به افراد کمک میکند تصمیمهای آگاهانهتری درباره درآمد، هزینه و سرمایهگذاری خود بگیرند. تقویت این مهارت از مسیر آموزش عمومی و فرهنگسازی رسانهای میتواند به ثبات خانوادگی و رشد پایدار اقتصادی منجر شود.
از یادگیری در مدرسه تا رفتار در بازار؛ مسیر نهادینهسازی فرهنگ مالی در جامعه
در دنیایی که تصمیمهای اقتصادی هر فرد میتواند آینده خانواده و حتی جامعه را تغییر دهد، داشتن سواد مالی دیگر یک انتخاب نیست بلکه ضرورتی برای زندگی آگاهانه در جامعهای پویا است.
سواد مالی یعنی توانایی درک مفاهیم پایهای همچون درآمد، هزینه، پسانداز، سرمایهگذاری و ریسک و مهمتر از آن، توانایی تصمیمگیری بر مبنای آگاهی نه احساس.
بسیاری از مردم با وجود دسترسی به ابزارهای مالی متنوع، هنوز در برخورد با بازار سرمایه دچار تردید یا هیجان میشوند. این مسئله بیش از آنکه به کمبود منابع مالی مربوط باشد، به ضعف در آموزش و نبود فرهنگ سرمایهگذاری آگاهانه برمیگردد. در واقع، بخش قابل توجهی از مشکلات اقتصادی خانوارها نه از فقر مالی، بلکه از فقر دانایی مالی ناشی میشود. تصمیمهای عجولانه، خریدهای هیجانی، اعتماد به وعدههای غیرواقعی سود بالا یا ناآگاهی از حقوق سهامداری، همگی نشانه همین خلأ فرهنگی هستند. فرهنگسازی در این حوزه باید از مسیر آموزش غیرمستقیم و با زبان ساده آغاز شود. رسانهها میتوانند نقش مهمی در این میان ایفا کنند؛ با تولید محتواهای کاربردی که مفاهیم مالی را برای عموم قابل لمس و قابل اجرا کند. پاسخ به سؤالات ساده اما واقعی مردم مانند «چطور بودجه خانواده را تنظیم کنیم؟»، «چگونه سرمایهگذاری را با مبلغ اندک آغاز کنیم؟» یا «چه حقوقی بهعنوان سهامدار داریم؟» میتواند گامی مؤثر در افزایش اعتماد عمومی به بازار سرمایه باشد.
از سوی دیگر، نظام آموزشی کشور نیز باید به سمت گنجاندن آموزش سواد مالی در برنامههای رسمی مدارس حرکت کند. کودکانی که از همان سالهای نخست یاد میگیرند میان خواسته و نیاز تفاوت بگذارند، در آینده تصمیمهای اقتصادی منطقیتری خواهند گرفت. آموزش مهارتهای مالی به نوجوانان، بهویژه در قالب بازیها، داستانها و تجربههای روزمره، میتواند پایهای برای تربیت نسلی آیندهنگر و مسئولیتپذیر در برابر داراییهای خود باشد.
سواد مالی صرفاً یادگیری اصطلاحات اقتصادی نیست، بلکه نگرشی فرهنگی به پول و تصمیمگیری است. نگرشی که میآموزد پول وسیلهای برای تحقق اهداف است، نه هدف نهایی. فردی که این درک را دارد، نه تنها در شرایط نوسانی بازار آرامش بیشتری دارد، بلکه در مسیر رشد شخصی و اجتماعی نیز موفقتر عمل میکند.
سواد مالی، سرمایهای برای آیندهای باثباتتر
سواد مالی، نوعی سرمایه نامرئی است؛ سرمایهای که نه در حساب بانکی، بلکه در شیوه فکر و تصمیمگیری ما جریان دارد. جامعهای که شهروندانش میدانند چگونه هزینه و درآمد را مدیریت کنند، ریسک را بشناسند و آگاهانه سرمایهگذاری کنند، کمتر گرفتار بحرانهای هیجانی و اقتصادی میشود.
توسعه این سرمایه نیازمند همکاری مداوم سه نهاد اصلی است: آموزش، رسانه و بازار سرمایه. آموزش پایههای دانایی مالی را میگذارد، رسانه آگاهی را گسترش میدهد و بازار سرمایه بستری برای تمرین رفتارهای اقتصادی آگاهانه فراهم میکند.
اگر آموزش مالی به بخشی از فرهنگ عمومی بدل شود، آیندهای شکل میگیرد که در آن تصمیمهای اقتصادی با عقلانیت، اعتماد و آیندهنگری گرفته میشود؛ آیندهای که در آن آرامش خانوادهها، رشد اقتصاد و پایداری اجتماعی در یک مسیر قرار میگیرند.
ارسال دیدگاه