دانا گزارش می دهد؛
اخلاق قرآنی و اقتصاد مقاومتی؛ الگویی برای برونرفت از بحرانها
اقتصاد مقاومتی نهتنها ثروت تولید میکند، به رشد و تعالی انسان نیز کمک میکند. این بزرگترین تمایز با نظامهای اقتصادی مادی است که انسان را به ابزاری برای تولید ثروت تقلیل میدهند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ بسیاری از بحرانهای اقتصادی امروز، ریشه در اخلاقزدایی از معاملات و فعالیتهای مالی دارد، قرآن کریم یک سیستم اقتصادی منسجم را ارائه نمیدهد، اما اصول و ارزشهای بنیادینی را ترسیم میکند که هر نظام اقتصادی برای پایداری و عدالتمحوری به آنها نیازمند است. اصولی مانند حلیم بودن در معامله، امانتداری، و پایبندی به عهد.
وقتی این اصول اخلاقی در جامعه تضعیف شود، اقتصاد به یک جنگل تبدیل میشود که در آن هر کس به فکر منفعت شخصی خود است، نتیجه آن تورم، رکود و افزایش نابرابری خواهد بود.
آیه 275 سوره بقره با اشاره به مفهوم ربا می فرماید: ربا در قرآن یک معامله مالی با نرخ سود بالاتر نیست، بلکه نماد یک نگاه استثمارگرانه و پارازیتی به اقتصاد است. نگاهی که در آن، پول خود به خود تولید ثروت میکند، بدون اینکه در چرخه تولید و خدمت واقعی نقشی داشته باشد.
این نگاه، سیستم اقتصادی را از تولیدگرایی به سمت سوداگری سوق میدهد و ثروت را در دستان اقلیتی کوچک متمرکز میسازد. خداوند در ادامه آیه، بَیْعِ (تجارت و تولید) را جایگزین ربا میکند تا نشان دهد اقتصاد سالم بر پایه ریسک، تولید و ارزشآفرینی واقعی استوار است.
استخلاف در قرآن، مبنای فلسفه اقتصادی اسلام است، انسان در زمین، خلیفه و نماینده خداست و این مسئولیت، یک مسئولیت فعال و سازنده است، نه یک انفعال. ما به عنوان خلیفه، مالک واقعی منابع نیستیم، بلکه امانتداران هستیم و باید در جهت عمران زمین و برقراری عدالت از آنها استفاده کنیم. این نگاه، نوع نگرش ما به مصرفگرایی و تخریب محیط زیست را نیز تغییر میدهد.
خداوند در آیه 41 سوره روم، فساد در دریا و زمین را نتیجه اعمال انسانها میداند که امروزه به شکل بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی خود را نشان میدهد.
مفاهیمی چون زکات و انفاق به عنوان ابزارهای تنظیم گر اقتصادی، فقط کمکهای خیریه نیستند چون درواقع سازوکارهای هوشمندانهای برای توزیع ثروت، تقویت قدرت خرید لایههای پایین جامعه و ایجاد یک چرخه مالی پویا هستند.
زکات، سرمایه راکد را به سرمایه در گردش تبدیل میکند و با کاهش شکاف طبقاتی، ثبات اجتماعی و اقتصادی را به دنبال دارد. این یک مدل از اقتصاد مقاومتی است که از درون جامعه و با تکیه بر ارزشهای اخلاقی شکل میگیرد.
دولتگذاری و قوانین به تنهایی کافی نیستند. ما نیازمند فرهنگسازی هستیم تا مفاهیمی مانند اصالت کالا، رضایت مشتری و پایبندی به کیفیت به ارزشهای مسلط در بازار تبدیل شوند. وقتی بازار بر پایه اعتماد و صداقت بنا شود، هزینههای نظارتی و معاملاتی کاهش یافته و بهرهوری کل سیستم افزایش پیدا میکند.
اولین گام در عملیاتی کردن این الگوها، بازنگری در نظام آموزشی و ترویج این مفاهیم در مدارس و دانشگاههاست. دوم، حمایت از کسبوکارهایی است که این اصول اخلاقی را در عمل به کار میگیرند. سوم، اصلاح قوانین بانکی و مالی به گونهای که فاصله آن با مفاهیم قرآنی مانند عدم ربا و مشارکت در سود و زیان کم شود. این یک مسیر طولانی است، اما تنها راه برای دستیابی به اقتصادی مستقل، پویا و عادلانه است.
اقتصاد قرآنی، اقتصاد انسانساز است، این نوع اقتصاد نه تنها ثروت تولید میکند، به رشد و تعالی انسان نیز کمک میکند. این بزرگترین تمایز آن با نظامهای اقتصادی مادی است که انسان را به ابزاری برای تولید ثروت تقلیل میدهند.
ارسال دیدگاه