دانا گزارش می دهد؛
قطعنامهسازی غرب علیه ایران؛ تکرار یک دروغ سوخته/ سیاست فشار حداکثری با نقاب جدید!
قطعنامه ضدایرانی اخیر در شورای حکام، آخرین اقدام غرب برای ابزاریسازی پرونده هستهای کشورمان در چارچوب سیاست فشار سیاسی است؛ ابزاری که بیش از دو دهه بهکارگیری شده و هر بار در متوقفسازی مسیر پیشرفت هستهای صلحآمیز ایران شکست خورده است.
به گزارش خبرنگار شبکه اطلاعرسانی راه دانا، تصویب تازهترین قطعنامه ضدایرانی در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بار دیگر نشان داد که غرب هنوز هم میکوشد پرونده هستهای کشورمان را به ابزاری برای فشار سیاسی تبدیل کند؛ ابزاری که طی دو دهه گذشته بارها بهکار گرفته شده اما هرگز نتوانسته اراده ملت ایران برای دستیابی به فناوری صلحآمیز هستهای را متوقف کند.
قطعنامه جدید که با هماهنگی و طراحی سه کشور اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) و با همراهی کامل آمریکا به تصویب رسید، علیرغم ادعای ظاهر فنی، ماهیتاً یک سند کاملاً سیاسی و هدفمند علیه جمهوری اسلامی ایران است؛ سندی که نهتنها بر پایه واقعیات فنی تنظیم نشده، بلکه بخش مهمی از واقعیتهای صحنه را عامدانه سانسور کرده است.
این قطعنامه در حالی با ۱۹ رأی موافق، ۱۲ رأی ممتنع و ۳ رأی مخالف تصویب شد که نزدیک به نیمی از اعضای شورای حکام حاضر نشدند با این سند همراهی کنند؛ موضوعی که وزارت امور خارجه کشورمان نیز بر آن تأکید کرده و آن را نشانهای از بیاعتباری و غیرقابلاتکا بودن ادعاهای غرب دانسته است. مخالفت دو عضو دائم شورای امنیت با قطعنامه، عملاً وزن سیاسی آن را بیش از پیش زیر سؤال برده است.
غرب در این سند، بدون اشاره به همکاریهای مستمر و سابقه طولانی تعامل سازنده ایران با آژانس، تهران را به «عدم پایبندی پادمانی» متهم کرده؛ در حالی که خود این کشورها از بزرگترین ناقضان تعهدات برجامی و حتی عاملان حمله به تأسیسات هستهای ایران محسوب میشوند.
در قطعنامه جدید، بار دیگر تلاش شده تا ایران ملزم به تعلیق فعالیتهای غنیسازی، تحقیق و توسعه و برنامههای مرتبط با آب سنگین شود؛ دقیقاً همان خواستههایی که سالها قبل در قطعنامههای منسوخ شورای امنیت درج شده بود و با برجام پایان یافت؛ با این حال غرب میکوشد با سوءاستفاده از فضای سیاسی، این قطعنامههای خاتمهیافته را احیا کند.
وزارت خارجه در بیانیه رسمی خود این اقدام را «غیرقانونی، ناموجه و فاقد هرگونه مبنای حقوقی» توصیف کرده و تصریح کرده است: «شورای حکام از لحاظ حقوقی هیچ صلاحیتی برای بازگرداندن قطعنامههای پایانیافته شورای امنیت ندارد.»
این تلاش خطرناک، علاوه بر آنکه نشاندهنده سوءنیت آشکار سه کشور اروپایی و آمریکاست، یک پیام مهم هم دارد: غرب میداند روند همکاری ایران و آژانس در ماههای اخیر مثبت بوده و در مسیر احیا قرار گرفته است؛ بنابراین با یک اقدام شتابزده، عمداً این مسیر را تخریب کرده است.
یکی از نکات کلیدی بیانیه وزارت خارجه آنجاست که یادآور میشود حتی در گزارش مدیرکل آژانس (GOV/2025/65) آمده است که توقف برخی فعالیتهای راستیآزمایی ناشی از حملات نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای ایران بوده؛ حملاتی که نقض فاحش حقوق بینالملل و تجاوز مستقیم به مراکز تحت پادمان بوده است؛ اما تدوینکنندگان قطعنامه، این واقعیت بسیار مهم را کاملاً سانسور کردهاند؛ اقدامی که نشان میدهد هدف، نه نگرانی فنی، بلکه فشار سیاسی و روانی بر ایران است.
ایران در بیانیه رسمی خود تأکید کرده که آمریکا طی ۱۰ سال گذشته منشأ اصلی بحرانسازی در پرونده هستهای بوده است؛ از خروج یکجانبه از برجام، تا اعمال شدیدترین تحریمها و نهایتاً مشارکت در حمله به تأسیسات هستهای کشورمان.
در کنار آمریکا، سه کشور اروپایی نیز با نقضهای مکرر تعهداتشان و فعالسازی مکانیسم ماشه در سال ۲۰۲۵ به شکل بیسابقهای مسیر دیپلماسی را تخریب کردند.
حال همین بازیگران، خود را در جایگاه مطالبهگر قرار داده و تلاش دارند ایران را به اقدامات خلاف واقع متهم کنند؛ اقدامی که بیانیه وزارت خارجه آن را «وارونهسازی شرورانه حقایق» توصیف میکند.
موضع چین؛ مقصر اصلی وضعیت، آمریکا و رژیم صهیونیستی
«لی سونگ» نماینده دائم چین در آژانس در سخنرانی شدیداللحنی اعلام کرد که مقصر اصلی وضعیت فعلی، کشورهایی هستند که «بیمحابا از زور استفاده کرده» و «وسواسگونه به دنبال فشار و مقابله بودهاند».
او صراحتاً به حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای ایران اشاره و تأکید کرد که این عملیات تجاوزکارانه باید از سوی جامعه جهانی محکوم میشد، نه اینکه قربانی، تحت فشار قرار گیرد.
چین همچنین با انتقاد از سه کشور اروپایی به دلیل فعالسازی مکانیسم ماشه، این اقدام را ضربهای جدی به روند روبهبهبود رابطه ایران و آژانس دانست.
ایران و حق مسلم بهرهمندی از انرژی هستهای
یکی از مهمترین نکات بیانیه وزارت خارجه تأکید بر حق «لاینفک» ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای است؛ حقی که در معاهده NPT نیز به رسمیت شناخته شده و عضویت در این معاهده مبتنی بر همین موازنه حقوق و تکالیف است.
ایران بارها اعلام کرده که بهصورت اصولی، تولید یا استفاده از سلاحهای کشتار جمعی را حرام و مردود میداند؛ اما غرب، با چشمپوشی کامل بر زرادخانه عظیم هستهای رژیم صهیونیستی تنها دارنده سلاح هستهای در خاورمیانه به شکل گزینشی تنها ایران را هدف فشار قرار داده است.
بیانیه وزارت خارجه هشدار میدهد: «اصرار غرب بر نادیدهگرفتن خطر هستهای اسرائیل، آنها را شریک جنایات این رژیم در غزه، لبنان و منطقه کرده است.»
روزنامه وابسته به دفتر رهبری نیز در واکنش به این قطعنامه نوشت: غرب با فعالکردن مکانیسم ماشه، عملاً توافق قاهره را نابود کرد؛ توافقی که میتوانست زمینهساز یک مسیر همکاری جدید باشد. حال همین کشورها خواستار اجرای تعهداتی هستند که خودشان به شکل کامل از بین بردهاند.
این روزنامه با اشاره به اظهارات مکرر ترامپ که مدعی «نابودی کامل تأسیسات هستهای ایران» شده بود نوشت: «اگر ادعای نابودی تأسیسات درست است، پس دیگر از چهچیز میترسید و دنبال چه بازرسیای هستید؟»
در ادامه آمده است که اگر غرب واقعاً نگران صلح جهانی بود، باید نگرانی اصلیاش فعالیتهای هستهای رژیم صهیونیستی میبود، نه برنامه صلحآمیز ایران.
«رضا نجفی» نماینده دائم کشورمان در وین نیز این قطعنامه را تلاشی بیاعتبار برای جبران شکست غرب در فعالسازی مکانیسم ماشه در نیویورک دانست و تأکید کرد کشورهای غربی در حالی ایران را متهم میکنند که خود عامل اصلی تعلیق همکاریها بودهاند.
نجفی گفت: تصویب این سند، نهتنها کمکی به روند راستیآزمایی و شفافیت نمیکند، بلکه شکاف سیاسی در آژانس را عمیقتر ساخته و روند همکاریها را دشوارتر میکند.
در نهایت؛ قطعنامه اخیر، بخشی از یک پروژه بزرگتر است؛ پروژهای که از سالها پیش با هدف مهار پیشرفت ایران آغاز شد و پس از شکستهای پیدرپی در عرصه سیاسی، نظامی و امنیتی دوباره فعال شده است.
بیشتر بخوانید:
ارسال دیدگاه