سایه سیاست بر مستطیل سبز؛ ترامپ ورزش را به میدان جنگ تبدیل کرد/ از محدودیت ویزا تا خدشهدار شدن اعتبار میزبانی آمریکا
شاید این روزها جمله «بعد از تلاش های بسیار برای حذف ایران، حالا باید رقص پرچمش رو جلوی چشمات تو خاک واشگتن ببینی» را در وصف ترامپ زیاد شنیده باشید.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در حالی که ورزش همواره به عنوان بستری برای اتحاد و سیاستزدایی تلقی میشد، دوره ریاست جمهوری ترامپ شاهد تقاطعهای پرتنشی بود که در آن تصمیمات سیاسی مستقیماً بر میزبانیهای بینالمللی، حقوق مدنی ورزشکاران و قراردادهای مالی تأثیر گذاشت. این دوره نه تنها رویکردهای سنتی ورزش را به چالش کشید، بلکه مفهوم بیطرفی ذاتی ورزش را زیر سوال برد و آن را به یک نیروی قابل استفاده در منازعات سیاسی داخلی و بینالمللی تبدیل کرد. نفوذ این سیاستها نه تنها بر نتایج زمین بازی تأثیر گذاشت، بلکه بر زنجیرههای تأمین جهانی و پویاییهای فرهنگی نیز اثرگذار بود.
محدودیتهای ویزا
ممنوعیت سفر (یا سختگیری شدید در صدور ویزا) برای شهروندان کشورهای خاص (از جمله ایران، لیبی، سوریه، یمن، سومالی و کره شمالی در مقاطع مختلف) به این معنی بود که تیمهای ملی، مقامات یا حتی هواداران این کشورها ممکن بود نتوانند به ایالات متحده سفر کنند.
جانی اینفانتینو، رئیس فیفا، مکرراً ابراز اطمینان کرد که آمریکا به عنوان میزبان، تضمینهای لازم برای صدور ویزا به همه شرکتکنندگان را ارائه خواهد داد. با این حال، اینفانتینو در عین حال اذعان داشت که قوانین داخلی ایالات متحده بر این تضمینها سایه افکنده است. این وضعیت باعث شد که بسیاری از فدراسیونهای ملی نگران سفر تیمهای خود به شهرهای میزبان باشند.
مورد خاص تیم ملی ایران
با توجه به تنشهای سیاسی بالا بین ایالات متحده و ایران، نگرانیها در مورد مشارکت تیم ملی ایران در هر رویداد ورزشی در خاک آمریکا تشدید شد.
مسائل امنیتی و سوابق نظامی: نگرانی اصلی مربوط به ورزشکارانی بود که ممکن بود سابقه خدمت در نهادهای نظامی یا امنیتی ایران، مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، داشته باشند. طبق قوانین مهاجرتی سختگیرانه آمریکا، چنین سوابقی میتوانست به عنوان دلیلی برای رد درخواست ویزا تلقی شود، حتی اگر افراد از نظر ورزشی صلاحیت شرکت در رقابتها را داشته باشند.
تأثیر بر اعتبار میزبانی: اگر تیم ملی ایران یا هر کشور دیگری به دلیل سیاستهای مهاجرتی آمریکا از شرکت در جام جهانی باز میماند، اعتبار میزبانی مشترک (آمریکا، کانادا و مکزیک) به شدت تضعیف میشد و میتوانست منجر به اعتراضات گسترده بینالمللی و حتی تلاش برای بازنگری در میزبانی شود. سیاستهای ترامپ نشان داد که ابزارهای اجرایی داخلی میتوانند تبدیل به ابزارهای دیپلماتیک منفی در سطح جهانی شوند.
دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به وضوح نشان داد که مرز بین سیاست داخلی/خارجی و حوزه ورزش چقدر میتواند نازک و قابل نفوذ باشد. ورزش دیگر یک پناهگاه امن از منازعات سیاسی نبود، بلکه به میدان جنگی فعال برای ترویج گفتمانهای سیاسی تبدیل شد.
این نفوذ از سه مسیر اصلی اعمال شد: فشار اقتصادی، از طریق تعرفهها و جنگهای تجاری، زنجیرههای تأمین ورزشی مختل شدند و عدم قطعیت بر قراردادهای مالی سایه افکند.
فشار اجتماعی و اخلاقی، از طریق تقابل مستقیم با ورزشکاران معترض، دولت تلاش کرد تا رفتار آنها را کنترل کند و سکوت را بر انتقادات اجتماعی تحمیل نماید.
چالشهای دیپلماتیک، سیاستهای مهاجرتی موجب ایجاد ابهاماتی جدی در مورد تضمین مشارکت بینالمللی در رویدادهای بزرگ ورزشی شد و اعتبار آمریکا را به عنوان یک میزبان قابل اعتماد جهانی به چالش کشید.
این وضعیت، ورزش را در معرض آسیبپذیریهای سیاسی قرار داد که پیش از آن کمتر تجربه شده بود، و ضرورت وجود استقلال نهادی در ورزش را بیش از پیش آشکار ساخت.
ارسال دیدگاه