دیوارهای شهرم، لای لای...
خدا را شکر! 24 خردادماه هم رسید و از فردا دیگر شاهد پوستر چسبانیهای وقت و بیوقت، با ربط و بیربط بر در و دیوارهای شهرمان نخواهیم بود.[
چهارمین دوره انتخابات شورای شهر و روستا در تبریز با شوری بسیار بیشتر از انتظار فرا رسید و پس از ثبتنام های اولیه 12 هزار و 394 نفر از آقایان ساکن در استان آذربایجان شرقی و 247 نفر از خانمهای همین حوزه، صلاحیتشان را در حدی ارزیابی کردند که خود را در بوته آزمایش و محک مردم سختگیر و نکته سنج استان گذاشته و وارد کارزار انتخاباتی شورا شوند.
,پس از بررسی صلاحیتها توسط نهادهای چهارگانه نظارتی و بعد از اعتراضها و بررسیهای مجدد در نهایت 11 هزار و 731 نفر از آقایان و 220 نفر از خانمهای علاقمند به ورود در شوراهای شهر و روستا مجوز لازم برای آغاز رقابت تبلیغاتی را دریافت کردند. این یعنی بیش از 94 درصد آقایان شرکتکننده و کمی بیشتر از 89 درصد خانمها از نظر مراجع ذیصلاح صلاحیت نامزدی برای شوراهای شهر و روستایشان را داشتند.
,انصراف 427 نفر از آقایان و 22 نفر از خانمها به هر دلیلی که بوده، موجب کندی روند آغاز این شور انتخاباتی نشده و در طول هفته گذشته انواع مختلف و گستردهای از تبلیغات انتخاباتی را شاهد بودیم.
,اگر شهرستان تبریز را محوریت معنوی این امر در استان آذربایجانشرقی بدانیم، در یک نگاه آماری می بینیم یکهزار و 11 نفر از نامزدهای نهایی در شهرستان تبریز اقدام به رقابت کردهاند که از میان سهم شهر تبریز 473 نامزد و سهم روستاهای تابع تبریز 466 نفر است.
,شهر تبریز هم این روزها شاهد رقابت میان تصاویر 422 نفر آقا و 50 نفر خانمی بود که مراحل مختلفی را طی کرده و به آخرین خوان انتخابات شورای شهر تبریز رسیده اند؛ خوان معرفی و در نهایت انتخاب.
,نمیدانیم برای اتفاقات هفته گذشته باید خوشحال باشیم یا نه؛ از سوی شور انتخاباتی است و از سوی نابودی زیبایی و نظافت و البته منابع شهرمان. اگر گشت و گذاری در خیابانها و حتی کوچه پس کوچههای تبریز داشته باشید، بدون شک حجم بسیار زیاد کاغذهایی که به زباله تبدیل شده اند و همزمان با هدر رفتن از چرخه چاپ، به عنوان عوامل نازیبایی شهر شناخته میشوند را دیدهاید.
,جای سئوال دارد، افرادی که با هدف و ادعای ساختن تبریزی زیبا و آتیه دار وارد رقابت انتخاباتی شده اند، چگونه توانستند در یک هفته تمام دیوارهای شهر را به تابلوی تبلیغاتی خودشان تبدیل نمایند؟
,مگر نه اینکه زیبایی بصری شهر و آرامش آن حق تمام شهروندان است، مگر نه اینکه تیرهای چراغ برق و تابلوهای برق و جعبه های تقسیم مخابرات جزو اموال عمومی شهرند و تمام شهروندان حقی بر آنها دارند، پس فردی که داعیه دار اعاده حق تبریز است، چگونه می تواند به سادگی و با یک ظرف چسب سریشم یا یک قوطی اسپری سیاه رنگ، بر حق و حقوق همشهریان خود خط بیندازد و از آن راضی هم باشد؟
,کافی است پیاده روی کوتاهی در هر یک از مناطق شهر داشته باشید؛ اگر کمی، فقط کمی علاقه به فرهنگ در دلتان باشد، بدون شک از حجم کاغذهایی که تنها و تنها برای نشان دادن چهره و نام نامزدهای انتخابات شورا مورد استفاده قرار گرفته و اکنون خسته و پاره پاره در سطح خیابان یا جوی های آب ریخته اند غصه خواهید خورد.
,علاوه بر این، عدم رعایت قانون تبلیغات انتخاباتی مبنی بر تعداد ستادهای تبلیغاتی و از آن چشمگیرتر، در مورد ابعاد بنرهای چاپ شده متحیرتان میکند.
,قانون تبلیغات انتخابات شوراهای شهر بسیار ساده و روشن بیان کرده هر نامزد محترم انتخاباتی در هر منطقه از شهرداری تنها مجاز به داشتن یک ستاد تبلیغاتی است؛ این قانون تاکید کرده هر نامزد فقط می تواند دو تصویر مختلف از خود را چاپ کند و بازهم به روشنی تصریح کرده به جز در محل ستادها که ابعاد تصاویر چاپ شده محدودیتی ندارند، در سایر نقاط شهر تصاویر نامزدها و نامزدهای محترم نباید بیشتر از 100 سانتیمتر در 70 سانتیمتر باشد.
,اما این روزها در شهر چه میبینیم؟ انواع و اقسام تصاویر رنگی و سیاه و سفید در هر ابعادی که در تصور بگنجد، به لطف کانون های تبلیغاتی و دستگاههای مدرن چاپ و نشر روی بنرها منتشر شده و با داربستهای نه چندان زیبا زینت بخش چهارراه ها، خیابان ها، درب منازل، درختان و حتی دیوارهای ساختمانهای نیمه کاره شدهاند.
,در میان این همهمه، افرادی که تمام ضوابط و قوانین تبلیغاتی را رعایت کردهاند، دیده نمیشوند و نام و برنامههایشان به سادگی نادیده باقی میماند.
,گذشته از این اجحاف در حق نامزدهای قانون مدار، جای تعجب از افرادی است که برای ورود به شورا دهها برنامه و طرح مختلف برای افزایش زیبایی شهر اعلام کرده و میخواهند تبریز را در جایگاه نگین زیبا و بیهمتای ایران ببینند.
,امثال البته به لطف پیشرفت تکنولوژی، ارسال پیامک هم در دستور کار نامزدهای مختلف قرار گرفته است و موبایلی در سطح شهر تبریز نیست که دهها پیامک انتخاباتی را در حافظه خود نداشته باشد. پیامکهایی که در روزهای آخر تبلیغاتی حتی در ساعات نیمه شب هم دست از فعالیت برنداشته و بر آرامش شبانه همشهریان خط میزنند.
,استفاده از پرچمها و شالهای تبلیغاتی باشگاه تراکتورسازی و سرودهای این باشگاه پرطرفدار هم که در سطح شهر و بنرها و پوسترهای نامزدها غوغا میکند. یکی با شال تراکتوری عکس میگیرد، دیگری قول قهرمانی تراکتور را می دهد و آن یکی لوح فشرده تصاویر و سرودهای تراکتوری را توزیع می کند.
,این روزها البته اقشار دیگری هم پرکار بوده اند. شیرینی فروشی ها و سالن های غذاخوری روزهای شلوغی را گذرانده اند؛ به قول همکار یکی از شیرینی فروشیهای تبریز هم اعیاد شعبانیه و هم انتخابات، ویترین های ما را به کلی خالی کرده و هرکسی شیرینی بخواهد باید از قبل سفارش بدهد! خوردن یک شام آرام خانوادگی در طول هفته گذشته هم به رویایی تبدیل شده بود و دلیل آن حضور نامزدها و هواداران آنها برای صرف یک شام دوستانه در غذاخوری های سطح شهر تبریز بود.
,روزهای آخر تبلیغات، ابتکارات بسیار دیگری هم از سوی نامزدهای شورای شهر و هواداران آنها بروز کرد و انواع کارت شارژ تلفن همراه، کارت هدیه و حتی کارت استخر به عنوان اقلام تبلیغاتی دست به دست می گشت تا به رایدهندگان تبریزی برسد.
,در این میان جای اعلام برنامهها و طرح محوری در رسانه های جمعی، روزنامه ها و هفته نامه های شهر، رادیو تبریز، شبکه استانی سهند، خبرگزاری ها و حتی وبلاگها و سایت های شخصی نامزدها بسیار کمرنگ بود و با این حساب جای تعجب ندارد شهروندان تبریزی با توجه به شناخت شخصی و یا توصیه دوستان و آشنایان خود، نامزدهای منتخب خود برای حضور در شورای چهارم را برگزینند.
,باید منتظر اعلام نتایج بود و پس از آن به فکر تصحیح قانون تبلیغات انتخاباتی افتاد.
,هرچند قبل از این حرفها، هنوز یک قشر از شهروندان ما کار سنگینی پش رو دارند؛ نیروهای زحمتکش شهرداری و پاکبانهای شهرمان روز و شبهای سختی را برای برگرداندن شهر به حالت قبلی پش رو دارند، البته اگر بتوانند در مدت چند روز تبریز را از دست این همه پوستر و بنر که مانند چسب زخم به صورت شهر چسبیدهاند، رها کنند.
,................................
,نگارنده: فرینوش اکبرزاده
]
ارسال دیدگاه