کتاب «ترکیببند محتشم کاشانی» رونمایی شد
کتاب «ترکیببند محتشم کاشانی» حاصل کار خوشنویسان و تذهیبگران ایرانی با حضور علی معلم دامغانی، مهدی فیروزان و پرویز عباسی داکانی در فروشگاه مرکزی شهرکتاب رونمایی شد.[
در ابتدای برنامه، مهدی فیروزان مدیرعامل موسسه شهرکتاب درباره برگزاری برنامه های فرهنگی در فروشگاه مرکزی شهرکتاب گفت: هدف ما در شهرکتاب گسترش فرهنگ مطالعه است و برای این کار شیوه های مختلفی را در پیش گرفتهایم تا مردم را به کتاب علاقهمند کنیم. اینجا هم محل عرضه کتاب است و هم محل گفتگو درباره کتاب و محصولات فرهنگی.
,وی سپس درباره کتاب ترکیببند محتشم کاشانی گفت: خاطراتی که از محتشم در ذهنها مانده و جایگاهی که او در نوستالژی ما داشته، ناشی از آن است که مراسم مذهبی ما همواره با اشعار محتشم همراه بوده است. اهمیت ترکیببند عاشورای او به اندازهای است که بزرگان ادبیات معاصر ما نیز روی آن کار کرده و به استقبالش رفتهاند. مثلا استاد همایی با وجودی که در جامعه روشنفکری ادب فارسی بوده، به استقبال 12 بند این شعر رفت تا تجربه عاطفی خود را در قالب شعر بریزد.
,مهدی فیروزان که مقدمه کتاب «ترکیببند محتشم کاشانی» را نوشته است، اضافه کرد: آنچه در مورد محتشم کاشانی مهم است این است که او به دلایلی سرآمد شاعران مرثیهگوی قدیمی ایران به شمار میرود.
,وی به ماندگاری آثار هنری در تمدنها اشاره کرد و ادامه داد: اگر به مکاتبی که بعد از رنسانس به وجود آمدند بنگریم، ملاحظه میکنیم از زمانی که کییرکگور، مسیحیت را از دنیای دربسته عقاید درآورد و وارد مباحث انسانی کرد، تعاریف و مکاتب هنری و ادبی پیدا شدند. اکثر این مکاتب بعد از چند دهه به فراموشی سپرده شدند ولی کلاسیسیزم و امپرسیونیزم همچنان باقی ماندهاند. درواقع به میزانی که یک مکتب هنری و انسانی با حقیقت پیوند بخورد، ماندگار میشود. به میزانی که قصهنویسان و شاعران ما با حقیقت، امر بیصورت و متعال پیوند داشته باشند ماندگار میشوند.
,فیروزان تاکید کرد: "حقیقت بیصورت" به قول ابن عربی، همان عالم خیال است و عالم خیال، عالم معانی بیصورت. با وجودی که شعر باید صورت داشته باشد و محتشم نیز در ترکیببند خود از صورتهای عاشورا استفاده کرده، ولی مضامین غیرصوری را در شعرش وارد کرده و باعث ماندگاری آن شده است. بنابراین به محض اینکه بخواهیم به هنر صورت بدهیم، آن را سطحی کردهایم.
,وی در تشریح این بحث گفت: وقتی در یک مینیاتور به حضرت عباس (ع) شمایل بدهیم، درواقع او را به فردی عادی تبدیل کردهایم، درحالی که در هنر باید جنبه سمبلیک و متعالی حضرت مطرح شود تا شکل ماندگار پیدا کند، نه به آنچه میتوان در زندگی روزمره هم پیدا کرد. قرار نیست چهرهها و صورتنگاریها، ما را به ظاهر ارجاع دهند. قرار نیست با نام بردن از حضرت علی (ع) به یاد آنتونی کویین بیفتیم بلکه قرار است با نام آن حضرت مفهوم علی به یادمان بیاید. زمانی هم که محتشم، واقعه عاشورا را ترسیم میکند، ما را به دعوت عالم ملکوت و به سمت مفاهیم بیصورتی چون ایثار، طلب و تشنگی میبرد.
,در ادامه نشست، علی معلم دامغانی، شاعر و رئیس فرهنگستان هنر، در سخنانی گفت: در قصه اندیشه الهی و اومانیسم، میتوانیم چنانچه به الاهیت فکر میکنیم به مسائل انسانی هم تا همان اندازه بها بدهیم، مشترکاتشان را درنظر بگیریم و آنچه را ایجاد تفرقه میکند نادیده بگیریم تا به سلامت از این برهه زمان بگذریم. اگر چنین باشد ما در همین نقطه نخست، دو اندیشه متقابل و در عین حال مورد احترام را داریم که اکنون به ضرورت زمان میخواهیم آنها را آشتی بدهیم.
,وی افزود: در دهه اخیر گرفتاریهایی که تحت تاثیر این دو تعصب در جهان اتفاق افتاده، بر کسی پوشیده نیست. بنابراین جدا از این دو تفکر به خط سومی قائل هستم. به اعتبار این خط، کوچک کردن الهیات در اندازه تحزبهای شناخته شده، مسلما افراط یا تفریطی زیانآور و بیدارکننده تاریکی است.
,این شاعر تصریح کرد: باید به حقیقت اسلام و تاریخ اسلام توجه داشت. در این اندیشه شگفت، مردی چون حضرت علی (ع) که سرسلسله ولایت است، سالیان دراز در خانه مینشیند تا صیانت حقیقت اسلام کرده باشد و به دختر پیغمبر نیز میگوید که آیا دوست داری این بانگ اذان شنیده شود یا نه؟ برای من میسر است که به عنوان کسی که در بین اعراب، شیعیانی دارد که تا پای مرگ با اویند، در مقابل مدعیان بایستم اما تضمینی برای صیانت دین نیست. در مرحله بعد میبینیم که مردی به عظمت حسن بن علی که در جنگهای مسلمانان شرکت داشته و از شجاعان و کریمان عرب بوده، با پسر ابوسفیان که مظهر نفاق و دورویی و کفر است، صلح میکند؛ صلحی درازدامن که انگیزه آن نگاهداشت حقیقت دین است. بنابراین باید طوری عمل کنیم که نتیجه، آن شود که رضایت خدای تعالی و ذات مقدس نبوی و علوی در آن باشد.
,علی معلم با اشاره به مقدمه کتاب "ترکیببند محتشم کاشانی" افزود: مقایسه ذات مقدس حضرت سیدالشهدا با مسیح و تا حدودی همگونی اینها و خاصیت شفاعت و هدایتشان، مورد توافق بسیاری از بزرگان در طول تاریخ بوده است. مساله سیاوش هم در اسطورههای ما یادآور همین واقعیت و در تطبیق و ترجمان آن بوده است. به هرحال دو مسالۀ اشاره به مسیح و اشاره به سیاوش نکات بدیعی هستند که باید پیش از آن مسائل جدیتری گوشزد شود تا مشخص گردد که پیامبر نیامده است مگر برای نزدیک کردن امتها و ملتها. ملتها هم به اندازه برخورداری از حقیقت، مشترکاتی با هم دارند که در این روزگار مشترکاتشان به درجه اعلایی رسیده که میتوان به حسب سیاست و کیاست روی آن حساب کرد.
,رئیس فرهنگستان هنر با اشاره به برخی افراطهای ایرانپرستانه گفت: محصول کار بزرگان گذشته ما، از ابوریحان و بوعلی گرفته تا رودکی، آنقدر آمیخته به اسلام است که قابل چشمپوشی نیست زیرا اگر مفاهیم اسلامی را از دیوان شمس، حافظ، مولانا و سعدی خارج کنید حتی جلد کتابهایشان هم باقی نمیماند. این است که دشمنی با خویشتن باید حدی داشته باشد. امروز خصیصهای از جانب بسیاری از دوستداران ایران دیده میشود که این دوستداری، از دشمنی هیچ کم ندارد. از آن سو هم تعصباتی به نام اسلام ورزیده میشود که نتیجهاش بیایمانی و بیعقیدگی بسیاری از نسل جوان و حتی مسنترهایی است که مدتی از عمر را با باوری همگانی سپری کردهاند و امروز تصور میکنند چیزی به نام علم، آنها را از حقیقتشان دور میکند. ولی خط سومی هم هست که میگوید نه این و نه آن.
,این شاعر آیینی و مذهبی ادامه داد: اگر امروز به تعزیه که از مصادیق مداحی مذهبی است نگاه کنید، میبینید که در طول تاریخ پدران ما، کارهای شگفتی به عمل آمده است. در یکی از تعزیهها حضرت علی (ع) و رستم به جانب سلیمان دعوت میشوند. این دو در راه به هم میرسند و به آیین پهلوانی بازو به بازو میشوند و علی بر رستم چیره میگردد. اینچنین بین اسوهها و اسطورهها رابطه برقرار میشود و به خاطر اعتقادات مردم، یکی بر دیگری چیره میشود اما هیچ یک نادیده گرفته نمیشوند. رستم از آشیل و بسیاری از قهرمانان جهان بزرگتر است اما در آن عرصه، قصه را باخته است. همچنین میبینیم که ایرانیان در نوروز همه آیینها را نگاه میدارند و قرآن و دعا را وارد میکنند. هیچ یک از بزرگان اهل اجتهاد نیز این عید را نفی نکردهاند.
,علی معلم در این باره افزود: خویش و بیگانه در میان یک امت معنی ندارد. همه ما از یک دسته هستیم و همگی کیان ایرانی و اسلامی را قدر میشناسیم. پس بدهکار چه کسی هستیم و چه کسی در این عالم آنقدر سیطره دارد که حتی از گفتن نام خویش هم تن بزنیم و قائل نباشیم که ما ماییم و اسلام ناب در سرزمین ماست؟
,وی به ترکیببند محتشم اشاره کرد و گفت: در شعر عرب، ترکیببند و ترجیعبند به این صورت وجود ندارد. عربها غزل دارند اما ایرانیان بودند که ترکیببندها و ترجیعبندهای ماندگاری را سرودند تا نسل به نسل بخوانند و به آن بازگردند. این شعر محتشم که با همه دیوان او - بلکه با شعر عصر او قابل مقایسه نیست - از جهت معنایی هم بسیار بزرگ است. گویی میخواسته چیزی از نوع فصوصالحکم ابن عربی را در این دوازده بند بیاورد. بند اول را به عنوان فصل آدمی در نظر بگیرید و فصلهای بعد را به عنوان انبیای بزرگ الهی و ائمه معصومین بخوانید. خصوصا بند آخر را با ذات مقدس حضرت مهدی (عج) تلقی کنید تا ببینید از آن چه جوابی خواهید گرفت.
,سخنران بعدی نشست، دکتر پرویز عباسی داکانی – محقق ادبی و استاد دانشگاه – بود که ابتدا درباره نسبت ایرانیان و تشیع پرسید: ما ایرانیان با زبان پارسی چگونه با خانه فاطمه نسبت پیدا کردهایم؟ به نظر میرسد اگر مطلع شعر فارسی را رودکی بدانیم، جوابمان روشن است. به گفته یکی از دوستان رودکی، او توصیه کرده که "کاندر جهان به کس مگرای جز به فاطمی..."
,عباسی داکانی در ادامه بحثی که مهدی فیروزان درباره شکل و محتوا در آثار هنری مطرح کرده بود، اضافه کرد: آنها که میخواهند ناسیونالیسم ایرانی را از مذهب تهی کنند، باید به فردوسی هم بنگرند که خودش را با افتخار، خاک پی حیدر میخواند. ما ایرانیان تشرفی به زبان پارسی داشتهایم و این زبان با ارادت و آگاهی در خدمت اسلام بوده است. امام علی و امام حسین نیز سمبلهایی هستند که شعر پارسی را تحت تاثیر شخصیت والای خود قرار دادهاند. مثلا عطار در جایی میگوید: "بسی خون کردند اهل ملامت/ ولی این خون نخسبد تا قیامت." یا سنایی غزنوی در حدیقهالحقیقه، فصلی را به این موضوع اختصاص داده است و در جایی هم به مطایبه میگوید که چرا باید بر یزید لعنت فرستاد. مولانا نیز میگوید: "کجایید ای شهیدان خدایی..." و بیدل دهلوی با اینکه اهل تسنن است، در بیتی میگوید که "به هر کجا رگ ابری نشان دهند/ در ماتم حسن و حسین گریه میکنند."
,این پژوهشگر ادبی با تاکید بر سرودههای شاعران شیعه و سنی درباره اهل بیت (ع) افزود: اساس شعر ایرانی قدسی است؛ چه شعر قبل از اسلام و چه شعر بعد از اسلام. محتشم در قرن دهم ترکیببند عاشورا را سرود. باید بگوییم که این صفویه نبود که شیعه را پدید آورد بلکه صفویه از قدرت شیعه استفاده کرد تا قدرتمند شود. محتشم نیز شاعری در بند دربار و درباریان نبود. شیخ عباس قمی تعبیر جالبی درباره او دارد و میگوید: "اینکه نام محتشم را بر هر کتیبهای میبینید، نشانه معرفت قدسی اوست." فضای شعر ایرانی همیشه قدسی بوده و تنها از دوره ورود تجدد است که تحت تاثیر غرب، فضای قدسیاش را از دست میدهد.
,وی ادامه داد: بسیاری از شاعران سنی مذهب درباره امام حسین سرودهاند که نمونه بزرگ آنها بیدل دهلوی است. بعد از بیدل بهترین شعر عاشورایی را اقبال لاهوری سروده است: "آن شنیدستی که هنگام نبرد/ عشق با عقل هوس پرور چه کرد؟..."
,وی در پایان گفت: شعر محتشم اثری الهامی است و به او القا شده است. شروع شعر نیز با کلمه «باز» است (باز این چه شورش است...) که حکایت از نوعی استمرار و گشودگی دارد. گویی که تاریخ قدسی ما تاریخ خون است. امام حسین بخشی از هویت ایرانی است و برخی استراتژیستهای غربی از جمله فوکویاما هم گفتهاند که تا زمانی که تفکر حسین در ایرانیان هست، نمیتوان آنها را شکست داد.
,در ادامه مراسم مهدی فیروزان در تکمیل بحثش درباره هنر مذهبی گفت: در مباحث دینشناسی گفته میشود که ادیان دو بال یا دو رکن دارند؛ حقیقت و حضور. یعنی حقیقت دین و حضور دین. اکثر مصادیق هنر مسیحیت از شمایل حضرت مسیح استخراج میشود و ظاهر و نمود آن را در شمایل مسیح جلوهگر میکند. این یعنی که بر "حضور" بیشتر تاکید میکند. اما حقیقت در اسلام، یکی قرآن است - که لایتغیر است - و دیگر، عترت و ائمه اطهار (ع) که بخش حضور آن است. درواقع بخش حضور در حقیقت دین ما، ائمه است.
,مدیرعامل شهرکتاب اضافه کرد: دو رکن حقیقت و حضور، دو اصل لاینفک در معرفت دینی است. حضور، عشق را به ما ارزانی میکند. حضور خداوند در هنر مسیحی در شمایل مسیح متجلی میشود و در اسلام، به خاندان پیامبر و امام حسین (ع) که سرمنشا شعر و تعزیه و تفکر میشود.
,در پایان این مراسم، محمدعلی آذرشب - مترجم کتاب به زبان عربی – هم در سخنانی کوتاه گفت: غزل فارسی انسان را به اوج میرساند. بر این باورم که هم عرب و هم عجم باید قدر غزل فارسی را بدانند. من مدت هفت سال در کشورهای عربی بودم و به این نتیجه رسیدم که اگر عربها میخواهند در شعر به جایی برسند باید به غزل فارسی توجه کنند.
,در معرفی کتاب نفیس «ترکیببند محتشم کاشانی» لازم به گفتن است که کتاب به قلم استاد مجتبی ملکزاده خوشنویسی شده است. کار تشعیر آن را مجید مهرگان و کار تذهیب کتاب را محمد نباتی به انجام رساندهاند. ترجمه عربی کتاب برعهده محمدعلی آذرشب و ترجمه انگلیسی آن برعهده مرحوم مجید نکودست بوده است. این کتاب نفیس به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی عرضه شده است تا زیبایی و ظرافت شعر آیینی ایران را در کنار تابلوهای درخشان نقاشی قهوهخانهای به مخاطبان داخلی و خارجی ارائه کند.
,کار تولید این کتاب را انتشارات ایران - وابسته به موسسه مطبوعاتی ایران - حدود یک دهه پیش شروع کرد و به تازگی آن را در قطع خشتی بزرگ، مزین به تصاویر و ظرایف هنر ایرانی منتشر کرده است.
,منبع: فارس
,انتهای پیام/خ
]
ارسال دیدگاه