اخبار داغ

در گفت و گو با شاهد عینی قیام مردم بندر دیر مطرح شد؛

احمد و سمنبر؛ شهیدان انقلابی "بندر دیر"

احمد و سمنبر؛ شهیدان انقلابی "بندر دیر"
دستور امام به گوشمان رسید که «اجتماعات خود را در خیابانها و بیابانها برپا کنید»، در خیابان راهپیمائی علیه رژیم به راه انداختیم، هنوز راهی را طی نکرده بودیم که نیروهای زیادی آمدند و شروع به توقف مردم کردند اما فایده ای نداشت مردم شعار"مرگ برشاه" را می دادند و خاستار تغیر رژیم با اعمال ضداسلامی و ضد انسانی آنها بود....
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ «حسین بحرینی» از شاهدان قیام انقلابی مردم بندر دیر در گفت و گوی خبرنگار سایت «زنان شهید» می گوید: ماه محرم، ماه پیروزی خون بر شمیشیر است.. در صورتیکه رژیم از اجتماع مردم در مساجد و حسنیه ها جلوگیری می کرد، اما مردم اجتماعات خود را در خیابانها و بیابانها برپا کنید.این  پیام امام به مناسبت آغاز ماه محرم، پیام نوید پیروزی بر طاغوت را می داد و یاد شهدای کربلا را در دلها تازه می‌کرد. رسیدن این پیام به بندردیر مردم را بیش از پیش بحرکت در آورد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

مردم بندر شخصی را به قم فرستادند تا واعظی را بیاورد، روز دوم محرم واعظ با استقبال بی نظیر مردم روبرو شد، زیرا چند ماه بیش از آن، در ماه رمضان مأموران رژیم او را گرفته بودند و حسابی اذیتش کرده بودند و مردم نیز برای اعتراض به این عمل 24 کیلومتر راه پیمایی کردند و آزادی این مجاهد را خواستند و تنفر خود را از رژیم به ثبوت رساندند.

,

وی ادامه داد: به محض ورود "مغیثی" ژاندارمری محل اخطار کرد که اجازه وعظ ندارد و بشدت جلوگیری خواهد کرد. همین که مردم از این موضوع آگاه شدند خشمگین  شده و در حسینیه بزرگ محل اجتماع کردند، این اجتماع در شب سوم محرم نیز ادامه یافت، جوانهای محل تصمیم گرفتند تظاهرات کنند، بازاریها هم بازار را تعطیل کرده بودند، اجتماع عظیم مردم در حسینیه تا ساعت یک بامداد ادامه یافت و با پیشنهاد آقای مغیثی قرار شد مردم به خانه هایشان بروند و صبح تصمیم قطعی گرفته شود زیرا قرآن ممکن بود مزدوران، این اجتماع را به هم بزنند و نتیجه ای گرفته نشود، ولی به خوبی می شود تشخیص داد که چهره ها با پیام امام رنگی دیگر یافته اند.

,

از حسینیه بیرون آمدند اما تصمیم گرفته بودند با رژیم مقابله کنند، صبح همگی به حسینیه رفتند اما خبری از واعظ نبود، با پیگیری متوجه شدیم واعظ بخاطر تهدید رژیم شهر را ترک کرده است، یکی از دانشجو های پرشور محل تصمیم به سخنرانی گرفت بعد از سخنرانی همگی حسینیه را ترک کردیم و در خیابان راهپیمائی علیه رژیم به راه انداختیم، هنوز راهی را طی نکرده بودیم که نیروهای زیادی آمدند و شروع به توقف مردم کردند اما فایده ای نداشت مردم شعار"مرگ برشاه" را می دادند و خاستار تغیر رژیم با اعمال ضداسلامی و ضد انسانی آنها بود....

,

این جوان انقلابی ادامه داد: همگی به مسیر ادامه می دادیم که دستور تیر به مردم صادر شد، تیرهای زیادی به طرف مردم پرتاب می شد گمان می کردیم که تیرها هوائی و برای تهدید مردم اما با پرتاب هر تیر یک نفر به روی زمین می افتد و فریاد مرگ بر شاه می زند و در این میان دو  جوان 16 و 18 ساله انقلابی بنام «احمد حیدری» و «سممبرعالی نژاد» بودند که به شهادت رسیدند، از ترس اینکه پیکر آنها به دست مأموران نیافتد سریعاً از محل خارج کردیم و تمامی افرادی که زخمی شده بودند را به خانه ها می بردیم و کار مداوا را شروع می کردیم، مأموران به خانه دو شهید رفتند و اجازه عزاداری و حق گریه کردن ندارند!

,

به دنبال پیکر شهید بودند که ما او را در روستای«سرمستان» زادگاهش دفن کرده بویدم. شهید احمد حیدری، سال آخر دانشسرای کشاورزی علی آباد کمین درس می خواند و از شاگردان فعال بود، ای کاش نام دانشسرا را به اسم او نامگذای می کردند. شهید سمنبرعالی پور نیز از شاگردان فعال و ممتاز مدرسه دخترانه محل در دوران تحصیلش بود، بخاطر نبود مدرسه راهنمایی جداگانه، در محل ترک تحصیل کرد و به سوادآموزی روی آورد. از چهره های فعال پیکار بود، مردم محل به این دو شهید احترام ویژه ای می گذاشتند، که دو مدرسه بنام شهید حیدری و شهید عالی پور که در آنجا تحصیل می کردند نامگذاری شده است.

,

مادر شهید سمنبر از روز واقعه می گوید: او با وسواس عجیبی چند بار خانه را جارو کرد و غسل بجا آورد و در حالی که خوشحال بود از ما خداحافظی کرد و به جمع تظاهرکنندگان پیوست....

,

انتهای پیام/ع

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه