امیداوریم نمایندگان استان در رفتار خود در مواجهه با پیگیری رسانههای استانی و محلی تجدیدنظر کرده و موجب نشوند تا فاصلهشان با مردم بیشتر شده و مردم از آنان رنجیده خاطر شوند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از سبلانما، در ادوار مختلف مجلس برخی نمایندگان به استناد اصل 67 قانون اساسی که نماینده کل ملت و نه نماینده حوزه انتخابیه خود هستند، خواسته یا ناخواسته و در طول دوره نمایندگی ارتباط خود را با مردم حوزه انتخابیه خود کاهش و تنزل میدهند و در برابر پرسش منتقدان طوری توجیه می کنند که گویی ارتباط تنگاتنگ آنان با حوزه انتخابیهشان نافی اصل 67 قانون اساسی است.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, سبلانما,
در عصر حاضر البته، ارتباطات معنا و مفهوم خاصی پیدا کرده و لزوماً ارتباط چهره به چهره نیست - هر چند موثرترین و کارآمدترین ارتباط همانا شیوه ارتباطی چهره به چهره است - اما به دلیل مشغله های فراوانی که نمایندگان مجلس دارند، انتظار بر این است که آنان برای ارتباط با موکلین خود (بخصوص حوزه انتخابیه) بین ابزارهای ارتباطی، "الاهم فالاهم" کرده و موثرترین راه و مسیر را برای این منظور انتخاب کنند.
متاسفانه یکی از آسیب هایی که همواره متوجه برخی نمایندگان در ادوار مختلف مجلس می شود، جذابیت های برخی رسانه های فراگیر داخلی و خارجی است که نمایندگان به منظور کسب شهرت بیشتر، عطشوار برای دیده شدن در این رسانه ها به سمت آنها کشیده میشوند و چه بسا یکی از پیش زمینههای ارتباط با این رسانهها رقابت برای تصدی عناوین در برخی کمیسیونها و شوراها با کارکرد خاص است که انگیزه آنان را در این مورد بخصوص مضاعف می کند!
هر چند این تاکتیک و رفتار عده زیادی از نمایندگان مجلس می تواند در مقطعی از زمان دوره نمایندگی به زعم خودشان کارساز باشد اما اغلب نمایندگان نیک می دانند که جنس نیازها و مطالبات موکلین آنان در حوزههای انتخابیه کاملاً متفاوت از آن چیزی است که برخی وکلای محترم از این زاویه جستجو می کنند و از همین روی است که در هر دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، اکثر نمایندگان موفق به کسب رای مجدد از مردم نمی شوند و ناکامی خود را متوجه مسایلی غیر مرتبط کرده و فرافکنی می کنند.
مصداق بارز این مسئله را می توان در خصوص استان اردبیل مثال زد، به طوری که هیچ کدام از 7 نماینده دوره نهم موفق به کسب رای و ورود مجدد به دوره دهم مجلس شورای اسلامی از استان نشدند - هر چند تاثیر این مسئله درباره نمایندگان سابق نسبی بوده و نمی تواند مطلق تلقی شود - و مردم به چهره های جدید اعتماد کردند، امری که در ادوار مختلف در استان کم و بیش در حال تکرار است و چه بسا با تداوم شیوه حاضر می تواند در اتمام دوره دهم مجلس نیز برای نمایندگان کنونی استان تکرار شود.
بهانه نگارش متن حاضر، تمایل و عطش فراوان برخی نمایندگان استان برای مصاحبه و دیده شدن در رسانههایی در سطح ملی و فرار و بی اعتنایی آنان برای ارتباط با مردم از طریق رسانههای استانی و محلی به عنوان رسانه های مورد وثوق و موثر است که این رفتار نه چندان شایسته مورد انتقاد و گلایه اصحاب رسانه و اغلب مردم است و امیداوریم نمایندگان استان در رفتار خود در مواجهه با تماس و پیگیری رسانه های استانی و محلی تجدیدنظر کرده و موجب نشوند تا فاصلهشان با مردم بیشتر شده و مردم از آنان رنجیده خاطر شوند.
مهین روحنواز روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی
انتهای پیام/
در عصر حاضر البته، ارتباطات معنا و مفهوم خاصی پیدا کرده و لزوماً ارتباط چهره به چهره نیست - هر چند موثرترین و کارآمدترین ارتباط همانا شیوه ارتباطی چهره به چهره است - اما به دلیل مشغله های فراوانی که نمایندگان مجلس دارند، انتظار بر این است که آنان برای ارتباط با موکلین خود (بخصوص حوزه انتخابیه) بین ابزارهای ارتباطی، "الاهم فالاهم" کرده و موثرترین راه و مسیر را برای این منظور انتخاب کنند.
متاسفانه یکی از آسیب هایی که همواره متوجه برخی نمایندگان در ادوار مختلف مجلس می شود، جذابیت های برخی رسانه های فراگیر داخلی و خارجی است که نمایندگان به منظور کسب شهرت بیشتر، عطشوار برای دیده شدن در این رسانه ها به سمت آنها کشیده میشوند و چه بسا یکی از پیش زمینههای ارتباط با این رسانهها رقابت برای تصدی عناوین در برخی کمیسیونها و شوراها با کارکرد خاص است که انگیزه آنان را در این مورد بخصوص مضاعف می کند!
هر چند این تاکتیک و رفتار عده زیادی از نمایندگان مجلس می تواند در مقطعی از زمان دوره نمایندگی به زعم خودشان کارساز باشد اما اغلب نمایندگان نیک می دانند که جنس نیازها و مطالبات موکلین آنان در حوزههای انتخابیه کاملاً متفاوت از آن چیزی است که برخی وکلای محترم از این زاویه جستجو می کنند و از همین روی است که در هر دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، اکثر نمایندگان موفق به کسب رای مجدد از مردم نمی شوند و ناکامی خود را متوجه مسایلی غیر مرتبط کرده و فرافکنی می کنند.
مصداق بارز این مسئله را می توان در خصوص استان اردبیل مثال زد، به طوری که هیچ کدام از 7 نماینده دوره نهم موفق به کسب رای و ورود مجدد به دوره دهم مجلس شورای اسلامی از استان نشدند - هر چند تاثیر این مسئله درباره نمایندگان سابق نسبی بوده و نمی تواند مطلق تلقی شود - و مردم به چهره های جدید اعتماد کردند، امری که در ادوار مختلف در استان کم و بیش در حال تکرار است و چه بسا با تداوم شیوه حاضر می تواند در اتمام دوره دهم مجلس نیز برای نمایندگان کنونی استان تکرار شود.
بهانه نگارش متن حاضر، تمایل و عطش فراوان برخی نمایندگان استان برای مصاحبه و دیده شدن در رسانههایی در سطح ملی و فرار و بی اعتنایی آنان برای ارتباط با مردم از طریق رسانههای استانی و محلی به عنوان رسانه های مورد وثوق و موثر است که این رفتار نه چندان شایسته مورد انتقاد و گلایه اصحاب رسانه و اغلب مردم است و امیداوریم نمایندگان استان در رفتار خود در مواجهه با تماس و پیگیری رسانه های استانی و محلی تجدیدنظر کرده و موجب نشوند تا فاصلهشان با مردم بیشتر شده و مردم از آنان رنجیده خاطر شوند.
مهین روحنواز روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی
انتهای پیام/
در عصر حاضر البته، ارتباطات معنا و مفهوم خاصی پیدا کرده و لزوماً ارتباط چهره به چهره نیست - هر چند موثرترین و کارآمدترین ارتباط همانا شیوه ارتباطی چهره به چهره است - اما به دلیل مشغله های فراوانی که نمایندگان مجلس دارند، انتظار بر این است که آنان برای ارتباط با موکلین خود (بخصوص حوزه انتخابیه) بین ابزارهای ارتباطی، "الاهم فالاهم" کرده و موثرترین راه و مسیر را برای این منظور انتخاب کنند.
متاسفانه یکی از آسیب هایی که همواره متوجه برخی نمایندگان در ادوار مختلف مجلس می شود، جذابیت های برخی رسانه های فراگیر داخلی و خارجی است که نمایندگان به منظور کسب شهرت بیشتر، عطشوار برای دیده شدن در این رسانه ها به سمت آنها کشیده میشوند و چه بسا یکی از پیش زمینههای ارتباط با این رسانهها رقابت برای تصدی عناوین در برخی کمیسیونها و شوراها با کارکرد خاص است که انگیزه آنان را در این مورد بخصوص مضاعف می کند!
هر چند این تاکتیک و رفتار عده زیادی از نمایندگان مجلس می تواند در مقطعی از زمان دوره نمایندگی به زعم خودشان کارساز باشد اما اغلب نمایندگان نیک می دانند که جنس نیازها و مطالبات موکلین آنان در حوزههای انتخابیه کاملاً متفاوت از آن چیزی است که برخی وکلای محترم از این زاویه جستجو می کنند و از همین روی است که در هر دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، اکثر نمایندگان موفق به کسب رای مجدد از مردم نمی شوند و ناکامی خود را متوجه مسایلی غیر مرتبط کرده و فرافکنی می کنند.
مصداق بارز این مسئله را می توان در خصوص استان اردبیل مثال زد، به طوری که هیچ کدام از 7 نماینده دوره نهم موفق به کسب رای و ورود مجدد به دوره دهم مجلس شورای اسلامی از استان نشدند - هر چند تاثیر این مسئله درباره نمایندگان سابق نسبی بوده و نمی تواند مطلق تلقی شود - و مردم به چهره های جدید اعتماد کردند، امری که در ادوار مختلف در استان کم و بیش در حال تکرار است و چه بسا با تداوم شیوه حاضر می تواند در اتمام دوره دهم مجلس نیز برای نمایندگان کنونی استان تکرار شود.
بهانه نگارش متن حاضر، تمایل و عطش فراوان برخی نمایندگان استان برای مصاحبه و دیده شدن در رسانههایی در سطح ملی و فرار و بی اعتنایی آنان برای ارتباط با مردم از طریق رسانههای استانی و محلی به عنوان رسانه های مورد وثوق و موثر است که این رفتار نه چندان شایسته مورد انتقاد و گلایه اصحاب رسانه و اغلب مردم است و امیداوریم نمایندگان استان در رفتار خود در مواجهه با تماس و پیگیری رسانه های استانی و محلی تجدیدنظر کرده و موجب نشوند تا فاصلهشان با مردم بیشتر شده و مردم از آنان رنجیده خاطر شوند.
مهین روحنواز روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی
انتهای پیام/
در عصر حاضر البته، ارتباطات معنا و مفهوم خاصی پیدا کرده و لزوماً ارتباط چهره به چهره نیست - هر چند موثرترین و کارآمدترین ارتباط همانا شیوه ارتباطی چهره به چهره است - اما به دلیل مشغله های فراوانی که نمایندگان مجلس دارند، انتظار بر این است که آنان برای ارتباط با موکلین خود (بخصوص حوزه انتخابیه) بین ابزارهای ارتباطی، "الاهم فالاهم" کرده و موثرترین راه و مسیر را برای این منظور انتخاب کنند.
متاسفانه یکی از آسیب هایی که همواره متوجه برخی نمایندگان در ادوار مختلف مجلس می شود، جذابیت های برخی رسانه های فراگیر داخلی و خارجی است که نمایندگان به منظور کسب شهرت بیشتر، عطشوار برای دیده شدن در این رسانه ها به سمت آنها کشیده میشوند و چه بسا یکی از پیش زمینههای ارتباط با این رسانهها رقابت برای تصدی عناوین در برخی کمیسیونها و شوراها با کارکرد خاص است که انگیزه آنان را در این مورد بخصوص مضاعف می کند!
هر چند این تاکتیک و رفتار عده زیادی از نمایندگان مجلس می تواند در مقطعی از زمان دوره نمایندگی به زعم خودشان کارساز باشد اما اغلب نمایندگان نیک می دانند که جنس نیازها و مطالبات موکلین آنان در حوزههای انتخابیه کاملاً متفاوت از آن چیزی است که برخی وکلای محترم از این زاویه جستجو می کنند و از همین روی است که در هر دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، اکثر نمایندگان موفق به کسب رای مجدد از مردم نمی شوند و ناکامی خود را متوجه مسایلی غیر مرتبط کرده و فرافکنی می کنند.
مصداق بارز این مسئله را می توان در خصوص استان اردبیل مثال زد، به طوری که هیچ کدام از 7 نماینده دوره نهم موفق به کسب رای و ورود مجدد به دوره دهم مجلس شورای اسلامی از استان نشدند - هر چند تاثیر این مسئله درباره نمایندگان سابق نسبی بوده و نمی تواند مطلق تلقی شود - و مردم به چهره های جدید اعتماد کردند، امری که در ادوار مختلف در استان کم و بیش در حال تکرار است و چه بسا با تداوم شیوه حاضر می تواند در اتمام دوره دهم مجلس نیز برای نمایندگان کنونی استان تکرار شود.
بهانه نگارش متن حاضر، تمایل و عطش فراوان برخی نمایندگان استان برای مصاحبه و دیده شدن در رسانههایی در سطح ملی و فرار و بی اعتنایی آنان برای ارتباط با مردم از طریق رسانههای استانی و محلی به عنوان رسانه های مورد وثوق و موثر است که این رفتار نه چندان شایسته مورد انتقاد و گلایه اصحاب رسانه و اغلب مردم است و امیداوریم نمایندگان استان در رفتار خود در مواجهه با تماس و پیگیری رسانه های استانی و محلی تجدیدنظر کرده و موجب نشوند تا فاصلهشان با مردم بیشتر شده و مردم از آنان رنجیده خاطر شوند.
مهین روحنواز روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی
انتهای پیام/
در عصر حاضر البته، ارتباطات معنا و مفهوم خاصی پیدا کرده و لزوماً ارتباط چهره به چهره نیست - هر چند موثرترین و کارآمدترین ارتباط همانا شیوه ارتباطی چهره به چهره است - اما به دلیل مشغله های فراوانی که نمایندگان مجلس دارند، انتظار بر این است که آنان برای ارتباط با موکلین خود (بخصوص حوزه انتخابیه) بین ابزارهای ارتباطی، "الاهم فالاهم" کرده و موثرترین راه و مسیر را برای این منظور انتخاب کنند.
متاسفانه یکی از آسیب هایی که همواره متوجه برخی نمایندگان در ادوار مختلف مجلس می شود، جذابیت های برخی رسانه های فراگیر داخلی و خارجی است که نمایندگان به منظور کسب شهرت بیشتر، عطشوار برای دیده شدن در این رسانه ها به سمت آنها کشیده میشوند و چه بسا یکی از پیش زمینههای ارتباط با این رسانهها رقابت برای تصدی عناوین در برخی کمیسیونها و شوراها با کارکرد خاص است که انگیزه آنان را در این مورد بخصوص مضاعف می کند!
هر چند این تاکتیک و رفتار عده زیادی از نمایندگان مجلس می تواند در مقطعی از زمان دوره نمایندگی به زعم خودشان کارساز باشد اما اغلب نمایندگان نیک می دانند که جنس نیازها و مطالبات موکلین آنان در حوزههای انتخابیه کاملاً متفاوت از آن چیزی است که برخی وکلای محترم از این زاویه جستجو می کنند و از همین روی است که در هر دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، اکثر نمایندگان موفق به کسب رای مجدد از مردم نمی شوند و ناکامی خود را متوجه مسایلی غیر مرتبط کرده و فرافکنی می کنند.
مصداق بارز این مسئله را می توان در خصوص استان اردبیل مثال زد، به طوری که هیچ کدام از 7 نماینده دوره نهم موفق به کسب رای و ورود مجدد به دوره دهم مجلس شورای اسلامی از استان نشدند - هر چند تاثیر این مسئله درباره نمایندگان سابق نسبی بوده و نمی تواند مطلق تلقی شود - و مردم به چهره های جدید اعتماد کردند، امری که در ادوار مختلف در استان کم و بیش در حال تکرار است و چه بسا با تداوم شیوه حاضر می تواند در اتمام دوره دهم مجلس نیز برای نمایندگان کنونی استان تکرار شود.
بهانه نگارش متن حاضر، تمایل و عطش فراوان برخی نمایندگان استان برای مصاحبه و دیده شدن در رسانههایی در سطح ملی و فرار و بی اعتنایی آنان برای ارتباط با مردم از طریق رسانههای استانی و محلی به عنوان رسانه های مورد وثوق و موثر است که این رفتار نه چندان شایسته مورد انتقاد و گلایه اصحاب رسانه و اغلب مردم است و امیداوریم نمایندگان استان در رفتار خود در مواجهه با تماس و پیگیری رسانه های استانی و محلی تجدیدنظر کرده و موجب نشوند تا فاصلهشان با مردم بیشتر شده و مردم از آنان رنجیده خاطر شوند.
مهین روحنواز روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی
انتهای پیام/
در عصر حاضر البته، ارتباطات معنا و مفهوم خاصی پیدا کرده و لزوماً ارتباط چهره به چهره نیست - هر چند موثرترین و کارآمدترین ارتباط همانا شیوه ارتباطی چهره به چهره است - اما به دلیل مشغله های فراوانی که نمایندگان مجلس دارند، انتظار بر این است که آنان برای ارتباط با موکلین خود (بخصوص حوزه انتخابیه) بین ابزارهای ارتباطی، "الاهم فالاهم" کرده و موثرترین راه و مسیر را برای این منظور انتخاب کنند.
متاسفانه یکی از آسیب هایی که همواره متوجه برخی نمایندگان در ادوار مختلف مجلس می شود، جذابیت های برخی رسانه های فراگیر داخلی و خارجی است که نمایندگان به منظور کسب شهرت بیشتر، عطشوار برای دیده شدن در این رسانه ها به سمت آنها کشیده میشوند و چه بسا یکی از پیش زمینههای ارتباط با این رسانهها رقابت برای تصدی عناوین در برخی کمیسیونها و شوراها با کارکرد خاص است که انگیزه آنان را در این مورد بخصوص مضاعف می کند!
هر چند این تاکتیک و رفتار عده زیادی از نمایندگان مجلس می تواند در مقطعی از زمان دوره نمایندگی به زعم خودشان کارساز باشد اما اغلب نمایندگان نیک می دانند که جنس نیازها و مطالبات موکلین آنان در حوزههای انتخابیه کاملاً متفاوت از آن چیزی است که برخی وکلای محترم از این زاویه جستجو می کنند و از همین روی است که در هر دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، اکثر نمایندگان موفق به کسب رای مجدد از مردم نمی شوند و ناکامی خود را متوجه مسایلی غیر مرتبط کرده و فرافکنی می کنند.
مصداق بارز این مسئله را می توان در خصوص استان اردبیل مثال زد، به طوری که هیچ کدام از 7 نماینده دوره نهم موفق به کسب رای و ورود مجدد به دوره دهم مجلس شورای اسلامی از استان نشدند - هر چند تاثیر این مسئله درباره نمایندگان سابق نسبی بوده و نمی تواند مطلق تلقی شود - و مردم به چهره های جدید اعتماد کردند، امری که در ادوار مختلف در استان کم و بیش در حال تکرار است و چه بسا با تداوم شیوه حاضر می تواند در اتمام دوره دهم مجلس نیز برای نمایندگان کنونی استان تکرار شود.
بهانه نگارش متن حاضر، تمایل و عطش فراوان برخی نمایندگان استان برای مصاحبه و دیده شدن در رسانههایی در سطح ملی و فرار و بی اعتنایی آنان برای ارتباط با مردم از طریق رسانههای استانی و محلی به عنوان رسانه های مورد وثوق و موثر است که این رفتار نه چندان شایسته مورد انتقاد و گلایه اصحاب رسانه و اغلب مردم است و امیداوریم نمایندگان استان در رفتار خود در مواجهه با تماس و پیگیری رسانه های استانی و محلی تجدیدنظر کرده و موجب نشوند تا فاصلهشان با مردم بیشتر شده و مردم از آنان رنجیده خاطر شوند.
مهین روحنواز روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی
انتهای پیام/
در عصر حاضر البته، ارتباطات معنا و مفهوم خاصی پیدا کرده و لزوماً ارتباط چهره به چهره نیست - هر چند موثرترین و کارآمدترین ارتباط همانا شیوه ارتباطی چهره به چهره است - اما به دلیل مشغله های فراوانی که نمایندگان مجلس دارند، انتظار بر این است که آنان برای ارتباط با موکلین خود (بخصوص حوزه انتخابیه) بین ابزارهای ارتباطی، "الاهم فالاهم" کرده و موثرترین راه و مسیر را برای این منظور انتخاب کنند.
متاسفانه یکی از آسیب هایی که همواره متوجه برخی نمایندگان در ادوار مختلف مجلس می شود، جذابیت های برخی رسانه های فراگیر داخلی و خارجی است که نمایندگان به منظور کسب شهرت بیشتر، عطشوار برای دیده شدن در این رسانه ها به سمت آنها کشیده میشوند و چه بسا یکی از پیش زمینههای ارتباط با این رسانهها رقابت برای تصدی عناوین در برخی کمیسیونها و شوراها با کارکرد خاص است که انگیزه آنان را در این مورد بخصوص مضاعف می کند!
هر چند این تاکتیک و رفتار عده زیادی از نمایندگان مجلس می تواند در مقطعی از زمان دوره نمایندگی به زعم خودشان کارساز باشد اما اغلب نمایندگان نیک می دانند که جنس نیازها و مطالبات موکلین آنان در حوزههای انتخابیه کاملاً متفاوت از آن چیزی است که برخی وکلای محترم از این زاویه جستجو می کنند و از همین روی است که در هر دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، اکثر نمایندگان موفق به کسب رای مجدد از مردم نمی شوند و ناکامی خود را متوجه مسایلی غیر مرتبط کرده و فرافکنی می کنند.
مصداق بارز این مسئله را می توان در خصوص استان اردبیل مثال زد، به طوری که هیچ کدام از 7 نماینده دوره نهم موفق به کسب رای و ورود مجدد به دوره دهم مجلس شورای اسلامی از استان نشدند - هر چند تاثیر این مسئله درباره نمایندگان سابق نسبی بوده و نمی تواند مطلق تلقی شود - و مردم به چهره های جدید اعتماد کردند، امری که در ادوار مختلف در استان کم و بیش در حال تکرار است و چه بسا با تداوم شیوه حاضر می تواند در اتمام دوره دهم مجلس نیز برای نمایندگان کنونی استان تکرار شود.
بهانه نگارش متن حاضر، تمایل و عطش فراوان برخی نمایندگان استان برای مصاحبه و دیده شدن در رسانههایی در سطح ملی و فرار و بی اعتنایی آنان برای ارتباط با مردم از طریق رسانههای استانی و محلی به عنوان رسانه های مورد وثوق و موثر است که این رفتار نه چندان شایسته مورد انتقاد و گلایه اصحاب رسانه و اغلب مردم است و امیداوریم نمایندگان استان در رفتار خود در مواجهه با تماس و پیگیری رسانه های استانی و محلی تجدیدنظر کرده و موجب نشوند تا فاصلهشان با مردم بیشتر شده و مردم از آنان رنجیده خاطر شوند.
مهین روحنواز روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی
انتهای پیام/
در عصر حاضر البته، ارتباطات معنا و مفهوم خاصی پیدا کرده و لزوماً ارتباط چهره به چهره نیست - هر چند موثرترین و کارآمدترین ارتباط همانا شیوه ارتباطی چهره به چهره است - اما به دلیل مشغله های فراوانی که نمایندگان مجلس دارند، انتظار بر این است که آنان برای ارتباط با موکلین خود (بخصوص حوزه انتخابیه) بین ابزارهای ارتباطی، "الاهم فالاهم" کرده و موثرترین راه و مسیر را برای این منظور انتخاب کنند.
متاسفانه یکی از آسیب هایی که همواره متوجه برخی نمایندگان در ادوار مختلف مجلس می شود، جذابیت های برخی رسانه های فراگیر داخلی و خارجی است که نمایندگان به منظور کسب شهرت بیشتر، عطشوار برای دیده شدن در این رسانه ها به سمت آنها کشیده میشوند و چه بسا یکی از پیش زمینههای ارتباط با این رسانهها رقابت برای تصدی عناوین در برخی کمیسیونها و شوراها با کارکرد خاص است که انگیزه آنان را در این مورد بخصوص مضاعف می کند!
هر چند این تاکتیک و رفتار عده زیادی از نمایندگان مجلس می تواند در مقطعی از زمان دوره نمایندگی به زعم خودشان کارساز باشد اما اغلب نمایندگان نیک می دانند که جنس نیازها و مطالبات موکلین آنان در حوزههای انتخابیه کاملاً متفاوت از آن چیزی است که برخی وکلای محترم از این زاویه جستجو می کنند و از همین روی است که در هر دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، اکثر نمایندگان موفق به کسب رای مجدد از مردم نمی شوند و ناکامی خود را متوجه مسایلی غیر مرتبط کرده و فرافکنی می کنند.
مصداق بارز این مسئله را می توان در خصوص استان اردبیل مثال زد، به طوری که هیچ کدام از 7 نماینده دوره نهم موفق به کسب رای و ورود مجدد به دوره دهم مجلس شورای اسلامی از استان نشدند - هر چند تاثیر این مسئله درباره نمایندگان سابق نسبی بوده و نمی تواند مطلق تلقی شود - و مردم به چهره های جدید اعتماد کردند، امری که در ادوار مختلف در استان کم و بیش در حال تکرار است و چه بسا با تداوم شیوه حاضر می تواند در اتمام دوره دهم مجلس نیز برای نمایندگان کنونی استان تکرار شود.
بهانه نگارش متن حاضر، تمایل و عطش فراوان برخی نمایندگان استان برای مصاحبه و دیده شدن در رسانههایی در سطح ملی و فرار و بی اعتنایی آنان برای ارتباط با مردم از طریق رسانههای استانی و محلی به عنوان رسانه های مورد وثوق و موثر است که این رفتار نه چندان شایسته مورد انتقاد و گلایه اصحاب رسانه و اغلب مردم است و امیداوریم نمایندگان استان در رفتار خود در مواجهه با تماس و پیگیری رسانه های استانی و محلی تجدیدنظر کرده و موجب نشوند تا فاصلهشان با مردم بیشتر شده و مردم از آنان رنجیده خاطر شوند.
مهین روحنواز روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی
انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه