متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: پس از تهیه کلید منزل برادرم، چندین شب محل سکونت برادرم را تحت نظر داشتم تا اینکه شب جنایت، وارد خانه برادرم شدم؛ همسر برادرم داخل اتاق خواب در حال استراحت بود که چاقو را زیر گردنش گذاشتم؛ قصد داشتم تا او را از اتاق خواب بیرون بیاورم که شروع به جیغزدن کرد؛ "آذین" دختر 11ساله برادرم از خواب بیدار شد و برای حمایت از مادرش با من درگیر شد؛ هر دو نفر آنها را با چاقو زدم؛ زمانی که در حال زدن چاقو به همسر برادرم بودم، یک ضربه چاقو نیز به گردن آیلین (دختر 4ساله) که خواب بود، اصابت کرد؛ پس از اطمینان از مرگ هر سه نفرشان بهسرعت از خانه خارج شده، به محل کارم رفته لباسهایم را تعویض کردم که پس از آن دستگیر شدم.
اعترافات قاتل مادر و دختر چهارساله
مردی که متهم به قتل همسر برادرش بود در اعترافاتش گفت: با همسر برادرم اختلاف داشتم، رفتم او را بکشم که مجبور شدم دخترانش را هم بزنم.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ عامل جنایت پاسگاه نعمتآباد که در تحقیقات اولیه منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده بود، لب به بیان حقیقت گشود و در اعترافاتش به کارآگاهان عنوان داشت: "از چندی پیش اختلاف شدیدی بین من و همسر برادرم ایجاد شده بود؛ موضوع را چندین نوبت با برادرم در میان گذاشتم اما او توجهی به حرفهایم نمیکرد تا اینکه تصمیم به قتل همسر برادرم گرفتم".
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, جنایت پاسگاه نعمتآباد,متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: پس از تهیه کلید منزل برادرم، چندین شب محل سکونت برادرم را تحت نظر داشتم تا اینکه شب جنایت، وارد خانه برادرم شدم؛ همسر برادرم داخل اتاق خواب در حال استراحت بود که چاقو را زیر گردنش گذاشتم؛ قصد داشتم تا او را از اتاق خواب بیرون بیاورم که شروع به جیغزدن کرد؛ "آذین" دختر 11ساله برادرم از خواب بیدار شد و برای حمایت از مادرش با من درگیر شد؛ هر دو نفر آنها را با چاقو زدم؛ زمانی که در حال زدن چاقو به همسر برادرم بودم، یک ضربه چاقو نیز به گردن آیلین (دختر 4ساله) که خواب بود، اصابت کرد؛ پس از اطمینان از مرگ هر سه نفرشان بهسرعت از خانه خارج شده، به محل کارم رفته لباسهایم را تعویض کردم که پس از آن دستگیر شدم.
متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: پس از تهیه کلید منزل برادرم، چندین شب محل سکونت برادرم را تحت نظر داشتم تا اینکه شب جنایت، وارد خانه برادرم شدم؛ همسر برادرم داخل اتاق خواب در حال استراحت بود که چاقو را زیر گردنش گذاشتم؛ قصد داشتم تا او را از اتاق خواب بیرون بیاورم که شروع به جیغزدن کرد؛ "آذین" دختر 11ساله برادرم از خواب بیدار شد و برای حمایت از مادرش با من درگیر شد؛ هر دو نفر آنها را با چاقو زدم؛ زمانی که در حال زدن چاقو به همسر برادرم بودم، یک ضربه چاقو نیز به گردن آیلین (دختر 4ساله) که خواب بود، اصابت کرد؛ پس از اطمینان از مرگ هر سه نفرشان بهسرعت از خانه خارج شده، به محل کارم رفته لباسهایم را تعویض کردم که پس از آن دستگیر شدم.
,]
ارسال دیدگاه